نوآوری
صرفهجویانه در واقع توانایی خلق ارزشهای اقتصادی و اجتماعی با استفاده
از کمترین منابع است. نوآوری صرفهجویانه به معنای انجام دادن یک کار
بهخصوص نیست، بلکه راهکارهایی برای بهتر کردن چیزهایی است که در حال حاضر
موجودند.
پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، ناوی رادجو یکی از پژوهشگران عرصه تکنولوژیهای نوآورانه و کارآفرینی است که سالها از عمرش را صرف بررسی ابعاد مختلف چیزی کرده که خودش آن را راهحلهای خلاقانه در شرایط محرومیت میداند و کارآفرینهایی را در کشورهایی مانند نایروبی، کنیا و... میشناسد که توانستهاند محدودیت را تبدیل به فرصتهای باارزش و پولساز کنند. او در یکی از سخنرانیهای تد اصول کلی این کار را برای کارآفرینهای جوان فاش میکند.
کارآفرینهایی که حتی سواد ندارند اگر شما هم مثل من در یک کشور در حال
توسعه بزرگ شوید، خیلی سریع یاد میگیرید که چطور از منابع محدود،
داراییهای بیشتری به دست آورید و راههای خلاقانهای برای استفاده مجدد از
چیزهایی که دارید، پیدا میکنید. منسوخ پراجاپاتی سفالگری هندی است که
توانسته یخچالی درست کند که کلا از خاک رس ساخته شده و هیچ برقی مصرف
نمیکند. او میتوانست با استفاده از این یخچال میوهها و سبزیجات را چندین
روز تازه نگه دارد. اگر در آفریقا، شارژ تلفن همراهتان تمام شود، لازم
نیست وحشت کنید، چون یکسری کارآفرین زیرک پیدا میکنید که باتری موبایلتان
را با استفاده از دوچرخه شارژ میکنند. یا تصور کنید در آمریکای جنوبی
هستید، در لیما در کشور پرو؛ منطقهای که فقط 2/5 سانتیمتر بارش باران در
سال دارد. اما یک دانشکده مهندسی در لیما یک بیلبورد تبلیغاتی خیلی بزرگ
طراحی کرده که رطوبت هوا را جذب و آن را به آب خالص تبدیل میکند. آن هم
تولید بیش از 90 لیتر آب در روز. مردم کشور پرو شگفتانگیزند. آنها واقعا
از هوا، آب میگیرند. در هفت سال گذشته، با صدها کارآفرین
ملاقات و درباره آنها تحقیق کردم. در هند، چین، آفریقا و آمریکای جنوبی و
خیلی کشورهای دیگر. همه آنها من را شگفتزده میکنند، چون خیلیهاشان حتی
مدرسه هم نرفتهاند. آنها چیزهایی را اختراع کرده بودند که تا پیش از آن
هیچکدام از آزمایشگاههای بزرگ تحقیق و توسعه دنیا نتوانسته بود بسازد.
خیابان آزمایشگاه آنهاست. چرا آنها توانستند این کار را بکنند؟ چون این
کارآفرینها منابع زیادی ندارند که از آنها بهرهمند شوند. سرمایه و انرژی
و خدمات اولیه مانند بهداشت و آموزش و... در سرزمینهایشان منابعی کمیاب
هستند. وقتی هم که منابع بیرونی محدود باشد، مجبور میشوید به خودتان تکیه
کنید، یعنی باید به سراغ وافرترین منبعی بروید که در اختیارتان است و آن هم
نبوغ و هوش بشری است، و استفاده از هوش برای پیدا کردن راههای خلاقانه
برای حل مشکلات با منابع محدود. وقتی محدودیت کارساز میشود در هند ما به این فرایند «جوگاد» (Jugaad)
میگوییم. جوگاد یک کلمه هندی است به معنی راهکارهای هوشمندانهای که در
محدودیت و بیچارگی به وجود میآیند. راهحلهای جوگاد خیلی پیچیده و کامل
نیستند، اما با کمترین هزینه بیشترین بهرهوری و ارزش را به وجود میآورند.
برای من، کارآفرینانی که از راهکارهای جوگاد استفاده میکنند، درست مثل
کیمیاگرها هستند. آنها به طرز معجزهآسایی محدودیتها را به موقعیت و
چیزهای کمارزش را به چیزهایی با ارزش بالا تبدیل میکنند. به عبارت دیگر
آنها استاد انجام کارهای بزرگ با حداقل امکانات هستند و این اساس نوآوری
در محدودیتهاست. نوآوری صرفهجویانه در واقع توانایی خلق
ارزشهای اقتصادی و اجتماعی با استفاده از کمترین منابع است. نوآوری
صرفهجویانه به معنای انجام دادن یک کار بهخصوص نیست، بلکه راهکارهایی
برای بهتر کردن چیزهایی است که در حال حاضر موجودند. حالا میخواهم به شما
نشان دهم که چگونه در بازارهای در حال ظهور کارآفرینان و شرکتها از
شیوههای نوآورانه و صرفهجویانه در مقیاس بزرگ، برای ارائه خدمات پزشکی و
انرژی به میلیاردها انسانی استفاده میکنند که درآمدهای کم اما آرزوهای
بزرگی دارند. اجازه دهید اول به چین و به بزرگترین
ارائهدهنده خدمات فناوری در کشور چین، یعنی شرکت Neusoft برویم که
راهکارهای ارائه خدمات پزشکی از راه دور را توسعه میدهد تا به پزشکان در
شهر کمک کند که از طریق ارتباط از راه دور به معالجه بیماران سالمند و فقیر
در روستاهای چین بپردازند. این روش با استفاده از دستگاههای پزشکی با
کاربری بسیار ساده انجام میشود، بهطوریکه کارمندان بخش پزشکی با حداقل
صلاحیت مانند پرستاران میتوانند در کلینیکهای روستایی از آن استفاده
کنند. چین بهشدت به این راهکار پزشکی مقتصدانه نیاز دارد، چون در سال
2050 بیش از نیم میلیارد شهروند سالمند خواهد داشت. حالا به کشور کنیا برویم؛ کشوری که نیمی
از جمعیت آن از نوعی روش پرداخت از راه دور به نام M-Pesa استفاده میکند.
این یک راهکار عالی برای قاره آفریقاست، زیرا 80 درصد آفریقاییها حساب
بانکی ندارند، اما جالب اینجاست که M-Pesa در حال حاضر بهعنوان منبعی
برای مدلهای کسبوکار درهمریخته در بخشهایی مانند انرژی است. M-KOPA را
ببینید، سیستم سلولهای خورشیدی خانگی که واقعا در یک جعبه عرضه میشود و
شامل یک پنل سلول خورشیدی سقفی، سه چراغ الایدی، یک رادیوی خورشیدی و یک
شارژ موبایل دارد. هرچند تمام این پکیچ 200 دلار هزینه دارد و برای اغلب
کنیاییها گران است، اما امروز شما میتوانید این بسته را تنها با پرداخت
اولیهای معادل 35 دلار تهیه کنید و مابقی را با پرداختهای روزانه بسیار
کم (حدود 45 سنت) بپردازید، آن هم با استفاده از تلفن همراهتان. وقتی شما
365 پرداخت کوچک انجام دهید، سیستم برایتان باز شده و شما صاحب آن محصول
میشوید و میتوانید الکتریسیته را به صورت رایگان و پاک دریافت کنید. این
یک راهحل بسیار جالب برای کنیاییهاست؛ جایی که 70 درصد مردم خارج از
محدوده امکانات شهری زندگی میکنند. این تجربه نشان میدهد که در حوزه
نوآوریهای صرفهجویانه آنچه اهمیت دارد، این است که شما چیزی را انتخاب
کنید که فراوانی بیشتری دارد، مانند اتصال تلفن همراه، و با آنچه کمیاب
است ـ مانند انرژی ـ مقابله کنید. نوآوریهای صرفهجویانه و پر شدن فاصله کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه با بهرهگیری از نوآوریهای صرفهجویانه،
کشورهای توسعهنیافته میتوانند فاصله عقبماندگیشان را از کشورهای
توسعهیافته کم کنند و در برخی موارد حتی جهشی نسبت به کشورهای پیشرفته
داشته باشند. بهعنوان مثال نوآوریهای صرفهجویانه این امکان را فراهم
میکند که به جای احداث بیمارستانهای گرانقیمت، چین از امکان درمانهای
پزشکی از راه دور استفاده و با هزینه بسیار بسیار کم و مقرونبهصرفه
میلیونها بیمار را درمان کند، و در آفریقا نیز به جای ساخت بانک و شبکه
برق و اتصالات و...، پرداختها مستقیما از طریق تلفن همراه صورت میگیرد و
به این ترتیب انرژی پاک هم توزیع میشود. مدل کسبوکار غربی در حال نابودی است نوآوریهای صرفهجویانه نقطه مقابل نوآوری
در کشورهای توسعهیافته است. من در سیلیکونولی (منطقهای در کالیفرنیا که
مرکز فعالیتهای شرکتهای بزرگ کامپوتری است) زندگی میکنم؛ جایی که همه
در حال تلاش برای به دست آوردن فناوریهای بزرگ هستیم. به آیفون 5، 6 و سپس
7 و 8 فکر کنید. شرکتهای غربی میلیاردها دلار برای تحقیق و توسعه
سرمایهگذاری کردند، و هزاران تُن از منابع طبیعی را برای ساخت محصولات
پیچیدهتر استفاده کردند، آن هم برای ایجاد تفاوت در محصولات نسبت به سایر
شرکتهای رقیب. آنها برای ارائه محصولاتی با امکانات جدیدتر از مشتریان
خود پول بیشتری دریافت میکنند. بنابراین مدل کسبوکار رایج در غرب «بیشتر
برای بیشتر» است. اما متاسفانه، این سیستم «بیشتر برای بیشتر» به سه دلیل
متوقف خواهد شد: اول، بخش بزرگی از مصرفکنندگان در غرب به دلیل کاهش قدرت
خرید، دیگر توانایی خرید اقلام گرانقیمت را ندارند. دوم، منابع آبی و نفتی
ما رو به اتمام است. در کالیفرنیا، جایی که من زندگی میکنم، کمبود آب یک
مشکل بزرگ است. و دلیل سوم که از همه مهمتر است، اینکه به دلیل نابرابری
درآمد ثروتمندان و طبقه متوسط در غرب، محصولات و خدمات موجود در بازار و
نیاز اساسی مصرفکنندگان بسیار با هم متفاوت است. میدانید که امروز، بیش
از 70 میلیون آمریکایی به دلیل زندگی زیر خط فقر امکان استفاده از خدمات
معمولی بانکها را ندارند، آن هم به این دلیل که خدمات موجود بانکها برای
نیاز اساسی این افراد طراحی نشده است. چطور مثل غرب پیشرفت کنیم؟ بحران اقتصادی طولانیمدت در غرب باعث شده
مردم فکر کنند که در حال از دست دادن استانداردهای بالای زندگی و مواجهه
با محرومیت هستند. به عقیده من تنها راهی که ما میتوانیم پیشرفت و ترقی
غرب را داشته باشیم، این است که یاد بگیریم از کمترین منابع بیشترین
بهرهبرداری را کنیم. خبر خوب اینکه این کار شروع شده است. برخی از
شرکتهای غربی نوآوریهای کمهزینه را برای تولید محصولات قابل خرید برای
مشتریان غربی پذیرفتهاند. اجازه بدهید دو مثال بزنم. موقعی که برای اولین بار آن ساختمان را
دیدم، با خودم گفتم که با یک خانه پست مدرن مواجه شدهام، درحالیکه در
واقعیت آن خانه، یک کارخانه کوچک بود که با ائتلاف مشترک بانک گرامین (به
ریاست محمد یونس) و شرکت چند ملیتی مواد غذایی دنون ساخته شده است و هدف
اصلیاش هم تامین محصولات لبنی مورد نیاز بنگلادش است. وسعت این کارخانه
تنها به اندازه 10 درصد کارخانه اصلی دنون و هزینه ساختش هم بسیار کمتر
بوده است، بهطوریکه میشود اسمش را کارخانه کمچرب گذاشت! از طرف دیگر
این کارخانه برخلاف کارخانههای غربی که به صورت تمام اتوماتیک کار
میکنند، بیشتر بر پایه استفاده از نیروی انسانی استوار است تا بتوانند
برای نیروهای محلی جویای کار اشتغالزایی کنند. کارخانه دنون از این طرح که
ضرورتهای اقتصادی را با پایداریهای اجتماعی در هم آمیخته، بهشدت الهام
گرفته و قصد دارد این شیوه را در سایر نقاط دنیا نیز امتحان کند. حالا، وقتی شما به این نمونه نگاه
میکنید، شاید با خودتان فکر کنید که نوآوریهای کمهزینه، تکنولوژیهای
سطح پایین هستند، اما واقعا اینطور نیست، چون نوآوریهای کمهزینه در
زمینه تبدیل تکنولوژی سطح بالا به تکنولوژیهای در دسترس نیز موثر است و
آنها را به تکنولوژیهایی تبدیل میکند که عموم مردم از عهده پرداخت
هزینههایش برمیآیند. اجازه بدهید یک مثال در این زمینه بزنم. در چین
مهندسان واحد تحقیق و توسعه شرکت خدمات درمانی زیمنس دستگاه سیتی اسکن
جدیدی را طراحی کردهاند که کاربری سادهای دارد، و برای استفاده از آن
کارمندان، پرستاران و تکنسینهایی با تخصص کمتر کافی است. این دستگاه
میتواند تعداد بیماران بیشتری را در روز اسکن کند، و با این وجود مصرف
انرژی پایینی دارد که این امکان برای بیمارستانها و بیماران بسیار سودمند
است، زیرا هزینه درمان را تا 30 درصد و میزان تشعشعات دستگاه را تا 60 درصد
کاهش میدهد. این راهکار ابتدا برای بازار چین طراحی شد، ولی اکنون
بهسرعت در حال فروش در آمریکا و اروپاست، یعنی جایی که بیمارستانها ملزم
به ارائه بهترین کیفیت با کمترین هزینهاند. استارتآپهای موفقی که از حداقل شروع کردند اما انقلاب نوآوریهای کمهزینه در غرب
توسط کارآفرینان خلاق رهبری میشود که راهحلهای شگفتانگیزی برای
پاسخگویی به نیازهای اولیه مشتریان آمریکایی و اروپایی ارائه میدهند.
اجازه بدهید خیلی سریع سه مثال درخصوص آغاز این حرکت بزنم که شخصا من را
تحثتاثیر قرار داد. اولین نمونه در مورد یکی از همسایههایم در
سیلیکونولی اتفاق افتاد. این شرکت که جیترایو نام دارد، حسگری بیسیم
شبیه خطکش پلاستیکی ساخته که کشاورزان میتوانند آن را در نقاط مختلف
مزرعه خود نصب کرده و از این طریق جزئیترین اطلاعات را درخصوص شرایط خاک
جمعآوری کنند. این اطلاعات دینامیک به کشاورزان اجازه میدهد مصرف آب را
بهبود دهند تا کیفیت محصولاتشان بالاتر برود، در عین حال راهحل شگفتی برای
کالیفرنیاست که با مشکل کمبود آب مواجه است. جالبتر اینکه این روش هزینه
خود را طی یک سال تامین میکند. دومین نمونه شرکت بی باند (Be-Bound) است
که آن هم در سیلیکونولی فعالیت میکند و امکان دسترسی به اینترنت را حتی
در مناطقی که تحت پوشش اینترنت بیسیم یا 3G و 4G نیستند، فراهم میکند.
آنها چطور این کار را انجام میدهند؟ بسیار ساده از طریق اساماس.
اساماس تکنولوژی اولیهای است که جزو مطمئنترین و در دسترسترین
تکنولوژیهای جهان بوده و در سراسر جهان گسترده است. امروزه سه میلیارد نفر
در دنیا تلفن همراه و دسترسی به اینترنت دارند و این راهحل میتواند
آنها را با روشی کمهزینه به دنیای مجازی وصل کند. اخیرا در فرانسه نیز استارتآپی به نام
کامپت نیکل Compte Nickel آغاز به کار کرده که سیستم بانکداری را متحول
کرده است. این سیستم به هزاران نفری که روزانه در فروشگاه Mom and Pop قدم
میزنند، اجازه میدهد تنها ظرف مدت پنج دقیقه امکان سرویسی را فعال کنند
که دو محصول مهم را به مشتریان ارائه میدهد؛ یک شماره حساب بانک
بینالمللی و یک کارت دبیت بینالمللی با هزینه نگهداری 20 یورو در سال. و
این یعنی شما میتوانید همه تراکنشهای بانکی مانند واریز و دریافت پول را
با دبیت کارت و بدون هر گونه هزینه اضافی انجام دهید. من به این روش
بانکداری کمهزینه شیوه «بدون بانک» میگویم. جالب اینکه 75 درصد مشتریان
که از این سرویس استفاده میکنند، فرانسویانی از طبقه متوسط هستند که توان
پرداخت هزینههای بالای بانک را ندارند. من هزاران مثال دیگر از نوآوریهای
صرفهجویانه در سراسر جهان دارم، اما سوال اینجاست که چگونه نوآوریهای
صرفهجویانه را به کار بگیریم؟ سه اصل اساسی درخصوص نوآوریهای صرفهجویانه
وجود دارد که شما میتوانید با استفاده از آنها در سازمان خودتان از
کمترین منابع بیشترین بهرهبرداری را کنید. اصل اول: هر چیزی را ساده طراحی کنید. سعی
نکنید مشتریانتان را تحتتاثیر قرار دهید. هر تکنولوژی را آنقدر ساده
بسازید که بهطور گستردهای قابل استفاده باشد، مانند سیتی اسکنری که در
چین دیدم. اصل دوم: دوباره چرخ را اختراع نکنید.
تلاش کنید از منابع موجود و داراییهایی که بهطور گستردهای در دسترس
هستند، استفاده کنید، مانند استفاده از موبایل برای دسترسی به انرژی پاک یا
فناوری که فروشگاه Mom and Pop stores برای ارائه خدمات بانکی به مشتریان
استفاده میکند. اصل سوم: افقی فکر و کار کنید. شرکتها
اغلب تمایل دارند در مقیاس عمودی با عملکرد متمرکز در کارخانجات بزرگ کار
کنند، اما اگر شما میخواهید سریعالانتقال باشید و با مشتریان زیادی
معامله کنید، نیاز دارید که در مقیاس افقی از یک زنجیره تامین استفاده
کنید، مانند تجربه بانک گرامین.