ویژهنامه جایزه علم و فناوری پیامبر اعظم(mustafa prize): رییس شرکت دانش بنیان "رز فارمد" با اشاره به اینکه شرکتهای دانش بنیان حاضر به تعامل در زمینه دانش فنی با کشورهای اسلامی هستند، گفت:دانش فنی ایرانی را در اختیار کشورهای اسلامی قرار میدهیم
پیشرفت های علمی در زمینه های گوناگون بدون همکاری و توجه نهادهای علمی و دانشگاهی مختلف ممکن به نظر نمی رسد.شرکت های دانش بنیان یکی از مراکز تاثیر گذاری هستند که با تمرکز بر تولید محصول،به نوعی تولیدات علمی مراکز و دانشگاهها را در مسیر تبدیل به محصول قرار می دهند و در توسعه و گسترش علم اثرگذار هستند.به همین دلیل سراغ دکتر رامین رادمنش رییس شرکت دانش بنیان رز فارمد رفتیم تا در خصوص بحث تولید علم و محصول گفتگویی داشته باشیم که ماحصل آن را در ادامه می خوانید.
ارزیابی شما از دستاوردهای علمی دانشمندان جهان اسلام و جایگاه علمی آنان در زمینه تولید علم چیست؟
در بحث تولید علم ما در سطح قابل قبولی پیشرو هستیم و در زمینه انتشار مقالات و همچنین پتانسیل تولید علم در سطح بالایی قرار داریم ،اما در زمینه تجاری سازی این علوم همچنان عقب هستیم،یعنی اینکه خیلی از توانمندی های دانشمندان ما در زمینه تولید به محصول تبدیل نمی شود و بیشتر در زمینه مقالات منتشر می شود و در نهایت به یک محصول نوآوری که متعلق به جهان اسلام باشد نمی رسیم و بیشتر کار کتابخانه ای است.اما در بحث ایجاد فراورده و محصول جای کار بسیار است و ما بالطبع چون خودمان در همین زمینه تجاری سازی کار می کنیم، شاهد هستیم که شرکت های دیگر آنچنان پیشرو نیستند،چون شاید ما روی تولیدی که با برند اسلامی باشد،خیلی کار نکردیم،هر چند که خود ما بعنوان یک شرکت دانش بنیان دارای 6 محصول ایرانی اسلامی هست و مشابه ای ندارد،بعنوان مثال بدلیل اینکه رشته من داروسازی است شاهد هستم که در این زمینه بسیاری از کارهایی که انجام می شود کپی برداری است،در حالی که در دانشکده های داروسازی و جامعه محققان ما فعالیتهای تحقیقاتی بسیار خوبی انجام می شود،اما به تولید نمی رسد.هر چند که قدم هایی برداشته شده و جای کار برای رفع مشکلات وجو دارد.
اشاره کردید به مشکلات و محدودیت هایی که در زمینه تجاری سازی علم و صدور تولیدات به کشورهای دیگر وجود دارد.در این زمینه توضیح بیشتری بدهید.
من در این زمینه مثال شرکت خودمان را می زنم تا واضح باشد.کار ما در این شرکت تولید محصولاتی است برای درمان بیماران صعب العلاج که هیچ رقیب و مشابه داخلی و خارجی برای این تولیدات وجود ندارد،یعنی اگر ما محصول آنژی پارس رو برای زخم دیابتی تولید کردیم،محصولی است که برای اولین بار در ایران و در سطح دنیا تولید شده است و تا به حال محصولی برای درمان این بیماری وجود نداشته است و سایر محصولاتی که حدود 15 محصول از همین دسته را شامل می شود که تیم تحقیقاتی ما در حال کار کردن بر روی آنها هستند،حالا باید گفت که تمام اینها نیاز به هزینه و حمایت دارد،که در این بخش آنچنان حمایت نمی شود،یعنی اگر یک محقق ما مقاله ای منتشر کند،بیشتر حمایت می شود و او را تحویل می گیرند و قدر آن را میدانند تا کسی که یک محصول تولید می کند،اما زمانی که محصول تولید می شود همه مایل به رونمایی هستند تا آن را بعنوان یک افتخار ملی مطرح بکنند و به این نمی اندیشند که برای تولید،تجاری سازی و معرفی به بازار و فروش نیاز به حمایت مداوم است.حالا با توجه به اینکه شرایط اقتصادی کشور هم قابل درک است،ما هم بعنوان یک شرکت تحقیقاتی که جمعی از محققان در آن مشغول فعالیت هستند،به میزانی سرمایه و پشتوانه مالی نداریم که تمام این کارها را با هم انجام دهیم،به همین دلیل بسیاری از مشکلاتی که بر سر راه تبدیل ایده به محصول وجود دارد مربوط به عدم تامین بودجه می شود که در این مسیر می توان از طریق ارائه تسهیلات و مشارکت در تولید به یک افتخار ملی رسید.
با توجه به اهمیت ارتباط و تعامل با کشورهای صاحب علم بخصوص در حوزه جهان اسلام شما بعنوان یکی از شرکت های دانش بنیان برنامه ریزی و فعالیتی را در این زمینه صورت داده اید؟
در بحث ارتباطات ، حداقل در زمینه علوم زیستی،دارویی ، بهداشتی و پزشکی خوب کار شده است و ما در همین زمینه با افراد محقق مختلفی از کشورهای اسلامی ارتباط داریم و حتی محققان اسلامی و مسلمان مستقر در کشورهای اروپایی هم هستند که ما در زمینه کارهای تحقیقاتی با آنها ارتباط داریم،بعنوان مثال همین داروی آنژی پارس را در کشور سوریه بعنوان اولین کشور خارجی و اسلامی ثبت کردیم و حتی تفاهم نامه ای برای انتقال دانش فنی نیز منعقد کردیم،اما بدلیل شرایط داخلی سوریه نتوانستیم کار را پیش ببریم،همین کار را در کشور لبنان انجام دادیم که در حال حاضر در آستانه صادرات قرار داریم،همچنین با برخی از کشورهای آفریقایی نیز در آستانه صادرات دارو قرار داریم و حالا تفاوتی که برای ما در زمینه همکاری با کشورهای اسلامی وجود دارد این است که ما حاضر شدیم در زمینه انتقال تکنولوژی و دانش فنی متقابل با آنها وارد عمل شویم،اما وقتی با اتحادیه اروپا وارد کار شدیم فقط در زمینه صادرات بود و گفتیم که دانش فنی ایرانی اسلامی خود را حفظ می کنیم و تنها در زمینه فروش محصول و ثبت دارو با آنها تبادل خواهیم داشت.
این فعالیت ها و تعاملات برای مقابله با دانش علمی کشورهای غربی تا چه میزان اهمیت دارد و چطور می توان تاثیرات آن را حس کرد؟
این جریان بسیار مهم است،از آن جهت که بالاخره همیشه توانمندی در سلاح و دانش هسته ای و دیگر چیزهای از این دست خلاصه نمی شود،بلکه در هر زمینه ای می تواند امتیاز و برتری برای کشورهای اسلامی به بار بیاید،اما با کمال تاسف این عادت در برخی از کشورهای اسلامی وجود دارد که خودشان را همیشه عقب تر از کشورهای اروپایی و غربی می دانند،به همین دلیل زمانی که ما داروی تولید خودمان را به کشورهای مسلمان و آسیایی بردیم و معرفی کردیم،بسیاری از آنها باور نداشتند و می گفتند که مگر امکان دارد که شما محصولی تولید بکنید که غربی ها توان آن کار را نداشته باشند،اما این اتفاق افتاده و چرا نباید باشد؟ حتی کشورهای اروپایی هم در این جریان به ما پیشنهاد کردند که دانش فنی این دارو را به آنها بفروشیم تا دیگر اسمی از ایران و اسلام بر روی این محصول نباشد که ما به هیچ وجه زیر بار این پیشنهاد نرفتیم،حتی در بحث ارائه مواد اولیه هم این کار را با اروپایی ها نکردیم ، در صورتی که این عمل با کشورهای مسلمان صورت گرفت که این می تواند یک امتیاز و برتری برای کشورهای مسلمان محسوب شود به شرطی که در زمینه خودباوری به حد مطلوبی برسند که هنوز این اتفاق بطور کامل صورت نگرفته است.اما ما در این زمینه اعلام آمادگی کردیم،اما در این میان برخی از کشورهای اسلامی هم هستند که بشدت به غرب گرایش دارند،در مقابل بسیاری هم هستند که استقبال می کنند و به این ارتباط فی مابین تمایل دارند که این می تواند یک برتری محسوب شود،به شرطی که برای نگهداری و حفظ این برتری و امتیاز وقت بگذاریم و هزینه کنیم و ارزش قائل شویم.
برای پیوستگی این برتری ها و امتیازات در زمینه علمی در جهان اسلام چه فاکتورها و عواملی را باید مدنظر داشت و آنها را تقویت کرد؟
در کشورهای اسلامی از نظر دانش فنی محققان بسیاری وجود دارند که متاسفانه در حیطه محدود خودشان فعالیت می کنند،اگر در این زمینه مجامعی مانند سازمان کنفرانس اسلامی وارد عمل بشوند و همبستگی و ارتباط دانشمندان جهان اسلام را با یکدیگر بیشتر بکنند و بجای اینکه فقط افتخار دانشمندان جهان اسلام چاپ و انتشار مقالات در ژورنال ها و مجلات معتبر خارجی باشد،مجمعی تشکیل بدهند که بتواند ارتباط فی مابین مجامع تحقیقاتی،شرکت های دانش بنیان ،دانشگاههای کشورها ی اسلامی را تقویت بکند تا آنها ایده های خود را با همفکری پیش ببرند و از توانمندیهای یکدیگر استفاده کرده و در کارشان انرژی ایجاد کنند،در این صورت کشورهای جهان اسلام قادر خواهند بود پتانسیل خود را از حالت سینوسی خارج کرده و به یک خط ممتد و ارتباط همیشگی تبدیل کنند،ولی اگر جسته و گریخته تلاش بکنیم و تک پروژه ای را با یک کشور انجام بدهیم و تمام شود بی فایده است.همانطور که ما با توجه به اینکه به غیر از کشورهای اسلامی با دیگر کشورها ارتباط داریم،شاهدیم که چقدر پیگیر انجام کارهای مشترک هستند و استقبال می کنند و این باور را دارند که در کشورهای اسلامی مانند ایران این توانایی وجود دارد.
ارتباط شرکت های دانش بنیان با مراکز و نهادهای علمی و دانشگاهی در زمینه کشف استعدادها و همکاری های مشترک در زمینه تولید محصول چگونه است؟
ببینید صرفا در یک جهت کار پیش نمی رود،ما از یک دعوت به همکاری و پروژه های ساده ای که اطلاع رسانی می شود،در برنامه های خود داریم تا پروژه هایی که بسیاری از محققان به ما ارائه می کنند و از طرف دیگر پیگیری هایی که ما خودمان انجام می دهیم،بطور مثال ما در هر مرکز دانشگاهی سعی کرده ایم که با محققانی ارتباط برقرار کنیم تا با هم پروژه برداریم،حتی نیروهای خودمان را برای تحقیق در کتابخانه های دانشکده ها در بخش های مختلف می فرستیم تا مطلع شویم که چه کارهایی انجام می شود و در صورت اینکه محققی را ببینیم که روی پروژه ای کار می کند که می تواند به محصول تبدیل شود با آنها وارد مذاکره می شویم و پیگیری می کنیم و پیشنهاد کار مشترک می دهیم.ما حتی در مطالعاتی که در زمینه های گوناگون انجام می دهیم ،سعی می کنیم با دانشگاهها و مراکز مختلف پروژه ها را برداریم تا عامل تشویقی برای ادامه این همکاری باشد،یا از طرفی با وزارت بهداشت مذاکراتی شده که اگر دانشمندانی از این دست به آنها معرفی شدند به ما ارجاع بدهند تا ایده های آنها را به محصول تبدیل بکنیم تا کار از کتابخانه ها خارج شود،در واقع کار دوطرفه است ،هم از سمت محققان که ایده می دهند و به ما مراجعه می کنند و هم اینکه ما بدنبال آنها می رویم تا پروژه های مشترکی با هم داشته باشیم.
نظر شما در خصوص برگزاری جوایز علمی در دنیا و مزیت ها و تاثیرات این رویدادها چیست؟
این عمل یک تشویق،روحیه و انگیزه دادن بزرگ است و حمایت محسوب می شود،همانطور که وقتی ما به تک تک لوح هایی که دریافت کردیم افتخار می کنیم و برای ما انگیزه محسوب می شود تا بتوانیم قدم های بعد را برداریم.بنابر این بسیار مهم است و اگر بتواند بصورت حمایت های مادی در جهت تولیدات و یا حمایت های معنوی باشد از لحاظ انگیزشی خوب است و حتی در حد یک قدردانی بدون توقع هم باشد بسیار مثبت و باعث افتخار و غرور برای آن اندیشمند و یا گروه تحقیقاتی است که به این جایگاه رسیده است.
اکنون جایزه جایزه مصطفی (ص) با همان ویژگی های مادی و معنوی که شما گفتید در حال تدارک برای برگزاری در سطح جهان اسلام است.نظرتان درباره این رویداد چیست؟
من اطلاع زیادی راجع به این جایزه نداشتم،اما اگر در روند برگزاری عملکرد افراد و شرکت ها را بررسی بکنند و مشابه جوایز بین المللی ارزیابی شود و فقط بطور مثال در زمینه تعداد مقالات یک محقق را بررسی نکنند،چون مقاله یک آیتم تاثیرگذار است و اگر در این جایزه جهات گوناگون و خروجی کار اندیشمندان و محققان ملاک و مدنظر باشد،می تواند بسیار عامل موثر و تشویق کننده ای باشد تا در دوره های بعد با توان بیشتری تلاش کنند و شرکت داشته باشند و حتی پیرو این جایزه تسهیلاتی را هم برای شرکت های برتر در زمینه های اجرای پروژه های مشترک و همکاری های بین المللی نیز در نظر بگیرند.
منبع:ویژهنامه جایزه علم و فناوری پیامبر اعظم(mustafa prize):