دکتر
عزتالله کرمی معتقد است: ایران امروز در بحث نیروی انسانی متخصص و مغز
متفکر و ایدهپرداز نه تنها چیزی کم ندارد بلکه سرآمد است. ضعف در ساماندهی
نظامیافته این ظرفیت بزرگ است. زمانی میتوان از پتانسیل ذهنی و تخصصی
نخبگان و متخصصان یک حوزه برخوردار شد که بتوان در قالب سیستم و با
هدفگذاری مشخص حرکت کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری؛
دکتر عزتالله کرمی؛ عضو وابسته فرهنگستان علوم، پس از طی دوره کارشناسی
زراعت در دانشگاه شیراز، راهی دانشگاه پنسیلوانیا و با اخذ مدرک
کارشناسیارشد، برای گذراندن دوره دکتری «ترویج کشاورزی» وارد دانشگاه
ایالتی اهایو شد. دکتر کرمی پس از بازگشت به کشور در سال 1358 به عنوان عضو
هیأتعلمی دانشگاه شیراز فعالیت خود را آغاز کرد. وی که برگزیدهشدن به
عنوان استاد نمونه کشوری در سال 1388 را در کارنامه خود دارد، تاکنون قریب
130 مقاله علمی در مجلات معتبر چاپ کرده است. تألیف 14 کتاب در حوزه
کشاورزی و راهنمایی بیش از 30 رساله و پایاننامه بخش دیگری از کارنامه
زرین دکتر کرمی است. در ادامه گفتوگو با این برگزیده جایزه علامه طباطبایی
از نظر میگذرد: در دنیای پیشرفته امروز که صنایع بزرگ به سرعت در حال پیشرفت هستند، جایگاه کشاورزی کجاست؟ در جهان امروز و با توجه به شرایط به وجود
آمده در عصر حاضر نه تنها از اهمیت کشاورزی کاسته نشده است بلکه امروز
محصولات کشاورزی نه فقط به عنوان رفع نیاز تغذیهای بلکه به عنوان کالایی
تعیین کننده در مناسبات جهان نقشآفرینی میکنند. اما درآمد حاصل از محصولات کشاورزی برای کشوری مانند ایران در قبال با درآمد نفتی ناچیز است. اقتصاد ایران به نفت وابستگی شدیدی دارد و
این موضوع یک خطر محسوب میشود. در آیندهای نه چندان دور یا نفت نخواهیم
داشت و یا در صورت وجود این منابع، قیمت نفت با کاهش جدی روبرو خواهد شد.
در این شرایط دیگر نمیتوان برای اداره کشور روی درآمدهای حاصل از فرووش
نفتخام حساب کرد. یعنی شما معتقد هستید محصولات کشاورزی میتوانند به لحاظ ارزآوری جای فرآوردههای نفتی را در اقتصاد ایران پر کنند؟ محصولات کشاورزی میتوانند به عنوان منبع
درآمد پایدار برای اقتصاد آینده ایران به حساب آیند به شرطی که به این بخش
توجه ویژه و لازم شود. فراموش نشود با توجه به تغییرات اقلیمی منطقه و نیاز
روزافزون به منابع غذایی و از سوی دیگر افزایش جمعیت قطعاً در آیندهای
نزدیک موضوع تغذیه به یک مسئله برای همه جوامع تبدیل خواهد شد. مسئلهای که
رفع آن به تصمیمات امروز بستگی دارد که متاسفانه توجه کافی به آن نمیشود.
به مسئله کشاورزی نباید به چشم صنعتی برای تغذیه نگاه کرد، بلکه کشاورزی
یک موضوع امنیتی است. نقش علم و تحقیق در این بین کجاست؟ شک نکنید کشاورزی آینده، صنعتی دانشبنیان
خواهد بود. این موضوع را کشاورزان نیز بخوبی درک کردهاند. آنان خیلی خوب
میدانند که کشاورزی با شیوه سنتی نه تنها بهرهوری اقتصادی ندارد بلکه از
اساس امکانپذیر نیست. به همین دلیل فضای کنونی ایجاب میکند کشور به سمت
بهرهوری از علم برای رونق و توسعه کشاورزی حرکت کند تا راهی دانشبنیان
برای برونرفت از مسائل موجود یافته و گامی بلند برای استفاده بهینه از
داشتهها برداشته شود. آیا متخصصان و محققان جامعه علمی کشاورزی پاسخی برای مشکلات موجود در این بخش دارند؟ متاسفانه جامعه علمی هنوز نمیداند که
چطور و چگونه باید با مسائل جدید برخورد کند؛ این یک واقعیت است. مسائل به
وجود آمده پیشینه ندارند و علم نیز تاکنون با آنها مواجه نشده است بنابراین
طبیعی است که اکنون برای حل آنها راه منطقی نداشته باشد. به عنوان مثال
معضلی مانند بیآبی تا کنون به این حد گریبانگیر بشر نبوده است و یا
تغییرات اقلیمی موضوعی نیست که پیش از این تجربه شده باشد. به هر حال برای برونرفت از چالشهای موجود جامعه علمی باید راهحلی دانشبنیان را بیابد. این درست است اما توسعه علمی-تحقیقاتی به
سهولت بدست نمیآید. برای توسعه علمی چند عامل باید لحاظ شود: اول گسترش
تحقیقات، دوم ترویج دانستهها، سوم تبیین جایگاه کشاورزی در اقتصاد کشور و
چهارم رفع معضلات موجود در کشاورزی. این سه مورد باید دوشادوش یکدیگر در
نظر گرفته شوند. در تمام این موارد باید بخوبی اندیشیده شود تا راهحل
دانشبنیان و پایدار برای آنها یافت شود. مهمترین نیاز در بخش تحقیقات چیست؟ در بحث تحقیقات دو موضوع از اهمیت
برخوردار است: اول نیرویانسانی متخصص و دوم ساماندهی. ایران امروز در بحث
نیروی انسانی متخصص و مغز متفکر و ایدهپرداز نه تنها چیزی کم ندارد بلکه
سرآمد است. ضعف در ساماندهی نظامیافته این ظرفیت بزرگ است. زمانی میتوان
از پتانسیل ذهنی و تخصصی نخبگان و متخصصان یک حوزه برخوردار شد که بتوان در
قالب سیستم و با هدفگذاری مشخص حرکت کرد. مادامی که هدفی تعریف شده در یک
حوزه وجود نداشته باشد نمیتوان مغز و ذهن پویای نیرویانسانی متخصص را به
سمتی سوق داد. متاسفانه فقدان این نظام بزرگترین ضعف در حوزه تحقیقات
کشاورزی کشور است. در بحث تجهیزات و امکانات پژوهشی در حوزه علم کشاورزی وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟ اصلاً اوضاع خوبی نیست، تحقیقات نیازمند
بودجه است. جای بعضی چیزها عوض شده است. در حالی که در همه دنیا صنعت به
دانشگاه امتیاز و سرویس میدهد تا بتواند از داشتهها و یافتههای محققان
استفاده کند، دانشکدههای فنی ما به صنعت امتیاز میدهند! و از سوی دیگر
کشاورزی که در همه دنیا از یارانه دولتی استفاده میکند در دانشگاهها و
مراکز علمی-تحقیقاتی ایران از کمترین بودجه ممکن برخوردار هستند.
توانمندیها باید شناخته شوند. مسئولان باید برای حل مشکلات و چالشها درِ
دانشگاه را بزنند. جواب مسائل کشور خاصه کشاورزی را باید در دانشگاه جستجو
کرد و این نیازمند صرف بودجه لازم و مکفی است. در حوزه آموزش و در سطح دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاهی هم وضعیت کشاورزی کشور خوب نیست. آنچه زمینهساز پیشرفت کشور است، پاسخگویی
است. هر مسئولی باید در قبال تصمیمات درست و یا اشتباه خود پاسخگو باشد،
تشویق و توبیخ شود. زمانی که قرار شد تعداد دانشجویان افزایش یابد، بسیاری
از کارشناسان با آن مخالفت کردند اما سرانجام آنچه نباید میشد، شد و امروز
کشور تاوان همان اشتباه را میدهد. این اوضاع در کشاورزی بدتر است. بیکاری
و اهمیت ندادن به این شاخه از علم سبب بیانگیزگی دانشآموختگان و حتی
بسیاری از اساتید دانشگاهها شده است. اما گذشته، گذشت. امروز باید شرایط و
بستر لازم فراهم شود تا استعدادهای ناب و مغزهای پویا به سمت کشاورزی
گرایش پیدا کنند و این علم از رکود خارج شود. این یک ضرورت است چراکه
کشاورزی منابع درآمد کشور در آینده است. یکی از معضلات اصلی در موضوع
اشتغال دانشآموختگان فقدان مهارت کافی این افراد است. دانشجو در حالی
فارغالتحصیل میشود که کوچکترین ذهنیتی از فضای اشتغال ندارد. دانشآموخته کشاورزی مهارت ندارد! مهارت
ندارد چون انگیزه ندارد و انگیزه ندارد چون آینده شغلی ندارد! با
سرمایهگذاری منطقی در کشاورزی و جذب سرمایهگذار میتوان بستر را برای
فعالیت دانشآموختگان فراهم کرد. البته آموزشهای مهارتافزایی و
توانافزایی نیز باید مورد توجه باشد تا افراد خود را برای بخشهای مختلف
وابسته به کشاورزی مانند گلخانه یا کشاورزی فشرده آماده کنند. خوشبختانه
امروز نیرویانسانی لازم، به قدر کفایت و حتی بیش از آن در کشور وجود دارد و
رونق کشورزی در انتظار و در گرو تزریق بودجه است. حمایتهای بنیاد ملی
نخبگان از دانشجویان تحت عنوان مستعدانبرتر بسیار خوب بوده است و بخش
قابل توجهی از مسائل و مشکلات مالی افراد را مرتفع کرده است که همین موضوع
سبب تمرکز بیشتر دانشجویان روی مباحث علمی میشود. اما موضوع اشتغال
دانشآموختگان (با توجه یه فقدان ظرفیت خالی و کافی در دانشگاه برای پذیرش
فارغالتحصیلان) مسئلهای اساسی است. شما چه راهحلی را برای تعدیل این معضل پیشنهاد میکنید؟ یکی از راههای موجود گزینش صحیح است. اگر
در گزینشها شرط شایستهسالاری رعایت شود حداقل مستعدانبرتر هر حوزه
میتوانند به شغل مناسب برسند و در مرحله دانشآموختگی نیز مانند دانشجویی
عملکرد مثبتی داشته باشند. از طرفی این افراد پیشبران حوزههای تخصصی خود
هستند، بنابراین حرکت آنان، حرکت دیگران را نیز در پی خواهد داشت. همانطور که گفتید دانشگاه ظرفیت
کافی برای استخدام همه دانشآموختگان ندارد. در چنین شرایطی بسیاری حضور
فعال در عرصه شرکتداری دانشبنیان را علاج کار میدانند. راهاندازی شرکت دانشبنیانِ کشاورزی
اقدامی عالی است؛ البته باید به یک نکته توجه داشت، شرکت خصوصی دانشبنیان
تنها زمانی معنا دارد که بتواند به درآمد مالی برسد و در بُعد اقتصادی موفق
شود. برای رسیدن به این مهم، علم باید خصوصی شود. از علم عمومی درآمدی
حاصل نخواهد شد. به عنوان مثال اگر فردی و یا شرکتی راهی برای آبیاری بهینه
بیابد فقط به یک کشاورز میتواند آن را بفروشد چراکه به محض استفاده از
این راه، دیگران نیز از آن استفاده میکنند. به همین دلیل باید به دنبال
علم خصوصی بود. یعنی دانشی که دیگران نتوانند به راحتی به آن دست یابند.
چنین دانشی فقط از راه تحقیق حاصل میشود. و حرف پایانی شما؟ شرکت دانشبنیان باید دو مقوله دانش و
اقتصاد را توأم با هم مورد توجه قرار دهد اما نکته قابل توجه در شرکتداری
بخصوص دانشبنیان، کارگروهی است که به هیچ وجه نباید از آن غفلت شود.