دکتر هرمز شمس دیپلماسی علمی را یکی از مهمترین عوامل پیشرفت علمی می‌داند و معتقد است: کشورهای پیشرفته نیز به ارتباطات علمی با ایران نیازمند هستند چراکه دیپلماسی علمی یک ارتباط دوسویه است؛ به همان میزان که ما از پیشرفت‌های علمی کشورهای پیشرفته برخوردار می‌شویم آنان نیز با استفاده از مغز و هوش ایرانیان به دستاوردهای پژوهشی و تحقیقاتی بسیاری دست پیدا می‌کنند.

پایگاه خبری تحلیلی فناوی و نوآوری: دکتر هرمز شمس در سال 1317 در شهر تهران متولد شد. وی که خود از برگزیدگان علمی کشور در حوزه چشم پزشکی و از برندگان جایزه علامه طباطبایی است، فرزند دکتر محمدقلی شمس بنیانگذار بیمارستان فارابی و پدر چشم پزشکی نوین ایران است. او تحصیلات خود را در رشته چشم پزشکی دانشگاه پاریس آغاز کرد و پس از اخذ مدرک فوق‌تخصص به کشور بازگشت. دکتر شمس علاوه بر بُعد علمی، به لحاظ فضائل انسانی و اخلاقی نیز در مجامع علمی زبانزد خاص و عام است. پژوهش در علم برای او تا آنجا اهمیت دارد که جایزه علامه طباطبائی خود را به تاسیس «کرسی پژوهشی چشم پزشکی شمس» در مرکز تحقیقات چشم پزشکی بیمارستان فارابی اختصاص داد. در ادامه مشروح گفت‌وگوی پایگاه اطلاع‌رسانی بنیاد ملی نخبگان را با عضو هیئت علمی گروه چشم پزشکی بیمارستان فارابی می‌خوانید:

 

برای شروع بفرمائید متولد چه سالی هستید؟

سال 1317 در خیابان حافظ در مرکز تهران در یک خانواده علمی و فرهنگی به دنیا آمدم. پدرم پروفسور شمس استاد دانشگاه تهران و مؤسس بیمارستان فارابی بود. در دوران کودکی زندگی خوبی داشتم.

 

تهران آن دوران با تهران این روزها چقدر متفاوت بود؟

در تهران آن روزها اتومبیل زیادی وجود نداشت و فقط عده‌ای کمی با اتومبیل تردد می‌‎کردند. ما نیز علی‌رغم اینکه پدرم اتومبیل داشت بیشتر اوقات با درشکه به خانه پدربزرگم در جنوب تهران می‌رفتیم. بخش بسیاری از خاطرات شیرین من در آن دوران رقم خورد. خانه ما بافت قدیمی داشت مانند همه خانه‌های آن روزهای تهران؛ آن روزها خیابان حافظ پر از درختان نارون بود و یک جوی آب پرآب از درختان عبور می‌کرد دورانی که آب آشامیدنی خود را از می‌خریدیم و آب غیرآشامیدنی را از آب‌انبار تامین می‌کردیم. همه از هم خبر داشتیم و روزگار نیز با ما خوب بود.

 

کمی از پدر بزرگوارتان بگوئید؟

پدرم متولد تهران بود و در 18 سالگی به دارالفنون رفت و سپس برای ادامه تحصیل راهی لیون فرانسه که در آن دوران جز دانشگاه‌های مطرح دنیا در چشم پزشکی بود شد. تقریبا تمام شرایط برای زندگی و کار در فرانسه برای او فراهم بود اما ترجیح داد به ایران بازگردد. او بسیار پرتلاش و جدی بود و از مدیریت خوبی برخوردار بود.

 

ایشان چه سالی از لیون به تهران عزیمت کردند؟

سال 1311 به تهران بازگشت و در اولین اقدام بیمارستان فارابی را تاسیس کرد. این بیمارستان همزمان با افتتاح دانشگاه تهران، گشایش یافت. هنوز پس از سال‌ها اثرات مدیریتی ایشان را می‌توان بخوبی در این مرکز دید.

 

 

شما در یک خانواده کاملا علمی و در یک فضای فرهنگی رشد کردید، این مهم تا چه حد در انتخاب درست مسیر زندگی و نیل به اهداف علمی تعیین کننده است؟

شرایط خانوادگی یکی از عوامل موفقیت در حوزه پزشکی است. در گذشته پزشکی یک شغل خانوادگی محسوب می‌شد و غالبا فرزندان پزشکان به سمت این حرفه می‌رفتند. در گذشته کسی برای کسب درآمد و شهرت به سمت و سوی پزشکی گرایش پیدا نمی‌کرد؛ انگیزه افراد برای پزشک شدن خدمت به جامعه علی‌الخصوص محرومین و همچنین ارتقای سطح سلامت و بهداشت جامعه بود. البته این یک قاعده کلی بود و طبیعتاٌ استثناء‌هایی نیز وجود داشت.

 

پس به نوعی می‌توان گفت پزشکی حرفه خانوادگی شما بود؟

پدربزرگ، پدر و عموهایم و در مجموع اغلب اقوام من چشم پزشک بودند. شاید به همین دلیل بود که من  نیز به این رشته متمایل شدم.

 

بنابراین در وهله اول به دلیل فضای حاکم بر خانواده چشم پزشکی را انتخاب کردید؟

دقیقا، در سال‌های جوانی بیشتر دوست داشتم در رشته‌های علوم پایه تحصیل کنم؛ اما رفته رفته به چشم پزشکی علاقمند شدم؛ هرچند بازهم تأکید می‌کنم بخش بسزایی از علاقه من مرهون ارتباط تنگاتنگ خانواده من با چشم پزشکی بود.

 

اما شما چند سالی را در رشته‌های علوم پایه نیز تحصیل کردید؟

1957 برای ادامه تحصیل به امریکا سفر کردم و در رشته‌های علوم پایه مانند فیزیولوژی و پاتولوژی تحصیل کردم و بعد از آن وارد پزشکی شدم. سال 1964 به دانشگاه پاریس رفتم و در آنجا رشته پزشکی را تا دوره تخصص و فوق‌تخصص گذراندم و سپس در یکی از بهترین بیمارستان‌های پاریس مشغول فعالیت شدم.

 

با توجه به موقعیت خوبی که هم به جهت فعالیت‌های کاری و هم به لحاظ علمی بدست آورده بودید، چرا به ایران بازگشتید؟

سال 1355 در حالی به ایران بازگشتم که شرایط هم به لحاظ کاری و هم به لحاظ انجام فعالیت‌های پژوهشی کاملا برای حضور من مهیا بود. بیمارستان فارابی که در آن دوران به ریاست پدرم اداره می‌شد هم ردیف بیمارستان‌های روز اروپا و امریکا بود و به تمامی امکانات لازم مجهز بود از طرفی پدر نیز اصرار داشت بعد از پایان فارغ‌التحصیلی به کشور بازگردم. در کنار همه این عوامل عرق به وطن و نیازی که کشور به حضور متخصصان ایرانی داشت موجب شد فرانسه را به مقصد تهران ترک کنم. این درحالیست که پدر بزرگ و پدرم هنگام بازگشت اصلا شرایط خوبی نداشتند. به عنوان مثال پدرم برای ساخت بیمارستان فارابی خیلی اوقات با ماشین شخصی خود آجر می‌آورد.

 

 

 

شما در صحبت‌هایتان به حوزه پژوهش اشاره کردید، آیا پژوهش به همان اندازه که در رشته‌های مهندسی و پایه مهم است در پزشکی و خاصه چشم پزشکی نیز اهمیت دارد؟

تمام پیشرفت‌های پزشکی مدیون پژوهش است. تا 50 سال پیش پزشکی به سبک قدیم و براساس متون و آموزش‌های پیشینیان مانند ابن‌سینا صورت می‌گرفت و حتی خیلی از جراحی‌ها به سبک گذشته انجام می‌شد. اما در 50 سال اخیر به دلیل پژوهش‌های صورت گرفته شاهد تحولات بسیاری در حوزه‌های پزشکی بوده‌ایم. این پیشرفت‌ها نشان از اهمیت تحقیقات و پژهش‌های پایه‌ای و پزشکی دارد. اکنون نیز دو مرکز تحقیقاتی فارابی و شریعتی در بخش پژهش پزشکی بسیار فعال هستند.

 

برخی اعتقاد دارند به دلیل فقدان امکانات لازم و عدم حمایت مالی و معنوی از محققان، فعالیت پژوهشی در ایران منجر به شکست است؟

متاسفانه در ایران تحقیقات نتایج خوبی نداشته است؛ چراکه علم وارداتی بوده و در داخل کشور نیز بحث پژهش مغفول واقع شده بود و بیش از انجام پژوهش به دنبال کاربرد پژوهش بودند. البته در 15 سال اخیر اوضاع بهتر شده است.

 

نگاهی گذرا به اسامی محققان مراکز تحقیقاتی معتبر دنیا، حاکی از حضور تعداد بسیاری از پژوهشگران ایرانی است، بنابراین ضعف کشور در حوزه پژوهش نمی‌تواند به دلیل فقدان نیروی انسانی متفکر و متخصص باشد؟

ایرانیان بسیار خوش‌فکر و باهوش هستند به همین دلیل بهترین محققان مراکز علمی ایرانی هستند. در حوزه پزشکی نیز افرادی مانند دکتر خدادوست و دکتر پارسا در رأس فعالیت‌های تحقیقاتی در حوزه چشم پزشکی در جهان هستند. دو سال پیش نیز دکتر پیمان به عنوان یک ایرانی بزرگترین جایزه علمی امریکا را از رئیس‌جمهور امریکا دریافت کرد. جایگاه چشم پزشکی ایران در حال حاضر هم به لحاظ تشخیص و هم به لحاظ جراحی در بالاترین سطح قرار دارد؛ البته بازهم تأکید می‌کنم در این حوزه نیاز به پژوهش‌ها و تحقیقات بیشتری داریم.

 

باتوجه به همه آنچه گفته شد، شما جایگاه کشور در چشم پزشکیِ دنیا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا هنوز هم بیماران نیاز به سفرهای درمانی به کشورهای پیشرفته دارند؟

در حال حاضر به دلیل پیشرفت‌های بسیاری که حاصل شده است، بیماران نیازی به سفر درمانی ندارند. خوشبختانه ایران در چشم پزشکی به بلوغ رسیده است و این پیشرفت در شرایطی حاصل شد که به دلیل فقدان امکانات کافی، بسیاری از بیماران برای درمان به خارج از کشور اعزام می‌شدند. البته برخی دستگاه‌ها وجود دارند که در تمام دنیا فقط یکی-دو کشور از آن برخوردار هستند.

 

 


نقش روحیه در درمان بیماری‌های جسمی چه میزان است؟

بعد روانی در درمان یک بیمار بسیار موثر است، تقویت روحیه نقش زیادی در درمان  بیماری‌های جسمی دارد. بدون اغراق باید گفت در بیماری‌های سخت، روحیه خوب بیش از جراحی خوب کارگشا است. در واقع یک پزشک خوب، پزشکی است که حکیم باشد.

 

تعریف شما از حکیم چیست؟

حکیم هم پزشک است و هم روانشناس، هم درد را می‌بیند و هم بیمار را، به همین دلیل اعتقاد دارم پزشک امروزی نیز باید روانشاس خوبی باشد.

 

تربیت نیروی انسانیِ متخصص یکی از مهمترین عوامل برای حفظ این جایگاه و حتی حصول پیشرفت در حوزه چشم پزشکی است، به نظر شما دانشگاه‌های کشور برای دستیابی به این مهم به چه امکانات سخت‌افزاری و آزمایشگاهی نیاز دارند؟

تجهیزات آزمایشگاهی دانشگاه‎‌های کشور کامل است و در این زمینه کاستی وجود ندارد اما به لحاظ تحقیقاتی به بودجه و امکانات بیشتری نیاز است. امروزه در ایران 20 مرکز تحقیقاتی در چشم پزشکی وجود دارد و باید تمهیداتی اندیشیده شود که فعالیت‌های آنها به یک جهت و در راستای رسیدن به یک هدف قرار بگیرد. تاکنون آنچه در تحقیقات انجام شده است تکرار پژوهش‌های اروپا و امریکا بوده است. در ایران مغزهای بسیاری وجود دارد، هوش و انگیزه دانشجویان ایرانی مثال زدنی است. حضور فعال این جوانان در کنگره‌های علمی بسیار امیدبخش است و باید تلاش کنیم از این ظرفیت بالا استفاده شود. امروزه در تمام مراکز تحقیقاتی دنیا و در تمامی رشته‌ها جوانان ایرانی سرآمد هستند و این یک پتانسیل عظیم است که باید مورد توجه قرار گیرد.

 

فرد برای فعالیت‌های پژوهشی به چه امکاناتی نیاز دارد؟

محقق برای انجام کار تحقیقاتی به رفاه نیاز دارد. وقت محقق نباید صرف تامین هزینه‌های روزمره زندگی شود. در کشورهای پیشرفته محققان از هر نظر تامین هستند تا بتوانند بدون اضطراب و با تمرکز به تحقیق و پژوهش بپردازند. در ایران نیز باید مراکز جدی تحقیقاتی با امکانات کافی وجود داشته باشد که محقق را برای اثرگذاری مثبت در جامعه، از هر نظر تامین کند. در شرایط کنونی پرداختن به تحقیق یک ایثار است.

 

 

دیپلماسی علمی یکی از بهترین راه‌های پیشرفت علمی در دنیا است و تقریبا همه کشورها، حتی کشورهای پیشرفته نیز به این مهم نیاز دارند، اما متاسفانه در پاره‌ای مواقع دیپلماسی علمی تحت‌الشعاع مسائل سیاسی موجود بین کشورها قرار می‌گیرد، شما چه جایگاهی را برای دیپلماسی علمی در پیشرفت‌های علمی متصور هستید؟

دیپلماسی علمی نقش بسیار مهمی در رشد علمی کشور دارد. آشنا شدن با تحقیقات، پیشرفت‌ها و دستاوردهای کشورهای دیگر می‌تواند کشور را برای رسیدن به توسعه کمک کند. شوروی سابق به دلیل فقدان دیپلماسی علمی هرگز نتوانست در علم به دستاورد بزرگی دست یابد. امروزه جهان یک دهکده است و در هر لحظه از روز در نقطه‌ای از جهان پیشرفتی در علم حاصل می‌شود؛ ما نیز نباید با منزوی کردن کشور، ایران را از دستیابی به این پیشرفت‌ها محروم کنیم. البته مدت کوتاهی در دیپلماسی علمی با امریکا به مشکل خوردیم و آنان بسیاری از مقالات دانشمندان ایرانی را نمی‌پذیرفتند و حتی با فرصت مطالعاتی دانشمندان ایرانی مخالفت می‌کردند. این مشکلات امروزه تا حدود بسیاری مرتفع شده است و می‌توانیم تعدادی از پزشکان و دانشجویان خود را برای گذراندن فرصت مطالعاتی و همچنین شرکت در کنگره‌ها و همایش‌های علمی به امریکا بفرستیم. البته با رایزنی‌هایی که در مدت مسؤلیتم به عنوان رئیس انجمن چشم پزشکی ایران با امریکایی‌ها داشتم، در حال حاضر همه چشم پزشکان ایرانی می‌توانند بدون پرداخت هزینه وارد سایت چشم پزشکی امریکا شوند و آخرین مقالات منتشر شده را بخوانند.

 

ارتباط علمی ایران با کشورهای پیشرفته در حوزه علم، چه دستاوردی را برای آنها به ارمغان می‌آورد؟

این یک رابطه دو سویه است؛ آنان نیز از نیروی انسانی متخصص ایرانی بهره‌مند می‌شوند. البته در حال حاضر ما به تکنیک علمی در چشم پزشکی در جایگاه صادر کننده علم قرار نداریم اما فراموش نکنید بزرگترین عامل در پیشرفتهای علمی نیروی انسانی است. در تحقیق و پژوهش نیروی انسانی بیش از دستگاه اهمیت دارد.

 

در چند سال گذشته بنیاد ملی نخبگان تعریفی دقیق از نخبه ارائه داده است که در آن مصادیق کلی فرد نخبه عنوان شده است، تعریف شما از نخبه چیست؟

نخبه علمی فردی است که در حوزه علم توانسته باشد به دستاوردهای ویژه و مهمی دست پیدا کند. اما معتقد هستم علاوه بر بعد علمی بعد انسانی نیز اهمیت دارد. بنیاد ملی نخبگان نیز در انتخاب برندگان جایزه علامه طباطبایی به این مهم توجه دارد؛ این رویکرد بنیاد ملی نخبگان یک اقدام بزرگ در نهادینه کردن فرهنگ نخبگی است چراکه انسان بودن مهمتر از متخصص بودن است.

 

به نظر شما مهمترین وظیفه نخبگان در قبال جامعه چیست؟

یکی از وظایف نخبه تربیت افرادی است که به لحاظ علمی و اخلاقی از او برتر باشند. تربیت نیروی متخصص متعهد و تحویل آن به جامعه از مهمترین اثراتی است که فرد نخبه می‌تواند در جامعه خود بجا بگذارد البته شایان ذکر است که نخبه نباید در انتقال دانش خود به افراد مستعد و متعهد اهمال کند و تمام آنچه را می‌داند بی‌کم‌وکاست آموزش دهد.

 

 


یکی از تسهیلات ارائه شده بنیاد ملی نخبگان برای نیل به این هدف دوره پسادکتری است، شما این امکان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دوره پسادکتری یکی از اقدامات بسیار خوب بنیاد ملی نخبگان است که به عنوان یک جایزه به برندگان جایزه علامه طباطبایی اعطا می‌شود؛ اما چون نخبگان برنده این جایزه عمدتاً در سنین بالایی هستند و حتی در پاره‌ای مواقع بازنشست شده‌اند، نمی‌توانند از این امکان برای تربیت نیروی متخصص استفاده کنند. بهتر است بنیاد ملی نخبگان این قبیل امتیازات را به افراد  متخصصی که از طرفی به درجه نخبگی رسیده‌اند و از طرف دیگر زیر 40 سال هستند اعطا کنند تا این تسهیل نتیجه بهتری را در پی داشته باشد. البته ناگفته نماند هرگونه تجلیل از مقام شامخ دانشمندان و هنرمندان کشور شایسته تقدیر و تشکر است اما باید به سمتی حرکت کرد که تسهیلات بیشتر متوجه جوانان با استعداد این سرزمین باشد.

 

با توجه به مشغله‌ای که دارید چقدر به مطالعات غیرتخصصی اهمیت می‌دهید؟

دائما کتاب می‌خوانم. همواره ارتباط خود را با تاریخ و فلسفه از طریق خواندن کتاب حفظ کرده‌ام، در کنار آن به خواندن کتاب‌های هنری نیز علاقمندم. البته مطالعات غیرتخصصی هرگز باعث نشده است که از مطالعه در زمینه کاری خودم غافل شوم.

 

در بین زمینه‌های مختلف هنری به کدامیک گرایش بیشتری دارید؟

خیلی فیلم دوست دارم البته فیلم‌های ساخته شده در دهه‌های پیشین. معتقد هستم در چندسال اخیر فیلمسازی بیشتر جنبه تجاری پیدا کرده است و کیفیت قربانی سرعت و کمیت شده است. این روند در همه دنیا وجود دارد. در گذشته فیلمساز تحقیقات بسیار زیادی را انجام می‌داد تا بتواند یک فیلم فاخر تولید کند و فرصت زیادی را برای انتخاب بازیگران صرف می‌کرد. اما امروزه فیلم‌های زیادی تولید می‌شوند که حتی بارزترین نکات فیلمسازی مانند طراحی صحنه و لباس در آنها رعایت نمی‌شود. البته من فیلم «12 سال بردگی» اثر استیو مک کوئین را که در اسکار به نمایش درآمد خیلی پسندیدم.

 

شعر هم می‌خوانید؟

شعر جایگاه رفیعی در خانواده ما دارد. پدر پدربزرگم شمس‌الشعرا از شاعران و عارفان سرشناس زمان خود بود. من نیز با شعر فرانسوی و انگلیسی رابطه بسیار نزدیکی دارم و در تلاش هستم با یادگیری کامل زبان فارسی و تسلط بر آن بتوانم اشعار حافظ و مولانا را  نیز بخوانم.

 

و سخن آخر استاد؟

چشم سلطان اعضای بدن است، چشم می‌بیند، و آنچه را درک کرده است به مغز منتقل می‌کند. چشم آئینه بدن است؛ آئینه‌ای که واقعیت‌ها را به مغز منتقل می‌کند تا مغز براساس واقعیت‌ها تصمیم بگیرد.


منبع: بنیاد ملی نخبگان