پرویز کرمی؛ مشاور معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری در یادداشتی آورده است، جوان‌ها نیروی فوق‌العاده دارند که پیشرفت کنند و به افق‌های دست‌نیافتنی دست یابند. جوانان انگیزه‌های بسیار دارند و جویای نام و نان هستند. از منظر دینی، «جدیدالعهد» هستند و از این حیث، دلِ صاف‌تر و روحِ باطراوت‌تری دارند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، در متن کامل این یادداشت می خوانیم:

می‌توانیم خوشحال باشیم که جامعه‌مان «جوان» است و برای سازندگی، نیروی جوان و شاداب و پرانرژی کم ندارد. جوانان شادابند و در هر کاری که وارد شوند به اقتضای جوانی شادابی و نشاط را وارد می‌کنند. جای گفت‌وگو ندارد که رونق اقتصادی، پیشرفت علمی و تحصیل ثروت از دانش در فضایی تحقق می‌یابد که شادابی و نشاط و امید فراگیر شده باشند. جوامع پیر خودبه‌خود افسرده و بی‌رمق می‌شوند و کرختی و بی‌حوصلگی بر سرشان سایه می‌اندازد.

بعضی جوامع که رو به پیری هستند، حق دارند نگران باشند که از توسعه و پیشرفت باز بمانند. پیرها کارهایشان را کرده‌اند و به قول قدیمی‌ها آردهایشان را بیخته‌اند و الک‌هایشان را آویخته‌اند و دیگر افقی دست‌نیافتنی مقابل خود نمی‌بینند. برعکس، جوان‌ها نیروی فوق‌العاده دارند که پیشرفت کنند و به افق‌های دست‌نیافتنی دست یابند. جوانان انگیزه‌های بسیار دارند و جویای نام و نان هستند. از منظر دینی، «جدیدالعهد» هستند و از این حیث، دلِ صاف‌تر و روحِ باطراوت‌تری دارند.

هنوز گرد گناه و مناسبات مادی روی آینه قلبشان ننشسته و ملاحظات نفسانی دست و پایشان را نبسته است. دلیل اصلی اینکه بعضیپیرها محافظه‌کارتر و محتاط‌ترند همین است که از عهد خود دور شده‌اند. البته از یاد نبریم که پیری، تجربه و خرد و هوشیاری و فرزانگی هم ضمیمه خود دارد. البته این ضمایم را مساوی و رایگان به پیرها نمی‌دهند. هر پیری صرف پیر بودن، باتجربه و خردمند نمی‌شود. خیلی از پیرها عمر هدر داده‌اند و ریش و مو را در آسیای غفلت سفید کرده‌اند. اما بعضی‌ها هم هستند که برای سفیدی مو زحمت بسیار کشیده‌اند و تلاش فراوان کرده‌اند. «موی سفید را فلکم رایگان نداد» معنی‌اش همین است که دوره پیری از پس تجربه‌ها و دیدارها و معاشرت‌ها و... می‌رسد، نه از پس سال‌ها. «سال» بر هر که بگذرد، او پیر می‌شود.

گیاه و نبات و جماد و حیوان هم محکومند که از پس گذر سالیان پیر شوند. صرف گذر سالیان ارزشمند نیست و موجب نمی‌شود که پیران را بر جوانان مقدم داریم. حتی گاهی پیری مترادف نسیان و زوال عقل است. آدمی که عمر به غفلت گذرانده باشد، نمی‌تواند از خرد و دانایی بهره‌مند شود، اما کسی که غافل نبوده و به دیده اعتبار در دنیا و اخبار دنیا نگریسته باشد و دانش و دین و اعمال نیک ذخیره کرده باشد، هر چقدر که مسن‌تر شود، فرهیخته‌تر و فرزانه‌تر و خردمندتر هم می‌شود. قدیمی‌ها گفته‌اند «آنچه جوان در آینه بیند، پیر در خشت خام بیند» و منظورشان این بوده که تجربه حیات چشم دل آنها را باز می‌کند و حقایق عالم را برایشان مکشوف می‌سازد. از این جهت پیرها برکت زندگی‌اند و قدر زندگی را بیشتر می‌دانند.

آنها سرد و گرم روزگار را چشیده‌اند و صاحب فراستی شده‌اند که می‌توانند از پس ظواهر پی به بواطن ببرند. بی‌جهت نبوده است که بشر در طول تاریخ پیران را بر صدر می‌نشانند و از حکمت و دانش ایشان بهره می‌برند. سعدی می‌گوید حال و روز جهان و اقتضائات دنیا طوری است که اگر کسی بخواهد درست زندگی کند، ناچار است دو بار زندگی کند. برای اینکه یک نامه خوب و بی‌غلط بنویسیم، اول باید تمرین کنیم و چرک‌نویس کنیم. اگر چرک‌نویس مورد قبول بود و عیب و ایراد نداشت، آنگاه می‌توان با خیال راحت پاک‌نویسش کرد. زندگی ‌هم همین است. یک ‌بار باید چرک‌نویسش کرد و تجربه اندوخت و بار دوم موقع پاک‌نویس، آن تجربه‌ها را به کار بست. تعبیر سعدی رساتر است: «مرد خردمند هنرپیشه را/ عمر دو بایست در این روزگار/ تا به یکی تجربه اندوختن/ با دگری تجربه بردن به کار». پیران در واقع چون قبلا زیسته‌اند، می‌توانند جوان‌ترها را راهنمایی کنند تا پاک‌تر و درست‌تر زندگانی کنند.

پیرها را از این‌رو مشیر و مشاور برمی‌گزینیم که می‌دانیم آنها به پیچ و خم زندگی آشنا هستند و راه درست و غلط را می‌شناسند. کسی که در سایه مشورت پیرها زندگی می‌کند عین خردمند هنرپیشه‌ای است که دو بار زندگی می‌کند. راهنمایی و پند پیران نیز از این حیث ارزشمند است که آنها دقیق‌تر و درست‌تر به جهان نگاه می‌کنند. اینکه بزرگان، جوانان سعادتمند را دعوت به شنیدن پند و موعظه پیران می‌کنند دلیلش همین است که ارزش تجربه و دانش را می‌دانند... از آن‌ طرف هم پیران قدر نیرو و توان و همت جوانان را می‌دانند. در سایه پند و وعظ و راهنمایی فرزانگان و خردمندان، جوانان هم می‌توانند افق‌های دست‌نیافتنی را به دست بیاورند...

منظورم از بیان این چیزها این است که قدر پیرها و جوان‌های کشور را بدانیم. کسی که می‌تواند کار کند و چرخ‌های صنعت و اقتصاد و کشاورزی را به حرکت دربیاورد و کشور را به مرزهای توسعه و پیشرفت برساند، به قطع و یقین همین جوانان جدیدالعهدند. مفاهیمی چون اقتصاد دانش‌بنیان، کسب و کارهای جدید و نوآور. تولید ثروت و عبور از مرزهای دانش کار همین جوان‌ها است. اینها نیرو و انگیزه فوق‌العاده دارند و به علم و فضل نیز مجهزند. در هیچ دوره‌ای مثل امروز در کشور جوانان فاضل و ساعی و پرشور و حرارت نداشته‌ایم. جوانان دیروز هم فوق‌العاده بودند و با همتی فوق‌العاده انقلاب کردند و به بهترین نحو از کشور و انقلاب دفاع کردند. اما آنچه توفیق را رفیق راه جوانان کرد، هدایت و حمایت پیر فرزانه‌ای چون خمینی بزرگ بود که جوانان سر به اطاعتش داشتند و اوامرش را به گوش جان می‌شنیدند. دنیای امروز اقتضائات خاص خودش را دارد.

در ظاهر خیلی چیزها عوض شده است حتی بعضی مفاهیم تغییر کرده‌اند در باطن جهان همچنان برمداری می‌گردد که قبلا می‌گشت. ما کارهای فراوانی پیش رو داریم. خدا را شکر تجربه‌های گران قدری هم به دست آورده‌ایم. تجربه پیران را اگر با قدرت و نشاط جوانان درآمیزیم کاری نخواهد بود که از پسش برنیاییم. باید خدا را شکر کنیم که امروز جوانان فوق‌العاده نجیب و باصفا و دلسوزی داریم که آستین بالا زده‌اند تا کارهای کارستان کنند. بار زمین‌مانده اقتصاد مقاومتی و دانش‌بنیان را به قطع و یقین کسی جز این جوانان نمی‌تواند بلند کند. همچنین هیچ‌کس مثل این جوانان متخصص با مفاهیم امروزی آشنا نیست.

دنیا تغییر کرده و بهتر از هر کسی جوانان خود را با این تغییرات تطبیق داده‌اند اما اگر هر کسی به حقیقت سر جای خودش بنشیند، آن‌وقت بسیاری از کارهای نشدنی میسر خواهد شد. عدالت هم همین را حکم می‌کند که هر کسی سر جای خویشتن بنشیند تا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن. اتفاقا فرزانگان و خردمندان جامعه قدر جوانان را می‌دانند و خداوند را شاکرند که از چه نعمت بی‌کرانی این کشور را متنعم ساخته است. به گفته مدیران عالی‌رتبه نظام که دقت کنیم می‌بینیم که آنها بهتر از هر کس دیگری بر وجود این نعمت گران‌بها واقفند و جامعه را نیز سفارش می‌کنند تا از جوانان غفلت نکنند و فرصت کار و تلاش را از ایشان دریغ ندارند. هر طور هست باید جلو رخنه ویروس‌های افسردگی و یاس را بگیریم تا خدای‌ناکرده به قلب و ذهن جوانان نفوذ نکنند.

دقت که بکنید می‌بینید نگرانی پیر فرزانه‌مان رهبر حکیم انقلاب نیز در دیدار اخیر همین است که مبادا به این جوانان بی‌اعتنایی شود و فرصت لازم در اختیارشان قرار نگیرد. نباید فرصت را از این جوانان دریغ کنیم، بلکه باید شرایط را طوری آماده کنیم تا فضای کار و تلاش برای جوان‌ها تنگ و عذاب‌آور نباشد. صریح بگویم که اگر بخواهیم به افق‌های توسعه دست یابیم، اگر بخواهیم اقتصاد دانش‌بنیان را بنیان نهیم، اگر بخواهیم به مرزهای دانش برسیم، چاره‌ای نداریم از اینکه میدان را برای حضور پررنگ‌ جوان‌تر‌ها خالی بگذاریم. اما جوان‌ها هم باید قدر پیران را بدانند. در سایه راهنمایی فرزانگان و هدایت‌های داهیانه خردمندان می‌توانیم ضریب خطاهایمان را کاهش دهیم و کشور را آنچنان‌که شایسته نام ایران عزیز است، بسازیم. موسی جلودار است بر هامون بتازیم. پیرها قدر جوان‌‌ها را بدانند و جوان‌ها از پیران اطاعت کنند و پندشان را به گوش جان بشنوند. ان‌شاءالله تعالی.