پرویز کرمی؛ مشاور معاون علمی و فناوری رئیس جمهور در یادداشتی آورده است: مناسبات واقعی یعنی اینکه دانشجوی شاگرد اول وارد بازار کار شود و آن شیمیدان بتواند برای فرمولش مشتری دست به نقد پیدا کند نفوذ علم و فناوری در جامعه دیده شود و... اگر این اتفاق بیفتد هردو چنان وضع و حال خوبی پیدا میکنند که از تکریم بنیاد یا تسهیلات دولتی بینیاز میشوند. منظور اینکه تکریم واقعی در مناسبات واقعی جامعه نهفته است نه در تعارف و تشریفات.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، متن کامل این یادداشت به شرح ذیل است:
ما امروز دانشمندانمان را احترام میکنیم، بر صدرشان مینشانیم و قدر و منزلتشان را به خود یادآور میشویم. حتی حقوقی و قانونی شرایطی ایجاد میکنیم که حساب اهل علم از غیر اهل علم جدا شود. ضوابط و تسهیلاتی که قوه مقننه و شورای عالی انقلاب فرهنگی برای عالمان و دانشمندان تصویب میکند، نشانهای است از ابراز ارادت یک جامعه به اهل علم.
در برابر قانون آحاد جامعه یکسانند و فرقی با هم ندارند. اینطور نیست که موقع رایگیری دانشمندان دو رای داشته باشند و مردم عادی یک رای. یارانه عمومی که پرداخت میشود، استاد دانشگاه همانقدر میگیرد که کارگر ساده. در مواقع رسیدگی به جرایم هم بین افراد جامعه فرقی نیست. بزرگترین دانشمند کشور اگر از چراغ قرمز بگذرد، همان جریمهای را باید بپردازد که مثلا یک مسافرکش معمولی. اما وقتی پای سازندگی و رشد و ترقی کشور پیش میآید، آنوقت افرادی مهمتر و ارجمندترند که کاراییشان بیشتر است و توانشان افزونتر.
قانون نظام وظیفه یک قانون همگانی است و استثناهایش را هم قانونگذار معلوم کرده است. چه باسواد و چه بیسواد باید به سربازی بروند و دو سال دینشان را به کشور ادا کنند. اما نخبگان و دانشمندان این دین را در جایی غیر از پادگان و در لباسی غیر از لباس نظامی میتوانند ادا کنند. جامعه هوشیار اولین کارش همین است که هرکسی را در جای خود بنشاند و از توان افراد در جاهای منحصر به فرد بهره ببرد. اینها امور بدیهی هستند و کسی دربارهشان انقلت نمیآورد.
همه پذیرفتهاند که جای پزشک کجاست و به چه نحوی میتواند به جامعه خدمت کند. جای مهندس و فیلسوف و ادیب و شاعر و هنرمند هم معلوم است. «تا نشیند هرکسی اکنون به جای خویشتن» معنیاش همین است که نیروی افراد هرز نرود و در جای غیر خود تباه نشود. جامعه و مدیران جامعه باید حواسشان جمع باشد که نگذارند استعداد افراد از بین برود. یک نکته خیلی مهم است. اگر آدمها سرجای خود نباشند و نتوانند استعدادهای خود را نشان دهند، گرفتار افسردگی و ناامیدی میشوند.
جامعهای که مردمانش افسردهاند، اگر بررسی کنید میبینید که مهمترین دلیلش این بوده که نتوانستهاند قوههای خود را فعلیت ببخشند و آرزوهای خود را جامه عمل بپوشانند. کسی که مستعد نجاری است اگر در زندگیاش از چوب و اره و میخ و چکش و کارگاه محروم بماند و بالاجبار کار کارمندی کند یا در مدرسه درس پس بدهد، حتما افسرده و مغموم میشود. جامعه خوب و پویا و هوشیار اجازه نمیدهد که استعداد افرادش از بین برود...
مهمتر از همه اجازه نمیدهد که دانشمندانش هرز بروند و توان خود را از بین ببرند. شما اگر به شیمیست آزمایشگاه ندهید، اگر منجم را از رصد آسمان محروم کنید، اگر به فیلسوف رخصت بحث و نظریهپردازی ندهید، آنها را تباه کردهاید و از بینشان بردهاید. متاسفانه در جامعه ما از دیرباز شرایط برای بالفعل شدن استعدادهای بالقوه فراهم نبوده است. شما خیلی از شهروندان را میبینید که اینها به دلایلی -گاهی به دلایل واهی- نتوانستند استعداد خود را پرورش دهند. بعضی استعدادها نیاز به امکانات و هزینه ندارند. شاعر چیز زیادی نمیخواهد؛ خلوتی و قلمی و حال خوشی کافی است.
نقاش به چیزهایی بیش از خلوت و قلم و حال نیاز دارد. منجم اما رصدخانه میخواهد. فیزیکدان آزمایشگاه میخواهد و... امکانات و شرایط منحصر به مادیات نیستند. هم اینکه شاعر با شعر گفتن راضی نمیشود. این شعر باید چاپ و منتشر شود و مستمعین آن را بشنوند و منتقدین آن را نقد کنند. نقاش همین که نقاشیاش را بکشد، کارش تمام نمیشود. احتیاج به نمایشگاه است تا مخاطبین بیایند و ببینند و اظهار نظر کنند و درباره کارها گفتوگو کنند. از دل تحقیقات علمی هم باید کار و اختراع و پیشرفت بیرون بیاید. دانشمندان اگر نتوانند بر اقتصاد و تولید و توسعه تاثیر بگذارند، مفیدبودن خود را حس نمیکنند.
ما بنیاد ملی نخبگان داریم. اگر این نخبهها و مستعدین علمی را مدام احترام کنیم و عزیزشان بداریم، خیلی خوب است. رسانهها میتوانند نخبگان علمی را تبدیل به زینتالمجالس کنند و بزرگشان بدارند. میتوان برای نخبگان تسهیلات فوقالعاده در نظر گرفت. مردم هم اعتراضی نخواهند داشت. اما بعد از مدتی این تشریفات و تعارفات به معضلی بدل میشوند که جلوی ترقی و پیشرفت کشور را میگیرند. تکریم واقعی نخبه یعنی نشاندن او بر جای خودش تا مفید باشد و احساس مفید بودن بکند. نخبهها را نمره و معدل نخبه نمیکند. شاگرد اول شدن یا نشدن اهمیتی ندارد. اگر دانشجوی شاگرد اولی کارنامه درخشانش را با معدل بیست به بقال سر کوچهشان نشان دهد، بقال یک سیر پنیر به او نمیدهد. دست بالا بهبه و چهچهی میکند و آفرینی میگوید.
همین. بابت این نمرات عالی به او مزدی نمیدهد. شیمیدان هم اگر به صاحبخانهاش بگوید من توانستهام به فرمول پیچیدهای در شیمی آلی برسم، از پرداخت اجارهاش نمیتواند طفره برود. مناسبات واقعی جامعه دخلی به تحقیقات علمی و موفقیت آموزشی ندارد. مناسبات واقعی یعنی اینکه دانشجوی شاگرد اول وارد بازار کار شود و آن شیمیدان بتواند برای فرمولش مشتری دست به نقد پیدا کند نفوذ علم و فناوری در جامعه دیده شود و... اگر این اتفاق بیفتد هردو چنان وضع و حال خوبی پیدا میکنند که از تکریم بنیاد یا تسهیلات دولتی بینیاز میشوند. منظور اینکه تکریم واقعی در مناسبات واقعی جامعه نهفته است نه در تعارف و تشریفات.
روی همین اساس احترام به علم و عالم هم باید واقعی و ملموس باشد. اگر جامعه بفهمد و ببیند که دانشمندان به دردش میرسند و کارش را راه میاندازند و مشکلش را حل میکنند، آنوقت خودش بیسفارش و تبلیغات دانشمند و محقق را تکریم میکند. مردم -حتی عوامالناس- ادیسون را احترام میکنند و او را بزرگ میشمارند. درست یا غلط، مردم باورشان شده که برق را ادیسون اختراع کرده و او بوده که روشنایی را به خانههایشان آورده. مردم به این فکر نمیکنند که ادیسون چقدر کار علمی و تحقیقاتی کرد. بلکه چون از موهبت الکتریسیته بهره میبرند، ادیسون را ارج مینهند.
دانشمندان، حتی دانشمندان علوم انسانی اگر
انتزاعی کار کنند نه اینکه بد باشد، خوب است، حتی لازم هم هست، اما
هیچوقت مورد تکریم واقعی جامعه قرار نمیگیرند. آنها زمانی قدر میبینند
و بر صدر مینشینند که مفید فایده باشند و دانششان انضمامی باشد. ما
امروز به دانشمندی احترام میکنیم که مثلا بتواند از پس ساعتها تحقیق و
مطالعه راهی برای مقابله با آلودگی هوا و درمان بیماریها و... پیدا کند
یا باری از دوش مردم بردارد...
خدا را شکر همه چیز برای تحقیق و پیشرفت آماده است. الان وقت خوبی است تا هرکسی به جای خویش بنشیند و کار خودش را انجام دهد.
فرهنگ جامعه ما هم آنقدر ارتقا پیدا کرده که جایگاه علم و عالم را گرامی بدارد. مدیران جامعه هم میدانند که افراد نخبه چه ارزشی دارند. الان مهمترین اتفاق این است که برای آحاد جامعه بهخصوص برای اهل علم مقدماتی فراهم کنیم تا بتوانند وارد مناسبات واقعی شوند، گوشهای از کار را بگیرند و دین خود را به وطن ادا کنند و بر روند توسعه و پیشرفت تاثیر مثبت بگذارند و اقتصاد و اجتماع را از زاویه دانشبنیان ببینیم.
دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش بنیان