معاون علمی وفناوری رئیس جمهور در مراسم دیدار رهبر فرزانه انقلاب با جمعی از دانشجویان و استعدادهای برتر علمی گفت: دوران دورانی است که شما دیگر از دانش تولید ثروت میکنید. پایه این اقتصاد قطعاً دانشگاهها است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، معاون علمی وفناوری رئیس جمهور و رئیس بنیاد ملی
نخبگان در دیدار رهبر فرزانه انقلاب با جمعی از دانشجویان و استعدادهای
برتر علمی کشور را در زیر آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
پیش
از هرچیز جا دارد تشکر کنم از این جلسات سالیانه که در خدمت شما هستیم و
اهمیت و وقتی که شما برای جوانان میگذارید. هدف ما چه در معاونت علمی و
فناوری و چه در بنیاد ملی نخبگان، این است که نقش جوانان را در سیاست
گذاریهای آینده کشور بالا ببریم. از همه عزیزان تشکر میکنم. از وزرای
محترم دکتر فانی، دکتر هاشمی و دکتر فرهادی که همیشه با ما بودند. اعضای
شورای عالی انقلاب فرهنگی. ستاد نقشه جامع کشور و ستاد راهبری نخبگان. همه
همراه ما بودند و همه ما باید با هم باشیم تا بتوانیم این اهداف را به
نتیجه برسانیم.
من صحبتم را با یک خاطرهای از خود شما آغاز میکنم.
در
روزهای سوم چهارم جنگ بود، توی اتاق جنگ ستاد مشترک، همه جمع بودیم؛ بنده
هم بودم، مسئولین کشور؛ رئیس جمهور، نخست وزیر - آن وقت رئیس جمهور بنیصدر
بود، نخست وزیر هم مرحوم رجائی بود - چند نفری از نمایندگان مجلس و غیره،
همه آنجا جمع بودیم، داشتیم بحث میکردیم، مشورت میکردیم. نظامیها هم
بودند. بعد یکی از نظامیها آمد کنار من، گفت: این دوستان توی اتاق دیگر،
یک کار خصوصی با شما دارند. من پا شدم رفتم پیش آنها. مرحوم فکوری بود،
مرحوم فلاحی بود - اینهایی که یادم است - دو سه نفر دیگر هم بودند. نشستیم،
گفتیم: کارتان چیست؟ گفتند: ببینید آقا! - یک کاغذی در آوردند. این کاغذ
را من عیناً الان دارم توی یادداشتها نگه داشتهام که خط آن برادران عزیز
ما بود - هواپیماهای ما اینهاست؛ مثلاً اف ۵، اف ۴، نمیدانم سی ۱۳۰، چی،
چی، انواع هواپیماهای نظامیِ ترابری و جنگی؛ هفت هشت ده نوع نوشته بودند.
بعد نوشته بودند از این نوع هواپیما، مثلاً ما ده تا آمادهی به کار داریم
که تا فلان روز آمادگیاش تمام میشود. اینها قطعههای زود تعویض دارند -
در هواپیماها قطعههائی هست که در هر بار پرواز یا دو بار پرواز باید عوض
بشود - میگفتند ما این قطعهها را نداریم. بنابراین مثلاً تا ظرف پنج روز
یا ده روز این نوع هواپیما پایان میپذیرد؛ دیگر کأنه نداریم. تا دوازده
روز این نوعِ دیگر تمام میشود؛ تا چهارده پانزده روز، این نوع دیگر تمام
میشود. بیشترینش سی ۱۳۰ بود. همین سی ۱۳۰ هایی که حالا هم هست که حدود سی
روز یا سی و یک روز گفتند که برای اینها امکان پرواز وجود دارد. یعنی
جمهوری اسلامی بعد از سی و یک روز، مطلقاً وسیلهی پرندهی هوائی نظامی -
چه نظامی جنگی، چه نظامی پشتیبانی و ترابری - دیگر نخواهد داشت؛ خلاص!
گفتند: آقا! وضع جنگ ما این است؛ شما بروید به امام بگوئید. من هم از شما
چه پنهان، توی دلم یک قدری حقیقتاً خالی شد! گفتیم عجب، واقعاً هواپیما
نباشد، چه کار کنیم! او دارد با هواپیماهای روسی مرتباً میآید. حالا
خلبانهایش عرضهی خلبانهای ما را نداشتند، اما حجم کار زیاد بود. همین
طور پشت سر هم میآمدند؛ انواع کلاسهای گوناگون میگ داشتند.
گفتم
خیلی خوب. کاغذ را گرفتم، بردم خدمت امام، جماران؛ گفتم: آقا! این آقایان
فرماندهان ما هستند و ما دار و ندار نظامیمان دست اینهاست. اینها اینجوری
میگویند؛ میگویند ما هواپیماهای جنگیمان تا حداکثر مثلاً پانزده شانزده
روز دیگر دوام دارد و آخرین هواپیمایمان که هواپیمای سی ۱۳۰ است و ترابری
است، تا سی روز و سی و سه روز دیگر بیشتر دوام ندارد. بعدش، دیگر ما مطلقاً
هواپیما نداریم. امام نگاهی کردند، گفتند - حالا نقل به مضمون میکنم، عین
عبارت ایشان یادم نیست؛ احتمالاً جایی عین عبارات ایشان را نوشته باشم -
این حرفها چیست! شما بگوئید بروند بجنگند، خدا میرساند، درست میکند، هیچ
طور نمیشود. منطقاً حرف امام برای من قانع کننده نبود؛ چون امام که متخصص
هواپیما نبود؛ اما به حقانیت امام و روشنایی دل او و حمایت خدا از او
اعتقاد داشتم، میدانستم که خدای متعال این مرد را برای یک کار بزرگ
برانگیخته و او را وا نخواهد گذاشت. این را عقیده داشتم. لذا دلم قرص شد،
آمدم به اینها - حالا همان روز یا فردایش، یادم نیست - گفتم امام فرمودند
که بروید همینها را هرچی میتوانید تعمیر کنید، درست کنید و اقدام کنید.
واقعیت
این است که قبل از انقلاب ما یک نیروهوایی داشتیم که خیلی به آن
مینازیدیم، ما بزرگترین ناوگان هواپیمای فانتوم و اف 5 را در دنیا
داشتیم. تنها دارنده هواپیما اف 14 بودیم. خیلی چیزهای دیگر. هواپیمای
شناسایی و غیره. ولی وقتی امریکاییها رفتند و انقلاب شد فهمیدیم هیچی
نداریم. سطح تکنولوژی بالاتر از دانش ما بود. مهمتر از این این بود که ما
اعتماد به نفس نداشتیم. جنگ به ما این اعتماد به نفس را داد که جوانهای ما
با همین امکانات کار کنند.
حتی امریکاییهایی که موقع خروج از این
مملکت خیلی از این سیستمها را خراب کرده بودند. خیلی از خرابکاریها در
سیستم اتفاق افتاده بود. جنگ شروع شد، شاید کسی نداند که 31 شهریور که عراق
همه پایگاههای ما را زد، اولین حمله ما همان موقع اتفاق افتاد. یک ساعت
بعد بغداد و بصره و اولین شهدای جنگ، شهید صلحی و خالد حیدری، یک شیعه و یک
سنی در یک هواپیما اولین شهدای جنگ بودند.
تمام اقوام ما ایستادند و
جنگیدند. همه جوان بودند.عمدتاً جوانان زیر 30 سال. عراق در کل جنگ شاید 4
بار نسل هواپیماهایش را عوض کرد. روزهای اول با جتهای هانتل و MB21
میآمد. بعد سوفاهای 17، 20، میراژها آمدند، آخر جنگ میگ 29 و سوفای 24
آمد. آخرین حمله و در واقع درگیری هوایی ما در جنگ زمانی اتفاق افتاد که یک
اف 14 ما یک میگ 29 عراقی را در عملیات مرصاد زد. مهم زدن یک هواپیما
نبود. مهم این بود که ما آن هواپیما را با یک موشک ایرانی زدیم.
این عمق
تکنولوژی ما را میرساند در 8 سال جنگ. که ما از کجا، موقعی که میترسیدیم
به یک هواپیما حتی دست بزنیم، تا جایی برویم جلو که موشک میساختیم، زیر
هواپیما میبستیم و میزدیم. آن هم یک یک هواپیمای عادی را هم نه، یک
هواپیما که تکنولوژی روز دنیا را داشته است.
ولی بعد از جنگ در برخی
جاها خطا کردیم. دوباره همین سیکل تکرار شد. هواپیماها را مثل همان بحث
نیروی هوایی، نفت خام دادیم هواپیما خریدیم. نفت خام دادیم کارخانه خریدیم.
ما صنعت دار نشدیم. ما کارخانه خریدیم. اصولاً کشوری که کارخانه دارد نیاز
به دانشگاه ندارد. دانشگاه مربوط به کشوری است که میخواهد طراحی کند.
میخواهد ماشین سازی کند. همین چیزهایی که شما در دانشگاه میخوانید.
دانشگاه برای یک همچین کشوری است. همیشه هم گفتیم چرا صنعت با دانشگاه
نمیتواند کار کند.
پس این جوانهایی که از دانشگاه بیرون میروند
چرا جذب صنعت نمیشوند. این یک مشکل دوطرفه است. بیشتر یک مشکل فرهنگی است
که ما داریم. اصولاً یک همچین کشوری نیاز به دانشگاه ندارد. یک جایی
میخواهد که چهارتا تکنسین برایش درست کند.
این چیزی است که ما در این
دولت و با برداشته شدن تحریمها در نظر داریم که واقعاً این اتفاق در کشور
نیافتد. ما باید فناوری را بیاوریم. ما فکر میکردیم یک قرن انتقال
تکنولوژی در قراردادمان بگذاریم، تکنولوژی را میخریم، تکنولوژی خریدنی
نیست. تکنولوژی یاد گرفتنی است. ممکن است شما حداکثر یک پولی بدهید تا یک
معلم به شما درس دهد. ولی خودتان باید یاد بگیرید. ما نمیتوانیم با پول
مفت تکنولوژی بخریم و این در واقع آن تفاوت دیدگاهی است که باید اتفاق
بیافتد.
تیپ صنعت هم عوض شده. الان اگر بگوییم که صنعت ما چند تن سیمان
تولید میکند یا چند تن فولاد تولید میکند دیگر خیلی قدیمی است این
حرفها. علوم جدید آمده. نانو، بایو، سلولهای بنیادی. در چند سال آینده
شرکتهایی ظهور خواهند کرد که از گوگل و مایکروسافت بزرگتر هستند. در
حوزههای بیوتکنولوژی، در حوزه نانو تکنولوژی و سلولهای بنیادی.
تیپ
صنعت عوض شده. دیگر معنی ندارد که ما نفت و گاز خام را بفروشیم. تکیه ما
باید به نیروی انسانیمان باشد. این چیزی است که همه به آن اعتقاد دارند.
ما چهار و نیم میلیون دانشجو داریم. 32 میلیون آدم بین سنهای 20 تا 40 سال
داریم. ما پنجمین تولید کننده مهندس در دنیاییم. تعداد مهندسهایی که
امروز از دانشگاههای ایران فارغالتحصیل میشوند معادل امریکا است.
این
آن اقتداری است که آن مملکت دارد. ما با دانشمان باید پول تولید کنیم. این
دانش است که باعث ثروت میشود. نه ثروتهای زیرزمینی. نه معدن و نفت.
اینها دیگر گذشت دورانش. دوران دورانی است که شما دیگر از دانش تولید ثروت
میکنید. پایه این اقتصاد قطعاً دانشگاهها است. پایه این اقتصاد تغییر
رفتار خود ماست که باید اتفاق بیافتد.
شاید یکی از موهبتهای بزرگی که
خدا به ما داده مرگ است. همه هم میمیریم، این یک پروسه است. کهنه میرود
نو میآید. نو با خودش نوآوری و انرژی میآورد. این اتفاقی است که باید در
اقتصاد ما بیافتد. شما هستید که اقتصاد آینده را میسازید. شما آینده این
کشورید. هرروز صبح که از خواب بلند میشوید به این فکر کنید که چه کارهایی
کردهاید و چه کارهایی نکردهاید.
در ده سال آینده شما زندگی آیندهتان
را میسازید. خیلی طول نمیکشد که شما به سنهای ما میرسید. در سنهای
ماها دیگر جای این کارها نیست. جای نوآوری و ریسک وجود ندارد. ما وقتی از
اقتصاد دانش بنیان صحبت میکنیم درباره شرکتهایی صحبت میکنیم که مدیران
آنها زیر 30 سال سن دارند. درباره نقش جوان در اقتصاد صحبت میکنیم.
همان
اتفاقی که در جنگ افتاد. شما همان خلبانها هستید. همان کسانی که انتخاب
شدند تا آینده این مملکت را تغییر دهند. ما امیدواریم که در بنیاد ملی
نخبگان دوست خوبی برای شما باشیم و بتوانیم شما را راهنمایی کنیم برای این
که در آینده به چه شکل میتوانید در اقتصاد، فرهنگ و سیاست این مملکت مؤثر
باشید. شما همانها هستید.
ولی معنی این نیست که طلبی از این مملکت
دارید. معنی این است که از فردا بیشتر باید تلاش کنید. روزی 17-18 ساعت
باید وقت بگذارید. معنیش این نیست که بخواهیم از مملکت طلبکاری کنیم. ما
هیچ طلبی از این مملکت نداریم. ما به این مملکت مدیونیم. به مملکتی که این
فرصت را به ما داد که دیده شویم و به اینجا برسیم. مطمئنن باشید هرجای دیگر
دنیا زاده شده بودید الان اینجا نبودید.
برای همین هست که الان دنیا
دنبال نیروی انسانی ما است. ما بهترین بچههای دنیا را داریم. این را باید
باور کنیم که ما بهترین نیروی انسانی دنیا را داریم. همه شما یک ثروت
هستید، در صورتی که خودتان قدر خودتان را بدانید. برخی از شما بعداً ممکن
است خارج از کشور بروید، ولی مهم این است که آنجا هم فکر کنید که به این
مملکت تعلق دارید و باید برای این مملکت کاری کنید. آنجا هم فکر کنید که به
این مملکت مدیون هستید و باید برای آن زحمت بکشید.
این آن چیزی است که
ما در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و بنیاد ملی نخبگان به دنبال جا
انداختن آن هستیم. ما نخبه نفتی نمیخواهیم. نخبهای که پول نفت کشورش را
طلب کند نمیخواهیم. ما نخبهای میخواهیم که روی پای خودش باایستد. اعتماد
به نفس لازم را داشته باشد برای این که بخواهد این تغییرات را ایجاد کند.
بدترین
خیانتی که یک پدر در برابر فرزندانش انجام میدهد این است که به آنها پول
بدون مسئولیت بدهد. و این چیزی است که در رویکرد جدید بنیاد ملی نخبگان در
حال تغییر آن هستیم. خیلی سخت است ولی واقعیت این است که همه شما باید یاد
بگیرید که چطور روی پای خودتان بایستید.
چه آنهایی که میخواهند در
آینده در شرکتهای دانش بنیان فعال شوند، چه آنهایی که میخواهند در
حوزههای علم، دانش و مرز دانش حرکت کنند. همه باید این را بدانیم که باید
تلاش کنیم. نباید از کشور طلبکاری داشته باشیم. سرمایههای انسانی ما هرجای
دنیا که باشند سرمایه ما هستند.
در یکسال گذشته اتفاقات زیادی در بنیاد
ملی نخبگان افتاده است. تقریباً در تمام آیین نامهها به نحوی غیر محسوس
تغییر ایجاد شده. جایزههای تحصیلی با تمام مشکلات مالیای که دولت این
روزها با آن مواجه است، همه ما میدانیم یکی از سختترین سالهای دولت است.
با تمام ین مشکلات جوایز تحصیلی را ما از نظر تعداد حدوداً چهار برابر
کردهایم و مبالغ را دو برابر بالا بردهایم.
ولی هیچ جایزهای بدون
مسئولیت داده نمیشود. بدون این که شما برای آن وقت گذاشته باشید. این را
باید یاد بگیریم که باید کار کنیم. باید روی پای خودمان بایستیم که بتوانیم
به این اهداف برسیم. در حوزههای دیگر هم همینطور. بحثهای استادیاران
جوان، دانش آموختگان برتر. اساتید سرآمد. ما اخیراً بحث اساتید سرآمد را با
وجود مشکلاتی که بوده آغاز کردهایم. مطمئنیم که میتوانیم در آینده در
حوزه گرنت، پژوهشهای مرز دانش، کارهایی که در ستادهای معاونت علمی با
همکاری ستاد نقشه جامع علمی کشور اتفاق می افتد، حوزههای پژوهشهای پایه
اتفاقهای خوبی صورت دهیم.
گرچه اینها کارهای کوتاه مدت نیست،
کارهای بلند مدت است. اما مهم این است تا ما یک سیاست ثابتی داشته باشیم تا
بتوانیم همان اتفاقی که در حوزه نانو داشتیم، تا حدودی در حوزه بایو
داشتیم، در بقیه حوزههایی که 14 ستاد معاونت علمی در حال فعالیت در آن
زمینهها هست برسیم. بحث اساتید سرآمد هم جزو همین بحث است. ما امیدواریم
اساتید جوان زیر 40 سالی را پیدا کنیم که آینده علمی کشور را در حوزههای
مرز دانشی بتوانند داشته باشند.
بحث طرح شهاب با آموزش پرورش به
خوبی در حال انجام شدن است ما امسال بیش از 400 هزار نفر ار دانش آموزان را
تحت پوشش قرار می دهیم و با یک شیب ملایم در حال پیش رفتن هستیم.
در
این حوزه حمایت از پژوهش سراهای دانش آموزی و شناسایی بچه ها از همان
روزهای اول اهمیت دارد. چون ما شناساییمان بیشتر از کسانی است که از کنکور
سراسری می آیند یا از دانشگاه انتخاب می شوند. ما داریم این شناشایی را به
سیستم دانش آموزری بسطش می دهیم و پژوهش سراها یکی از جاهای فوق العاده
است که تغییر نظام آموزرشی را در آینده دارد. جا دارد که از آقای دکتر فانی
تشکر کنیم، جا دارد که از آقای دکتر فرهادی تشکر کنم به خاطر اینکه دست
ما را در حوزه های دانشگاه کاملا باز گذاشته اند و این همکاری به خوبی در
حال انجام است.
دایره نخبگانی در حال توسعه است. گروه های ادبی،
هنری، قرآنی هم اضافه می شوند. البته با یک شیب خیلی ملایمی، چون
بیشترتمرکز ما در حوزه های علوم و پزشکی است. فرهنگ سازی اقتصاد دانش
بنیان را بارها گفته ام که این فرهنگ را ما باید عوض کنیم. شما جوانان می
توانید این فرهنگ را در کشور عوض کنید.
105 سال فروش نفت خام
فرهنگی برای ما گذاشته که در زندگی روزمره مردم هم وجود دارد. این فرهنگ را
شما عوض می کنید. این موضوع، ایده جوان می خواهد، فکرجوان می خواهد و
انرژی جوان می خواهد برای اینکه این اتفاق بیفتد.
ما حوزه های
فناوری را در این دو سال خیلی گسترش داده ایم. یکی از بخش ها، بحث دیپلماسی
فناوری است که یکی از شاخص ترین هایش اتفاقی است که در حال حاضر در روابط
با روسیه افتاده و ما یک کمیته فناوری داریم که از کمیسیون مشترک دولت هم
بالاتر است. محور ارتباطات بین الملی ما هم باید فناوری باشد، چون ما در
خیلی از حوزه سرآمدیم، بسیاری از کشوره ها علاقمندند در حوزه فناوری با ما
کار کنند، بخاطر اینکه روی پای خودمان ایستاده ایم. همین جوان هایی که به
خودشان اعتماد داشتند، روی پای خود ایستادند و در حوزه های مختلف فناوری
توانستند خودشان را نشان دهند، این ها در واقع بحث اصلی هستند.
یک
مشکل بزرگ در حوزه پژوهشی کشور هست و آن اینکه ما اتفاقا در این حوزه بودجه
زیادی خرج می کنیم ولی حقوق می دهیم، این موضوع را باید عوض کینم. باید
قبول کنیم که حقوق دادن کار درستی در حوزه پژوهشی نیست. خصوصا در حوزه هایی
که مربوط به تجاری سازی است. تجاری سازی با حقوق دولتی شکل نمی گیرد،
البته این حقوق دادن در حوزه مرز دانش موفقیتی دارد. قطعا آن هم اگر اصلاح
شود بهتر نتیجه می دهد. ولی ما باید به این سمت برویم که بخش خصوصی هفتاد -
هشتاد درصد از درآمدهای پژوهشی مارا تامین کند.
بخش خصوصی باید به
این برسد که به جای ساختمان سازی، دلار و سکه در این بازار وارد بحث پژوهشی
شود چون آنجا بیشتر پول در میاورد و این چیزی است که ما در شرکت های دانش
بنیان به آن خیلی تاکید داریم. بخش خصوصی ما باید بفهمد که سرمایه گذاری
روی جوان ها، روی فکر، ایده و اختراع بیشتر درآمد درست می کند تا سرمایه
گذاری در حوزه های سنتی، و آنجاست که عدد قالب توجهی از درآمد ما در این
حوزه ها به دست می آید و پژوهش هایی که باید دولت روی آن هزینه کند که
بودجه اش متاسفانه پایین است و این بودجه عمدتا خرج بودجه های جاری می شود
که این باید اصلاح ساختاری شود در بسیاری از پژوهشکده های ما. این پژوهش ها
را هم باید دولت بتواند به خوبی حمایت کند.
من بیش از این مزاحمتان
نمیشوم باز تشکر می کنم از نظر مثبتی که همیشه شما نسبت به بنیاد ملی و
نسبت به معاونت علمی داشتید و حمایتی که کردید از حوزه علم و فناوری،
حمایتی که از دانشجوها، از جوان ها انجام می دهید این چیزی است که برای
همه ما ارزش دارد. اینکه ما بهفمیم که فناوری و علم همه چیز است. اینکه ما
بفهمیم که دانشگاه همه چیز است و در زندگی روزمره مردم باید وارد شود، این
که ما بفهمیم الویت کشور علم و فناوری است.
من باز جا دارد از
وزرای محترم تشکر کنم. آقای دکتر هاشمی که همیشه حامی ما بودن ما بیش از 40
درصد از شرکت های دانش بنیان مان در حوزه های پزشکی و بیو در حال فعالیت
هستندو این نقش آن وزارت خانه را چه در حوزه های مرز دانش و چه در حوزه های
پژوهشی نشان می دهد و یکی از بزرگترین مزیتهای ذاتی ما حوزه بیو تکنولوژی
است که در واقع انقلاب آینده است و این خودش نشان می دهد که ما در این حوزه
دارای مزیتی های ذاتی هستیم و این از برنامه های آینده ما است که به زودی
اجرا می شود.
من بیش از این مزاحمتون نمی شوم.