از مرگ استیو جابز تا کنون 4 سال گذشته است، این رویاپرداز فناوری که اپل و پیکسار را بنیانگذاری کرد، به دنیای امروزی که در آن هستیم، از لحاظ فناوری هایی که بکار می بریم شکل داده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، نبوغ استیو جابز برگرفته از درک عمیقش از طبیعت بشر است و این در نقل قول های او که بیشتر آنها رازهای موفقیت، شکست و چگونگی زندگی را در بر گرفته، منعکس شده است.
یکی از مشهورترین نقل قول های او (Stay Hungry, Stay Foolish) «گرسنه بمان، احمق بمان» است، شعاری که همیشه در طول زندگی به دنبال آن بوده است.
گرسنه بمان به این معنی است که همیشه در پی چیزهای جدید باش و عطش یادگیری چیزهای جدید و با ارزش را در خود زنده نگه دار.
احمق بمان، به این معنی است که هیچ وقت فکر نکن که همه چیز را می دانی. همه
چیز را در زندگی از روی عقل انجام نده و گاهی به صدای قلبت گوش کن.
در ادامه گزیده ای از بهترین گفته های او را آورده ایم:
15. اینکه ثروتمندترین فرد قبرستان باشم برای من اهمیتی ندارد. اینکه شب ها قبل از رفتن به تخت خواب، بدانم که امروز کار خارقالعادهای انجام دادهام، این چیزی است که برای من ارزشمند است.
با وجود ثروتی بیش از 10 میلیارد دلار، تمرکز استیو جابز، بر روی ساختن محصولات عالی بود، نه پر کردن جیب خود.
14. چیزهای مورد علاقه من در زندگی، رایگان هستند، پس واضح است که با ارزش ترین منبع ما زمان می باشد.
جابز تاکید می کند که زمان باید برای چیزهای مهم صرف شود مانند خانواده و این معمولا به میزان درآمد بستگی ندارد.
13. به اپل بر نگشتم که ثروت اندوزی کنم. من در زندگی بسیار خوش شانس بوده ام و ثروت دارم. وقتی 25 سالم بود ارزش من 100 میلیون یا بیشتر بود. در آن زمان تصمیم گرفتم که اجازه ندهم این موضوع زندگی ام را خراب کند. هیچ روشی نیست که شما بتوانید همه این پول را خرج کنید، و من طوری به ثروت نگاه نمی کنم که میزان هوش من را ارزش گذاری کند.
جابز درباره بازگشتش از پیکسار به اپل صحبت می کند که هدفش ساختن محصولات زیبا بود نه ثروت. که نتیجه آن iPod, Mac, iPhone, iPad و تاحدودی حتی Apple Watch بود.
12. ما برای انجام همه چیزها فرصت پیدا نخواهیم کرد. زیرا این زندگی ما زندگی کوتاهی است و بعد می میرید. پس ما کاری که با زندگی مان می کنیم، بهتر است واقعا خوب باشد و واقعا ارزشش را داشته باشد.
جابز تاکید می کند همه چیز که ما در زندگی انجام می دهیم باید معنی دار باشد ما نباید هرگز بدون فکر کاری را انجام دهیم.
11. زمان شما محدود است، آن را با زندگی کردن به روش دیگران هدر ندهید. در دام تعصب نیفتید که معمولا حاصل زندگی کردن بر اساس تفکر دیگران است. اجازه ندهید سروصدای افکار و اعتقادات دیگران ندای درون شما را خاموش کند. و مهم از همه، جرئت این را داشته باشید که به دنبال قلب و ادارکتان بروید. این ها یک جورهایی می دانند که چه چیزی می خواهید بشوید.
جابز در سخنرانی خود در سال 2003 در دانشگاه استنفورد، مخاطبان را به آزادانه اندیشیدن تشویق کرد. او از دانشگاه انصراف داد اما کلاس هایی که در دانشگاه علاقه داشت (مانند خوشنویسی) را ادامه داد که نتیجه آن جنبه هنری مک بود.
10. تصور می کنم اگر شما کاری را انجام دادید و نتیجه آن چیز خوبی از آب درآمد، آنگاه شما باید کار بعدی را بهتر انجام دهید. نه اینکه روی آن موفقیت برای مدت طولانی بمانید.
جابز هیچ وقت روی دستاوردهایش مانور نمی داد. او از یک پروژه به پروژه بعدی می رفت و در این فرآیند، پروژه های پیشرفته تری انجام می شد. اگر جابز روی موفقیت مک یا آیپاد مکث می کرد هیچ وقت آیپد و آیفون ساخته نمی شد.
9. وقتی نجاری باشید که یک کشوی زیبا می سازد، دلتان نمی خواهد از تخته سه لا برای پشت آن استفاده کنید، اگرچه که این تخته سه لا رو به دیوار باشد و هیچکس آن را نبیند. شما خودتان می دانید که آن تخته سه لا، آنجاست پس تصمیم می گیرید از یک چوب خوب و زیبا برای آن استفاده کنید. برای اینکه شب راحت بخوابید،کیفیت و مرغوبیت باید همه جا به دقت لحاظ شود.
جابز در قلبش یک هنرمند بود. حس او فراتر از آنچه بود که یک مشتری می توانست درک کند. جابز روی طراحی زیبای مدار الکتریکی مک، با اینکه کسی آن را نمی دید، بسیار پافشاری می کرد چرا که احساس می کرد این کار به بهبود که محصول کمک می کند.
8. طراحی فقط آن چه که نظر می رسد و احساس می شود، نیست. طراحی نحوه کارکرد آن است.
جابز یک مدیر عامل معمولی نبود. او یک هنرمند بود که به نحوه کارکرد محصولاتش اهمیت می داد، و اغلب در طراحی آن ها در کنار جانی آیو، نقش داشت.
7. شما نمی توانید با نگاه کردن به آینده از اتفاقات گذشته سر در بیاورید و آن ها را به هم متصل کنید. شما تنها زمانی می توانید آن ها را درک کنید که به گذشته نگاه کرده باشید. پس شما باید به اینکه اتفاقات یک جوری در آینده به هم متصل می شوند و معنی پیدا کنند، اعتماد کنید. باید به چیزی اعتماد کنید: حس درونی تان، سرنوشت، زندگی، کارما، هر چیزی.
6. در نهایت همه چیز برمی گردد به سلیقه. بر می گردد به تلاش کردن برای اینکه خود را در معرض بهترین چیزهایی که بشر انجام داده قرار دهید و سپس تلاش کنید آن چیزها را به کاری که دارید انجام می دهید بیاورید. پیکاسو جمله مشهوری داشت: هنرمندان خوب، کپی می کنند، هنرمندان بزرگ، می دزدند. و ما همواره از اینکه ایده های عالی را بدزدیم احساس شرمندگی نکرده ایم. و من فکر می کنم، بخشی از آنچه مکینتاش را عالی کرد این بود که کسانی که با آن کار می کردند آهنگسازان، شاعران، هنرمندان، جانورشناسان، و تاریخ دانانی بودند که جزو بهترین دانشمندان کامپیوتر در دنیا هم بودند.
یکی از چیزهایی که اپل را خیلی خاص کرد تمرکز ویژه روی طراحی بود. جابز سخت تلاش می کرد که طراحان را به بالاترین موقعیت های شغلی در درون شرکت ارتقاء دهد و نتیجه آن محصولاتی مانند آیفون بود که پیوند هنر با تکنولوژی بود.
5. این که محصولات را بر اساس نظرات گروه های نمونه از مشتریان طراحی کنید واقعا سخت است. بسیاری از اوقات، مردم نمی دانند از شما چه می خواهند تا زمانی که به آنها آن چیز را نشان ندهید.
منشاء این تفکر، بر می گردد به هنری فورد، بنیانگذار اولین کارخانه صنعت خودروسازی که گفته بود: « اگر از مردم می پرسیدم که چه می خواهند، می گفتند درشکه هایی با اسب های سریع تر». جابز معتقد بود باید محصولات نوآورانه و جدید را بسازید سپس به مردم نشان دهد که چرا آن ها (با اینکه خودشان ممکن است ندانند) به چنین محصولی نیاز خواهند داشت.
4. وقتی من هفده سالم بود یک نقل قولی خواندم که شبیه این بود: «گر هر روز جوری زندگی کنید که تصور کنید آن روز آخرین روز زندگی تان باشد، یک روز این تصور به حقیقت تبدیل می شود.» این جمله روی من تأثیر گذاشت و از آن موقع به مدت سی و سه سال هر روز وقتی که من توی آینه نگاه میکنم از خودم میپرسم: «اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا باز هم کارهایی را که امروز می خواهم انجام بدهم، انجام میدهم یا نه؟» هر موقع جواب این سوال برای چند روز پیاپی نه باشد میفهمم در زندگی ام به یک سری تغییرات احتیاج دارم.
یکی از مهم ترین مسائلی که جابز بر روی آن تمرکز می کرد مرگ بودو اینکه عمر یک انسان به یک زمان کوتاه محدود شده است و هرچه که می توانید بدست بیاورید به همان زمان کوتاه محدود است.
3. من به خیلی از کارهایی که نکرده ام به اندازه کارهایی که کرده ام، افتخار می کنم. نوآوری یعنی نه گفتن به هزار چیز.
طراحی یعنی انتخاب کردن و جابز بهترین اننخاب ها را کرده است. برای مثال مدل اولیه آیفون دارای یک دایره قابل کلیک به سبک آی پد بود.
2. کسی دوست ندارد بمیرد، حتی افرادی که میخواهند به بهشت بروند نیز مایل نیستند برای رسیدن به آن بمیرند. با این حال مرگ سرنوشت همهی ما انسانهاست. هیچکس تاکنون از آن رهایی نجسته است و باید هم همینطور باشد زیرا مرگ بزرگترین اختراع زندگی و مهمترین عامل تغییر آن است. مرگ به معنی رفتن کهنگی و تولد طراوت است.
جابز بر روی اهمیت و فشار نیروی مرگ تاکید می کند. و اینکه باید بر روی آنچه اهمیت دارد تمرکز کنید.
1. اصل و اساس اپل، یک شرکت تولید کننده محصولات مصرفی برای مشتری است. برای آن مشتری که به ما نظر مثبت یا منفی می دهد. او آن کسی است که ما درباره اش فکر می کنیم. و فکر می کنیم وظیفه ما این است که مسوولیت کل تجربه کاربری را به عهده بگیریم. اگر درست از آب در نیاید، خیلی صاف و ساده، تقصیر ماست.
اپل شرکتی است که نسبت به تجربه کاربری مشتریانش وسواس دارد و این نگرش، مستقیما از جابز الهام گرفته است.