معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، یکی از ارکان اصلی علم و فناوری کشور است و بی شک نقش روابط عمومی این معاونت در زمینه اطلاع‌رسانی و گفتمان‌سازی علم در جامعه، انکار نشدنی است.

به گزارش  پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، مرکز روابط عمومی ای که فعالیت های متعددی را در چند ساله اخیر به اجرا گذاشته و در مسیر توسعه و فراگیری مباحث علمی در جامعه نیز نقش ایفا نموده است.

حال اینکه چه نمره ای در کارنامه این مرکز ثبت می گردد را باید به کارشناسان و خبرگان و خود جامعه گذاشت تا هر کدام از دید خود به این مجموعه که سعی در گفتمان سازی مباحث علمی در بین آحاد جامعه داشته، بدهند.

این بار علمنا به سراغ مصاحبه اختصاصی با پرویز کرمی، دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش بنیان، مشاور معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و رئیس مرکز روابط عمومی این معاونت رفته تا از او در خصوص فعالیت های این مجموعه سوالاتی را بپرسد.

در ادامه شاهد بخش نخست این گفت و گو خواهید بود.

در ابتدا می خواهیم از این در وارد گفت و گو شویم که چرا شما کار رسانه را به طور حرفه ای دنبال کردید و به عنوان شغل خود به آن نگاه کردید؟

بسم الله الرحمن الرحیم. اولا بنده از شما و خبرگزاری نوشکفته علمنا که در حال انجام فعالیت های خوبی با یک جمع از بچه ها و دوستان پرورش یافتگان انقلاب هستند شکل گرفته تشکر می کنم و خداقوت می گویم انقلاب اسلامی که ثمره و رویش هایش اکنون قابل مشاهده است از جمله در علمنا.
همان طور که شما گفتید کار بنده عمدتا رسانه ای و در حوزه فرهنگ و هنر بوده علاقه، انگیزه و تحصیلم بیشتر در حوزه رسانه ای بود. مدتی را در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خدمت دوستان فرهنگ و هنر کشور بودم. اما همین علاقه و سابقه رسانه ای همیشه من را به سمت کارهایی که پایه اش در ارتباط با رسانه و ژورنالیسم بود می کشاند. حتی اگر عنوان مستقیم این کار راه هم نداشته باشد. جهت ریا محض اطلاع(با خنده) مدتی مدیر مسئول و سردبیر روزنامه جوان بودم وقائم مقامی روزنامه همشهری و مدیرعامل خبرگزاری های برنا و عضویت شورای خط مشی ایرنا. همین طور هم اگر در فضای دولت همکاری میکردم عمدتا در حول مسائل فرهنگی، آموزش، هنری و رسانه ای بود. زمانی دعوت شد از بنده که به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بیایم. در ابتدا خیلی آشنایی با فضای علم و فناوری نداشتم. برداشت من از آن  کاری خشک و سخت بود هر چند دورادور به واسطه اینکه قبل از حضور در این سمت در سازمان ملی جوانان معاون فرهنگی و آموزشی بودم، با فعالیت ها و اقداماتی که در حوزه علم و فناوری کشور میشد، آشنایی مختصری داشتم. اما همانطور که قبلاً گفتم علاقه و انگیزه من هم در حوزه اطلاع رسانی، ترویج و فرهنگسازی مزید بر این شد و همچنین به این دلیل که حوزه علم و فناوری در مقام داشته های خودش، معرفی درست و آنچنانی به جامعه نشده و نمی شد کنجکاوی و کشش در من ایجاد کرد که بیایم و اقبال خودم رو در این زمینه نیز امتحان کنم.

با این پیش فرض و با این ذهنیت، به این حوزه وارد شدم. در جایگاه مشاور معاون علمی و فناوری رییس جمهور قرار گرفتم. مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت و بنیاد ملی نخبگان را به بنده پیشنهاد کردند و من هم این مسئولیت را قبول کردم و از زمانی هم که در این سمت ها قرار گرفتم این سوال در ذهنم نقش بسته بود؛ که چرا علی رغم پیشرفت های مهمی که در حوزه علم و فناوری ایران داشته و داریم، اما برون داد و خروجی آن در جامعه قابل شناسایی و ملموس نیست. به سمت پیدا کردن پاسخ این سوال رفتم و آسیب شناسی در این زمینه انجام دادم که هم به شکل شخصی بود و هم به شکل سازمانی. مطالعاتی که در این زمینه انجام شده بود را مورد بررسی قرار دادم هم زمان با بررسی و مشورت، سفارش تحقیقات و مطالعات جدیدی را هم دادم که الان براساس نتایج اون مطالعات عمل می کنیم یافته ها  ما را  به این نکته رساند که مطبوعات، خبرگزاری ها، صدا و سیما و رسانه ملی ما و نهادها و کسانی که در این حوزه فعالیت می کنند و برون داد و خروجی دارند، لکن ساختارشان به آن شکل دوام و قوام یافته ای که در کشورهای پیشرفته است، نیست و هم خود این افراد هم در زمینه اطلاع رسانی ترویج و فرهنگسازی کار آنچنانی نکرده یا نمی کنند. در نتیجه به جای اینکه ما خود را مسئول مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت علمی و فناوری بدانم. راهبرد و چشم انداز و هدف خود را اینگونه در نظر گرفتم که متولی یکی از بندهای اصلی و راهبردی کلان نقشه جامع علمی کشور در حوزه علم و فناوری ( راهبرد کلان ۲ نقشه) در کشور باشم. با هرکس از همکاران رسانه ای یا سازمانی و یا انجمن های علمی هم که صحبت میکردم میگفتند که مرکز اطلاع رسانی معاونت علمی در واقع می بایست مرکز اطلاع رسانی علم و فناوری کشور باید باشد.

وقتی که من این هدف و افق را برای خودم و همکارانم در معاونت قرار دادم، رفتیم به این سمت که زیرساخت هایی که در این زمینه مورد نیاز است و عناصری که می توانند در این زمینه به ما کمک کنند، نظیر سازمان ها، نهادها، ساختارها، افراد و ان جی او ها (NGO) و انجمن ها را اولا شناسایی کنم و بعد در یک کار جمعی و تیمی همگرایی بین آن ها ایجاد نمایم. چرا که خود معاونت علمی و فناوری رییس جمهوری هم یک دستگاه فراوزارتخانه ای هماهنگ کننده و سیاستگذاری است که وظیفه اش ایجاد هماهنگی بین حلقه ها، نهاد ها و سازمان هایی است که در حوزه علم و فناوری کار می کنند. لذا من هم این موضوع را در دستور کار مرکز قرار دادم. برای همین منظور سعی کردیم با دوستانمان در معاونت این داشته ها را شناسایی نماییم و آن ها را تقویت کنیم و همین طور با شناسایی آسیب ها نداشته ها و نقص ها وضعف های خودمان و رفع و رجوع کردن آن ها را هم آغاز کنیم.

از همان روزهای شروع بکار از طریق برگزاری نشست وجلساتی که با مدیران مسئول روزنامه­ها و خبرگزاری­ها مدیران شبکه های صدا و سیما با کمک از سابقه حضور در وزارت ارشاد و اینکه همکار آن ها بودم، از این فضا استفاده کردم و کمک گرفتم هرچند کار واقعاً سخت بود ما در روزنامه ها و خبرگزاری هایمان، سرویس های مختلفی داریم که به موضوعات مختلف فرهنگی، اجتماعی، هنری، ورزشی، سیاسی و اقتصادی می پردازند؛ باید تلاش می کردیم که اگر بشود سرویس علم و فناوری و اگر نشد صفحه و یا ستون آن را در روزنامه ها و خبرگزاری ها به وجود بیاوریم که در آن زمان کمتر از الان وجود داشت. به حمدالله الان بهتر از آن روز است البته روزنامه ها و بنگاه های رسانه ای که دارای قدمتی بودند که این بخش را از قبل داشتند. مثل روزنامه اطلاعات و کیهان و جام جم همشهری و … ولی عمده این موارد هم یا خیلی تخصصی کار می کردند یا به یک موضوع خاص می پرداختند و عمومی نبودند. آن چیزی که ما مدنظر قرار داده بودیم که به آن برسیم، موضوع عمومی سازی گفتمان علم و فناوری و ترویج این گفتمان در جامعه بود. چیزی که رهبر فرزانه انقلاب طی این سال ها واضح و پرچمدار آن بودند آن را به عنوان یک جمله کلیدی بارها تکرار می کردند که اگر می خواهید علم و فناوری در جامعه همه گیر بشود باید گفتمان علم و فناوری در جامعه عمومی شود و در گفتمان ایرانیان قرار بگیرد.

لذا ضمن تشکر و ارج نهادن به تلاش دوستانی که قبل از ما در این خصوص زحمت کشیدند و همین طور مطبوعات، بنگاه ها و رسانه هایی که به این حوزه پرداخته بودند؛ کار آن ها را هم مورد بررسی و آسیب شناسی قرار دادیم. یعنی از سوابق و زحمات دوستانی که قبل از ما شروع کرده بودند نیز استفاده کردیم. در کنار این، وقتی که این سرویس ها به وجود آمدند و یا این ستون ها و صفحه ها، با مشارکت و نشست و گفت و گویی که با مسئولین مطبوعات و رسانه ها داشتیم، چالشها و نواقصی در حوزه رسانه های علم و فناوری مشخص شد که از عمده مشکل کمبود نیروی انسانی فعال و متخصص در این زمینه بود. ما آمدیم و طراحی دوره آموزش و ارتقای علمی روزنامه نگاران و ژورنالیسم علمی را آغاز کردیم و تا کنون دو دوره برای دوستان اصحاب رسانه این حوزه به صورت ویژه در معاونت علمی و فناوری، یک دوره با همکاری جهاد دانشگاهی و یک دوره هم با دانشگاه علم و فرهنگ و نیز دانشکده خبر برگزار کردیم. اولویت ویژه ما خبرنگارانی بودند که در این حوزه فعالیت می کردند. اما به صورت عمومی هم سایرین را در این دوره ها پذیرش می کردیم.

در کنار این دوره ها، تورهای علمی و فناوری  ویژه اصحاب رسانه را برای اطلاع و حضور میدانی بصورت استمراری که هنوز هم ادامه دارد، طراحی و اجرا کردیم. در واقع این تورها یک نوع کارگاه آموزشی بود. ورک شاپ های (workshop) مختلف برای خبرنگاران این حوزه تدارک دیده شد. دعوت و شرکت دادن همکاران رسانه ای در جلسات ستادها و معاونت های مختلف معاونت، حتی جلساتی که با حضور خود آقای دکتر ستاری تشکیل می شود، خبرنگاران حوزه علم و فناوری را دعوت میکردم. چرا که فکر می کردم همچنان که یک کارشناس و یک مدیر زمانی خبره می شود که در جریان و کوران کار قرار بگیرد، خبرنگاران این حوزه نیز زمانی می توانند قدرت داشته باشند که مسلط بر حوزه خود باشند و اعتقاد من بر این است تا آنجا که بتوانم این مهم را ادامه دهم اما می دانید معذوراتی نیز هست . لذا از رسانه ها به صورت مستمر در این جلسات دعوت می شد و حضور پیدا می کردند و از نزدیک با مسائل آشنا می شدند. حتی تلاش کردیم ایشان را به سفرهای استانی که آقای دکتر ستاری می روند نیز ببریم. منتهی آنجا به صورت گردشی عمل می کنیم به علت مضیقه های موجود. یک سلسله نشست هایی هم در قالب گپ و گفت صمیمانه با اهالی رسانه، چهارشنبه های هر هفته برگزار می کنیم. البته اخیرا نظمش کمی دچار مشکل شده است که از عیوب ماست باید رفع کنیم. اما به صورت استمراری در طول سال گذشته این جلسات را داشتیم. آنجا هم روسای ستادها و معاونین را دعوت می کنیم، جلسه بگونه ای است که نباید فقط مونولوگ باشد و من مسئول بگویم و آن ها بشنوند؛ بلکه به صورت گپ و گفت رو در رو با تنظیم وقت مشخص برگزار می شود و مسئول مربوطه نکات و دیدگاه و فعالیت هایش را توضیح می دهد و خبرنگاران این حوزه هم نقطه نظرات، دیدگاه ها و سوالاتی که به ذهنشان می رسد را مطرح می کنند. این جلسات هم در ارتقا و آگاهی و ارتباط بهتر خبرنگاران این حوزه موثر بوده است.

در راستای این فعالیت ها و نیز ضرورت فعالیت ویژه تر و خاص حوزه ترویج و فرهنگسازی که مورد لزوم بود و در کنار ۱۴ ستاد فناوری راهبردی  که در معاونت وجود داشت، به دلیل تاکیدی که در سند چشم انداز و به خصوص در نقشه جامع علمی کشور و سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری وجود داشت، به تدبیر و تأکید دکتر ستاری معاون محترم علمی و فناوری رئیس جمهوری یک ستاد ویِژه به نام “ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش بنیان” تشکیل شد. در واقع این ستاد مکمل کارهای مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی معاونت بود. البته اهداف این ستاد بزرگتر و وسعت عملش بازتر بود، سطحش بالاتر بود و به شکل یک ستاد راهبردی در دل معاونت و در کنار سایر ستادها به وجود آمد. این ستاد که دبیریش بر عهده من و ریاستش بر عهده آقای دکتر ستاری است با هدف ترویج فرهنگ سازی قصد دارد تا اقتصاد دانش بنیان را در کشور عملیاتی نماید. می دانید که موضوع ترویج و فرهنگ سازی علم و فناوری و اقتصاد دانش بنیان در جامعه یکی از اصلی ترین ماموریت های معاونت و در نتیجه این ستاد است. همین طور توجه به اقتصاد دانش بنیان، گفتمان سازی علم وفناوری در جامعه یکی از سه اهداف اصلی تشکیل معاونت علمی و فناوری است. این ستاد توانست از طریق ارتباطی که ابتدا با سایر ستادهای فناوری راهبردی معاونت علمی و سپس با نهادها، ان جی او ها و سازمان های مردمی و خصوصاً صدا و سیما مراکز پژوهشی که در این حوزه در دل دانشگاه ها، پارک های علم و فناوری و مراکز فناوری فعالیت می کنند، پروژه مشترک طراحی کند و در موضوع اهداف و عملکرد خود، فعالیت های خوبی را در همین مدت کوتاه انجام دهد.

اما کاری که معاونت به درستی اقدام و حمایت کرد این بود که مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت قبل از اینکه مرکز معاونت یک دستگاه باشد، شد مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی علم و فناوری کشور. حال اینکه چقدر در این زمینه موفق بوده باید مخاطبین شما پاسخ دهند. اما این ادعا را ما داشتیم و این قله را برای خودمان در نظر گرفتیم و از دامنه به سمت این قله در حرکت هستیم.

آقای کرمی با توجه به نکته هایی که شما فرمودید در راستای اینکه شما به دنبال این هستید که واقعا مرکز ارتباطات روابط عمومی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، رسانه علم و فناوری کشور باشد و اینکه اعتقاد دارید که مخاطبین باید بگویند شما به این دستاورد رسیده اید یا خیر، می خواهیم ببینیم با توجه به بررسی ها و پایش هایی که انجام دادید، ضعف اصلی را در چه چیزی می بینید که مردم ما خیلی کمتر به سراغ مطالب علمی نسبت به مطالب دیگر می روند؟

من بیشتر از همه ضعف را متوجه خودمان می دانم یعنی اول خود دستگاه های متولی و تولید کننده و فعالیت کننده در حوزه علم و فناوری و سپس فعالین رسانه ای این حوزه. ببینید معمولا یک فرد ورزشکار، حال مطرح ترینشان یعنی فوتبالیست ها، کشتی گیرها و والیبالیست ها، خودشان به نوعی کارشان را عرضه می کنند. به همین دلیل هم این عرضه و معرفی به جامعه یک عطش بیشتر دانستن در مورد آن ها را در جامعه ایجاد می نماید. یعنی شما بیشتر دوست دارید راجع به فوتبال، اعضا و حواشی آن بدانید. همین طور سایر ورزش ها. این عطش بیشتر باعث می شود که افرادی که می توانند کمک کنند بیایند و حلقه های واصل باشند. می بینید که رسانه های ورزشی روز به روز تعدادشان زیاد می شود. چون طرفداران زیادی پیدا می شود و تقاضا بالا می رود و عرضه زیاد هم صورت می گیرد.

من فکر می کنم افراد مختلفی که در چرخه علم و فناوری قرار دارند، در این زمینه یک گوشه گیری، انزوا و دوری از بیان مطالب یا خست بیان دارند و در واقع عدم اطلاع از چگونگی ارائه مناسب را هم به آن اضافه کنید و این هم برمی گردد به ابتدا و شروع کار. مثلا شما کمتر می بینید که اساتید دانشگاه بروز و ظهور کارشان را رسانه ای کنند. این نکته اول. نکته دوم این است که موضوعات شامل یک پیچیدگی، اصطلاحات فنی و عدم شفافیت هستند. ثقیل بودن، سخت بودن، تخصصی بودن و قرار گرفتن در یک سری فرمول های سخت ریاضی و فنی خود به خود باعث کم شدن جذابت و سپس عمومیت و شمولیت افراد برای اطلاع از آن می شود. نکته سوم کمبود ژورنالیست های متخصص علم در جامعه است. ژورنالیستی که هم خودش مسلط به موضوع باشد و هم بتواند به صورت شیرین و جذاب و عرضه خوب و مناسب آن را به جامعه ارائه نماید. اینکه مثلا یک سیارک کوچک از کنار زمین عبور می نماید، یک جمله است. چطور باید گفت توضیح داد اما اگر آن را از طریق انیمیشن یا یک داستان و یا یک متن جذابی که تخیل نویسنده را هم به خدمت بگیرد و از کارکردهای تکنیکی صوتی و بصری نیز استفاده نماید، به مخاطب ارائه دهیم، می تواند افراد زیادی را جذب نماید. وقتی که در زندگی دانشمندان حوزه های مختلف جست و جو کنید، می بینید جرقه اولیه کار و علاقه آنها در کودکی در یک محیطی که کاملا غیرتخصصی و غیر از آزمایشگاه بوده است به ذهن فرد خطور کرده و او را علاقه مند نموده و شخص بعدا به سمت آن حوزه علمی رفته است.و سپس درگیر مسائل فنی و پیچیده علمی شده و آخرش هم مخترع و مبتکر شده این دلایل مانند این است که شما کالایی را در دید مردم بگذارید اما عرضه خوب بسته بندی و ویترین مناسب نگذارید.

حال هرچقدر هم این کالا خوب باشد در انبار آن مغازه باقی خواهد ماند و مردم رغبتی به آن نخواهد داشت.تاکتیک و تکنیک مناسب می خواهد عرضه  وارائه علم و فناوری و ترویج گفتمان علم و فناوری هم در جامعه همین گونه است.

بنده از این فرصت استفاده کنم و این نکته را بگویم که اگر می بینید تا همین مقدار هم موضوع علم و فناوری ما در جامعه بروز و ظهور دارد و طالب پیدا کرده است، بیشتراز همه مدیون شخص مقام معظم رهبری است. یعنی من به شما اطمینان می دهم که اگر نبود دیدگاه، تاکید و پیگیری و استمرار و تکرار ایشان ما این موقعیت امروز را هم نداشتیم. استفاده از جایگاه رسانه ای معظم له باعث شده موضوع علم و فناوری در جامعه بولد شود و مورد توجه قرار گیرد. شما نمی توانید جایی و زمانی در ده- پانزده سال گذشته پیدا کنید که ایشان سخنرانی کرده باشند و به موضوعات علم و فناوری به گفتمان علم و فناوری، به اهمیتش، به جایگاهش و به ضرورتش نپرداخته باشند. پرداختن ایشان به موضوعات علمی باعث شده است که توجه به علم و فناوری در جامعه پر رنگتر شود. ای بسا اگر این نگاه رهبری به این موضوعات نبود، هم از نظر جایگاه و رتبه علمی ما این وضعیت را نداشتیم و هم از نظر اطلاع و اشراف و آگاهی و ترویج موضوع.

می دانید که تبیین درست موضوعات علمی و عمومی سازی آن در جامعه، باعث جلب و جذب حمایت اجتماعی از آن خواهد شد. شما وقتی داستان دستاوردها، اکتشافات و اختراعات علمی سایر کشورها را نگاه می کنید، خصوصا در جایی که دولت کمتر به این موضوعات می پرداخته است؛ این مردم، ثروتمندان و افرادی که به دنبال هیجان بودند می رفتند و این افراد نابغه و دانشمند و مخترع را شناسایی و از کار ایشان حمایت می کردند. خب، اگر این موضوع توسط خود آن دانشمندان به جامعه معرفی نمیشد، که حتماموارد اینچنینی بوده و هست، که این اختراعات و اکتشافات حیف می شد و از بین می رفت و دیده هم نمی شد.

پایان بخش نخست

منبع: علمنا