دکتر معبود میگوید: توجه به علوم مهندسی و عدم توجه به علوم پایه و علوم انسانی، چشمه علم کاربردی را خشک میکند. علوم پایه یعنی ایده، یعنی فکر جدید؛ ایده جدید یعنی خلق جدید. ایده از علم پایه بیرون میآید و کاربرد حاصل علوم کاربردی است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، بر اساس دادههای پایگاه استنادی ISI، ایران در پایان سال 2014 با تولید 1.5 درصد مستندات علمی نمایهشده در این پایگاه جهانی در مقام بیستودوم دنیا و دوم منطقه ایستاد. بر اساس این دادهها، سهم اسناد علمی منتشرشده ایران در علوم 29 هزار و 184 مدرک (1.77 درصد میزان جهانی)، در علوم اجتماعی 1830 (0.67 درصد میزان جهانی) و همایشهای علوم انسانی و هنر 182(1.17 درصد میزان جهانی) است که نسبت به سال 2013 در کل اسناد علمی منتشرشده، 13.16 درصد، در بخش علوم 8.82 درصد و در علوم اجتماعی 75.11 درصد رشد را نشان میداد.
کسب این رتبه در طبقهبندی جهانی اگرچه در جایگاه خود ارزشمند است، ولی بسیاری بر این عقیده هستند که تعداد و به اصطلاح کمیت این مقالات نمیتواند بهخوبی روند تولید علم در ایران را نشان دهد و آنچه اهمیت دارد، موضوع کیفیت این مقالات و تاثیری است که بر جهان میگذارد.
دکتر حسن ابراهیمزاده معبود در اینبار گفت: پیش از انقلاب تنها چراغ روشن دانشگاه تهران پس از پایان وقت کاری، چراغ اتاق و آزمایشگاه من بود؛ البته برخی اذیت میشدند، چراکه مجبور بودند تا دیروقت در دانشگاه بمانند. اما این تلاش و پشتکار باعث ترغیب دانشجویان به ماندن در دانشگاه و انجام فعالیتهای پژوهشی میشد.
وی افزود: بدون هیچ اغراقی باید بگویم تعداد این چراغهای روشن پس از انقلاب هر روز بیشتر و بیشتر شد و امروز کمتر چراغ خاموشی را در دانشگاههای کشور میتوان دید. ثمره این فعالیتها به ایده تبدیل شد. ایده به پژوهش، پژوهش به تز، تز به مقاله و مقاله به کتاب. این کتابها حاصل همان چراغهای روشن است. راه کاملا مشخص است: در بر و بحر قطره باران فتد ولی/ آن قطره که در صدف افتد گوهر شود...
برنده جایزه علامه طباطبایی تصریح کرد: نباید از همه رشتهها انتظار کاربرد داشت! به رشتههای مهندسی بها داده میشود، چون خروجی آن برای جامعه ملموس است، اما رشتههای انسانی و علوم پایه اینگونه نیست. این درحالی است که امروزه خروجیهای مهندسی بیشتر مونتاژ است. صرف شروع کردن از مونتاژ بد نیست، بد آن است که در مرحله مونتاژ بمانیم.
وی با اشاره به اینکه میتوان از مونتاژ به مهندسی معکوس و از آن به خلاقیت و درنهایت تولید محصولات جدید رسید؛ گفت: توجه به علوم مهندسی و عدم توجه به علوم پایه و علوم انسانی، چشمه علم کاربردی را خشک میکند. علوم پایه یعنی ایده، یعنی فکر جدید؛ ایده جدید یعنی خلق جدید. ایده از علم پایه بیرون میآید و کاربرد حاصل علوم کاربردی است.
معبود با بیان اینکه عدم توجه به علوم پایه، کشور را برای پیشرفت علوم کاربردی محتاج واردات علم میکند، گفت: در علوم کاربردی به دلیل سوددهی محصولات و بازگشت سرمایه میتوان از ظرفیتهای بخش خصوصی استفاده کرد، اما علوم پایه نیاز به حمایتهای دولتی دارند. علوم پایه نباید تحتتاثیر شعار کاربردی کردن علم قرار بگیرند. از طرفی نباید نسبت به این شعار بیتفاوت باشند.
موسس اولین آزمایشگاه مجهز در رشته فیزیولوژی گیاهی ایران در دانشگاه تهران ادامه داد: بهعنوان نمونه استخراج لاستیک و اندازهگیری درجه پلیمریزاسیون (تعداد ترکیب شدن یک مولکول با خودش) آن و همچنین تشخیص اینکه لاستیک تولیدشده برای لاستیک هواپیما مناسب است یا لاستیک اتومبیل یا روکش سیمهای برق، بر عهده دانشمند علوم پایه است، اما ساخت و تولید آن وظیفه رشته مهندسی است. علم پایه به کاربرد توجه دارد، اما کار کاربردی نمیکند.
وی در پایان گفت: اگر هر فرد کار تخصصی خود را به نحو درست انجام دهد و به همان اندازه از بودجه برخوردار شود، با یک هماهنگی خوب بین این دو میتوان دستاوردهای خوبی حاصل کرد. البته پیش از همه اینها باید نیازسنجی درست و منطقی صورت پذیرد.