پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان: دکتر بهزاد سلطانی رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی، در گفتوگویی، از تلاشها و اهداف این صندوق برای حمایت از شرکت های دانش بنیان بخش خصوصی و دغدغه هایی که در این مسیر وجود دارد، به طور تفصیلی سخن گفته است. بخشی از این گفت وگو را با هم در ادامه می خوانیم.
شاید این فرصت مناسبی باشد که شما برای مخاطبان ما توضیح دهید که صندوق نوآوری و شکوفایی دقیقا کارش چیست و چه هدفی را دنبال میکند؟
در قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان که سال 89 مصوب شد، مادهای تعریف شده که صندوقی با نام صندوق نوآوری و شکوفایی تاسیس شود، یعنی خود قانون حتی نام این صندوق را هم تعیین و تصریح کرده که این صندوق برای دادن تسهیلات و وام و سرمایهگذاری برای شرکتهای خصوصی یا تعاونی دانشبنیان ایجاد میشود.
این قانون هدف از تاسیس صندوق و ماموریت اصلیاش را تجاریسازی نتایج تحقیقات دانسته است. بنابراین از ابتدا قانون تعریف کرده که این صندوق برای کمک به تحقیقات ایجاد نشده، بلکه برای تجاریسازیِ خروجیهای تحقیقات ایجاد شده است. یعنی وقتی تحقیقات به اتمام رسید و نتایج آن تحقیق، بازار دارد و قابلیت تجاریسازی دارد و به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه است، ما از تجاریسازی آن حمایت میکنیم، یا به شکل وام یا سرمایهگذاری و... . البته طرحی که به ما ارائه میشود، علاوه بر ویژگیهای یادشده باید از طرف شرکت دانشبنیان برای ما آورده شود، نه از طرف فرد حقیقی یا دولتی یا شرکتی غیر از شرکتهای دانشبنیان. در همین قانون گفته شده است استفاده از مزایای این قانون که یکی از آن مزایا استفاده از صندوق است، پنج به اضافه یک شرط دارد. (با این کد پنج به اضافه یک، بهخاطر آشنایی مردم با مذاکرات هستهای در اذهان میماند.) این پنج به اضافه یک شرط برای استفاده از چهار مزیت قانون است که شامل معافیت مالیاتی 15 ساله، معافیت گمرکی، حضور در شعاع 120 کیلومتری شهرها و چهارم استفاده از تسهیلات صندوق نوآوری و شکوفایی است.
*چه شروطی پیشبینی شده؟
یکی اینکه به شکل شرکت یا موسسه در اداره ثبت شرکتها به ثبت رسیده باشد و مجوز اداره ثبت شرکتها را دارا باشد، نه وزارتخانهها و سازمانهای دولتی. دوم اینکه به صورت خصوصی یا تعاونی باشد و بعد قانون تبصرهای دارد که میگوید شرکتهای مشمول دریافت این مزایا نمیتوانند دولتی یا نهاد عمومی غیردولتی باشند. همچنین شرکتهایی که بیش از 49 درصد سهامشان برای دولت یا نهادهای عمومی غیردولتی است، نیز شامل این مزایا نخواهند بود. خیلی محکم اینجا قانون تصریح دارد که دستگاه دولتی یا شبهدولتی یا غیر از خصوصی و تعاونی نمیتواند از این صندوق استفاده کند. سومین شرطش این است که شرکت دانشبنیان باشد، چون قانون تصریح دارد که صندوق نوآوری و شکوفایی تنها میتواند به شرکتهای خصوصی یا تعاونی دانشبنیان تسهیلات دهد.
*یعنی شرکتها باید طبق ساز وکاری تبدیل به شرکت دانشبنیان شوند؟
طبق مصوبه دولت کارگروهی از طرف دولت که نمایندههای پنج، شش وزارتخانه در آن هستند و رئیس آن کارگروه در حال حاضر معاون علمی فناوری رئیس جمهوری است که با حکم رئیس جمهور تعیین شده و رئیس صندوق هم عضو این کارگروه است، درخواست شرکتهای خصوصی را که میخواهند دانشبنیان شوند، بررسی میکند و واجدین شرایط را تایید میکند. الان نزدیک به سه، چهار هزار شرکت در سایت دانشبنیان داتایآر ثبتنام کردهاند تا دانشبنیان شوند. از این تعداد 1450 تا دانشبنیان شدهاند، نزدیک به نصف این حدود رد شدند و تعدادی هم در دست بررسی هستند. این کارگروه درخواست هر شرکت را طی دو ماه بررسی میکند و اعلام میکندکه دانشبنیان هست یا خیر. یعنی معاونت علمی فناوری رئیس جمهوری طی نامهای رسمی به صندوق اعلام میکند که بر فرض امروز در جلسه کارگروه این تعداد شرکت تایید شد و دانشبنیان شد. بعد خود من به مدیرعامل اینها نامه میزنم یا دعوتشان میکنیم که تکتک بیایند اینجا و توجیهشان میکنیم چگونه از صندوق نوآوری استفاده کنند، یا اگر شرکت دانشبنیان نوپا باشند، میگوییم فرمی را پر کرده و به صندوق ارسال کنند.
*خودشان به شما مراجعه نمیکنند؟ در حقیقت شما به سراغشان میروید؟
وقتی دانشبنیان میشوند، به فهرست شرکتهای دانشبنیان که در سایتمان است، اضافه میشوند. وقتی ما با آنها تماس میگیریم، بعضیهایشان هنوز خبردار نشدهاند که دانشبنیان شدهاند بعضیهایشان در سایت دیدهاند و خبردار شدهاند و بعضیها را وقتی دعوت کردیم اینجا، هنوز نمیدانستند دانشبنیان شدهاند. درحقیقت ما منتظر نمیمانیم آنها بیایند سراغ ما. ما نامه میزنیم و دعوتشان میکنیم و میگوییم فرم ما را از روی سایت صندوق نوآوری بردارند و تکمیل کنند و بفرستند برای ما تا طرحشان را بررسی کنیم و تسهیلات در اختیارشان بگذاریم. پس سومین ویژگی دانشبنیان شدن بود این بود که مسیرش را توضیح دادیم.
*این به نظر با روندهای دولتی متفاوت است. اینکه دولت برود سراغ شرکتی و بگوید بیا از من کمک بگیر، تسهیلات بگیر، کار نویی است.
بله، بعضیهایشان باورشان نمیشد. تعجب میکردند که یعنی چی؟! جای دولتی گفته بیا به من طرحت را بده تا کمکت کنم؟! این اتفاق از وقتی ما آمدیم، افتاد. ما فرض را گذاشتیم بر اینکه باید به آنها خدمات بدهیم. بنابراین باید بگوییم طرحتان را زودتر بیاورید. این وظیفه ماست. افتخاری برای ما نیست، باید همه اینگونه باشیم. ما داریم عادی عمل میکنیم. اما متاسفانه غیرعادی است.
*به شرط چهارم رسیدیم.
چهارمی و پنجمی که در قانون آمده، مربوط به طرح است. وقتی شرکتی دانشبنیان میشود، ما به شرکت پول نمیدهیم، به طرح شرکت پول میدهیم. طرح را برای ما میفرستند. حالا خود این طرح دو تا شرط دارد. قانون گفته و خط قرمز ماست و ما بعد از احراز این دو شرط بعد وارد میشویم. اول اینکه طرح خودش دانشبنیان باشد و جزو فناوریهای برتر باشد. تعیین فناوریهای برتر هم بر عهده کارگروه معاونت علمی است که بهطور دقیق و ریزبینانهای تعیین شده و در 25 صفحه روی سایت موجود است. ما طرح ارائهشده را با آن موارد چک میکنیم که جزو موارد ذکرشده در آن 25 صفحه هست یا خیر. البته صندوق از طرف کارگروه اجازه دارد که اگر طرحی در آن 25 صفحه نبود اما ما تشخیص دادیم که دانشبنیان است، بپذیریم و به آن فهرست اضافه کنیم.
*یعنی واحدی دارید برای پژوهش درباره طرحها که به شما اثبات شود که این دانشبنیان است؟
بله، اگر در لیست باشد که دانشبنیان بودنش محرز است. اما اگر موضوع طرح در لیست نباشد، ما بررسی میکنیم که آیا واقعا میتواند دانشبنیان باشد یا خیر.
پس چهارمین شرط این است که طرحی که به ما میدهند، خودش فناوری برتر یا دانشبنیان باشد. البته در این موضوع سختگیری نمیکنیم. برعکس آسانگیری میکنیم. چون در کشور ما متاسفانه خیلی طرح قوی با فناوری بالا نداریم و طرحهایی که به ما ارائه شده، خیلی از این جنس نیست. مجبوریم، بهخصوص برای سالهای اولیه، آسانگیری کنیم و طرحهایی را که بهراحتی هم نمیشود گفت دانشبنیان هستند، با تساهل بپذیریم. دستکم در یک سال گذشته اینطور عمل کردیم.
پنجمین ویژگی که در قانون آمده، این است که طرح ارزش اقتصادی فراوان داشته باشد. ما دانشگاه نیستیم که کار تحقیقاتی کنیم و آخرش معلوم نباشد. کار ما از وقتی شروع میشود که میخواهد تجاریسازی شود. ما موظفیم اقتصادی نگاه کنیم. یک اشکال کشور تا الان همین بوده. شما در سالهای گذشته هر روز در تلویزیون میدیدید که نتایج یک کار تحقیقاتی را اعلام میکردند که مثلا از نمونه آمریکاییاش بهتر است و... هزاران نمونه از اینها را تا الان اعلام کردیم. اما ببینید چند تایش شده محصول که به فروش برسد و صاحب شرکت را ثروتمند کند و در کشور ایجاد ثروت کند؟ نشده و این ضعف کشور است. ما باید واقعی نگاه کنیم و به اصطلاح دیدگاه نفتی و حمایتی در مورد آن طرح نداشته باشیم که پولی بدهیم و ببینیم چه میشود. دقیق باید ارزیابی کنیم که آیا اقتصادی هست یا نه. البته قانون خیلی از ما سختتر خواسته. قانون گفته طرحی که صندوق نوآوری به آن تسهیلات میدهد، باید دارای ارزش افزوده فراوان اقتصادی باشد. اگر بخواهیم این را اجرا کنیم، هیچ طرحی را نباید تصویب کنیم.
*فراوان کلمه مبهمی نیست؟
نه، فراوان یعنی از دوسوم به بالا؛ 60 درصد 70 درصد به بالا را میگویند فراوان. اگر بخواهیم این قانون را اجرا کنیم، به هیچ طرحی نباید هیچ پولی بدهیم. ما تا امروز این قانون را با تساهل انجام دادیم. مطمئنیم سودآوری50 درصد به بالا نداریم. حتی الان ما در طرحهای شرکتهای نوپا 50 درصد سود هم نمیبینیم. احتمال 30 درصد سود را میدهیم. البته ریسک میکنیم و مسئولیت این ریسک به گردن من و هیئت عامل است. متاسفانه این کار را میکنیم، چون طرحها ضعیف بوده.
اما شرط پنج به اضافه یک این است که شرکت سابقه حرفهای منفی نداشته باشد. شرکتهایی داریم که میروند از دولت پول میگیرند و پس نمیدهند. بعد میروند از جای دیگر دولت پول میگیرند و پس نمیدهند. برای پول گرفتن از جای سوم صبر میکنند دولت عوض شود، باز میگیرند و پس نمیدهند. میروند جای چهارم و... همینجور پولها را میگیرند، سوءاستفاده میکنند، میخورند و پس نمیدهند. نگاه میکنیم اگر جزو آن تیپ باشد، تسهیلات صندوق به آنها تعلق نمیگیرد.
*فقط باید سابقه منفی نداشته باشد یا حسن سابقه هم برایتان مهم است؟مثلا اینکه شرکتها در بحثهای مسئولیتهای اجتماعی و حفظ محیط زیست حسن سابقه داشته باشند هم مهم است؟
مسئله ضعیفتر از این است. همین که شرکت سوءسابقه نداشته باشد، برای ما کافی است. فعلا حسن سابقه نیازی نیست. شروط چهارم و پنجم برای ما خط قرمزند و موظیفم که رعایتشان کنیم. ضمن اینکه درباره شرط پنجم که گفته طرح باید ارزش افزوده فراوان داشته باشد، باید یادآوری کنم که نهاد صندوق، یک نهاد مالی است. نهاد دولتی نیست، بلکه بانک هم نیست. با بانک تفاوتهای زیادی دارد، با دستگاههای اجرایی و وزارتخانهها هم تفاوت دارد. خیلیها در کشور فکر میکنند ما جزئی از یکی از وزارتخانههای کشور و دولتی هستیم. این باعث میشود فکر کنند که چرا پول را نمیدهیم برود. درحالیکه در اساسنامه ما گفته شده ما یک نهاد اقتصادی هستیم، هیئت امنایی هستیم و هیئت عامل داریم که هفت نفر هستند که مسئولیت پاسخگویی این پول را دارند. یعنی اگر پول دادند به یک شرکت و این پول برنگشت و سوخت شد، باید پاسخ مالی دهند. من به شوخی به اعضای هیئت عامل که هفت نفریم و همه حکم از رئیس جمهور محترم داریم، عرض کردم تا 150 سال زندان را برای خودتان مفروض بدارید. اینطور که ما با تساهل پول میدهیم، ممکن است بخشی از آن برنگردد. حقوق من و شما هم پولی نیست که جوابگوی این ارقام باشد. بنابراین سعی کنید حکمتان بیشتر از 150 سال نشود و این مسئله با روش پاسخگویی یک وزیر یا مسئول دولتی بسیار متفاوت است.
*بودجه این صندوق از کجا تامین میشود؟
طبق قانون تا سه سال سههزار میلیارد تومان باید بهعنوان سرمایه اولیه صندوق پرداخت شود. این موضوع در دولت قبل اتفاق نیفتاد. اما با نظر شخص آقای دکتر روحانی در این وضع غیرمناسب اقتصادی که به وزارتخانهها هم پول کم داده شد، در سال 93 و سال 94 دولت پرداختها را به صندوق انجام داد و تا پایان امسال این رقم به نصف سههزار میلیارد میرسد. از سال سوم یعنی سال 93، نیم درصد بودجه عمومی دولت هر سال باید به این صندوق ریخته شود. این رقم بزرگی است. حساب کردیم در یک سال ضعیف مالی دولت، این رقم سیصد میلیارد تومان میشود و در حالت عادی به هزار میلیارد میرسد. پولی که اینجا میآید، به دولت برنمیگردد. در صندوق میماند و چرخش میکند. ما پول را به شرکتهای دانشبنیان میدهیم و آنها باید با سود به ما بازگردانند. منتها سودش با سود بانکی خیلی تفاوت دارد. ما این پول را دوباره به شکل تسهیلات به متقاضیان واجد شرایط دیگر میدهیم. بنابراین این سرمایه در گردش، یعنی آن سههزار میلیاردی که اول دادند و نیم درصدی که هر سال میدهند، تجمیع میشود در صندوق برای شرکتهای بیشتر با طرحهای بزرگتر. بنابراین منابع این صندوق طی سالها میشود قدرتی که میتواند بخش خصوصی را واقعا توانمند کند.
*بفرمایید که این تسهیلات را به چه شکلهایی به شرکتها پرداخت میکنید؟
صندوق میتواند تا سقف 300 میلیون تومان وام قرضالحسنه چهار درصد بدهد. این وام قرضالحسنه برای مواردی مثل ثبت پتنت داخلی یا خارجی و نمونهسازی، که از مرحله تحقیقات و نمونه آزمایشگاهی رد شده باشد و نمونه صنعتی باشد، پیشبینی شده است.
البته طرح بررسی میشود و متناسب با آن ممکن است 50 میلیون، 100 میلیون، یا 200 میلیون باشد. ما در تمام تسهیلات پول را به صورت اقساطی در اختیار شرکتها میگذاریم که در سررسید هر قسط بتوانیم نظارت کنیم که آیا پول صرف آنجا شده یا نه و اگر در آن مسیر مصرف شده، قسط بعدی را میدهیم. در غیر این صورت پرداخت متوقف میشود. این یکی از تفاوتهای ما با بانکها و با تجربیات بنگاههای زودبازده است که قبلا اتفاق افتاد و شکست خورد. بعد از اینکه اقساط تمام شد، یک دوره تنفسی سه ماهه تا یک ساله داریم و بعد از آن شرکت دریافتکننده تسهیلات باید پول صندوق را قبل از یک سال در چند قسط برگرداند. البته اگر طرح آن شرکت پیشرفته باشد، میتواند طرح دومش را بدهد و تا آخر عمرش 100 تا طرح بیاورد و باز طی همین پروسه از صندوق تسهیلات دریافت کند و بازگرداند.
*اگر شرکتی نتواند پولش را برگرداند، چه اتفاقی میافتد؟
باید پاسخگو باشد. این یک کار اقتصادی است. ما دولتی نیستیم. اگر پول را ندهد، اعضای هیئت عامل باید از جیب بدهند، یا باید زندان بروند. پولهای غیرقابل بازگشت دست وزرا و وزارتخانههای دولتی و دانشگاهها و پارکهای علم و فناوری و ستادهاست.
اما دومین خدمت ما اعطای وام کمبهره است. بهره این وام در ابتدای شروع کار ما در دولت جدید 17 درصد بود. در دولت کنونی 14 درصد مصوب کردیم. منتها این درصد ثابت نیست. تعیین بهره از طرف ما از 14 درصد تا 20 درصد که نرخ بانک است، بستگی به این دارد که خطر و ریسک آن طرح چقدر باشد. اگر ریسکش بالا باشد، ممکن است بهره را بالاتر ببریم، یا اگر طرح خیلی سودآور باشد، لزومی ندارد 14 درصد به صندوق بازپرداخت کند و باید به این صندوق هم سود برساند که بتواند به شرکتهای خصوصی دیگر تسهیلات بیشتری اعطا کند. البته ما معمولا این نرخ را دست پایین حساب کردیم و 14 درصد دادیم. این تسهیلات برای مرحله پیش از تولید، تولید و توسعه تولید و سرمایه در گردش است. وامها در این بخش از خدمات ما تا سقف 10 میلیارد تومان به شرکت دانشبنیان واجد شرایط پرداخت میشود. البته موارد استثنا میتواند از 10 میلیارد تومان هم بالاتر رود. اگر بیشتر از این رقمها خواست، شرکت میتواند از بانکهایی که ما با آنها رابطه داریم، وام بگیرد. اما ما سود تسهیلات بانکی را برایش پایین میآوریم، به این معنی که ما با سود 24 درصد از بانک وام میگیریم، اما شرکت دریافتکننده مثلا تسهیلات 15 درصد این بهره را میپردازد و پرداخت مابهالتفاوتش برعهده ماست. غیر از اینها ما به لیزینگ محصولات شرکتهای دانشبنیان هم کمک میکنیم. مثلا یک شرکت دانشبنیان محصولی دارد که میخواهد بفروشد و برای خریدار خصوصی سخت است. در اینجا ما به خریدار محصول دانشبنیان وام 12 درصد میدهیم که بیاید و این را بخرد. به این وسیله بازار شرکتهای دانشبنیان را هم تقویت کنیم.
خدمت دیگری که ما به شرکتها میدهیم، برای آنهایی است که مثلا میخواهند در مناقصه شرکت کنند. ما ضمانتنامه شرکت در مناقصه و ضمانتنامه پیشپرداخت و ضمانتنامه حسن انجام کار و ... را برایشان تهیه میکنیم. دسته سوم خدماتی که میدهیم، مشارکت و سرمایهگذاری است. ما اجازه داریم تا هر چند درصدی که لازم است، سهام یک شرکت دانشبنیان خصوصی و تعاونی را بخریم. این میتواند 70 درصد هم باشد، چون ما دولتی محسوب نمیشویم. اگر سرمایهگذار شدیم، میتوانیم افزایش سرمایه دهیم و طرح شرکت را با مشارکت خودشان تا انتها پیش ببریم. تفاوتش نسبت به اولی این است که اگر طرح شکست خورد، لازم نیست به ما پولی برگرداند. اما اگر تسهیلات دریافت کند، باید به ما برگرداند و ما در مقابل از شرکت تضمین میگیریم. تضمینهایمان هم معمولا چک و سفته یا چیزهای دیگری است، که سختترینش وثیقه ملکی است که بانکها هم میگیرند، یعنی مثلا باید خانهای به اندازه اصل و سود تسهیلات که ما به آن شرکت دادهایم، بیاورد در رهن ما بگذارد. اگر شکست خورد، ما خانه را بفروشیم و پول را برداریم؛ کاری که همه بانکها میکنند و ما هم چون باید اقتصادی باشیم ممکن است همین کار را بکنیم البته سال گذشته 65 درصد تضمینهای ما چک و سفته بوده. اما جاهایی که مطمئن نیستیم به نتیجه برسد و شرکت نیز مصر است وام را بگیرد، وثیقه ملکی میگیریم.
دو نوع مشارکت و سرمایهگذاری داریم؛ یک نوع مشارکت خطرپذیر و یک نوع مشارکت سرمایهگذاری غیرخطرپذیر. در خطرپذیر شرکتهایی که طرحهایشان بازار خوبی دارند اما یقین نداریم که به نتیجه میرسند، در این موارد برای شرکتهای کوچک و نوپا بهتر است به جای اینکه تسهیلات بگیرند، از این خدمت ما استفاده کنند. برای اینکه اگر به نتیجه نرسید، ضرر نکنند و ما ضرر کنیم. اما در اساسنامه پیشبینی شده است و مشکلی ندارد.
مشارکت غیرخطرپذیر هم برای طرحهای بزرگی است که ریسک ندارند. ما درصدی را سرمایهگذاری میکنیم. بازگشت سرمایه هم دارد، اما ممکن است رقمهای بالای 100 میلیارد تومان نیاز داشته باشد.
*کدامیک از سه شکل تسهیلاتی که فرمودید، تا به حال بیشتر مورد استقبال بوده است؟
الان بیشتر درخواستها از ما یا قرضالحسنه یا وام کمبهره است. برای سرمایهگذاری شاید حدود 40 درخواست بیشتر نداشتیم. این تعداد خیلی کم است و متاسفانه اشتباهی است که الان در کشور میشود. علتش هم این است که ما مردم را در دورههای گذشته عادت دادیم که تسهیلات بگیرند و پس ندهند. بعضی از اینها فکر میکنند همچنان همان وضع برقرار است. فکر میکنند تسهیلات را از ما میگیرند، سهامشان را هم نمیفروشند و بعد تسهیلات را پس نمیدهند و... به دلیل رویههای قبلی از این سوءبرداشتها زیاد وجود دارد.
تعدادی از شرکتهایی که با این سوءنیت سراغ ما آمدند، بعد از تصویب طرحشان وقتی به مرحله دریافت وثیقه میرسند، انصراف میدهند. میبینند اینجا جدی است. وقتی میگوییم برنامه عملیاتی طرح مصوب را بدهید میخواهیم نظارت کنیم، انصراف میدهند.
*پس تفاوت عمده شما با بانکها یکی در پایین بودن بهره است و یکی در اعمال نظارت؟
بله. ما پول هزینهای نداریم. پولی است که باید برگردانیم. به بخشهای دولتی یک ریال هم نمیتوانیم پول دهیم. به دانشگاهها، به پارکها، به وزارتخانهها، به بخشهای پژوهشی مستقیم نمیتوانیم پول دهیم. در مشارکت خطرپذیر اگر طرح در مرحله تحقیقات یا نمونه آزمایشگاهی باشد، ما بررسی میکنیم. اگر جاذبه داشت و به تیم مطمئن شدیم، از لحاظ فنی و خود موضوع هم بازار داشت، میگوییم حاضریم سهام شرکت خصوصی دانشبنیان را بخریم، بعد پول به شرکت بدهیم. این تفاوت ما با بخشهای دولتی است. اما درباره بانکها اولا اینکه نرخ تسهیلات صندوق خیلی کمتر است. الان بانکها با بهره 24 درصد وام میدهند. بهره ما الان 14 درصد است. این 14 درصد را اگر بانکی بخواهیم حساب کنیم، زیر 12 درصد است، چون آنها ترکیبی حساب میکنند، ما ساده حساب میکنیم. یعنی حدود نصف بهره بانکها را دریافت میکنیم. تفاوت دیگرمان این است که بررسیهای ما خیلی سریع است. سه ماهه معمولا جواب میدهیم. بررسی بانکها معمولا کمی طولانیتر است، ولی وثیقههایمان راحتتر است. از طرفی بانکها ارزیابی فنی ندارند. فقط میخواهند مطمئن شوند وثیقه دستشان است که اگر به نتیجه نرسید، ملک شما را بفروشند پولشان را بگیرند. ما چون میخواهیم طرح به نتیجه برسد، مجبوریم ارزیابیمان قوی باشد، نظارت کنیم و این مسائل را رعایت کنیم. تفاوت دیگر اینکه آنها آوردههای بانکی میخواهند، ما نمیخواهیم. بزرگترین تفاوت این است که هیچ کسی تسهیلات ریسکپذیر ندارد. ریسک را در سرمایهگذاری میپذیرد. ما در تسهیلاتمان هم داریم ریسک میپذیریم. 90 درصد طرحهایی را که ما پذیرفتیم، جلوی بانکها بگذارید، نمیپذیرند. این بالاترین تفاوتی است که ما داریم.
میتوانید بفرمایید که صندوق تا امروز چه دستاوردی داشته؟
سال 91 صندوق تاسیس شد و تا سال 92 هیچ اتفاقی نیفتاد. یک ریال وام یا تسهیلات به هیچ شرکتی داده نشد. اواخر سال 92 که در دولت جدید مدیریت صندوق عوض شد، ما شروع کردیم به بررسی طرحها. البته در دو سال قبل از آن شرکت دانشبنیان وجود نداشت. پول زیادی هم به صندوق داده نشده بود. سال 93 برای اولین بار مصوبات صندوق برای شرکتهای دانشبنیان از 103 میلیارد تومان گذشت؛ یعنی اتفاقی که سابقه نداشت. ما حدود 170-180 طرح رد کردیم و 310 طرح تصویب کردیم. پولی که برای 310 طرح تصویب کردیم، 103 میلیارد تومان بود. یعنی حدود 480 طرح بررسی کردیم. طرح که میآید اینجا، ما به متقاضی فرمی میدهیم که پر میکند، بعد ارزیابی میشود. در ارزیابی اول بازار طرح بررسی میشود؛ اینکه واقعا بازاری دارد، یا بهخاطر علاقه شخصی روی طرح کار میکند. از نظر ما باید اقتصادی باشد و از لحاظ فنی قابل انجام باشد و افراد توانایی انجام طرح را داشته باشند و نهایتا اینکه به لحاظ مالی و اقتصادی طرحشان توجیهپذیر باشد. اگر طرح بزرگ باشد، باید افاس تهیه کند. یعنی مطالعات امکانپذیری فنی اقتصادی. که اگر نداشته باشد، ما حاضریم 50 درصد هزینه تهیه افاس را هم بدهیم که با یکی از شرکتهای خصوصی که افاس مینویسند، قرارداد ببندد. البته باید شرکتی باشد که مورد تایید ماست. بعد به لحاظ سیستم مدیریتی شرکت را بررسی میکنیم که اختلاف، دعوا و مشکل نداشته باشند که در آینده، در کار به مشکلات داخلی بربخورند و درنهایت هم سابقه و وضعیت مالیاش را بررسی میکنیم. شرکتی که ورشکسته مالی است، یا به اندازهای که ما میخواهیم تسهیلات بدهیم معوقات بانکی یا مطالبات بانکی دارد، پول را که از ما میگیرد، مجبور است بدهد به بانک. بنابراین برای آن طرح در آن شرکت هیچ اتفاقی نمیافتد. بههرحال این موارد بررسی میشود و سه ماه بعد به آنها جواب داده میشود. البته ما 20 درصد طرحها را خودمان درون صندوق بررسی میکنیم و 80 درصدش را برونسپاری میکنیم و برای این کار 41 کارگزار در سراسر کشور داریم که همه اینها بخش خصوصیاند و شرکتهای حرفهای هستند که کارشان ارزیابی طرح است. اینها میروند با شرکت دانشبنیانی که طرح را داده، جلسه میگذارند، بحث میکنند، از کارخانه یا شرکت یا محل کار بازدید میکنند، روی موضوع مطالعه میکنند، رقبایش را و بازارش را بررسی میکنند و نتیجه تحقیقات را اینجا در صندوق نوآوری بعد از دو ماه ارائه میدهند. ممکن است شرکت گفته باشد دو میلیارد تومان پول میخواهم. کارگزاران ما هزینهها را تک به تک بررسی میکنند و میگویند مثلا واقعیاش یکمیلیارد و 400-500 تومان است. البته برعکسش هم ممکن است. اینکه کارگزار ما بعد از بررسی همه جوانب اعلام کند مبلغی بیش از درخواست شرکت دانشبنیان باید به او پرداخت شود. مثلا نمونهای بود که 700 میلیون تومان درخواست داده بود و ما برایش یک میلیارد و سیصد میلیون مصوب کردیم. اما اکثرا دو یا سه برابر نیازشان در هزینهها مینویسند. این هم به دلیل آن دیدی است که متاسفانه در کشور جا افتاده...
*باور بر این است که بیشتر بگوییم تا اقلا حد نیاز واقعیمان را بدهند.
این کار ما را سختتر میکند. باید واقعیاش را دربیاوریم. ببینید، ما در سال 93، 103 میلیارد تومان الحمدلله توانستیم مصوب کنیم. کل درخواست 330 شرکت متقاضی 175 میلیارد تومان بود، یعنی ما بیشتر از 50 درصد درخواستها را مصوب کردیم. این نشان میدهد خیلی سهلگیری کردیم. یعنی ما اگر میخواستیم برای همه شرکتهای دانشبنیانی که سال 93 تسهیلات میخواستند همان موقع چک صادر کنیم، 175 میلیارد تومان میشد. بعضی از دوستان به ما ایراد میگیرند که چرا پولهایتان را خرج نکردید. ما میگوییم قانون گفته ما فقط به شرکتهای دانشبنیان میتوانیم پول بدهیم. کل شرکتهای دانشبنیان که آمدند و ما درخواستشان را تصویب کردیم، 175 میلیار تومان درخواست داشتند. ضمنا قائل نیستیم به اینکه پول را دور بریزیم، چون نمیخواهیم قصه بنگاههای زودبازده تکرار شود. میخواهیم منطقی باشد و برای مردم نتیجه داشته باشد و پول هدر نرود.
*الان میتوانید نمونههای موفقی از طرحهای شرکتهای دانشبنیان را که با حمایت صندوق به نتیجه رسیدهاند، نام ببرید؟
طرحها معمولا یک سال و نیمه، دو ساله به نتیجه میرسند. بنابراین از آبان و آذر امسال نتیجهگیریها شروع میشود. تا الان حدود 10 الی 15 تا از طرحهایی که کوچک بوده و زود به نتیجه رسیده، داشتیم. یک نمونهاش در مشهد بود که به اتفاق وزیر نیرو آقای چیتچیان و استاندار مشهد رفتیم و طرح را افتتاح کردیم. برای ایجاد این پستهای توزیع برق در سطح شهرها که میبینید رویشان نوشته شده 63 کیلو وات، 50 هزار متر مربع زمین لازم است. صاحب این طرح آمده بود و این مجموعه عظیم را فشرده کرده بود در 40 متر مربع. این پروژه تکنولوژی پیچیدهای نیاز دارد تا به انجام برسد. این کار در کشور تا به حال انجام نشده بود. حالا ببینید صرفهجویی اقتصادی اجرای این طرح برای وزارت نیرو چقدر است. یعنی هزینه تامین زمینی به وسعت49960 متر مربع را، آن هم وسط شهرها صرفهجویی میکنند. حالا محاسبه کنید زمین در تهران متری چند میلیون است و در شهرهای دیگر...
*بالای 10 میلیون.
برای وزارت نیرو یعنی صرفهجویی هزار میلیاردی. البته تا این لحظه یک ریال از طرف وزارت نیرو به قرارداد این شرکت داده نشده و تا اینجا که انجام شده، سرمایهگذاری خود شرکت بوده و صندوق نوآوری و شکوفایی. البته طرحهای دیگر هم با چنین سودآوری و صرفهجویی هست که ما بنا داریم لیست تمام طرحها را در سایت بگذاریم تا خبرنگارها بروند با شرکت مصاحبه کنند و بپرسند که شما در این تاریخ شکوفایی گرفتی، طرحت چقدر موفق بوده، به کجا رسیدی؟ بروند خودشان نظارت کنند. این رویکرد را میخواهیم راه بیفتد و ناظر اصلی بشود رسانه و ما ناظر فنی باشیم. اما رسانه تاثیر بیشتری دارد، چون شرکت اگر نخواهد روی موضوع خودش هزینه کند، از این میترسد که رسانه برود بالای سرش. اما اگر کار کرده باشد، به نفعش است. ما این را انشالله امسال عملیاتی میکنیم.
*آقای دکتر، حتما سازمانی مثل شما با توجه به بودجهای که در اختیار دارد و دستورالعمل سختگیرانه برای هزینه آن باید با چالشهای پیچیدهای هم روبهرو باشد.
بله. یکی اینکه بعضی دستگاههای وابسته به دولت یا در سطح کلان نظام شرکتهایی را به شکل خصوصی درست میکنند. یعنی میروند اداره ثبت شرکتها شرکت ثبت میکنند و بعد میآیند اینجا و میگویند به طرح دانشبنیان ما پول بدهید. هر چند که سهامدارانی بهعنوان افراد حقیقی آنجا سهامدار شدهاند، اما مال اداره یا بخشی از دولت و نظام هستند و وکالت تام بلاعزل دادهاند به صاحب اصلی که آن نهاد حکومتی است. درحقیقت سهام مال خودشان نیست. این یکی از چالشهای ماست که کشور باید معلوم کند پولی که برای بخش خصوصی و تعاونی گذاشته شده، دوباره میخواهد به روشهای غیردرست برگردد به بخش دولتی یا نه؟ این موضوع فشار زیادی به ما وارد میکند. ما مقاومت کردیم و میکنیم، چون از مقام معظم رهبری تا دولت و مجلس اعتقاد دارند این پول برای بخش خصوصی و تعاونی است و نباید دوباره برگردد در بخشهای دولتی و حاکمیتی. این دوستان که تعدادشان کم هم نیست، نمیروند بگویند مشکل ما با صندوق این است، میگویند صندوق مشکل دارد، نمیتواند پول بدهد، مسئولینشان ضعیفاند و چه و چه... اینها انباشته میشود و فشار میآورد و یک وقتی باعث میشود در کار صندوق تاثیر بگذارد. ما این را به جان خریدهایم و مشکلی با این موضوع نداریم.
چالش دوم اینکه بعضی از دستگاهها مایلاند ما کار تحقیقاتیشان را پشتیبانی کنیم، اما مایل نیستند سهام بفروشند. میخواهند تسهیلات بگیرند. آنجا هم ما مقاومت میکنیم. میگوییم وظیفه صندوق تجاریسازی نتایج تحقیقات است و نه خود تحقیقات.
سه اینکه طرحها متاسفانه طرحهای ضعیفی است. سال 93 نزدیک به 70 درصد طرحهایی که به ما داده شد، طرحهای ضعیفی بود. 65 درصد شرکتهای دانشبنیان که سال 93 به ما معرفی شد، شرکت دانشبنیان نوپا بودند. این شرکتهای نوپا حداکثر دو تا سه تا نیرو داشتند و طرحهایی که دادند، طرحهای ضعیفی بود. بنابراین طرحها وقت ما را میگیرد. باید ارزیابی کنیم. طرح کوچک و بزرگ ارزیابیاش فرقی نمیکند، شما باید همان نیروی انسانی و وقت را صرف کنی. اما این طرح نهایتا 70 میلیون تصویب میشود، آن طرح چهار میلیارد تومان تصویب میشود. تا حالا طرح تصویبشده پنج میلیارد تومانی داشتیم، 30 میلیون تومانی هم داشتیم. این دو تا ارزیابیاش تقریبا مثل هم است. بنابراین اینکه شرکتهایی که به ما مراجعه میکنند کوچک یا نوپا هستند و اینکه شرکتهای بزرگتر یا نرفتند دانشبنیان شوند یا هنوز به ما معرفی نشدند، از چالشهای ماست. اگرچه این از دست ما خارج است. وظیفه ما این است که به شرکتهای دانشبنیان تسهیلات بدهیم و چون شرکتهای دانشبنیان معرفیشده کوچک هستند، همه پولی که در اختیار ماست، هزینه نمیشود. وقتی هزینه نمیشود، میگویند صندوق ضعیف بوده، هزینه نکرده. این ایرادی است که الان از ما میگیرند. اما این ایراد به ما وارد نیست. ما خودمان شرکتها را دانشبنیان نمیکنیم. باید بپرسیم چرا شرکتهای بزرگ دانشبنیان نشدند؟ برویم شرکتهای بزرگ را دانشبنیان کنیم. این ایراد نباید به صندوق وارد شود. با وجود اینکه وظیفه ما نیست، اما شروع کردیم با شرکتهای بزرگ که دانشبنیان نیستند، صحبت میکنیم و به آنها میگوییم بروند دانشبنیان شوند و بعد برای ما طرح بیاورند. الان نزدیک 40 درصد نیروی صندوق برای این وظیفهای که وظیفه اصلی ما نیست، صرف میشود.
منبع: «ماهنامه سرآمد»