دانشمند ایرانی دانشگاه راتجرز آمریکا و همکارانش با استفاده از جدیدترین روشهای پردازش تصویر توانسته‌اند صدها اثر هنری را بررسی و منابع الهام‌بخش مشترک بین هنرمندان را که قبلا دیده نشده بود، کشف کنند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری،، هنر را می‌توان نه تنها با مشاهده فضا، بافت، فرم، شکل، رنگ و تن بلکه با جنبه‌های مکانیکی‌تری مانند ضربات قلم و حتی زمینه تاریخی آن بررسی کرد که تا پیش از این، تاریخدانان این وظیفه را بر عهده داشتند اما با فناوری «بابک صالح» و همکارانش، رایانه‌ها بزودی خواهند توانست جای آنها را بخوبی بگیرند.

پیشرفتهای بزرگ سالهای اخیر در شناسایی چهره و اجسام نشان داده که رایانه‌ها می‌توانند مفاهیم زیباشناسی را فراگیرند.

صالح و همکارانش در پژوهش اخیر خود به بررسی کارهای هنری با استفاده از نرم‌افزار جدیدی پرداخته‌اند که می‌تواند اجسام را تحت واژگان مشترک و روزمره‌ای مانند «صندلی» یا «انسان» طبقه‌بندی کند. این واژگان سپس برای مقایسه کردن تصاویر، مورد بررسی قرار گرفتند.

محققان با این نرم‌افزار به بررسی 1710 تصویر وضوح بالا از 66 هنرمند در سالهای 1412 تا 1996 پرداخته و پیوندهای مشهوری را که از مدتها پیش توسط تاریخ‌شناسان هنری تائید شده بودند، شناسایی کردند. برای مثال شباهتهایی بین کارهای کلیمت،‌ پیکاسو و براک شناسایی شد. همچنین این نرم‌افزار دریافت که «پرتره پاپ اینوسنت دهم» اثر دیه‌گو ولاسکز از شباهتهای آشکاری با نقاشی فرانسیس بیکن موسوم به «بررسی پرتره پاپ اینوسنت دهم ولاسکز» برخوردار بود.

این فناوری همچین شباهتهایی را بین اثر Studio: 9 Rue de la Condamine فدریک بازیل در سال 1870 با نقاشی آرایشگاه شافلتون اثر نورمان راکول در سال 1950 پیدا کرد که تا پیش از این، مورخان هنری موفق به شناسایی آن نشده بودند.

به گفته محققان، نقاشی‌ها ممکن است در نظر اول مشابه نباشند اما بررسی دقیقتر می‌تواند شباهتهای چشمگیری را در ترکیب و موضوع نشان دهد که این کار اکنون توسط روش خودکار آنها امکان‌پذیر شده است.

در بسیاری از موارد، پیوندها به نظر ضمنی هستند. برای مثال حضور یک مرد در پشت سه‌پایه نقاشی یا یک پنجره بزرگ در دو تصویر لزوما نشان‌دهنده تاثیر قوی بین دو هنرمند نیست. آنچه این نرم‌افزار نشان می‌دهد، تائیدکننده قدرتمندتر شدن پردازش تصویر نسبت به گذشته است.