حسادت
در محیط کار از آن دست مشکلاتی است که نه فقط روی بازدهی شما در انجام
وظایف شغلیتان اثر میگذارد، بلکه سلامت روانتان را هم به خطر میاندازد و
شما را درگیر موقعیت زهرآلودی میکند که اگر نشود جلویش را گرفت، هم شما
ضربه میخوردید و هم طرفی که به او حسادت میکنید.
پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، احساس
حسادت از کجا میآید و چطور میشود جلویش را گرفت؟ اصلا وقتی به همکارمان
حسادت میکنیم، در کدام تله زندگی دستوپا میزنیم؟ جیمز یانگ با تئوری
طرحواره درمانی به این سوالها پاسخ میدهد. سروکله طرحوارهها از کجا پیدا میشود؟ اجازه دهید کارمان را با تعریف مفهوم
طرحواره شروع کنیم. به صورت کلی طرحواره را نگاه بنیادین انسان به زندگی
در نظر میگیریم. اما خب این تعریف قدری سخت به نظر میرسد. بنابراین کمی
آن را سادهتر میکنیم. با توجه به اتفاقاتی که در کودکی برای انسان
میافتد، او شروع به ایجاد چهارچوبهای ذهنی کوچکی در قبال مسائل خاص برای
خود میکند و این چهارچوبها تبدیل به بینش او نسبت به زندگی و حوادث آن
می شود. بنابراین طرحواره ها سبب می شوند که ما در طول زندگی با توجه به
محرکهای بیرونی و اتفاقاتی که در اطرافمان می افتد، واکنشهای مشابه
نشان دهیم. اما طرحواره ها انواع مختلفی دارند که می توانند مثبت یا
منفی و سازگار یا ناسازگار باشند. جنگ یا فرار؟ یک قاعده کلی در مورد طرحواره ها را
نباید فراموش کنیم که هر انسانی با توجه به ویژگی های شخصیتی که دارد، به
سه سبک مختلف با طرحواره خود همراه می شود. اولین مدل برخورد را «تسلیم»
میگوییم که فرد در آن اتفاقات بدی را که در زندگی برایش میافتد، حق خود
میداند و بهاصطلاح خود را بدشانسی تلقی میکند که همه کاسه کوزهها باید
سر او بشکند. اما در قدم دوم کسانی قرار دارند که از سبک «اجتنابی» استفاده
میکنند. بدین معنا که سعی میکنند طرحواره خود را فعال کنند و هیچوقت
خود را درگیر شرایطی که ممکن است در آن برایشان ریسک وجود داشته باشد (مثلا
روابط عاطفی)، نمیکنند. و درنهایت کسانی که از روش «جبران افراطی»
استفاده میکنند و به جنگ طرحواره خود میروند و به صورت کاملا متضاد با
آن عمل میکنند. این افراد حتی امکان دارد که درست برخلاف سبک و تربیت
دوران کودکی خود زندگی کنند. حسادت و رابطه ناامن با والدین برای شروع سراغ کسی میرویم که از حسادت
رنج میبرد. حسادت یک هیجان است که میتواند بسیار فراگیر باشد، یا در مورد
موضوعی خاص مثلا در محیط کار یا در خانه خودش را نشان دهد. به صورت کلی
کسانی که از حسادت رنج میبرند، در کودکی از رابطه عاطفی سالم و امنی با
والدینشان برخوردار نبودهاند و نبود این رابطه به سطح عزت نفس و
خودانگاره آنها آسیب زیادی زده است و چون از درون خود را ضعیف در نظر
میگیرند، به دیگران حسادت میکنند. در مورد چگونگی شکلگیری احساس حسادت
میتوانیم چند طرحواره را بهعنوان ریشه آن در نظر بگیریم. اول از
طرحواره شکست شروع می کنیم که زمانی در انسان شکل می گیرد که والدین
موفقیتهای فرزند خود را نادیده می گیرند و مدام او را با دیگران یا معیار
سرسختانه مقایسه میکنند. این طرحواره همیشه مانند صدایی در ذهن
او بازنوازی میشود که «تو همیشه در زندگی شکست میخوری» و بعد از تجربه
چند شکست دیگر طرحواره کنترل تمام زندگی فرد را در دست میگیرد. اما کسی
که سبک برخورد او با طرحواره شکست «تسلیم» است، ممکن است احساس حسادت
بسیاری را نسبت به موفقیت دیگران در محیط کار تجربه کند، چون این باور در
او نهادینه شده که شانسی برای موفقیت ندارد. چطور حسادت نکنیم؟ بهترین راهکار برای خلاصی از این
طرحواره یادآوری خاطرات کودکی است و اینکه آیا واقعا زمانی که فرد سرزنش
میشده، یا والدین او را با دیگران مقایسه میکردند، حق او بوده یا نه. و
در بزرگسالی باید روی دستاوردها و تواناییهای خود متمرکز شود تا راحتتر
بتواند باورهای منفی خود را دور بریزد. یکی دیگر از راهکارهای بسیار ساده
برای شکستن این طرحواره، برنامه ریزی هوشمندانه است، چون با کسب موفقیت و
دستاورد به کمک برنامه ریزی، آرام آرام طرحواره رنگوبوی خود را از دست
می دهد. وقتی محرومیت عاطفی جدی میشود اما طرحواره دیگری که می تواند در این
گیرودار حضور داشته باشد و افراد معمولا بهراحتی نمی توانند از شر آن
خلاص شوند، طرحواره محرومیت هیجانی است. این طرحواره یکی از بدترین
طرحواره های ناسازگار است که مانند بقیه تلههای زندگی در کودکی شکل می
گیرد و ریشه آن عدم توجه سالم والدین به کودک و نیازهای اوست. فردی که از
این طرحواره رنج می برد، به دلیل اینکه توجه سالم در کودکی دریافت
نکرده است، به دیگران حسادت می کند و این احساس حسادت می تواند تمام
زندگی او را تحتتاثیر قرار دهد. دریافت توجه سالم در بزرگسالی و زدودن
الگوهای مخرب و فراموش کردن خاطرات دردناک کودکی می تواند بهترین راهحل
برای این موضوع باشد. سومین طرحوارهای را که بهعنوان ریشه حسادت می
توانیم در نظر بگیریم، طرحواره نقص و شرم است که سرزنش و تحقیر شدید کودک
توسط والدین ریشه اصلی شکلگیری این طرحواره است. کسانی که از این
طرحواره رنج میبرند، باید عزتنفس درونی خود را تقویت کنند تا سطح
اعتمادبهنفسشان افزایش پیدا کند و به کمک آن بتوانند احساسات مثبتی را
تجربه کنند. رقابتجویی و تله استحقاق در طرف مقابل حس رقابتجویی یا
برتریخواهی می تواند از طرحوارهای به نام استحقاق سرچشمه گرفته شود، به
صورتی که فرد خودش را بهعنوان بهترین در نظر میگیرد و خود را در شرایط
بسیار سخت کاری قرار میدهد تا با کار طاقتفرسا خود را به بهترین و شماره
یک تبدیل کند تا مرکز توجه دیگران باشد. فردی که درگیر طرحواره استحقاق
است، باید از رفتارهای سرسختانه خود در محیط کار دست بردارد و به جای
ایدهآلگرایی، به سراغ واقعیت های زندگی خود برود و محدودیت ها را
بپذیرد. منبع: «ماهنامه سرآمد»