شفافیت ذهنی در خصوص دلایلی که برای انجام هر کاری دارید، از خود عمل مهمتر بوده و این عادت افراد بهرهور است. یکی از بهترین روشها برای رسیدن به چنین شفافیتی، نوشتن رویدادهای روزانه، ثبت تجربیات و انگیزهها و الهامات درونی است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، «سرم شلوغ است»، «وقت ندارم حتی سرم را بخارانم»، «هفتهای 130-140 ساعت کار میکنم، ولی موفقیتی که به دست میآورم، متناسب با حجم کارم نیست» و... این جملات برای شما هم آشناست؟ اگر میخواهید بدانید که در کارتان از بهرهوری لازم برخوردارید، یا دارید الکی وقت و انرژی و زمانتان را از دست میدهید، این 10 شاخص مهم را از دست ندهید.
1. بهرهورها برای زندگی ماموریت دارند، پرمشغلهها ادای ماموریت را درمیآورند!
افراد پرمشغله مدام تظاهر میکنند که در گامهای کوچک اعتمادبهنفس دارند و دقیقا میدانند که هر قدمی که برمیدارند، کجا میرود. آنها تردیدهای خود را پنهان میکنند، درحالیکه بهرهورها اجازه میدهند که دیگران تردید و دودلی آنها و همه حساب و کتابی را که قبل از برداشتن هر قدم کوچکی با خودشان میکنند، ببینند، چون مقصدشان را بهطور دقیق میشناسند.
2. پرمشغلهها خودشان را درگیر اولویتهای زیاد میکنند
افراد پرمشغله، آنهایی که مدام از شلوغ بودن وضعیت زندگیشان و اینکه فرصت نفس کشیدن هم ندارند مینالند، خودشان را به نوعی درگیر اولویتهای زیاد اما بیفایده کردهاند. میشود اینطور گفت که در شرایطی که فرد بهرهور فقط برای سه اولویت مهم تلاش میکند، فرد پرمشغله باید برای رسیدن به 25 اولویت خودش را به آب و آتش بزند! برای مثال فرد پرمشغله خودش را درگیر این میکند که چطور میشود خودروی بهتری ساخت، درحالیکه فرد بهرهور سیستم بهتری را برای تولید خودرو ارائه میدهد.
3. وضوح قبل از عمل برای بهرهورها اهمیت دارد نه عمل
یک قانون کلی میگوید که 80 درصد از نتایج دلخواه شما حاصل 20 درصد از فعالیتی است که انجام میدهید. بهطور قطع برای اینکه بتوانید روی 20 درصد از مهمترین فعالیتهای خود تمرکز کنید، باید به این موضوع فکر کنید که چه دلیلی برای انجامشان دارید. شفافیت ذهنی در خصوص دلایلی که برای انجام هر کاری دارید، از خود عمل مهمتر بوده و این عادت افراد بهرهور است. یکی از بهترین روشها برای رسیدن به چنین شفافیتی، نوشتن رویدادهای روزانه، ثبت تجربیات و انگیزهها و الهامات درونی است.
4. افراد بهرهور درها را میبندند، پرمشغلهها هر دری را باز نگه میدارند
داشتن برنامه خوب است، ولی اینکه دهها برنامه متفاوت را در یک بازه زمانی کوتاه برای خودتان بچینید، معنیاش این است که به هیچکدام نمیرسید. برای مثال اگر هدفتان این باشد که زبان فرانسه یاد بگیرید تا بتوانید نقش بیشتری در قراردادهای خارجی شرکتتان داشته باشید، یعنی باید آخر سال بتوانید فرانسه صحبت کنید. ولی اگر برنامهتان این است که تا آخر سال هم فرانسه یاد بگیرید، هم شرق ایران را بگردید، هم سه تا مقاله بنویسید، هم 30 درصد افزایش درآمد داشته باشید و...، در پایان سال فقط میتوانید به زبان فرانسه سلام و علیک کنید.
5. افراد پرمشغله از شلوغ بودن سرشان گله میکنند، ولی بهرهورها نتیجه کارشان را به نمایش میگذارند
استفن کینگ یکی از نویسندههای مشهور معاصر است که عقیده دارد نویسندگی به معنای تولید کلمه است. پس اگر کسی کلمه تولید کند، نویسنده است، اما اگر کلمه تولید نکند، پس نویسنده نیست. میبینید قضیه بهرهوری در کار هم به همین سادگی است. اینکه شما مدام درباره این صحبت کنید که سرتان شلوغ است یا هزارتا کار روی سرتان ریخته که باید به هر کدامشان برسید، لزوما تبدیل به آدمی بهرهور نمیشوید. بهترین نشانه برای شناسایی افراد بهرهور از پرمشغله این است که به نتایج کارشان توجه کنید، نه حجم کاری که در حال حاضر دارند.
6. پرمشغلهها زمان کم میآورند، اما بهرهورها برای آنچه اهمیت دارد، زمان میسازند
هر چقدر از زمانتان را صرف بهانه آوردن و عذر تراشیدن کنید، فرصتهایتان را برای خلاق بودن از دست میدهید. افراد بهرهور از اینکه زمان کمی در اختیارشان است، گلایه نمیکنند، بلکه به این موضوع توجه میکنند که آیا کارهایی که در حال حاضر دارند، در راستای اولویتهایشان هست یا نه. اگر نباشد، آن را انجام نمیدهند، حتی اگر یک روز کامل هم بیکار باشند.
7. افراد پرمشغله چندین مسئولیت را میپذیرند، اما بهرهورها روی یک کار تمرکز میکنند
افراد بهرهور این تکنیک را بهخوبی بلدند که چطور باید روی کارهای مختلف تمرکز کنند. آنها برای پایان دادن به یک وظیفه و شروع کار بعدی، زمان مشخصی در نظر میگیرند و در این مدت اجازه نمیدهند که هیچ چیزی تمرکزشان را از بین ببرد. افراد پرمشغله به محض اینکه ایمیل جدیدی وارد اینباکسشان میشود، به آن پاسخ میدهند، اما بهرهورها برای این کار زمان بهخصوصی در نظر میگیرند، چون میدانند که ایمیلشان سبدی از اولویتهاست که اولویتهای دیگران است، نه خودشان.
8. پرمشغلهها زود «بله» میگویند
اگر مهارت «نه» گفتن را یاد نگیرید، زندگیتان به میلیونها بخش کوچک تقسیم میشود که اتفاقا اولویت خودتان هم نیست. درحالیکه افراد بهرهور وقتشان را صرف موضوعاتی میکنند که جزو ارزشهای شخصی خودشان است.
9. افراد پرمشغله انتظار دارند سر دیگران هم به همان شدت شلوغ باشد
افراد پرمشغله از اینکه ببینند سایر همتیمیها یا زیردستانشان وقت آزاد دارند و از کارشان لذت میبرند، حرص میخورند و دچار استرس میشوند. درحالیکه افراد بهرهور دنبال خلق محیطی هستند که همه از بودن و کار کردن در آن لذت ببرند و برای رقابت کردن مشتاق باشند. افراد پرمشغله انتظار دارند که تلاشهایشان دیده شود، ولی بهرهورها دنبال نتیجه هستند. پس هر وقت یاد گرفتید که چطور از مسیری که باید برای رسیدن به هدف طی کنید، لذت ببرید، تبدیل به آدمی بهرهور میشوید.
10. بهرهورها تغییر ایجاد میکنند، پرمشغلهها درباره تغییر حرف میزنند
افراد موفق و بهرهور وقتی برای حرف زدن درباره کاری که قرار است انجام دهند، اختصاص نمیدهند، بلکه درباره کاری صحبت میکنند که آن را به نتیجه رسانده و تجربیات جدیدی به دست آوردهاند. شما با همین منابع، امکانات، دانش و اختیاراتی که الان دارید، چه کارهایی میتوانید انجام دهید؟ خب، شروع کنید و خودتان را معطل حرف زدن دربارهاش نکنید. شما با یکسری پتانسیلهای بالقوه به دنیا آمدهاید. اینکه در 20 سالگی به شما بگویند پتانسیلهای زیادی دارید، عالی است. در 30 سالگی اوضاع همچنان خوب است. اما در 40 سالگی اگر این حرف را بشنوید، درست مثل این است که به شما توهین شده و شنیدنش در 60 سالگی ظالمانهترین اهانت است. پس اجازه ندهید که تواناییتان هدر برود.
منبع: «ماهنامه سرآمد»