«و کوچه باغ‌های نیشابور.... افسوس که من آن‌ها را نخواهم دید.» این سخن از آندره ژید است؛ نویسنده «مائده‌های زمینی» و برنده نوبل ادبی در برابر شور و شیفتگی‌اش از خواندن رباعیات خیام نیشابوری.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خیام، فقیه فیلسوف، منجم ریاضی‌دان و رباعی‌سرای بزرگی که با اشعار خود جان جهان را تسخیر کرده، در سال 427 خورشیدی، چیزی نزدیک به هزار سال پیش، در صبحی بهاری که نیشابورغرق در شکوفه بود، چشم به جهان گشود.

 

 1  مرد تقویم

یکی از برجسته‌ترین کارهای علمی خیام، اصلاح گاه‌شمار ایران در زمان سلجوقیان بود. در تقویم هجری قمری که پس از ورود اسلام رسمیت یافت، ماه‌ها در فصل‌ها حرکت می‌کنند. به همین دلیل نمی‌شد آن را به‌عنوان تقویم مالی به کار برد و موسم وصول مالیات‌ها را بر حسب فصول و رسیدن محصول مشخص کرد. حکومت نیاز به تقویمی داشت که مسائل مالی آن را بگشاید. خیام به درخواست سلطان جلال‌الدین ملکشاه و با حمایت وزیر دانشمند او، خواجه نظام‌الملک طوسی، ریاست گروهی از دانشمندان را برای احیای تقویم شمسی ایرانی برعهده گرفت؛ تنظیم تقویمی جدید با مبدا هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه و بر اساس سال خورشیدی که مطابق با تقویم طبیعی باشد.

خیام توانست در تقویم جلالی، که به نام سلطان وقت به این نام خوانده شد، سال عرفی را با سال طبیعی تطبیق دهد. در این تقویم  نه‌فقط نوروز درست در اول بهار یا به اصطلاح منجمان در نقطه اعتدال بهاری قرار می‌گیرد، بلکه آغاز و طول مدت هر فصل عرفی دقیقا برابر با فصل طبیعی است؛ به این صورت که در طبیعت هم، بهار و تابستان هرکدام 93 روز، فصل پاییز90 روز و زمستان 89 روز طول می‌کشد. این ویژگی بسیار مهم و بی‌نظیر تقویم جلالی است که در دیگر تقویم‌ها دیده نمی‌شود. سال‌های کبیسه در تقویم جلالی ثابت نیستند و بر مبنای رصد سالانه تعیین می‌شوند. خیام با ابداع جدولی که اکنون به جدول خیامی معروف است، اصول پیدا کردن روز نوروز، سال‌های کبیسه و به‌طورکلی استخراج و نگارش تقویم را هموارتر کرده است.

به این ترتیب، خیام در 31 سالگی دقیق‌ترین تقویم جهان را تنظیم کرد. آغاز این تقویم اول فروردین سال 458 هجری خورشیدی بر حسب تقویم کنونی ایران است.

گرچه این تقویم بر اساس تقویم ایران باستان بود، اما در آن زمان نام  ماه‌های تقویم اوستایی از آن حذف و به جای آن نام بروج 12 گانه مانند حمل و ثور و جوزا و... جایگزین شدند.

تقویم جلالی در سال 1304 هجری شمسی در مجلس دوم با تغییر دادن نام ماه‌ها از بروج به ماه‌های اوستایی که همان فروردین و اردیبهشت و خرداد... است، به‌عنوان تقویم ملی و سیاسی ایران تصویب شد و تاکنون اعتبار خود را حفظ کرده است.

 

 2  ریاضیدانی که چهارصد سال از زمان خود جلوتر بود

خیام در ریاضی نیز از سرآمدان دوران خود بود. خیام نخستین کسی است  که معادلات درجه سوم را طبقه‌بندی کرد و برای حل آن‌ها راهکارهایی ارائه داد. این راه‌حل‌ها درحقیقت روشی تحلیلی و هندسی است و می‌توان گفت خیام نخستین ریاضی‌دانی است که هندسه تحلیلی را برای حل معادلات جبری به کار برده و نزدیک به چهار قرن قبل از دکارت هندسه تحلیلی را وضع کرده است.

هم‌چنین او دو جمله‌ای نیوتن و مثلث پاسکال را چهار قرن پیش از این دو دانشمند کشف کرده و ارائه داده که منجر به پیشنهاد دو جمله‌ای خیام- نیوتن و مثلث خیام - پاسکال در مجامع علمی شده است.

خیام با موفقیت  برای نخستین بار، اعداد حقیقی را تعریف کرد و از این بابت باید کار خیام را سرآغازی برای پیدایش و تکامل آنالیز ریاضی دانست.

 

 3   معاصران خیام

از معاصران او می‌توان به خواجه نظام‌الملک طوسی، حسن صباح، امام محمد غزالی، سنایی غزنوی، ناصرخسرو، ابوالحسن بیهقی و عروضی سمرقندی اشاره کرد. 

عروضی سمرقندی نقل می‌کند در ملاقاتی که با خیام داشته، از او شنیده که گفته: «گور من در موضعی باشد که هر بهاری شمال بر من گل‌افشان کند.» عروضی سمرقندی چند سال بعد از وفات خیام مزار او را در پای دیوار باغی، پنهان زیر فرشی از شکوفه می‌یابد.

 

 4   رمان رباعیات

ای کاش که جای آرمیدن بودی 

یا این ره دور را رسیدن بودی                     

کاش از پی صد هزار سال از دل خاک              

چون سبزه امید بردمیدن بودی

خیام هنگامی که این ابیات را سروده، نمی‌دانسته که در زمانی کمتر از هزار سال اشعارش نه چون سبزه، که چون درختانی تناور، سایه‌گستر قلوب شوریدگانش در سراسر جهان می‌شود. او که بر وزن رباعی، یگانه اختراع تمام‌عیار ایرانیان در علم عروض ترانه سروده، در آن سوی مرزها داستان دیگری دارد؛ داستانی که از آن به نام «رمان رباعیات» یاد می‌شود.

ادوارد فیتز جرالد (1883-1809) ادیب منزوی انگلیسی، از خانواده‌ای ثروتمند بود که در کلبه‌ای کوچک در نزدیکی خانه اشرافی خانواده‌اش، با یک سگ، یک گربه، یک طوطی و مستخدمش زندگی می‌کرد و به قول خودش زندگی‌ای همانند رابینسون کروزوئه داشت. یکی از علایق او آموختن زبان‌های دیگر بود. او در 43 سالگی به تشویق دوست جوانش، کاول، به فراگیری زبان فارسی پرداخت. اولین نمونه خط او را می‌توان در یکی از نامه‌هایش در ابتدای فارسی‌آموزی یافت. او در این نامه اسم خود را به فارسی به صورت «دورد فیتذ جرلد» امضا کرده است. مدت زمانی بعد نسخه‌ای از رباعیات خیام توسط کاول به دست فیتز جرالد رسید و این آغاز داستانی بود که انگلیسی‌ها از آن به‌عنوان رمان رباعیات یاد می‌کنند. جرالد در نامه‌هایی به کاول از دل‌بستگی‌اش به زبان فارسی و عمرپیر (omar old) می‌نویسد. او طی سال‌ها با سخت‌کوشی و علاقه وافر خود را وقف ترجمه‌ای آزاد از رباعیات خیام  کرد. در 50 سالگی ترجمه رباعیات خیام را با عنوان Rubayat of Omar Khayyam of Naishabur   در 250 نسخه، به خرج خود و بدون نام مترجم به چاپ رساند. قیمت این کتاب‌ها که قطع خشتی و جلدی قهوه‌ای‌رنگ داشتند، پنج شیلینگ تعیین شد. جرالد تعدادی از نسخه‌ها را به دوستانش داد، ولی از نسخه‌هایی که برای فروش گذاشته بود، به مدت دو سال حتی یک نسخه هم به فروش نرفت، تا این‌که کتاب‌فروش به‌ناچار آن‌ها را در جعبه‌ای مقابل مغازه‌اش به قیمت یک پنی به حراج گذاشت. هنگامی  که یکی از این نسخه‌های یک پنی به دست گابریل روستی -از بنیان‌گذاران گروه هنرمندان و نویسندگانی که بعدها به «پیش رافائلیان» مشهور شدند- رسید، کتاب از گمنامی خارج شد، مورد توجه محافل ادبی انگلستان قرار گرفت و تحسین بسیاری را برانگیخت و در مدت کوتاهی قیمت کتاب چند برابر شد. بعد از چاپ چهارم کتاب، هویت مترجم آشکار شد و پس از آن نام عمرخیام و فیتز جرالد در پیوندی ابدی با هم قرار گرفتند.

فیتز جرالد پس از افشای هویتش نام خود را در نامه‌ای که به ناشرش نوشته Edward Fitz Omar (ادوارد پسر عمر) امضا کرده است. خوب است بدانید ترجمه فیتز جرالد اکنون جزو متون کلاسیک ادبیات انگلیسی است و بسیاری از مصراع‌های آن تبدیل به امثال رایج شده. بعد از شکسپیر، دیکنز و والت ویتمن، خیام صاحب بیشترین تعداد ضرب‌المثل به زبان انگلیسی است.

او رباعی را وارد ادبیات انگلیس کرد که به‌عنوان فرمی کلاسیک در جامعه ادبی انگلستان مورد پذیرش قرار گرفت.

پس از انتشار ترجمه رباعیات توسط  فیتز جرالد، روح جدیدی در ادبیات انگلستان و دنیا دمیده شد. چنان‌که به قول صادق هدایت از آن به بعد، ادبیات عمری خود یک سبک و سلیقه مخصوصی از ادبیات و اشعار شد. ترجمه رباعیات باعث به وجود آمدن عمرخیام‌گرایی و درنتیجه تاسیس کلوب عمر خیام در سال 1892 در انگلستان و 1900 در آمریکا شد.  

فرد ریچاردز، عضو انجمن سلطنتی نقاشان و حکاکان انگلستان، که پس از دوره قاجار به ایران سفر کرده است، در سفرنامه خود می‌نویسد: «لندن به داشتن باشگاه عمر خیام که در ضمن تشکیل جلساتی، از خیام ایران و خیام انگلستان یعنی فیتز جرالد با احترام یاد می‌کند، مباهات می‌کند. می‌توان خیام را شاعری ایرانی نامید که مردم انگلیس وی را به شاعری خود اختیار کرده‌اند.» 

10 سال پس از مرگ فیتز جرالد، این انجمن طی تشریفاتی دو بوته گل سرخ را بر مزار او نشانید و کتیبه‌ای را به این مضمون در کنار آن نصب کرد: این بوته گل سرخ که در باغ کیو(باغ گیاه‌شناسی لندن) پرورده شده، گلی است که تخم آن توسط سیمپسون از مزار عمرخیام در نیشابور به دست آمده و به دست گروهی از هواداران ادوارد فیتزجرالد از جانب انجمن عمرخیام کاشته شده است.

از میان شیفتگان خیام می‌توان به امرسون، ویتمن، تی اس الیوت و مارک تواین و آندره ژید اشاره کرد. مارک تواین نیز که یک دفتر رباعی به تقلید از خیام سروده، گفته که افسردگی ناشی از مرگ دخترش را با خواندن رباعیات خیام و به قول خودش با «خیام‌درمانی» معالجه کرده است. این یعنی آندره ژید به‌صراحت از تاثیر حافظ و خیام بر نوشته‌های خود یاد می‌کند.

 

 5   مرگ خیام

خیام، حکیم دانشمندی که ترجمه رباعیاتش در غرب، به منزله ریختن آب در خوابگه مورچگان ولوله‌ای در جان جهانیان انداخت، در 83 سالگی، زمانی که مشغول خواندن «شفا»ی بوعلی سینا بود، حضور قاصد مرگ را حس کرد، پس گفت نیکان و صالحانی را فراخوانید تا وصیت کنم. پس از وصیت، نماز عشا را خواند، به سجده رفت و در سجود می‌گفت: «خدایا بدان که من تو را چندان که میسر بود بشناختم، پس مرا بیامرز، زیرا شناخت تو برای من به منزله راهی است به سوی تو.» و این‌گونه دارفانی را وداع گفت.

امروزه آرامگاه خیام در محله کهن شادیاخ نیشابور و در باغ امام‌زاده محروق با اختلاف ارتفاع سه متری نسبت به درختان زردآلو قرار دارد، تا به هنگام بهار باد بر آن گل‌افشانی کند؛ همانند کوچه باغ‌های نیشابور.

 

منبع: «ماهنامه سرآمد»