ایدههای پولساز در دنیا کم نیستند و اتفاقا به ذهن خیلیها میرسند، ولی اینکه چطور با این ایدهها که معمولا در ابتدای راه ناممکن به نظر میرسند، برخورد میکنید، نقش مهمی در به سرانجام رسیدنشان دارد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، میخواهیم چهار نمونه از موفقترین کسبوکارهای دنیا را به شما معرفی کنیم که خیلی ساده خلق شده، ولی تبدیل به تجارتهایی میلیاردی شدند.
راهاندازی ایکیا با پول توجیبی!
همه ما «ایکیا» را بهعنوان ارائهدهنده مبلمان و محصولات خانگی و وسایل آشپزخانه بهخوبی میشناسیم. این شرکت که با طراحیهای جالب توجه و کاربردی خود دل خیلیها بهخصوص خانمها را به دست آورده، محصولاتی کاملا رقابتی دارد و دامنه وسیعی از تقاضاها را پوشش میدهد، چون هدف اولش این است که از زمان طراحی و توسعه محصول تا زمان عرضه آن به بازار، تعاملی مثبت و سازنده با مشتریهایش داشته باشد.
ایکیا یک ایده ناگهانی نبود که به ذهن آینگوار کمپراد سوئدی رسیده باشد، بلکه او از کودکی کسبوکار خود را با خرید فلهای کبریت و خردهفروشی آن آغاز کرده بود. او در سال 1943 یعنی زمانیکه 17 سال بیشتر نداشت، به فروش ماهی، تزیینات جشن کریسمس، غلات و درنهایت مداد و خودکار که در آن دوران یک پدیده جدید محسوب میشد، روی آورد، اما در استفاده از منابع بسیار هوشمند بود. او در ابتدا با دوچرخه و سپس خودروی حمل شیر محصولاتش را به دست مشتریهایش میرساند و در آن سال با پولی که بهعنوان هدیه از پدر خود گرفته بود، ایکیا را تاسیس کرد که از حروف ابتدایی نام و نام خانوادگیاش تشکیل شده است. در ابتدا شیوه فروش محصولات ایکیا (شامل مداد، کیف پول، ساعت، جوراب و...) حضوری و مستقیم بود و اولین آگهی تبلیغاتی این شرکت در سال 1945 در یک روزنامه محلی چاپ شد و پس از آن، کاتالوگهای اولیه به دست مشتریها رسید. و چهار سال بعد از تاسیس شرکتش و درحالیکه 21 سال بیشتر نداشت، به فکر عرضه مبلمان افتاد و بازخورد مثبت مشتریها را که دید، از سال 1951 به بعد به تولیدکننده و عرضهکننده تخصصی این محصول تبدیل شد. کمپراد برای رقابتپذیر شدن کسبوکارش نمایشگاه مبلمان این شرکت را دو سال بعد افتتاح کرد و در سال 1955 به فکر طراحی شخصی مبلمانی افتاد که به مشتریها عرضه میکرد. درنتیجه کیفیت بهبود پیدا کرد، عملکرد شرکت بهتر شد و قیمتها هم پایینتر آمد و این طوری بود که سیل مشتریها به ایکیا سرازیر شدند.
ایده مبلمانی که قطعات آن بهراحتی جدا و سرهم میشود، در همین دوران به ذهن موسس ایکیا رسید و ماجرا از جایی شروع شد که یکی از کارمندان ایکیا برای آنکه میزی را در قسمت بار خودرو جا دهد و آسیبی به آن وارد نشود، پایههای آن را جدا کرد و همین مسئله به ظاهر ساده باعث شده ایکیا یکباره در ذهن مشتریها متحول شود.
کمپراد نخستین فروشگاه مجهز و کامل ایکیا را در مساحتی بالغ بر 6 هزار و 700 متر مربع راهاندازی کرد که در آن زمان بزرگترین نمایشگاه مبلمان در کل اسکاندیناوی محسوب میشد. پس از آن نوبت به افتتاح فروشگاههایی در اسلو، زوریخ، مونیخ و... شد و از سال 1975 به بعد کانادا، آمریکا و استرالیا تبدیل به بازارهایی جدید برای این شرکت شدند، بهطوریکه امروز ایکیا در بیش از 36 کشور فعال است و بزرگترین تولیدکننده مبلمان در جهان محسوب میشود.
رویای شکلاتی فرانک مارس
چه کسی از خوردن شیرینی و شکلات بدش میآید؟! تقریبا هیچکس! اما شاید کمتر برندی در دنیا باشد که بتواند با اسنیکرز رقابت کند. این برند نام تجاری شیرینیهای ساختهشده توسط شرکت مارس است که شامل نوقا با کارامل و بادام زمینی است که با لایهای مرکب از شکلات و شیر پوشیده شده است و شاید کمتر کسی باور کند که اولین تولید این شکلات محبوب یک شکست کامل بود.
فرانک مارس، سازنده شکلات اسنیکرز آمریکایی بود که در سال 1883 از مادری به دنیا آمد که به درست کردن آبنباتهای خانگی شهره بود. فرانک همه کودکیاش را در کنار مادرش گذراند و راز و رمزهای درست کردن آبنباتهای خوشمزهای را یاد گرفت که دهان همه را آب میانداخت. او پس از اتمام دوره دبیرستان به صورت حرفهای وارد این کار شد و توانست اولین محصولش را بهراحتی بفروشد. بنابراین این کار را بهعنوان شغل دائم خود انتخاب کرد و بعد از ازدواجش هم به همراه همسرش در آشپزخانه آبنبات درست میکرد.
پس از مدتی فرانک و همسرش تصمیم گرفتند وارد عرصه تولید شکلات شوند و اولین کارخانهشان را در سال 1911 در واشنگتن تاسیس کردند. آنها بهشدت شکست خوردند و مجبور شدند دوباره به شهر خودشان برگردند. ولی این شکست باعث نشد که فرانک از رویای تاسیس کارخانه شکلاتسازی دست بردارد. او دوباره در سال 1920 موفق شد شرکت «مار او بار» را تاسیس کند که بعدها نامش به مارس تغییر کرد و به یک غول بزرگ جهانی در صنعت شکلات تبدیل شد. شکلات میکلی معروف این شرکت توسط پسر فرانک (فارست مارس) در سال 1923 با الهام از نوعی میلکشیک محبوب تولید شد و بهسرعت عنوان پرفروشترین شکلات را از آن خود کرد. کمتر از یک دهه بعد یعنی حدود سال 1930 او در شعبه کارخانه مارس در لندن موفق شد نخستین شکلات اسنیکرز را که آن روزها با نام مارتن (Marathon) شناخته میشد، تولید کند. محبوبیت اسنیکرز در حال حاضر آنقدر زیاد است که مارس فقط از طریق عرضه همین نوع محصولش سالانه بیش از دو میلیارد دلار درآمد دارد.
موفقیتهای مارس با مرگ فرانک در سال 1934 متوقف نشد و وارثان او در سال 1963 بزرگترین کارخانه تولید شکلات مارس را در کشور هلند راهاندازی کردند که یکی از بزرگترین تامینکنندههای شکلات در اروپاست.
شرکت شکلات مارس در حال حاضر از بزرگترین شرکتهای خصوصی در جهان است و روی این مسئله و محرمانه ماندن فعالیتهایش بهشدت تاکید دارد. علاوه بر این، این شرکت بهعنوان بهترین آموزشدهنده مدیران در میان همتایان و رقبایش شناخته میشود.
برندی که محبوب برگزیدههاست
آدی و رودی داسلر دو برادر آلمانی بودند که در سال 1924 در منطقه باواریای آلمان، کارگاه برادران داسلر را برای تولید کفش راه انداختند. اما این شراکت فقط تا آغاز جنگ جهانی دوم دوام آورد و آنها به دلیل اختلافاتی که با هم داشتند، از هم جدا شدند و هر کدام در یک طرف رودخانهای که از این منطقه میگذشت، یک کارگاه جدید تاسیس کردند. آدی 40 کارگر را با خود برد و آدیداس را راه انداخت و رودی با هفت کارگر در داسلر باقی ماند. او در سال 1948، نام شرکتش را به پوما شون فابریک تغییر داد. او از همان ابتدا رویای جهانی شدن را در سر میپروراند و در سال 1950 روی دور موفقیت افتاد و توانست بعضی اعضای تیم فوتبال آلمان غربی را راضی کند که در نخستین مسابقه فوتبال بعد از جنگ جهانی دوم با کفش پوما به میدان بروند. سوپر اتم یکی از محصولات پوما در آن دوران بود. در شروع فصل با بازیکنهای سرشناس و رده اول آغاز بهکار کرد و سپس شعارهای تبلیغاتی پوما با عنوان «یکی از برگزیدههای فوتبال آلمان» سر زبانها افتاد. موفقیت پوما در سالهای دهه 60 و 70 آنقدر زیاد بود که حتی ورزشکاران بر سر پوشیدن کفشهای این برند با هم رقابت میکردند.
پوما با حمایت مالی ورزشکاران مشهوری چون مارادونا، پله، کرویف و ماتئوس و... به یکی از مهمترین تولیدکنندگان محصولات ورزشی فوتبال تبدیل شد و با همکاری بوریس بکر، جوانترین قهرمان مسابقات ویمبلدون توانست به برندی جهانی تبدیل شود. البته در تمام این سالها پوما نتوانسته بود رکورد فروش آدیداس را بشکند که این اتفاق هم در سال 1980 افتاد. البته تا آن زمان پوما برندی برای قشر مرفه بود و افراد متوسط جامعه هرگز نمیتوانستند کفشی از این برند را به پا کنند. پسر رودی داسلر این ویژگی شرکت را زیر سوال برد و جوری برنامهریزی کرد که محصولات ورزشی شرکت با قیمت بسیار ارزانتر وارد بازار شود. اما این اتفاق باعث شد شرکت مشتریان پردرآمد خود را از دست بدهد. در سال 1986 بیشترین سهام پوما به گروه سرمایهگذاری پرونتوس فروخته شد و شرکت به سهامی عام تبدیل و وارد بازار سهام شد.
در کمتر از دو سال شرکت به موقعیت بحرانی رسید، ولی یک مدیر جوان و خلاق که بازاریاب و سیاستگذار موفقی بود، توانست این کشتی طوفانزده را نجات دهد و پوما را به شرکتی با زیربنای مالی تبدیل کند. زایت همچنین با تغییر حساب دارایی شرکت و قیمتگذاری مشخص برای محصولات، باعث سودآوری برای پوما شد. موفقیت او در این بود که او سرمایههای شرکت و نیروی انسانی را کاهش و سیستم آن را طوری تغییر داد که باعث سودآوری بیشتر شود. ورود پوما به ترکیه و شرق آسیا و دایر کردن کارخانه در این منطقه باعث شد که مدیران این شرکت بهتر بتوانند احتیاجات بازار را درک کرده و سرمایه زیادی نیز صرفهجویی کنند. از سال 2003 میلادی به بعد این شرکت با شعار «مردم دنیا، مردمی ورزشکار هستند. ورزش برای آرامش، تحرک و تفریح یا کسب مقامهای بزرگ ورزشی است» فعالیت میکند و هماکنون پوما دارای بیش از سه هزار کارمند در سراسر جهان است.