بهتر است به جای تشویق کودکان به داشتن هوش بالا، آن‌ها را برای تلاش سخت و زیادی که برای حل مسئله انجام می‏‌دهند، تحسین کنید.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، هر پدر یا مادری - و کسانی که امیدوارند به‌زودی پدر یا مادر شوند - آرزو دارند که کودکانشان از دردسر به دور باشند، در مدرسه نمرات خوبی کسب کنند و در زندگی حرفه‏ای و کاری خود، پیشرفت‏های فوق‏العاده‏ای داشته باشند.

هرچند که دستورالعمل مشخصی برای تربیت یک کودک موفق وجود ندارد، روان‌شناسان وجود چند فاکتور خاص در والدین را در رسیدن به این هدف مهم می‏‌دانند.

انتظارات بالا

تحقیقاتی که روی 6600 کودک که در سال 2001 در ایالت کالیفرنیا به دنیا آمدند، انجام شده، به ما نشان می‌‏دهد که انتظارات والدین از کودک تاثیر بسیاری روی دستاوردهای آینده آن‌ها دارد. به‌عنوان مثال، والدینی که رفتن به دانشگاه را برای آینده فرزند خود در نظر می‏‌گیرند، فارغ از مسائل مالی یا مشکلات دیگر، کودک خود را به سوی این هدف سوق می‏‌دهند. آمارها به‌خوبی اهمیت این موضوع را نشان می‌‏دهد. نگاه کودکان به انتظارات والدین مانند دستورالعملی است که بهتر است اجرا شود، زیرا فرزندانتان به شما اعتماد دارند. البته نباید فراموش کنیم که انتظارات غیرمنطقی و سخت‏گیرانه می‏‌تواند نه‌تنها تاثیر مثبت داشته باشد، بلکه آسیب‏‌های جبران‌ناپذیری به کودک وارد می‏‌کند. بهتر است پدر و مادر سطح انتظارات خود را از کودک بر پایه تست‏‌های روان‌شناختی، مثلا آزمون هوش یا تست رغبت‏‌سنجی کودک، تنظیم کنند.

جایگاه اقتصادی و اجتماعی بالای خانواده

متاسفانه درصد نسبتا بالایی از کودکان در فقر متولد شده و رشد می‏‌کنند. و این موضوع تاثیر زیادی روی موفقیتشان در آینده می‏‌گذارد، به‌طوری‌که آمارها نشان می‌‏دهد، درصد موفقیت کودکانی که در خانواده‏‌های متمول (از نظر اقتصادی و اجتماعی) متولد می‌‏شوند، بین 30 تا 40 درصد است. سطح اقتصادی بالای خانواده سبب می‏‌شود که کودک در محیطی آرام  رشد کند و دوران تحصیلی خود را در مدارس خوب ادامه دهد و درکل با محدودیت خاصی مواجه نشود.

سطح بالای تحصیلات

در سال 2014، تحقیقی در دانشگاه میشیگان توسط روان‌شناسان انجام شد که نشان داد مادرانی که دوره تحصیلات دبیرستانی یا دانشگاهی داشته‌‏اند، فرزندانی تربیت می‏‌کنند که غالبا همان سطح تحصیلات را دارند. در تحقیق دیگری که بین سال‏های 1998 تا 2007 میان 14 هزار کودک که مادران کم‌سن‏‌و‏سالی داشتند، انجام شد، نشان داد که تعداد کمی از آن‌ها به دبیرستان یا مقطع دانشگاهی رسیدند. اشتیاق و انگیزش عامل اصلی این موضوع است. تحقیق دیگری که توسط روان‌شناسان انجام شده، سطح تاثیرگذاری والدین را به‌خوبی به ما نشان می‏‌دهد که می‌‏تواند تا نزدیک به 40 سال در زندگی کودک ادامه داشته باشد، زیرا والدین تحصیل‏کرده به شکل سالم‏تری در کودک خود برای ادامه تحصیل و درس خواندن، ایجاد انگیزه می‏‌کنند.

باید بدانیم که موفقیت یا شکست کودکان در زندگی به عوامل زیادی می‌‏تواند ربط داشته باشد که یکی از مهم‏ترین آن‌ها رفتار پدر و مادر با کودک در محیط خانه است. روان‌شناسان در قرن گذشته تلاش کردند با استفاده از روش‏های پیشرفته آماری اطلاعات ارزشمندی را در رابطه با  نحوه تربیت کودکان به دست بیاورند که رعایت این نکات می‏‌تواند سرنوشت کودکان عزیز ما را تغییر دهد.

آموزش‏های آکادمیک زودتر از زمان ورود به مدرسه

یک تحقیق بسیار بزرگ که بین 35 هزار کودک پیش‌دبستانی در آمریکا، کانادا و انگلستان انجام شد، نشان داد که یادگیری پیش از موعد ریاضیات می‏تواند روی فرایند موفقیت کودک بسیار تاثیرگذار باشد. اهمیت یادگیری ریاضیات در دوران پیش‌دبستانی نظیر یادگیری ترتیب اعداد، شناخت آن‌ها و برخی اطلاعات ساده در مورد ریاضیات، تاثیر بسیار خوبی در فعالیت‏های  آموزشی آینده خواهد داشت. جالب است بدانید که تحقیقات نشان داده است که این یادگیری فقط در مفاهیم ریاضی که کودک در آینده با آن مواجه خواهد شد، تاثیرگذار نیست، بلکه اهمیت بسیاری در بالا بردن توان خواندن کودک نیز دارد.

مراقبت همراه با مهربانی

تحقیقی در سال 2014 در بین 243 کودک که در فقر به دنیا آمده بودند و در سه سال اول زندگی خود از آن‌ها به‌دقت مراقبت شده بود، نشان داد که این کودکان در آزمون‏های روان‌شناختی کودک نتیجه بسیار بهتری  داشتند و در روابط آینده خود در سن 30 سالگی انتخاب‏های بهتری می‌کردند و موفقیت‏های حرفه‏ای بسیاری کسب کردند. به گفته روان‌شناسان کودک، والدینی که مراقبت همراه با مهربانی دارند، بسیار سریع و مناسب به نیازهای عاطفی فرزندشان پاسخ می‏‌دهند و امنیت مناسبی در کودک ایجاد می‏‌کنند که به جست‌وجوی چیزهای جدید برود و کنجکاوی خود را ارضا کند. بنابراین تمرکز روی روابط والد و فرزند در کودکی می‏تواند نتایج بسیار خوب و بلندمدتی را با خود به ارمغان بیاورد.

زمانی که در شرایط روحی و روانی خوبی قرار ندارید، به سراغ کودکان نروید.

بر پایه تحقیقات روان‌شناختی، کمیت زمانی که مادر با کودک 3 تا 11 ساله خود می‏‌گذارد، تاثیر زیادی روی نحوه رفتار یا پیشرفت او در زندگی ندارد، بلکه کیفیت برخورد با کودک و سطح ارتباطی که بین آن دو برقرار می‏شود، بسیار مهم است. استرس مادر، به‌خصوص زمانی که از سر کار برمی‏‌گردد، می‏‌تواند تاثیر مخربی روی کودک داشته باشد. هیجانات منفی مانند سرماخوردگی عمل می‌‏کند و به‌راحتی از فردی به دیگری منتقل می‏شود. در طرف مقابل هیجانات مثبت وجود دارد، مثلا زمانی که دوست شما خوشحال است، روی شما تاثیر خوب می‏‌گذارد. بنابراین زمانی که پدر یا مادر خسته یا ناامید و غمگین هستند، این هیجانات منفی را به فرزند خود منتقل می‏‌کنند.

به ایجاد ذهن جویای پیشرفت در کودکتان کمک کنید

نگاهی که کودکان نسبت به موفقیت دارند، در روند پیشرفت آن‌ها موثر است.  روان‌شناسان معتقدند که نگاه کودکان به فرایند موفقیت دو بعد دارد؛  اول یک چهارچوب ذهنی محکم که می‏‌گوید شخصیت، هوش و توانایی خلاقیت، چیزهایی ثابت هستند که نمی‌‏توان آن‌ها را تغییر داد و موفقیت نتیجه داشتن همین پارامترهایی است که کودکان از والدین به ارث می‏‌برند و رسیدن به موفقیت برای آن‌ها از این جنبه دارای اهمیت می‏‌شود که نشان‌دهنده برتری آن‌ها از دیگران است.

اما چهارچوب ذهنی جویای پیشرفت در کودکان، شکست را به‌عنوان نشانه‏‌ای از عدم هوش تعبیر نمی‏‌کند، بلکه از آن به‌عنوان مسیری برای رسیدن به موفقیت یاد می‏‌کند. کودکانی که این نگرش ذهنی را دارند، به استقبال چالش‌‏های بیرونی می‏روند و پیشرفت را در راستای تقویت و گسترش توانایی‏‌های خود می‏‌بینند.

بنابراین باید به کودکان آموزش دهیم که موفقیت در زندگی برای آن‌ها موضوعی دست‏‌یافتنی است و باید برای رسیدن به آن توانایی‏‌های خود را افزایش دهند. بنابراین بهتر است به جای تشویق کودکان به داشتن هوش بالا، آن‌ها را برای تلاش سخت و زیادی که برای حل مسئله انجام می‏دهند، تحسین کنید.