به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، دکتر علیرضا مصداقینیا؛ نخبه مهندسی بهداشت محیط و استاد برجسته دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1325 در خانوادهای فرهنگی به دنیا آمد. وی پس از اخذ لیسانس ریاضی از دانشگاه اصفهان، در دوره فوق لیسانس رشته مهندسی بهسازی دانشکده بهداشت دانشگاه تهران پذیرفته شد. مصداقینیا به دلیل کسب رتبه اول دانشکده و با بورس دولتی برای ادامه تحصیل رهسپار کانزاس آمریکا شد و در سال 1360 به کشور بازگشت. وی که از حامیان مشهور رشته بهداشت محیط در ایران است پس از ورود به ایران در دانشگاه تهران مشغول فعالیت شد. تجربه سالها مدیریت در فضای علمی از سویی و خدمات علمی و پژوهشی بیبدیل وی از سویی دیگر، علیرضا مصداقینیا را به چهرهای متمایز در حوزه علم و پژوهش بدل کرده است. در ادامه گفتگوی مشروح پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان را با این برنده جایزه علامه طباطبایی میخوانید:
آقای دکتر برای شروع کمی از دوران کودکی خود بگوئید؟
سال 1325 در خانوادهای فرهنگی در روستای بادرود شهرستان نطنز به دنیا آمدم. پس از طی دوره ابتدایی برای ادامه تحصیل راهی کاشان شدم. دو سال بعد پدرم (که معلم بود) نیز انتقالی گرفت و به همراه خانواده به کاشان آمدند. سال 1344 دیپلم ریاضی گرفتم و با قبولی در کنکور برای تحصیل در رشته ریاضی به دانشگاه اصفهان رفتم.
پس از دوره لیسانس به سربازی رفتید؟
بله، پس از دوره لیسانس به عنوان افسر سپاه دانش به دوره آموزشی در پادگان عباسآباد رفتم و سپس برای طی باقی خدمت رهسپار شهرستان سقز از توابع استان کردستان شدم.
سپاه دانش آن زمان چیزی شبیه امریه کنونی بود؟
خیر، کل همکلاسیهای ما را به سپاه دانش بردند. دوره آموزشی دوران سربازی بسیار خاطرهانگیز است. کار ما پس از دوره آموزشی و استقرار در محل ادامه خدمت، نظارت و سرکشی به مدارس روستایی و آموزشوپرورش مناطق بود. از بودن در کردستان احساس خوبی داشتم به طوریکه هنوز هم از آن دوران به نیکی یاد میکنم.
چطور شد که برای ادامه تحصیل دانشگاه تهران را انتخاب کردید؟
در آن زمان دانشکده بهداشت دانشگاه تهران از بین افرادی که لیسانس داشتند نفراتی را برای ادامه تحصیل در سطح فوق لیسانس انتخاب میکرد؛ بر همین منوال من نیز با قبولی در مصاحبه در رشته فوق لیسانس مهندسی بهسازی دانشکده بهداشت مشغول تحصیل شدم و در نهایت به دلیل کسب رتبه نخست در بین فارغالتحصیلان با بورس دولتی برای ادامه تحصیل به دانشگاه کانزاس آمریکا رفتم.
بلافاصله پس از پایان تحصیل به ایران بازگشتید؟
پس از اخذ دکتری تخصصی در رشته مهندسی بهداشت محیط در بهمنماه سال 1360 و درست یکماه بعد از فراغت از تحصیل به تهران بازگشتم و فعالیت خود را در شاخه بهداشت گروه پزشکی ستاد انقلاب فرهنگی آغاز کردم.
از چه سالی در دانشگاه تهران استخدام شدید؟
مرداد ماه سال 1361 با عنوان استادیار به استخدام دانشکده بهداشت دانشگاه تهران درآمدم و کمی بعد به عنوان معاون دانشکده و سپس بعنوان مسؤل دانشکده انتخاب شدم و حدود 29 سال نیز در این سمت باقی ماندم. اتفاقات خوبی در این مدت از قبیل توسعه رشتهها و مقاطع تحصیلی، گسترش فضای فیزیکی و پیشرفت علمی با همکاری دیگر دوستان رقم خورد. در این بین نیز در سمتهایی مانند معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، رئیس مرکز مطالعات آموزشی وزارت بهداشت و در این اواخر نیز به عنوان معاون بهداشت وزیر بهداشت خدمت کردم. در حال حاضر نیز مسؤل پژوهشکده محیط زیست دانشگاه علوم پزشکی تهران هستم.
رسالت پژوهشکده محیط زیست دانشگاه علوم پزشکی تهران دقیقاً چیست و بر اساس چه نیازی راهاندازی شد؟
حدود 12 سال پیش به دلیل اهمیت موضوع محیط زیست و نقش آن در سلامتی مردم، پیشنهاد راهاندازی مرکز تحقیقات محیط زیست در دانشگاه علوم پزشکی تهران را ارائه کردم. در طول این سالها خدمات خوبی نیز انجام پذیرفت اما به دلیل گستردگی موضوعات مرتبط با محیط زیست با ایجاد مراکز تحقیقاتی کیفیت آب، آلودگی هوا و مدیریت پسماندها، پژوهشکده محیط زیست در سال 1389 تاسیس شد. در حال حاضر این پژوهشکده علاوه بر فعالیت پژوهشی در زمینههای تخصصی، تعدادی دانشجو در مقطع دکتری تخصصی پژوهشمحور پذیرش دارد. ردیف بودجه مستقلی نیز برای این پژوهشکده در نظر گرفته شده است.
غایت تحقیقات این پژوهشکده چیست؟
بررسی ارتباط بین پارامترهای محیط زیست و سلامت مردم منطبق با شرایط فرهنگی، اقتصادی و توسعهای کشور ازجمله فعالیتهای این پژوهشکده است. تدوین گزارشهایی از وضعیت شاخصهای زیست محیطی و ارائه آن به مسؤلان کشور برای تصمیمگیری بهتر نیز ازجمله اقدامات این پزوهشکده است.
نقشه راه خود را چگونه ترسیم کردهاید؟
در تلاش بودهایم با ایجاد ارتباط با سازمانها و حوزههای مرتبط مانند سازمان حفاظت محیط زیست، صنعت، شهرداری، شورای شهر، وزارتخانههای بهداشت، نفت ، نیرو و غیره تعامل کنیم. البته در این بین نیمنگاهی نیز به سازمانها و نهادهای بینالمللی برای همکاریهای سطح بالا داریم که در این راستا چندین جلسه هماندیشی نیز تاکنون برگزار کردهایم. از طرفی بعضی از همکارانی که در این پژوهشکده فعال هستند پیش از این مناصب سمتهای اجرایی و مدیریتی داشتهاند به همین دلیل تا حدود زیادی به محدودیتها و چالشهای اجرایی واقف هستند. بنابراین خط فکری این مجموعه با توجه به تعاملات با همکاران و سازمانها بخوبی ترسیم شده است. غایت این پژوهشکده فهم درست تاثیرات تخریب محیط زیست بر زندگی انسان است بعنوان مثال بررسی مشکلاتی که آلودگی هوا در کلان شهرها ممکن است برای سلامت انسانها داشته باشد.
برخی افراد فعل و انفعالات محیط زیست را طبیعی میدانند و اعتقاد دارند نگرانی در رابطه با تغییرات اقلیمی محلی از اعراب ندارد چراکه این تغییرات در طول حیات طبیعت بارها و بارها رخ داده است و محیط زیست رنسانسهای متعددی را پشت سر گذاشته است.
محیط زیست همواره بخودی خود دچار تحول بوده و هست اما طبیعت بخوبی میتواند این مشکلات را در خود حل کند و راه مناسب برای برونرفت از آنها را بیابد اما وقتی بشر به طبیعت آسیب میزند، محیط زیست برای ادامه حیات خود دچار چالشهای جدی میشود و چون نمیتواند این ناملایمات را در خود هضم کند، واکنش نشان میدهد. بالا رفتن گرمای زمین، خشکسالیها، طوفانهای مهیب، سیل، بعضی بیماریهای جمعی و رویش دوباره برخی بیماریها که در گذشته وجود داشتند، بازخورد رفتار نامناسبی است که بشر در قبال طبیعت و محیط زیست روا داشته است.
امروزه شاهد گسترش مقالهنویسی در جامعه علمی کشور هستیم تا جائیکه این موضوع از دانشجویان به برخی اساتید هم سرایت کرده است و آنان مقالهها را که عمدتاً غیرکاربردی هستند، را به عنوان پلهای برای ارتقاء خود بکار گرفتهاند این در حالیست که کشور بیش از تعدد مقاله به تحقیق و پژوهش کاربردی نیازمند است.
به هر حال انتشار مقالات نتیجه پژوهشها را نشان می دهد. نباید فراموش کرد افزایش تعداد مقاله به دلیل احساس نیاز کشور در مقطعی خاص بوجود آمد. در گذشته نه چندان دور جایگاه علمی کشور در دنیا و همچنین رشد علمی جامعه علمی ایران بسیار پائین بود. با تأکیدات مقام معظم رهبری و برنامهریزیهای انجام شده تعداد دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی افزایش یافت و تلاش توسط دانشگاهها برای فعالیتهای علمی و انتشار مقالات بوجود آمد در نتیجه در شاخص تولید علم، امروزه در جایگاه اول منطقه و 16 جهان و بالاتر از بسیاری از کشورهای صاحب نام ایستادهایم. احساس نیاز به تولید علم و انتشار مقاله به دلیل درک درست از قدرت بینالمللی است. امروزه کشورهایی قدرتمند محسوب میشوند که پشتوانه علمی قوی دارند.
یعنی رشد کمی، تنزل کیفیت را توجیه میکند؟
به هیچ عنوان؛ متاسفانه علیرغم رشد کمی، مقالات کشور به لحاظ کیفی به سطح کافی برای تعداد استنادات از سوی دانشمندان سایر کشورها نرسیدهایم که این نشاندهنده مشکل در حوزه ارتقاء کیفیت فعالیتهای علمی است. مقالهای قابل استناد است که از بنیه علمی و تحقیقاتی قوی برخوردار باشد. تولید علم باید به تولید ثروت بیانجامد.
اما تحقیق و پژوهش در برخی رشتهها منجر به تولید ماده و یا کالای قابل عرضه در بازار نمیشود.
لزومی ندارد یک تحقیق حتماً به ساخت دستگاه و یا مادهای خاص منتج شود. برخی مواقع تحقیق باید بتواند فرآیند مناسبی برای حل مشکلات کشور بیابد؛ البته در این زمینه تازهکار هستیم. تشویق برای ثبت اختراع در کشورهای پیشرفته و تأکید بر ایجاد و گسترش شرکتهای دانشبنیان راهکارهای بسیاری خوبی است که در این حوزه بکار گرفته شده است. با محاسبه این فعالیتها و امتیازدهی به آنها در ارتقاء اعضای هیأت علمی میتوان روند مذکور را تسریع کرد. به هر حال کشور نیاز خود را شناخته است و بخوبی راه برونرفت از آن را یافته به همین دلیل در تلاش برای آشتی بین تعداد مقالات و دیگر شاخصهای علمیشدن است.
مشکل اشتغال جوانان امری قابل تأمل است و اگر این جوانان تحصیلکردههای جامعه باشند، مشکل مضاعف خواهد بود، تعدادی از کارشناسان با توجه به محدودیتهای استخدامی موجود، خود اشتغالی و یا کارآفرینی را تنها راه حل این معضل میدانند.
دانشجو در زمان تحصیل باید علاوه بر آموزشهای تخصصی رشته خود، مهارتهای لازم برای حضور موفق در فضای کسب و کار را نیز آموزش ببیند تا در هنگام فارغالتحصیلی از دانشگاه چنانچه نتوانست شغل مورد پسند خود را بیابد، بتواند با بهرهگیری از امکانات کشور و مهارتهای خود نه تنها خود شغلی مناسب داشته باشد بلکه سبب کارآفرینی برای عدهای دیگر شود؛ البته دولت و دستگاههای مرتبط نیز باید توان و ظرفیت خود را در اختیار این افراد قرار دهند و تا حد امکان موجب تسهیل در روند کارآفرینی و موفقیت این افراد در بازار سرمایه و کسبوکار شوند. متاسفانه در حال حاضر به دلیل فرهنگ و تعریف نادرست شغل، تحصیلکرده دانشگاهی به دنبال استخدام در بخشهای دولتی و یا غیر دولتی است که این خود یکی از علل تورم آمار بیکاری است.
در گذشته نیز تا حدودی این سیاستهای حمایتی اجرا شد اما در مقام عمل نه تنها خروجی مناسبی نداشت بلکه در بسیاری موارد سبب از بین رفتن منابع مالی شد.
این اقدام به سازوکار مناسب خود نیاز دارد. در گذشته وامها و تسهیلات خوبی در اختیار برخی افراد قرار گرفت که متاسفانه این افراد یا از علم و تخصص کافی برخوردار نبودند و یا منابع در اختیار خود را در جایی غیر از آنچه باید مورد استفاده قرار میدادند و در نهایت نتوانستند گرهای از مشکل اشتغال جوانان باز کنند. سازوکار مناسب و مهارت کافی دو عنصر لازم برای بکارگیری هنر و تخصص در راستای کارآفرینی است. این یعنی تبدیل علم به ثروت، یعنی همان غایت شرکتهای دانشبنیان. مسیر خوبی در حال حاضر ترسیم شده است که به شرط دوام و ایجاد سازوکار مناسب و در نهایت اجرای مدبرانه میتواند کشور را به جایگاه مطلوب برساند.
آیا در رشته مهندسی بهداشت محیط نیز یک شرکت دانشبنیان میتواند فعالیت کند؟
شرکتهای دانشبنیان بسیاری در حوزه محیط زیست و با محوریت مشاوره، طراحی شبکههای آبرسانی، طراحی تصفیهخانههای آب و فاضلاب و بهرهبرداری درست از آنها میتوان راهاندازی کرد. این شرکتها در واقع ترسیم کننده فرآیند مدیریتی صحیح در مدیریت محیط زیست محسوب میشوند.
فعالیت شرکت دانشبنیان در حوزه محیط زیست تا چه حد میتواند در توسعه همهجانبه کشور موثر باشد؟
فعالیت این قبیل شرکتها از ملزومات پیشرفت و توسعه همهجانبه کشور است. به عنوان نمونه فناوری نانو بکار گرفته میشود اما آیا میتوان از تاثیر فعل و انفعالات آن بر محیط زیست چشم پوشی کرد؟ آیا میتوان پسماندهای آن را نادیده گرفت؟ آیا میتوان بدون بررسی راههای جلوگیری از آسیبهای احتمالی آن به زندگی روزمره مردم از این فناوری در راه تعالی جامعه استفاده کرد؟ باید دانست اگر فناوری بدون توجه به آسیبهای احتمالی آن به محیط زیست و سلامتی مردم بکار گرفته شود نه تنها سودبخش نخواهد بود بلکه زندگی بشر را با چالشهای جدی روبرو خواهد کرد. شرکتهای دانشبنیان در این حوزه میتوانند چالشهای روبروی محیط زیست کشور را بررسی و به ارائه راهحلهای مناسب برسند.
از نگاه شما مهمترین نیازها برای راهاندازی و سپس موفقیت در عرصه شرکت دانشبنیان چیست؟
اهم امکانات مورد نیاز شرکتهای دانشبنیان، تسهیلات مالی و آموزشی است. نباید فراموش کرد شرکتداری نوعی تجارت است و تجارت تخصص و مهارت خاص خود را میخواهد. یک استاد دانشگاه و یا یک دانشمند و محقق الزاماً فردی موفق در عرصه شرکتداری نیست؛ او برای جولان دادن در بازار کسبوکار نیازمند آموزش دیدن و کسب مهارت است.
شما به عنوان فردی که در خارج از کشور تحصیل کرده است، چه دیدگاهی درباره مهاجرت دانشجویان ایرانی دارید؟ اساساً مهاجرت را یک فرصت میدانید یا یک تهدید؟
خوب یا بد بودن مهاجرت دانشجویان کشور به خارج از کشور به نوع نگاه کشور به این افراد بستگی دارد. برخی کشورها مانند چین و هند قسمتی از پیشرفت خود را مدیون اعزام دانشجویان با استعداد خود به خارج از کشور هستند. بسیاری از دانشمندان و متخصصان چینی در چهار دهه قبل در آمریکا تحصیل کردهاند و پس از کسب آموزشهای لازم به کشور خود بازگشتند و زمینه را برای توسعه این کشور فراهم کردند.
شرایط ایران را در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟
در ایران بسیاری از جوانان فارغ التحصیل دانشگاههای خوب با هزینه شخصی و حمایتها خانوادگی به خارج از کشور میروند نه اینکه مهاجرت آنان براساس ضوابط و قوانین آموزشی صورت بگیرد. دولت باید با برنامهریزی درست در این حوزه برخی افراد تیزهوش را براساس ضوابط کاملاً علمی و مشخص از بین دانشجویان گزینش و برای ادامه تحصیل به آکادمیهای بزرگ دنیا بفرستد و در طول تحصیل علاوه بر نظارت بر روند تحصیلی و آموزشی آنان، این افراد را مورد حمایتو هدایت کافی قرار دهد. پس از پایان تحصیل نیز زمینه حضور آنان را در کشور فراهم کند. به این ترتیب هم حس تعهد به وطن در آنان جوشش میکند و هم حضور این افراد در کنار دانشآموختگان دانشگاههای داخلی میتواند مدیریت کشور را متحول کند از طرف دیگر با ورود علوم جدید و آشنایی شدن جامعه علمی با آخرین دستاوردهای تحقیقات و پژوهشهای کاربردی سبب جلوگیری از رکود علمی و چرخش علمی داخلی خواهد شد. نمونه این حرکت در دانشگاههای امریکایی وجود دارد. در آمریکا معمولاً دانشگاه فارغالتحصیلان خود را به عنوان عضو هیأت علمی پذیرش نمیکند بلکه با پذیرش دانشآموختگان دیگر دانشگاههای بزرگ سعی میکنند زمینه را برای مبادله علم و حرکت علمی مساعدتر کنند.
تعداد بسیاری از این افراد مشکل اشتغال مناسب را مهمترین معضل و چالش پیشروی خود برای حضور در کشور عنوان میکنند؛ این معضل زاده تفکر و توقع آنان است و یا بارزه برخی علل بیرونی است؟
مشکل اشتغال این افراد نیز به دلیل عدم برنامهریزی درست در مهاجرت آنان است. اگر طبق یک نظام مدون و بر اساس نیازهای کشور افراد گزینش و به مراکز علمی شناخته شده فرستاده شوند میتوان به بهترین نحو زمینه اشتغال آنان را نیز فراهم کرد. چون برنامهریزی برای خروج آنان نبوده طبیعتاً برنامهای هم برای ورود این افراد وجود ندارد.
تعامل با دانشمندان و محققان برجسته و تراز اول دنیا که از آن تحت عنوان دیپلماسی علمی یاد میشود تا چه حد میتواند در سرعت بخشیدن به روند علمی کشور مؤثر باشد؟
در دیپلماسی علمی، مهم مشاهده آخرین دستاوردهای پژوهشی و مباحثه با دانشمندان و محققان برتر دنیا است که سبب جهش علمی فرد میشود. نا گفته نماند هیچ کشوری با هیچ سطحی از پیشرفت نمیتواند ادعا کند از تبادل اطلاعات و تعامل با دانشمندان دیگر کشورها بینیاز است. بسیاری کشورهای پیشرفته دانشجویان و محققان خود را برای فرصت مطالعاتی، سرویس دادن و یا آشنایی با دانستهها و یافتههای علمی دیگر کشورها به خارج میفرستند چراکه خوب میدانند برای عقب نماندن از کاروان علم باید نگاهی ویزه به دیپلماسی علمی داشت.
با توجه به محدودیت منابع و اعتبارات دولتی در این حوزه، افراد بر اساس چه معیاری باید گزینش شوند؟
معیارها باید براساس کارنامه و سابقه علمی افراد باشد تا فقط کسانی بتوانند از این تسهیل استفاده کنند که علاوه بر سابقه علمی مشخص و پربار، از پتانسیل بالایی در یادگیری مهارتهای جدید برخوردار باشند.
با توجه به افزایش تعداد دانشجویان دکتری، سطح علمی محصلان در این دوره را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر انتخاب دانشجو در یک فرآیند متمرکز انجام میشود در حالیکه باید جامعه علمی به سمتی حرکت کند که پذیرش دانشجو بخصوص در دوره دکتری توسط دپارتمان مربوطه انجام بپذیرد. دپارتمان چون نقش بسزایی در انتخاب دانشجوی دوره دکتری ندارد بنابراین نمیتواند برای مشخص کردن سطح علمی فرد بکار گرفته شود. به همین دلیل اعتقاد دارم اگر این فرایند اصلاح شود شاهد پیشرفت علمی بیشتر دانشجویان خواهیم بود و دانشجویان با انگیزه بالاتری خواهیم داشت. چون گروهها به هرحال بهترینها را برای ادامه تحصیل انتخاب خواهند کرد.
دوره پسا دکتری یکی از تسهیلات مورد توجه بنیاد ملی نخبگان است، نظر شما درباره این امکان چیست؟
بصورت طبیعی دوره پسادکتری در واقع برای پر کردن گپ میان زمان فارغالتحصیلی از دوره دکتری و پیش از ورود به بازار کار است. در این دوره هدف آماده شدن بیشتر فرد برای حضور موفق در فضای اشتغال است ضمن اینکه نیمنگاهی نیز به ارتقاء سطح علمی او وجود دارد. اگر شرایط تا حدودی تسهیل شود گروه بیشتری میتوانند از این امکان بهرهمند شوند.
جایزه علامه طباطبایی هر ساله توسط بنیاد ملی نخبگان به برگزیدگان علمی اعطا میشود، شما به عنوان یکی از برندگان این جایزه چه پیشنهادی برای ارتقاء کیفی این جایزه دارید؟
اعطای جایزه علامه طباطبایی یکی از اقدامات بسیار خوب بنیاد ملی نخبگان است. من بابت گرفتن این جایزه بسیار سپاسگزارم و این جایزه را یکی از افتخارات خود میدانم اما این جایزه نیازمند تبلیغات بیشتر در جامعه علمی است. نهادینه شدن این جایزه در جامعه علمی نیاز به آشنایی بیشتر فعالان دانشگاهی دارد؛ البته اگر بتوان شرایطی را فراهم کرد که در کنار تجلیل از اساتید، از دانشمندان و محققان جوان نیز بیشتر تقدیر شود، اتفاقات بهتری را شاهد خواهیم بود.
یک نخبه چه بستری را برای تاثیرگذاری بیشتر خود در جامعه نیاز دارد؟
فرد برنده جایزه علامه طباطبایی، کسی است که فعالیتهای علمی و اثرگذاری خود را داشته است بنابراین احتمالاً برندگان این جایزه به امکانات و تجهیزات بیشتری نیاز ندارند، پاسداشت خدمات علمی و تجلیل از آنان اقدامی بسیار خوب و در برخی موارد کافی است. امکانات و تجهیزات باید بیشتر در اختیاز افرادی قرار بگیرد که هم جوان هستند و هم از نیرو و هوش کافی برای اثرگذاری در جامعه بهرهمند هستند. اعطای تجهیزات و حمایتهای مالی و معنوی از آنان سبب تشویق و ترغیب آنان برای حضور فعال در عرصه علم و پژوهش و در نهایت پیشرفت علمی خواهد شد. تسهیلات حضور در کنگرهها و همایشهای بینالمللی، پوشش دادن طرح تحقیقاتی آنان توسط بنیاد ملی نخبگان و یا تخصیص دادن اعتبارات پژوهشی مناسب ازجمله حمایتهای مفید از این افراد است.
و سخن پایانی شما؟
جوان ایرانی باید بداند این کشور مال اوست و نیاز به حمایت او دارد. بنابراین هر کس هر جا و در هر موقعیتی که هست باید تلاش کند کار خود را به بهترین نحو و همراه با صداقت، تلاش، علاقمندی و نوآوری به انجام برساند و بداند که فرصتی که امروز در دست اوست شاید تجدیدپذیر نباشد.