دکتر مهدی سهرابی؛ سرآمد فیزیک هستهای، در عصر یکی از روزهای تابستان و در دانشکده فیزیک هستهای دانشگاه امیرکبیر پذیرای ما شد. از علم گفت و هنر و از مولانا که گویی با هسته جانش عجین شده است ...
پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری: آرام است و متین، به اقیانوس وجودش که پا میگذاری، گنگ میشوی، و مات؛ حیرت میکنی؛ چه رمز و رازی است بین هستهی اتم و مولانا؟ چه سری است در تزویج مادیت فیزیک و معنویت مثنوی؟ خوب که غوطهور شوی خواهی یافت که در نگاه او مولانا، درخشانترین اشعهی هستهی فرهنگ این کهن بوم و بر است. لبخند او یک نقش زیباست در قالی هزار رج علم این مرز پر گهر. دستانش هم تارو پود قالی را بهم پیوند میزند و اینچنین سگرمهی جان آدمی را باز میکند، و هم بند از بند هسته میگشاید و اتم را به بند میکشد.عشق به وطن، عشق به خاک، عشق به آنچه که در آن ریشه دارد؛ او نرفت، او ماند، او ساخت، او بافت، او شکافت ...
آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد
یکی از چهرههای مانای فیزیک هستهای ایران است، مولود سال 1323 در تهران. پس از گذراندن سالهایی پرفراز و نشیب در زندگی، در سال 1354 موفق به کسب دکترای مهندسی هستهای با تخصص فیزیک بهداشت و پزشکی پرتوها از انستیتوی تکنولوژی جورجیا در کشور آمریکا شده است و افتخاراتی بسیار در طول عمر با عزتش. دکتر مهدی سهرابی، در عصر یکی از روزهای تابستان و در دانشکده فیزیک هستهای دانشگاه امیرکبیر پذیرای ما شد. از علم گفت و هنر و از مولانا که گویی با هسته جانش عجین شده است ...
استاد از دوران کودکی و نوجوانی خود بگویید.
به یاد دارم زمانی که کلاس اول ابتدایی بودم اگر معلمم می گفت که از فلان صفحه کتاب یک بار بنویسید من یک دفتر چهل برگ از مشق آن شب پُر می کردم و با وجود سن کم، انگیزههایی هم از این کار داشتم این که مثلا خطم بهتر شود و یا معلمان همیشه از من راضی باشند. از کودکی به شعر خیلی علاقه داشتم و تمام اشعاری که در کتابهای درسیمان بود را از بر می کردم. در مقطع دبیرستان تحصیلاتم را در یک مدرسه جنوب شهر در محله شاهپور و کوچه امیرنظام با نام دبیرستان حکیم نظامی گذراندم که به دلیل ازدیاد جمعیت دانش آموزان به آن دانشگاه میگفتند. زمان همین طور می گذشت و در همان سال ها و کمی قبل تر علاقه به انجام کارهای دستی هم در من بوجود آمد. یکی از مسائلی که من امروز بسیار به آن انتقاد دارم کم توجهی مسئولان آموزشی کشور به کلاس های هنری و صنایع دستی در مقاطع مختلف تحصیلی است به طوری که من در بسیاری از کلاس های آزمایشگاهی و کارگاهی شاهدم که دانشجو کوچکترین خلاقیتی از خود نشان نمی دهد و بارها این مسئله را در فرهنگستانهای علوم و هنر گوشزد کردهام که ضعف بروز استعدادهای خلاقانه در آزمایشگاههای فیزیک مشهود است.
از همان دوران کودکی و نوجوانی عواملی بودند که به واسطه آنها امروز کشور شما را به عنوان یکی از 100 نخبه برتر بشناسد؟
مادرم نقش بسیار مهمی در زندگی من داشت. به یاد دارم در مقطع دبستان کتابی ریاضیاتی با عنوان "صفاری قربانی" داشتیم که بسیار دشوار بود. آن زمان مسائل را به مادرم می دادم و ایشان با هوش ریاضیاتی بسیار قوی آن ها را حل میکرد و به من توضیح می داد اما پدرم بسیار آرام بود و کسب و کار آزاد داشت. حتی هیچوقت نمی دانست من چه زمانی به مدرسه میروم اما همین قدر می دانست که خرداد ماه امتحانات من تمام می شود و در خدمتم هر کاری از دستم بر آید برای پدر انجام دهم. از همان سال های آغازین درس هر روز ساعت 4 صبح از خواب بیدار می شدم و مطالعه مفید من از ساعت 4 تا 7 صبح بود و این عادت هنوز هم با من است. هیچ وقت در تاریخ تحصیلم به دنبال نمره نبودم و اصلا این احساس نیاز برایم شرم بود. در مقاطع بالاتر و دبیرستان هم به شدت علاقه به کارهای دستی داشتم و به کارهایی مثل قالیبافی و معرق می پرداختم و دلم می خواست کارهای هنری ام در موزه مدرسه نگهداری شود. هنوز هم هر وقت از کارهای تخصصی خسته می شوم به سراغ هنر می روم.این ها را می گویم که ثابت شود نخبگی فقط وابسته به عواملی مثل IQ و EQ نیست بلکه خصایص بسیاری در زندگی افراد شکوفا می شود و از او نخبه می سازد. بحث نخبگی چیزی نیست که در همان ابتدا به ساکن و در بدو تولد در فرد به وجود آید. در واقع انسان از زمان کودکی و نخستین سالهای شناخت خود، خصوصیاتی را از خود نشان میدهد که آن خصایص میتواند از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
چرا قالی؟ چرا تارو پود علایق خود را با قالی گره زدهاید؟
بافتن قالی یکی از کارهایی بود که در سال هشتم دبیرستان به تولید آن علاقه مند شدم ولی به طور کلی علاقه زیادی به کارهای هنری از جمله شعر و موسیقی، باغبانی و غیره داشتم. بافتن قالی در واقع شناخت هنر اصیل ایرانی بود که ما متاسفانه هر روز در زیر پایمان به آن نگاه می کنیم. اگر یک فرش با اصالت و با احساس و عشق بافنده بدون تفکر جاری شدن بافنده شده باشد برای بیننده نیز همان احساس را می دهد و هر بار با نگاه کردن به آن مانند یک تابلوی زیبا تداعی معنی می کند. به عنوان یک طرح کاردستی ثلث اول در سال هشتم دبیرستان یک قالی حدود 40.60 سانتی متر با طرح ذهنی بافتم و در آزمون ثلث نمره 20 دریافت کردم ولی آن قالی به موزه مدرسه برده شد و دبیر محترم فرهیخته ای آن را از دوره مدرسه به منزل برد. هرچه سعی کردم آن قالی که برایم بسیار پر معنی بود بازگردانده نشد. در ثلث دوم دست به ساخت یک برج ایفل با تخت سه لایی و بریدن سوراخهای آن با اره چوبی اقدام کردم که این برج ایفل مانند طرح اصلی آن بود و و با چراغ زدن داخل آن پس از تلاش زیاد دوباره به مدرسه بردم. پس از تشویق زبانی از من خواسته شد تا برج ایفل به موزه برده شود تا نمره 20 بگیرم در غیر این صورت نمره 12. که من نمره 12 را انتخاب کردم و برج ایفل را به منزل بردم. شاعر بزرگ تاجیکی ملقب به «لایق» در شعری می فرماید :
خدایا عشق را عاشق کن تا قدر عاشق را بداند خدایا شعر را شاعر کن تا قدر لائق را بداند
بافتن آن قالی و برج ایفل و طرح هایی دیگر نظیر آن به من کمک کرد تا قدر بافنده، منبتکار، مجسمه ساز، موسیقی دان، کفاش و غیره را بدانم. در طول سفره های متعدد به بیشتر کشورهای جهان و هر کدام چند بار، کارهای دستی هنری بعضی از کشور را خریداری کردم و با بعضی از سازندگان آنا آشنا شدم. هر یک از آن ها گویای احساس صادقانه، عمیق و هنرمندان سازنده در خلاقیت یه نقاش، یک مجسمه و غیره است. پیامی که از این مطالب می خواهم بدهم این است که متاسفانه به نظر می رسد در دبستان ها و دبیرستان ها و حتی در دانشگاه ها کارهای تجربی بسیار مورد غفلت واقع شده است و شیوه های کامپیوتری جایگزین کار دست شده است. تقویت خلاقیت در ساخت و تولید بسیار محدود است. دانشجویان برجسته و مقام آور ما در المپیادها به ویژه در المپیاد فیزیک اذعان دارند که در خیلی از جنبهها مانند تاریخ، جغرافیا و علوم اجتماعی ضعیف هستند که در این راستا به تشویق کنندههایی نیازمندیم و لازم است، راهکارهایی در این زمینه اندیشیده شود.
چرا برای ادامه تحصیل رشته فیزیک را انتخاب کردید؟
تحصیلات دبیرستانی ام را در رشته ریاضیات به اتمام رساندم و در سال 1341 و در حالی که فقط در آزمون دانشگاه تهران که آن زمان بسیار مطرح بود شرکت کردم، پذیرفته شدم. متأسفانه رشته دانشگاهی من یعنی فیزیک و آموزش چرایی نیاز به آن در کشور ما جا نیفتاده است. هر کاری در زندگیمان انجام می دهیم فیزیک است. نفس میکشیم، نگاه می کنیم، عشق می ورزیم و خلاصه همه مسایل فردی و اجتماعی برگرفته از فیزیک است و این حاصل سال ها تجربیاتم در این رشته است. پس از اتمام دوره کارشناسی مشغول خدمت مقدس سربازی شدم و به دعوت یکی از اساتید برجسته دانشگاه تهران و در شرایطی که 6 ماه به پایان سربازیم باقی مانده بود در آزمونی 4 مرحله ای از سوی سازمان جهانی بهداشت شرکت کرده و از آنجا که با رتبه بسیار خوب آزمون را با موفقیت پشت سر گذاشتم، مسئول فیزیک بهداشت رآکتور هستهای تهران که هنوز هم دودکش آن را در انتهای خیابان کارگر می بینید، شدم. در آن زمان کشفهای بسیار زیادی انجام شد و من برای نخستین بار شکافت هسته اورانیوم را در آزمایشگاه انجام دادم و همزمان در آزمون کارشناسی ارشد قبول شدم. به درخواست یکی از اساتید تِز مقطع کارشناسی را در سالن اجتماعات دانشکده علوم دفاع کردم. این تز با عنوان «آبکاری اورانیوم بر روی فلزاتی مثل طلا و آلومینیوم و ثبت ذرات شکافت هسته ای و طرح ایستگاه های دوزیمتری سوانح هستهای در رآکتور اتمی دانشگاه تهران» از طریق آژانس بینالمللی اتمی به آمریکا فرستاده شد.
یعنی نخستین تولید هستهای و شکافت هستهای ایران آن بود که من آن را به دیوار رآکتور نصب کردم. پس از آن تز مقطع کارشناسیام به آمریکا فرستاده شد و مرکز اتمی اوکریج به عنوان نخستین جایی که بمب هستهای دنیا را ساخته از من دعوت به همکاری کرد؛ این مرکز شامل سه بخش بزرگ در شهر کوچک اوکریج است که در آن زمان 4500 تن از PHD های قدر دنیا را در خود جمع کرده بود. پس از عزیمتم به آن مرکز، نسخه پیشرفته این تز در سه مرکز اتمی اوکریج امریکا، چاکریور کانادا و هارول انگلستان به تولید انبوه رسید و این دوزیمتر برای کارکنان مورد استفاده قرار گرفت. مقاله آن هم آن زمان چاپ شد و من در کمتر از 10 ماه و فارغالتحصیلی با معدل 3.95 از 4 در مقطع کارشناسی ارشد، لوح شهروند افتخاری آمریکا را از فرماندار ایالتی مرکز اتمی اوکریج دریافت کردم. سپس در دانشگاه انستیتو جرجیو امریکا در مقطع دکترای مهندسی هستهای تحصیل کردم. در آن مقطع دوزیمتر و آشکارسازی را که درباره آن توضیح دادم به روشی دیگر به ثبت رساندم و طی آن ذرات باردار اتمی که به یک پلیمر برخورد می کنند آنقدر بزرگ می شدند که با چشم غیر مسلح قابل رویت باشند. در آن زمان تماس های بسیاری از نقاط مختلف جهان برای سفارش این اختراع گرفته شد و توانستم به حمایت مالی کمیسیون انرژی اتمی امریکا و بودجه سالانه 53هزار دلار این پروژه را تکثیر کنم.
چه شد که علیرغم پیشنهادات فراوان خارجی، ترجیح دادید بک کشور بازگردید؟
پس از دریافت مدرک دکتری که جایزه بهترین دکترای سال 1976 مهندسی فیزیک هستهای را گرفتم، علی رغم پیشنهادات بسیار از جمله پیشنهاد همکاری با نیروی انسانی کانادا، دعوتنامههای همکاری را پاره کردم و به کشور بازگشتم تا دیگر از علم حاصل شده در خدمت به سرزمینم بهره جویم.
ارتباط شما با بنیاد ملی نخبگان چگونه است و چه راهکارهایی را برای هرچه بهتر محقق شدن اهداف بنیاد ملی نخبگان در مسیر اعتلای علمی کشور پیشنهاد میکنید؟
بسیار خوشبختم که امروز در خدمت بنیاد محترم ملی نخبگان هستم که از وظایف خطیر آن تشخیص نخبگان در سایر علوم است و این فعالیت در جای خود قابل تقدیر بوده و هست. به نظر می رسد یکی از مسئولیت هایی که می تواند از سوی این بنیاد و نهادهای دیگر ترتیب اثر داده شود موضوع ایجاد تعیین سطح اصولی در فضای علمی کشور است و باید برای امر اجتهاد علمی شاخصه تعیین شود. درست مثل کشتی گیرها که در سطح جامعه و ملی میان کشتی گیر استانی با المپیکی تفاوت بسیار وجود دارد و امیدوارم به همت این دوستان کشور ما در یک سیستم فکری و اجتماعی و در چارچوب نظامی قانونمند به سمت پیشرفت علوم مختلف در حرکت باشد.
شما تا چه حد با برگزاری مراسم جایزه علامه طباطبایی موافق هستید و آیا جایزه علامه به دلیل فعالیت خاصی به شما اهداء شد؟
شاید بهتر است این سوال را کمیته محترم انتخاب در بنیاد ملی نخبگان جواب دهند. نامزدی برای جایزه علامه طباطبایی توسط آن بنیاد محترم پیشنهاد شد و محبت کردند با قبول زحمت پرسشنامه مربوطه را براساس زندگینامه پر کردند. این اقدام بنیاد ملی نخبگان برایم بسیار ارزشمند بود و همیشه باید اینطور باشد و فرد نباید خود را معرفی کند. در هر صورت از اقدام بنیاد تشکر میکنم. این جایزه شاید به این دلیل اهداء شده باشد: افتخار بیش از نیم قرن تلاش شبانه روزی بی وقفه در سطح ملی و بینالمللی در امر تحصیل عالی، پژوهش، توسعه و خدمات آموزشی و اجرایی در سمتهای مختلف و کسب نشان و جوایز در تائید این فعالیتها؛ بنیانگذاری ساختار قانونی نظام حفاظت در برابر اشعه پایدار در ایران و بسیاری دیگر از کشورهای جهان بویژه در کشورهای آسیا و اقیانوسیه؛ حدود یکصد ماموریت آموزشی، تخصصی و علمی کوتاه مدت و دراز مدت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در طول چهل سال فعالیت جهانی؛ بنیانگذاری بسیاری فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و ارائه روشهای نوین جهانی، کشف، اختراع و تولید انبوه دستیافتهها جهت استفاده در کشور و اولین صادرات این نوع تولیدات به سایر کشورها؛ انتشار بیش از یکصد و سی مقاله در مجلات معتبر بینالمللی و بیش از دویست ارائه مقاله در همایشها بینالمللی و گردهمآییهای منطقهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی؛ بنیانگذاری و ارتقا علوم و فناوریهای گوناگون در ایران و در سطح جهان و... و از همه مهمتر عضویت در فرهنگستان علوم ایران و استادی دانشگاه امیر کبیر.
چه تفاوتی میان نخبه و استعداد برتر در رشته شما وجود دارد؟
نخبه و استعداد برتر با هم فرق دارند. به جرئت می توان گفت نخبه دارای خصوصیاتی خاص است و استعداد برتر آمادگی یادگیری در زمان آموزش را به خوبی از خود نشان می دهد. من در دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه آزاد اسلامی فیزیک نخستین مقطع دکترای فیزیک بهداشت را پایه گذاری کردم و شاهدم هرچند در گذشته اغلب دانشجویان در یک سطح علمی و استعدادی در این مقطع قرار داشتند اما امروز در این جنبه ها بسیار با هم فرق دارند و به ویژه در حوزه های اخلاقی و رفتاری کنش های بسیار متفاوتی در امور مختلف ار خود نشان می دهند.
استاد به ضعف بروز استعدادهای خلاقانه اشاره کردید، چرا دانشجویان کنونی ما میل به تحقیق و پژوهش ندارند و تا حد زیادی از آزمون و خطا پرهیز و حتی بعضا ترس دارند؟ شما چه راهکارهایی را برای غلبه بر این ترس پیشنهاد میکنید؟
ترس از کشف، آزمون و خطا میتواند ریشههای مختلفی داشته باشد که در طول مقاطع مختلف تحصیلی به خصوص کارشناسی ارشد و دکتری بوجود می آید. همچنین نحوه رشد در خانواده نیز میتواند موثر باشد. عواملی مانند کم بودن ضریب هوشی و یا هوش ضریب هیجان عوامل مهم دیگر هستند. در واقع دانشجویان همه دارای ضریب هوشی بالا و یا ضریب هیجان بالا نیستد. دانشجویانی که به سطح ارشد و یا دکتری میرسند؛ همهگی برای کشف و آزمون و خطا آمادگی ندارند. باعث خوشحالی است که تحصیلات عالی در سطح ارشد و دکتری از آرزو و آمال همه خانوادها است اما آیا همه باید دکتری، پزشکی و یا PHd بگیرند؟ هر فردی از یک توانایی منحصر به خود برخوردار است. شناسایی اینکه چه فردی برای چه کاری مفید است مسئله اصلی است. بسیاری از دانشجویان به آن رشتهای که تحصیل میکنند علاقه ندارند ولی تا دکتری پیش میروند و حتی وارد سامانه آکادمیک نیز میشوند؛ این موضوع باید به طور جدی مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر موارد گفته شده ترس از کشف و آزمون و خطا کاملا فردی است و تواناییهای فرد زمانی شکوفا میشود که بطور صحیح دانش و تجربه کافی را کسب کرده باشد. لذا برای ایجاد میل به خلاقیت برخی اقدامات میتواند انجام پذیرد که هر یک دارای فرایند طولانی برای به نتیجه رسیدن هستند:
1-در چرخه آموزش کشور، استاندارد کسب دانش به اطلاعات حفظ شود و دانشآموزان و دانشجویان اطلاعات لازم و کافی را هم به لحاظ نظری و هم تجربی با در نظر گرفتن مسایل روانی کسب کنند.
2-در چرخه آموزش کشور همه رایانه محور شدهاند و حتی برای ضرب و تقسیم به مشکل برمیخورند. داشتن دانش رایانهای امروزه رکن است ولی ورزش فکری و یا ریاضیات و محاسبات عددی نباید ضعیف شود و از سامانه آموزشی حذف گردد.
3-در چرخه آموزش کشور لازم است آزمایشگاههای تجربی تقویت گردند. همانطور که ذکر شد دانشآموز و دانشجو باید تجربه کافی را در بسیاری زمینهها پیدا کند و دقت خود را برای مسایل علمی درست بالا ببرد.
4-هر فرد دارای تواناییهای ویژه است؛ در واقع در سامانه چرخه آموزش کشور هر فرد لازم است به طور دقیق از نظر ضریب هوشی، ضریب هیجان احساسی و علاقه و شرایط فردی مورد بررسی قرار گیرد. اگر بتوان هر فرد را بطور صحیح شناسایی کرد میتوان تخصص و کار آینده را به تنش خیاطی کرد.
5-برای ترغیب و تشویق دانشجویان، نیاز سنجی بر اساس کار مورد نیاز در کشور بسیار مهم است. در حال حاضر پذیرش دانشجو در سطوح مختلف لازم است نیاز محور شود.
6-در قانون برنامه ششم پنجساله برای توسعه کشور چنین مسائلی لازم است به طور مدون آورده شود.
7-مسائل گوناگونی است که لازم است هر یک به طور دقیق در جایگاه خود بررسی و تصمیم گیری شود.
تفاوت IQ و EQ چیست؟ و تا چه حد دستیابی به آنها اکتسابی است؟
بد نیست به طور گذرا IQ) ضریب هوشی) و EQ) ضریب هیجان) یا هوش هیجانی را به اختصار تعریف و نقش EQ را در تعالی یک استعداد برتر گفتگو کنیم. در واقع IQ عدد است که از یک آزمایش یا پرسشنامه استاندارد بر اساس سوالات از پیش تعیین شده استخراج می شود که در واقع توانایی شخص برای کسب معلومات و تحلیل آن است مثلا درک مسایل پیچیده فیزیک، ریاضی و مهندسی و غیره. ولی هوش هیجانی یا EQ مربوط به توانایی شخص برای ارتباط با خود، توانایی ارتباط با دیگران، سازگاری با محیط و مدیریت به طور کلی خلق و خوی یک انسان است. در واقع یکسری از توانایی های احساسی و اجتماعی و مهارتهایی است که فرد برای نیاز گذراندن موثر روزها و موثر زندگی کردن شخصی و اجتماعی نیاز دارد. شاید بتوان گفت EQ در واقع می تواند با آموزش و پرورش صحیح IQ یک فرد را مدیریت کند. ضمن اینکه IQ هنوز عامل موفقیت های علمی، فن آوری و حتی اجتماعی است و نقش بسیار مهمی را بازی می کند و افراد با IQ بالا در دوران تحصیل میتوانند موفقیت هایی را کسب کنند و اینگونه افراد نیز می توانند EQ بالاتر نیز داشته باشند ولی این را نمی توان همیشه عمومیت داد متخصصین براین عقیده اند که IQ را نمی توان تنها عامل موفقیت دانست ولازم استEQ نیز ولو اینکه با درجات مختلف در یک فرد به طور ذاتی وجود دارد، تقویت شود. EQ در واقع عوامل مختلف دارد و شاید پستکار یک فرد را جزء EQ قرار داد ولی این جای بحث دارد.
ادیسون می گوید:( نخبگی 1% خلاقیت است و 99% عرق کردن) . بسیار نظر درستی است. افراد با داشتن توان خلاقیت و نخبگی بالا اگر پشتکار نداشته نمی توانند موفق باشند. مولانا در چند بیت زیبایی در رابطه با عقل مکسبی و تحصیلی می فرماید:
عقل تحصیلی مثال جویها کان رود در خانهای از کویها
راه آبش بسته شد شد بینوا از درون خویشتن جو چشمه را
راه آبش بسته شد شد بینوا از درون خویشتن جو چشمه را
مقصود از بسته شدن آب همان است که در زندگی امروز جوانان در تحصیلات کلاسیک، بدون تجربه و داشتن مدرک تحصیلات عالی با آن روبرو هستند و بیشتر به آن توجه می شود و اگر کسی به کمک وی در استخدام و یا تامین مالی برای ادامه زندگی نیاید، ممکن است او با یک فرد عادی زیاد فرقی نکند و بلکه محدودیت های بیشتری نیز داشته باشد. «هوش هیجانی» در واقع لازم است در چرخه آموزش کشور (مهد، کودکستان، پیش دبستان، دبستان، دبیرستان، دانشگاه در مقاطع مختلف، حرفه ای و حتی همگانی) با روش های صحیح آموزش و پرورش داده شود. در واقع توانایی های یک استعداد برتر می تواند با روش های ویژه تقویت گردد و این فرایند می تواند در چرخه آموزش انجام پذیرد. روشهای آموزش برای تقویت استفاده از IQ و ارتقا سطح EQ لازم است با انجام پژوهش و آموزش های صحیح انجام پذیرد. مثلا در روش هایی که من در آموزش شخصی خود به یاد دارم این است که مثلا می گویند درباره ناصرالدین شاه قاجار هرچه می دانی بگو یا بنویس. در روشهای دیگر کشورها می پرسند: ناصرالدین شاه چه تاثیری در عقب ماندگی کشور داشته است. این دو سوال باید هم کاملا متفاوت است. شاید یک معلم هم خود نمی داند که چه تاثیری گذاشته است. در هر صورت این بحث بسیار جالب است که به نظر میرسد توضیح بیشتر آن خارج از حوصله این گفتگو است.
رشد علمی در هر کشوری مرهون توجه ویژه به علوم پایه است و این در حالی است که در کشور ما به دلیل عدم ارتباط مستقیم با صنعت، علوم پایه در انزوا هستند؛ برای رفع این نقیصه چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
علوم پایه زیربنای اصلی سایر علوم محسوب میشود و پیشرفت و تعالی در علوم دیگر مانند علوم مهندسی و پزشکی و تاثیر آنها در صنایع، پزشکی، کشاورزی و حتی تولید انرژی مرهون داشتن علوم پایه قوی است. درجات تحصیلی کارشناسی، ارشد و حتی دکتری بدون داشتن بنیان قوی در علوم پایه نمیتواند راهگشای مسایل کشور باشد، حتی اگر فرد مقالات زیادی را در ISI منتشر کند. در این راستا راهکار ذیل میتواند کمک تقویت کننده باشد.
اول اینکه فرایند آموزش استاندارد و استاندارد آموزش در چرخه کشور (که اخیرا آن را در فرهنگستان علوم ارائه داده و در دست اقدام است) به ویژه در مورد علوم پایه باید مورد توجه قرار بگیرد. تا علوم پایه بتواند با کسب استاندارد مشخص و یکسان در سطح کشور پیاده شود. دوم: با عنایت به اینکه علوم پایه در سالهای اول و دوم هر رشته ارائه میشود، عموما تصور میشود هر فرد با دانش حداقل کارشناسی ارشد، میتواند آنها را ارائه دهد. علوم پایه در واقع خشت اول است و نباید کج گذاشته شود و لازم است اساتید مجرب در دانشگاهها برای ارائه شدن این دروس گمارده شوند و احترامشان در جامعه همتراز با اساتید علوم مدرن باشد.
سوم: آزمایشگاههای علوم پایه در شرایط کنونی لازم است با یک حداقل تجهیزاتی استاندارد شده تا تمام دانشگاهها بتوانند آموزش لازم و کافی را به دانشجویان خود ارائه دهند. متاسفانه در حال حاضر آزمایشگاههای علوم پایه مجهز و جذاب نیست. وجود آزمایشگاه مجهز به ویژه در سطح دکتری و کارشناسی ارشد یک ضرورت است. لازم است با این موضوع بنیادی برخورد شود.
متاسفانه حتی دانشگاههای برتر کشور از این نظر بسیار فقیر هستند. چهارم: اگر چه کشور در حال حاضر توانایی آموزش ردههای دکتری را دارد بهتر است دانشجویان با اخذ تعهدات لازم برای گذراندن دوره دکتری به ویژه در علوم پایه به کشورهای پیشرفته اعزام شوند. پنجم: در کلیه مقاطع کلیدی تحصیلی در چرخه آموزش کشور علوم پایه باید مورد توجه قرار گیرد و به ویژه آزمایشگاههای علوم پایه در دبیرستان نیز به ارتقا علوم پایه در کشور کمک میکند. دانشجویان ارشد و دکتری عموما از نظر خلاقیت تجربی در آزمایشگاه ضعیف هستند و لازم است در این مورد تقویت شوند. ششم: بودجه پژوهشی لازم در اختیار پژوهشگران تجربی زبده البته به طور حساب شده قرار گیرد. متاسفانه اساتید با تجربه، خاصه افرادی که از خارج از کشور بازگشته اند، امکانات لازم برای پژوهشهای خود را ندارند و حتی آزمایشگاههایی را که قبلا به سختی احداث کردهاند را در اختیارشان قرار نمیدهند. هفتم: اساتید باید تامین شوند تا انرژی خود را فقط در یک دانشگاه صرف کنند.
شما به ISI و تعداد مقالات اشاره کردید؛ امروزه شاهد سوق اساتید و بخصوص دانشجویان به سمت نوشتن مقالاتی هستیم که اکثرا کاربردی نیستند، به نظر شما زمان آن نرسیده که در روند علمی کشور نقطه عطفی ایجاد شود؟
رسیدگی به این موضوع شاید کمی دیر شده باشد اما اگر با سرعت حرکت کنیم شاید بتوانیم این مشکل را تا حد زیادی حل کنیم. به عنوان یکی از چهار استادی که در تاسیس دوره دکتری علوم و تکنولوژی کشور نقش داشته است و اولین آزمون دوره دکتری را در رشته علوم و فناوری هستهای را در دانشگاه امیر کبیر و آزمون ورودی دکتری را نیز در دانشگاه آزاد برگزار کردهام بهتر میتوانم به این موضوع بپردازم. در ابتدا برای برگزاری دوره دکتری خیلی از اساتید بنام کشور نیز مخالف بودند و کسی حاضر به قبول ریسک پذیرش دانشجوی دکتری نبود. اما با سه چهار استاد با تجربه این مهم بدست آمد. در حال حاضر شرایط کاملا متفاوت است؛ تعداد دانشجویان دکتری بیش از نیاز کشور است، البته دانشجوی دکتری خوب همیشه میتواند مثمرثمر باشد. حتی در دوره دکتری نیز به نظر میرسد سطح علوم پایه عالی برای دورههای ارشد و دکتری در بسیاری از دانشگاه ها لازم است جدی مورد بررسی قرار گیرد و تقویت شود. در واقع دانشجویان بدون داشتن اطلاعات عمیق مورد نیاز برای استحقاق دوره دکتری، شروع به پژوهش دوره دکتری میکنند. که به علت کمبود آزمایشگاه با شبیهسازی پایاننامه دکتری به انجام میرسد. با شرایط موجود شاید مسئله انجام فرایند استاندارد آموزش و آموزش استاندارد در دورههای کارشناسی، ارشد و دکتری نیاز به اقدام اضطراری است؛ و بدون فوت وقت لازم است اقدامات اساسی اجرا شود. راهکارهای اتخاذی باید بتواند در نقطه عطفی که لازم است مسایل بحرانی آموزشی کشور را بسوی توسعه آموزش پایدار براساس استانداردهای لازم به انجام برساند.
فیزیک بهداشت چیست و در حال حاضر پاسخگوی کدام نیاز جامعه بشری است؟
من از نخستین کسانی هستم که در این رشته تحصیل کرده ام؛ فیزیک بهداشت یا مهندسی فیزیک بهداشت برای کاربردهایی است که به نحوی با مواد و دستگاه های پرتو در کشور ارتباط دارد و در تمامی موارد پزشکی، صنعت، انرژی و محیط زیست کاربرد دارد.فارغ التحصیلان این رشته در سطح وسیعی از جامعه مورد نیازند و در ادامه روند با توجه به این رشته کارآمد موضوعی را با عنوان فرآیند "استاندارد آموزش و آموزش استاندارد" یا "فرآیند 4 الف" را در فرهنگستان علوم مطرح کرده ام و امیدوارم با حمایت های دولتی به نحو درست به مرحله اجرا درآید.
تاثیرات اشعه بر محیط زیست و زندگی روزمره انسان چیست و راهکارهای برخورد با آن چگونه است؟
اشعه و پرتوها شامل اشعههای یونساز مانند X، گاما، بتا، نوترون، آلفا و یونها و پرتوهای غیر یونساز مانند نور، امواج ماوراء بنفش، مادون قرمز، رادیویی، میکروویو، لیزر و... میشود. هر یک از این پرتوها کاربرد بسیار گستردهای در زندگی روزمره ما دارند از جمله در پزشکی، صنعت، کشاورزی و آموزش و پژوهش. پرتوهای یونساز از مواد پرتوزای طبیعی موجود در طبیعت یا ساخت بشر و یا از دستگاههای پرتوساز مانند رادیواکتیوهای هستهای و شتاب دهنده و نظایر آن تولید میشود. مواد طبیعی موجود در پوسته زمین مانند اورانیوم، ماده اصلی تولید انرژی هستهای است و هم ماده آلوده کننده محیط زیست که در مسیر تجزیه خود به ذرات سبکتررادیم-266موجب آلودگی میشود. در واقع گاز رادن-222 که میتواند هوا و آب را آلوده کند. در واقع گاز رادن موجود در هوا بعد از سیگار دومین ماده سرطان زا است که میتواند سرطان ریه ایجاد کند و در محیط مسکونی و فضای باز وجود دارد. بعضی نقاط دنیا از جمله رامسر، مقدار پرتوگیری از طریق پرتوگیری خارجی گاما و استنشاق گاز رادن، شاید بالاترین در جهان باشد. در واقع پرتوهای یونساز هم دارای کاربرد گستردهای هستند و هم در صورتیکه طبق قانون و مقررات و با رعایت استانداردها انجام نشود میتواند اثرات سویی در انسان و در نسلهای آینده باقی بگذارد. در ایران در واقع اقدامات بنیادین زیادی از دیرباز از نظر ساختار و قانونی، آموزش گسترده، پژوهش و توسعه انجام شده است. برای جلوگیری از اثرات این پرتوها باید به چند نکته توجه کرد:
1-داشتن یک نظام کنترل کننده کشوری: در ایران سعادت داشتم که امور حفاظت در برابر اشعه را بطور قانونی بنیانگذاری کنم که در واقع یک ساختار پیشرفته و ماندگار بر اساس قانون و مقررات و استانداردهای و دستور العملهای مختلف است. امیدواریم این اتفاق بتواند سلامت محیط زیست و انسانی را تا حد زیادی تامین کند و برای آینده خدمات صادقانهای را ارائه دهد. در ادامه این ساختار به عنوان مدیر منطقهای حفاظت و در برابر اشعه در آسیا و اقیانوسیه، این الگو کشور را بنیانگذاری و یا ارتقا چنین ساختاری در آن کشورها از طریق یک طرح جهانی و مدل در کشورهای عضو پیاده شود.
2-اثرات پرتوها در انسان در پرتوگیریهای بالا کاملا اثبات شده است. ولی اثرات پرتوگیری کممقدار، یکی از بحثهای جهانی است. با برگزاری همایش بینالمللی پرتوهای طبیعی بالا در سال آبان ماه 1369 با حضور دبیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بسیاری دیگر از دانشمندان جهان توانستم این فعالیت را در راستای تعیین اثرات پرتوگیری کم مقدار بر انسان در جهان ماندگار کنم. با ایجاد یک کمیته علمی بینالمللی پرتوهای طبیعی بالا، به عنوان رئیس این کمیته افتخار دارم که زنجیره همایشهای این رشته را در سال 1996 در پکن، سال 2000 در مونیخ، 2004 در اوزکا، 2010 بمبئی و 2014 در پراگ و در آینده و در سال 2018 در تهران پایدار کردهام. در همایش 2014 پراگ به عنوان برگزار کننده و ریاست کمیته بینالمللی آن را داشتم و امیدوارم این زنجیرها بتواند پاسخگوی انسان در مورد اثرات پرتوهای یونساز کم مقدار باشد. تا کنون نتایج بسیار ارزندهای حاصل شده است و در حال حاضر کمیته علمی سازمان ملل در زمینه اثرات پرتوهای اتمی UNSCEARبا پشتیبانی از مطالعات انجام شده در این پژوهشها در آن مشارکت دارد. بنده افتخار دارم به عنوان سخنرانی کلیدی اول این همایش یک سامانه محافظت در برابر اشعه جهانی جدید را به انتقاد از سامانه موجود ارائه نمایم تا بتواند نامی برای کشور کسب کند.
3-ساکنین مناطق با پرتوگیرزایی طبیعی رامسر در آن منطقه پرتو گیری بالایی دارند و مقدار پرتوگیری گروهی از آنان در سال بیشتر از حد کارکنان در راکتورهای هستهای است. یکی از راهکارها حفظ این مناطق با پرتو دهی بالا که در واقع در جهانم بینظیر است و در ضمن سلامت ساکنان این مناطق کاملا تامین شود. در واقع در شرایط موجود حفاظت از این مردم و پاکسازی منطقه از این پرتوها میسر نیست لذا برای حفظ این سرمایه ملی پیشنهاد کردهام این منطقه که حدودا 5 کیلومتر مربع است به یک پارک آموزشی-پژوهشی با پرتوزایی طبیعی رامسر تبدیل شود و به ساکنین آن در محل دیگری زمین اختصاص یابد و برای جلوگیری از صدمه مالی به این افراد، برای آنان ساختمان جدید احداث شود. با این اقدام پارک مدنظر میتواند تحت کنترل برای آموزش و پژوهش و بازدید و حتی استفاده از آب گرمهای موجود در آن قرار گیرد.
آینده کشور را در رشته مهندسی فیزیک بهداشت و هستهای چطور می بینید؟
امروز این حجم دانشجوی دکترا در رشته های مختلف مشکل آفرین به نظر می رسد. من زمانیکه در آژانس بینالمللی اتمی بودم وظیفه مدیریت منطقه ای آسیا و اقیانوسیه را بر عهده داشتم و برای حدود 40 کشور در این قاره ها سیستم نظام آموزشی پایدار ایجاد کرده و استراتژی آموزشی نوشتم. به واسطه همین تجربیات به خود اجازه می دهم چنین اظهار نظری داشته باشم. امروز کمیت دانشجویان ما در مقطع دکتری با واژه بحران مواجه است و با توجه به سطح علمی آنها در زمان فارغ التحصیلی این روند به نفع آینده کشور نخواهد بود. اگر در سال یک PHD در سطح عالی داشته باشیم که قدرت این را دارد تا با تکیه بر علم خود در زمینه های گوناگون مدینه فاضله ایجاد کند بهتر از صدها دارنده دکترا است که به هیج عنوان توانی برای تولید علم در کشور ندارند.
امکانات نرم افزاری و سخت افزاری امروز کشور، کفاف متقاضیان تحصیل در این رشته به ویژه مقاطع ارشد و دکتری را میدهد؟
ما در ایران با فقر خاصی در حوزه تأمین بودجه برای مصارف علمی مواجهیم. مثلا از من خواسته شده با 20 میلیون تومان یک آزمایشگاه هسته ای در دانشگاه امیرکبیر تجهیز کنم که مبلغی بسیار ناچیز است البته خوشبختانه توانستیم با همان 20 میلیون تومان هم این کار را انجام دهیم. اما آنچه مهمتر از اینها به نظر می رسد این است که همیشه به دانشجویانم این نصیحت را دارم اگر واقعا می خواهند تحصیل اصولی و درست انجام دهند وارد این رشته شوند و دانشجویان ارشد من باید دو مقاله ISI با ایمپکت یک به بالا و در مقطع دکترا 7 مقاله ISI ارائه دهند تا بتوانند از این رشته فارغ التحصیل شوند.
استاد توجه و میزان مشارکت و تحصیل بانوان ایرانی در این دست رشتهها چگونه است؟
خانم ها در سطح کشور بسیار از رشته فیزیک بهداشت استقبال می کنند. اخیرا من در کنفرانسی در کشور پاکستان در ارتباط با کارآفرینی خانمها در علوم تکنولوژی و فناوری جدید حضور داشتم. برای این کنفرانس تحقیقاتی را انجام دادم؛ فقط در دانشگاه امیرکبیر و در سال 1393 و در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا در رشته فیزیک بهداشت 50 درصد از پذیرفتهشدگان خانم بودند و به این واسطه من ایران را به عنوان یک الگوی اسلامی در جهان معرفی کردم و نشان دادم که امروز این درصد قابل توجه از زنان در چنین رشتهای در ایران مشغول به کسب علم هستند.
حضور و عضویت شما در مجامع علمی جهان و حضور در کنفرانسهای بین المللی، چه دستاوردهایی را برای کشور به ارمغان دارد؟
بعد از تاسیس انجمن حفاظت در برابر تشعشع ایران در سال 1348 به عنوان یکی از اعضای موسس، عضویت در انجمن فیزیک بهداشت امریکا را داشتم و در زمانیکه که در مرکز اتمی به پژوهش مشغول بودم افتخار بزرگی بود. در این انجمنها مانند فیزیک بهداشت بزرگان علم فیزیک بهداشت از جمله استاد بزرگ پروفسور کلاس بکر( راهنمای ارشد) از بنیانگذاران فیزیک حالت جامد، و استاد فقید بزرگ پروفسور کارزیگر مورگان ( راهنمای ( phdپدر فیزیک بهداشت جهان که بنیانگذار این انجمن و انجمن بینالمللی حفاظت در برابر اشعه و بسیاری دیگر از این اقدامات جهانی بود و دانشمندان بنام دیگر این رشته که نامشان همه در کتابها درج است شرکت داشتند که برای من عنوان پژهشگری جوان بزرگترین الگو بودند. در این راستا سعی بر این شد که مانند آنها بتوان فعالیت کرد و تولید علم داشت و برای حفاظت کارکنان و بیماران و مردم و محیط زیست تلاش کرد از طرفی این انجمن با پرداخت عضویت سالانه حدود یکصد دلار هر ماه نشریه فیزیک بهداشت و خبرنامه را ارسال می کند. بنده هنوز افتخار عضویت این انجمن را دارم و آخرین اخبار جهانی را هر ماه از این نشریه دریافت میکنم.
تجربیات کسب شده و درسهای آموخته شده نقش بسزایی در زندگی علمی جهانیام داشته است. در راستای ایجاد ساختار قانونی در برابر اشعه کشور و کشورهای منطقه، آموزش و پژوهش و توسعه خدمات گسترده و انتقال دادهها به دانشجویان کشورم؛ افتخار می کنم که همه آنها را در مسولیتهای کلیدی کشور و دانشگاه و صنعت ببیند. به نظر میرسد اقدامات بوجود آمده در کشور گستره خوبی را داشته باشد و امروز اثرات تحقیقاتی که در گذشته انجام شده است را میتوان در دانشگاهها بخصوص دانشگاههای علوم پزشکی دید.
یکی دیگر از اقدامات و دست آوردها که برای کشور بنیان است تهیه ریز دروس و مفاد درسی گرایش جدیدی بنام مهندسی فیزیک بهداشت است که به وزارت علوم پیشنهاد دادم و به تصویب رسید و در مهرماه 1393 اولین دانشجویان ارشد این رشته در دانشکده مهندسی انرژی و فیزیک دانشگاه صنعتی امیر کبیر وارد خواهند شد. همچنین در این دانشکده، مدرسه فیزیک بهداشت ایران در راستای آموزش حرفهای کوتاه مدت و آزمایشگاه پژوهشی فیزیک بهداشت دزیمتری پرتوها فعالیت می کند. برنامه درسی این گرایش یک نوآوری جهانی است که بر اساس آن دانش آموختگان رشتهها در زمینه خاص و مشخص میتوانند تخصص پیدا کنند. مدنظر است این مجموعه به عنوان یک الگو در مقالات و در سطح بینالملل ارائه گردد. آنچه گفته شد در رابطه با فرمایشت مولانا مصداق پیدا میکند:
عقل قوت گیرد از عقل دگر نیشکر کامل شود از نیشکر
البته عقل از کسانی که از او بسیار بالاتر و متخصصتر هستند بیشتر میتواند کمک بگیرد.
لوح جایزه نوبل 2005 مشترک دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به دلیل کدام فعالیت علمی به شما اهداء شد؟
لوح جایزه نوبل و 2005 مشترکا به آژانس بینالمللی آژانس انرژی اتمی و دبیر کل آن آژانس به منظور جلوگیری از کاربرد نظامی انرژی هستهای و حصول اطمینان آژانس که انرژی اتمی فقط برای کاربرد صلح جویانه و در ایمنترین شرایط ممکن بکار برده شده است؛ اهداء گردید. همچنین اهتمام در ایجاد ساختار حفاظت در برابر اشعه در کشورهای عضو، در یک طرح بزرگ مدل که در آن حدود یکصد کشور جهان برای ارتقا سطح ایمنی و حفاظت از چشمههای هستهای خود، و حفاظت از کارکنان، بیماران و مردم و محیط زیست شرکت داشتند، فعالیتی بسیار چشمگیر بینالمللی و یکی از موفقترین طرحهای آن آژانس بشمار میرفت. این موفقیتها ناشی از فعالیتهای بسیار چشمگیری بود که پرسنل آن آژانس در به ثمر رساندن، اهداف طرحها در کشورهای عضواز خود نشان داند.
از ابتدای شروع این طرح بزرگ مدل بین منطقهای حفاظت در برابر اشعه در سال 1995 میلادی جزو چهار متخصصی بودم که هر یک ساختار کشورهای عضو آفریقا، اقیانوسیه، اروپا و آمریکای لاتین را مورد بررسی قرار داده و برنامه کار علمی و اجرایی این طرح را در هر یک از کشورها بنیانگذاری کردند. سپس به عنوان مدیر منطقهای حفاظت در برابر اشعه در منطقه آسیا و اقیانوسیه افتخار داشتم، ساختار حفاظت در برابر اشعه که در ایران بطور خود کفا پیاده کرده بودم را بتوانم در سایر کشورهای این منطقه نیز به انجام برسانم. این قسمتی از فعالیتهایی بود که در آن آژانس در بیش از یکصد ماموریت کوتاه مدت و درازمدت با دریافت لوحهای افتخار از آن آژانس به انجام رساندم.
اورانیوم! این واژه چه چیزی را در ذهن شما تداعی میکند؟
واژه اورانیوم؛ اولین آزمایشات موفقیت آمیز در سال 1346 را برایم تداعی میکند. برای اولین بار در ایران موفق به آبکاری اورانیوم روی ورقه و یا پولکهای طلا و آلومینیوم، طراحی و ساخت دزیمترهای نوترون جدید براساس خورش شیمیایی و رویت ردپای شکافت اورانیوم تحت تابش نوترونها و رویت این ردپاهای پاره بر روی دیوارههای طبقات مختلف راکتور مرکز اتمی دانشگاه تهران شدم. همچنین نخستین دز پرتوگیری کارکنان در یک سازه هستهای راکتور عنوان پایان نامه ارشدم در سال 1348 بود. این پژوهشها بنیان پژوهش دیگری بود که در سال 1349 در مرکز اتمی امریکا انجام دادم و فورا منتشر شد و به عنوان یک روش نوین در مرکز اتمی چاکریور کانادا و مرکز اتمی رول در انگلستان به تولید انبوه رسید.
همچنین در مراکز مختلفی مانند مرکز اتمی دانشگاه استنفورد امریکا به ویژه در رابطه با شتاب همسو خطی دو کیلومتری نیز که از آن دعوت به بازدید شدم، برای دزیمتری نوترون کارکنان بکار گرفته شد. انرژی هستهای در واقع واژهای است که اندرکنش شکاف فوق الذکر را تداعی میکند که از اورانیوم و یا واکنشهای دیگر میتوان در واکنشهای زنجیری برای تولید انرژی استفاده کرد و یا از انرژی هستهای بطور کلی در رابطه کاربردهای گوناگون در صنایع، پزشکی، کشاورزی و... استفاده کرد.این کاربردها مانند چاقوی جراحی هستند که اگر از آنها درست استفاده شو، بیماران در جراحی شفا پیدا میکنند و اگر درست استفاده نشود میتواند مخاطرات جبران ناپذیری را داشته باشد. همچنین انرژی هستهای در واقع شکاف خودبخودی هسته اورانیوم برایم اشعار حکیمانهای از مولانا را در ذهن من تداعی میکند:
هست در هر ذره خورشیدی نهان عاقبت آن ذره بگشاید دهان
ذره ذره گردد اجرام زمین چونکه آن خورشید جسته از کمین
ذره ذره گردد اجرام زمین چونکه آن خورشید جسته از کمین
و یا واکنشهای بسیار زیبای همجوشی هستهها که از آن انرژی گداخت تولید میشود:
ذرهها دیدم که از ترکیبشان صدهزاران آفتاب آمد عیان
و اما واژه زمان انرژی اتمی تداعی کننده یک عمر تلاش شبانه روزی از سال 1346 که اولین مسول فیزیک راکتور اتمی دانشگاه تهران (در حال حاضر زیر نظر سازمان انرژی اتمی) آن هم در زمان بحرانی شدن آلفا بودم و تداعی خاطرات بسیار خوب و بسیار بد که از گفتن آن عاجز هستم. همچنین این سازمان بطور اصولی بر اساس فعالیتهای مورد نیاز کشور با انجام بررسیهای بهره و هزینه و طرحهای نتیجه محور کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت سلامتی و آینده کشورم را تامین، تضمین، پایدار و ماندگار کند.
نخبه فیزیک هستهای از علاقهمندان هنر است. این علاقه چه تاثیری در روح شما گذاشته است؟
بله، بسیار به اشعار مولانا علاقهمندم و در اوقات فراغت به خواندن آنها میپردازم. همچنین همانطور که گفتم گاه به سراغ انجام کارهای دستی مثل قالی بافی میروم اما هرگز تفریحاتی مثل رفتن به سینما یا تئاتر چه در ایران و چه در کشورهای دیگر که مرتب به آنها سفر می کنم را نداشتهام. واقعا هنر گسترده فراوانی دارد و هر شاخه هنر ظرافت، زیبایی، پیچیدگی، خلاقیت و باریک بینی خود را دارد. ولی هنر در هر شاخه ای که باشد می تواند در شخص دقت، باریکبینی تکرار پذیری، کیفیت و در واقع زیبایی شناسی بافزایند. معتقد هستم اگر کسی یک نوع شنا را به خوبی بیاموزد روش دیگر شنا کردن را نیز به راحتی می آموزد و به عبارتی دیگر چنانچه یکی از حواس انسان با دقت پرورش باید حواس دیگر نیز به تبعیت آن پرورش می یابد. در این رابطه بزرگ مرد جهان مولانا می فرماید :
چون یکی حس در رَوِش بگشاد بند مابقی حسها همه مُبدَل شوند
چون یکی حس غیرِ محسوسات دید گشت غیبی بر همه حسها پدید
چون یکی حس غیرِ محسوسات دید گشت غیبی بر همه حسها پدید
بعد توصیه میکند که گوسفندان حواست بدان تا بتوانند از سنبل و ریحان چرا کنند.
چرا تا به این حد با مولانا عجین شدهاید؟
مرا مولویدان نپندارید چون اطلاعات من در مورد اشعار این بزرگ مرد تاریخ
ایران بسیار ضعیف است. در گذر زمان اشعاری از ایشان را مطالعه کردم و هر
بار که آن ها را به یاد می آورم و تکرار می کنم در واقع لذت و مستی خاصی می
دهد و مانند یک موفقیت بزرگ در کارهای علمی بر روح و روان تاثیر بسزا می
گذارد.به قول حضرت مولانا :
آن که بی باده کند جان مرا مست کجاست آنکه بیرون کند از جان و تنم دست کجاست
در دوران دبیرستان به ویژه در سال پنجم دبیر بسیار فرهیختهای که در واقع استاد بزرگ ادبیات فارسی بود. برگزیده اشعار بزرگان شعر و ادب فارسی مثل مولانا، سعدی، حافظ، فردوسی، هاتف اصفهانی، وحشی و .... را انتخاب و از ما می خواستند که آن ها را از حفظ و تفسیر کنیم. در واقع قطعه اشعار حضرت مولانا در رابطه با اشعار زیر بود که بیتی را خلاصه می کنم:
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
و به ویژه می گوید :
گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام مهرست بر دهانم و افغانم آرزوست
در واقع این شعر گویای آنست که افراد علمی نیز دنبال کسانی می گردند که بتوانند یکدیگر را درک و عقلشان از دیگری قوت بگیرد. به عبارت دیگر کارهای علمی بیشتر از کارهای دیگر نیاز به همصحبتی با عالمان رشته و در واقع مشورت کردن دارد.
به قول حضرت مولانا :
مشورت در کارها واجب شود تا پشیمانی در آخر کم شود
مشورت با نفس خود گر می کنی هر چه گوید کن خلاف آن دنی
عقل قوت گیرد از عقل دگر نیشکر کامل شود از نیشکر
مشورت با نفس خود گر می کنی هر چه گوید کن خلاف آن دنی
عقل قوت گیرد از عقل دگر نیشکر کامل شود از نیشکر
در واقع اشعار بزرگان و عرفایی چون حضرت مولانا در هر فردی اگر خالصانه و بدون حیله تدبیر به آن توجه شود تاثیر زیادی برایشان می گذارد و اگر جوامع همه از آن تاثیر بگیرند، زندگی زیبایی و مستی خود را خواهد داشت. در واقع مستی اشعار مولانا را می توان در کارهای علمی نیز احساس کرده در گذر زمان در موارد زیادی به پدیده ها و نتایجی برای اولین بار برخورد کردم که در پوست نمی گنجیدم و دنبال کسی یا انسانی می گشتم که بتوانم صادقانه در میان بگذارم. در اولین شکافت هسته اورانیم که در آزمایشگاه فیزیک بهداشت راکتور مرکز اتمی دانشگاه تهران که در واقع روشی را ابداع و کشف کرده بودم فقط بزرگ استاد فقید جناب آقای علی اصغر آزاد متوجه زیبایی و اهمیت آن شد و از من خواست که پایان نامه بدون استاد خود را در سالن اجتماعات دفاع کنم ولی برای انتشار آن اقدامی نشد در سال بعد با نوآوری های جدید تر بر آن اساس روشی جدید در سطح بین المللی انتشار یافت.
در واقع علم به قول حضرت مولوی آرزوی انسانی را دارد که بتواند تکمیل کننده باشد و بتواند زبان مشترک علمی و انسانی داشته باشد. در واقع تاثیری که مولوی می گذارد در شناخت زیبایی ها است که دور از دوران مادی است و شما را به دنیای بزرگی وارد می کند که گشتن در آن زمان می برد و خلوص و احساس خاص می خواهد که رسیدن به آن سعادت می خواهد. زیبایی تفکرات حضرت مولانا در زمینههای مختلف حتی زمینه های علمی و فرضیه های گوناگون در شعرشان از گذراندن تمام مراحلی است که یک فرد میتواند به سوی خداوند منان پرواز کند.
و بیت یادگاری استاد علم و هنر از مولانا؟
ابیات حضرت مولانا همه یادگاری هستند و انتخاب یک بیت بسیار مشکل است. ولی در درک چند بیت از اشعار ایشان که انسان را به رهاکردن حیلت، در آمدن آتش، بیگانه شدن از خویش، جمله جان شدن برای لایق جانان شدن تا با عاشقان هم خوان شدن دعوت می کند بیت زیبایی است که باید آن را در زندگی بکار برد:
رو سینه را چون سینه ها هفت آب شو از کینه ها وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
*****************************
افتخارات دکتر مهدی سهرابی در یک نگاه
نام و نام خانوادگی: مهدی سهرابی
سال و محل تولد: 1323، تهران
محل خدمت: دانشگاه صنعتی امیرکبیر
سوابق تحصیلی:
کارشناسی فیزیک از دانشگاه تهران سال 1344.
کارشناسی ارشد فیزیک از دانشگاه تهران سال 1348
کارشناسی ارشد فیزیک بهداشت از دانشگاه تنسی،ناکسویل، آمریکا 1350
دکترای مهندسی هستهای با تخصص درمهندسی فیزیک بهداشت و پزشکی پرتوها از انستیتوی تکنولوژی جورجیا، جورجیا، آمریکا(1354)
افتخارات علمی:
"لوح جایزه نوبل 2005"مشترک دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی وهمکاران آن آژانس و جا یزه نقدی.
"نشان ولوح پژوهش" از ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران (1376).
"لوح استاد نمونه" ازریاست محترم دانشگاهصنعتی امیرکبیر به مناسبت روز معلم (1391).
"لوح و نشان خدمات برجسته حفاظت در برابر اشعه" از دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی (وین2004).
"لوح مدیر نمونه" درهفته دولت از معاونت محترم ریاست جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی سال )1370(.
جایزه "پژوهش دکتری برجسته" دوره Ph.D. از انجمن ملی سیگما سای آمریکا (1354آمریکا).
جایزه "بهترین مقاله دانشجوئی" از انجمن هسته ای آمریکا (1354آمریکا)
و ... .
سوابق اجرایی:
اولین مسئول فیزیک بهداشت راکتوراتمی ایران (ازتاریخ افتتاح 1346) درمرکزاتمی دانشگاه تهران (-13501346).
استاد، مدیر کل حفاظت در برابر اشعه ومشاورعلمی درسازمان انرژی اتمی ایران (1356تا 1379).
مدیر منطقه ای حفاظت در برابراشعه کشورهای منطقه آسیا واقیانوسیه (در گذشته) و متخصص بین المللی حفاظت دربرابراشعه آژانس بین المللی انرژی اتمی (1370 تا کنون)
عضووابسته (ازسال1372) و رئیس "شاخه مهندسی انرژی و محیط زیست" و مؤسس و رئیس "کارگروه استاندارد واطمینان از کیفیت" گروه علوم مهندسی فرهنگستان علوم ایران (1391)
و ... .
تعداد تألیفات (کتب و مقالات) : بیش از 137 اثر
تعداد راهنمایی پایان نامه : استاد راهنمای بیش از 70 رساله کارشناسی ارشد و دکتری
مدیریت و سردبیری و عضویت در هیئت تحریریه مجلات علمی :
عضو موسس،عضوهیئت تحریریه ویا سردبیرچندین مجله معتبرعلمی بین¬المللی
دبیری سمینارهای علمی:
برگزار کننده و رئیس کمیته علمی چندین کنفرانس بین المللی در ایران، چین، مونیخ، ژاپن، هند، و جمهوری چک در 2014 و ایران در سا ل 2018
عضویت در انجمن های علمی:
عضوپیوسته،عضومؤسس وعضوکمیته بین المللی انجمنهای علمی بین المللی مثل انجمن فیزیک بهداشت آمریکا (ازسال1349(
منبع: پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان