نقش بیبدیل علوم و فناوریهای شناختی در کنار دیگر فناوریهای همچون فناوری اطلاعات و ارتباطات، نانو و زیستفناوریدر پیشرفت و ایستادن در قله علمی و فناوری جهان، توجه به این حوزه میان رشتهای و هویتساز را نسبت به هر زمان دیگری مهمتر میسازد. علوم و فناوریهای شناختی به عنوان یک فناوری راهبردی و هویتساز، از 10 سال پیش در کشورمان مورد توجه قرار گرفته است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نواوری، علوم شناختی که به طور ساده به صورت «پژوهش علمی پیرامون ذهن و و مغز تعریف میشود، حوزهای میانرشتهای است که از رشتههای مختلفی مانند روانشناسی، فلسفه ذهن، عصبشناسی، زبانشناسی، انسانشناسی، علوم رایانه و هوش مصنوعی، تشکیل شده است. این علم به بررسی ماهیت فعالیتهای ذهنی مانند تفکر، طبقهبندی و فرآیندهایی که انجام چنین فعالیتهایی را ممکن میکند میپردازد.
به صورت مشخص پژوهش در زمینه بینایی، تفکر و استدلال کردن، حافظه،توجه، یادگیری، و مباحث مربوط به زبان تر از جمله اهداف اصلی این حوزه میانرشتهای است.
علوم وفناوریهای شناختی، حوزهای نوین، و چند رشتهای میان رشتهای و پویاست. لذا برای پیشرفت و بهرهمندی از این حوزه، سرعت بخشیدن به کسب و تولید علم روز آمد، توسعه و به کارگیری فناوریهای شناختی متناسب با شرایط و نیازهای ملی و همچنین تربیت نیروی انسانی محقق چندین وجهی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این امر در سطح کلان از طریق حمایت از طراحی و اجرای مطلوب طرحهای پژوهشی و توسعه فناوری در راستای اولویتهای کشور، ایجاد دورههای دانشگاهی، رسالههای دکتری و کارشناسی ارشد، برگزاری کارگاههای آموزشی و کنفرانسهای تخصصی به همراه شرکت فعال در مجامع علمی بین المللی به موازات توسعه زیر ساختهای پژوهشی-آموزشی انجام میشود.
علوم شناختی یک میانرشته (Interdisciplinary) است و شاخههای روانشناسی، علومعصبی، علومرایانه، انسانشناسی، زبانشناسی، فلسفه و... را دربر میگیرد.
●روانشناسی شناختی
روانشناسی شناختی(cognitive psychology)، به بررسی فرآیندهای درونی ذهن از قبیل حل مسئله، حافظه، ادراک، شناخت، زبان و تصمیم گیری میپردازد. موضوعاتی ازاین قبیل که انسان چگونه و با چه ساختاری به درک، تشخیص و حل مسئله میپردازد و این که ذهن چگونه اطلاعات دریافتی از حواس (مانند بینایی یا شنوایی) را درک میکند و یا اینکه حافظه انسان چگونه عمل میکند و چه ساختاری دارد؛ از عمده مسائل قابل توجه دانشمندان این رشته است.
از زیر مجموعه های روان شناسی شناختی می توان رشته های نوروسایکولوژی، روان شناسی بالینی، روان شناسی تربیتی، روان شناسی قانونی، روان شناسی سازمانی و صنعتی با گرایشهای شناختی را نام برد.
●علوم اعصاب شناختی
عام اعصاب شناختی (cognitive neuroscience) به بررسی مغز و فعالیتهای آن میپردازد. در حالیکه روانشناسی شناختی وقایع ذهنی را مستقل از فعالیت مغزی بررسی میکند، رویکرد علم اعصاب شناختی بر این پایه استوار است که فعالیتهای ذهنی برخاسته از فعالیتهای مغزی است و توضیح فرآیندهای شناختی مستلزم گردآوری اطلاعات درباره مغز هستند.
هدف علم اعصاب شناختی فهم ماهیت و ساختار فعالیتهای ذهنی است. رویکرد این علم به ذهن رویکردی پردازشی است به این معنی که فعالیتهای ذهنی براساس نحوه پردازش خرده سیستمهایی توضیح داده میشود که هریک مسئول انجام یک فعالیت ذهنی بهخصوص، مثل خواندن یک کلمه یا جمله، بازشناسی بصری اشیاء یا انسانها، و یا حل مسائل ریاضی هستند.
●زبانشناسی شناختی
در زبان شناسی شناختی زبان همچون یک جزء اساسی شناخت انسان، کارکردی شناختی تلقی میگردد. از این منظر زبان هم محصول تفکر است و هم وسیلة تفکر.
زبانشناسی شناختی از ساختار ظاهری زبان
فراتر رفته، و به بررسی عملیات بنیادی بسیار پیچیدهتری میپردازد که موجد
دستور زبان، مفهوم سازی، سخن گفتن و تفکر است. رویکرد نظری این حوزه بر
پایه مشاهدات تجربی و آزمایشهای علمی روانشناسی و علم اعصاب استوار است و
هدف آن فهم چگونگی بازنمایی اطلاعات زبانی در ذهن، چگونگی یادگیری زبان،
چگونگی درک و استفاده از آن و چگونگی ارتباط اجزای سازنده شناخت است.
برخی از زیر شاخههای اختصاصی زبان شناسی شناختی عبارتند ازمعناشناسی واژگانی، رویکرد شناختی به دستور زبان و استعاره های شناختی.
●فلسفه ذهن
فلسفه ذهن (philosophy of mind)شاخهای از فلسفه است که به مطالعه ماهیت ذهن، فعالیتهای ذهن، خصوصیات ذهن، هشیاری و رابطه آنها با بدن مادی میپردازد. نقش فلسفه در علوم شناختی فراتر از نقشی است که فلسفه در علوم دیگر دارد. فلسفه، در حوزههای مختلف معرفت بشری با پرسش سوالات اساسی و تهیه پاسخ آنها علوم مختلف را پایه ریزی می کند، به طوری که پس از شکل گیری دانشی که قادر به پاسخگویی به آن سؤالات باشد، یک قدم از آن حوزه عقب مینشیند.
اما فلسفه ذهن در علوم شناختی نقشی فراتر از پایهریزی این علم از طریق پرسشهای اساسی دارد. بسیاری از رویکردهای بنیادی که اکنون در علوم شناختی نقش محوری دارند محصول نظریهپردازی منطقدانان و فلاسفه میباشند.
البته، فلاسفه ذهن نیز به نوبه خود از پیشرفت علوم شناختی برای پیشبرد نظریههای خود بهره برداری میکنند. بدین ترتیب فلسفه ذهن نه تنها در پایهریزی علوم شناختی نقش به سزایی داشته است، بلکه بهعنوان یک جزء اصلی تشکیل دهنده علوم شناختی، با سایر علوم تشکیل دهنده این حوزه رابطه متقابل و پویایی دارد.
چگونگی ورود به حوزه شناختی
علوم و فناوریهای شناختی از حوزههای بسیار جدید دانش به شمار میآیند. علوم شناختی دانشی چندوجهی و میانرشتهای است. این بدان معنا است که این دانش جنبههای گوناگونی دارد و بهعنوان یک علم تکرشتهای قابل تحصیل نیست؛ بلکه باید به صورت چند رشتهای به آن نزدیک شد. این امر هر چند به پیچیدگی آن می افزاید اما یکی از جذابیتهای اصلی این حوزه است.
برای ورود به این حوزه از دانش، علاقهمندان لازم دارند که ابتدا در یکی از زمینه های مرتبط تحصیل کنند و از طریق آن به علوم شناختی وارد شوند. به عبارت دیگر، تحصیل در قالب دورههای رسمی دانشگاهی در این حوزه در دوره دکتری و تا حد محدودتری در دوره کارشناسی ارشد آغاز میشود. اما فعالیتهای علمی و کاربردی در علوم و فناوری شناختی میتواند حتی از دوره ی کارشناسی و با مطالعه و تحقیق در زمینه های علمی و کاربردی این حوزه آغاز شود.
برای گذراندن تحصیلات تکمیلی در حوزه علوم و فناوریهای شناختی، میتوان ابتدا در رشته هایی مانند پزشکی، زیستشناسی، روانشناسی، مهندسی برق، مهندسی و علوم کامپیوتر، مهندسی پزشکی، فلسفه، فیزیک، و ریاضی تحصیلات پایه را به انجام رسانید و سپس وارد دوره های تحصیلات تکمیلی علوم شناختی شد. فعالیت در حوزههای تخصصی علوم شناختی منحصر به ورود به دوره های رسمی علوم شناختی نیست. علاقمندان میتوانند با شرکت در کارگاه های تخصصی و باشگاه مجلات، و گذراندن تعدادی از دروس پایه لازم در این حوزه از دریچه حوزه تخصصی خود به تحقیق در این دانش جذاب بپردا
نقش ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی
توجه به علوم و فناوریهای شناختی به دلیل تاثیر شگرف و مستقیم آن بر روی زندگی تک تک انسانها به سرعت رو به افزایش است. این امر را در میزان رشد فعالیتهای پژوهشی و آموزشی به همراه افزایش ابزارها و کاربردهای علوم و فناوریهای شناختی در کل دنیا، به خصوص در کشورهای پیشرو می توان مشاهده کرد.
رصدها نشان میدهد که نتایج علمی و کاربردی علوم وفناوریهای شناختی، نقش بسیار پررنگتری در تحول آینده جوامع ایفا خواهند کرد. لذا به موازات کشورهای پیشرو، توسعه علوم و فناوریهای شناختی از اولویتهای ملی در جمهوری اسلامی ایران شناخته شده است. ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی معاونت علمی و فناوری در سطح ملی مسئولیت برنامهریزی برای این هدف با ارزش و پر اهمیت ملی و هدایت حمایتهای لازم از آن را بر عهده دارد.
برنامهها و راهبردها برای گسترش این حوزه
با توجه به ماهیت این حوزه و شرایط کشور، حمایتهای ستاد به گونهای طراحی شدهاند که علاوه بر پشتیبانی از فعالیتهای علمی محققان و استادان متخصص در علوم و فناوریهای شناختی، موجبات مهاجرت علمی محققان رشتههای مربوطه به این نیز فراهم شود. به علاوه، حمایت از فعالیتهای ترویجی در حوزه علوم وفناوریهای شناختی از نظر این ستاد از اهمیت ویژهای برخوردار است. آشنا کردن آحاد جامعه با علوم وفناوریهای شناختی و دستاوردهای علمی و عملی اصیل آن، زمینهساز افزایش بهکارگیری آنها و بهدنبال آن، افزایش رفاه فردی و اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی انسان میشود. جذب جوانان علاقمند در سطوح مختلف سنی و علمی به تحصیل و فعالیت در این حوزه از دیگر اهداف حمایت از فعالیتهای ترویجی است.