یکی از تهدیدات تکنولوژی که به لطف صنعت سینما با آب و تاب فراوان به آن پرداخته شده، مفهوم هوش مصنوعی است؛ در زمانی که کامپیوترها آن‌قدر هوشمند باشند که تصمیم بگیرند زمام امور را به دست بگیرند و از شر مزاحمین انسانی راحت شوند. آیا این تهدید واقعیت دارد و ما باید واقعا نگران خطرات هوش مصنوعی باشیم؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، به نظر می‌رسد نگرانی اساسی این‌جاست که با پیشرفت دانش در زمینه هوش مصنوعی، زمانی که به آنچه «یکتایی یا Singularity» شهرت یافته است، برسد؛ یعنی نقطه‌عطفی در زمینه هوش مصنوعی که از آن به بعد خودش زمینه رشد و هوشمندتر شدن خودش را فراهم می‌آورد؛ یعنی هوشمندی دیجیتالی، مستقل از ما انسان‌ها، باهوش‌تر می‌شود. و اگر یک ماشین به صورت دائم نسخه‌ای بهتر و ارتقایافته از خودش را بسازد، مانند حذف شدن چفت و بند کابل‌های تکنولوژی است و به این ترتیب رایانه‌ها به درجه‌ای از هوشمندی می‌رسند که دیگر غیرقابل کنترل می‌شوند. از آن زمان، مغز کوچک ما از توانایی درک آنچه کامپیوترها انجام می‌دهند، عاجز می‌ماند. به نظر ترسناک می‌آید!

روزی این اتفاق رخ میدهد؟

بسیاری از بزرگان فناوری و علم نظر خود را درباره این موضوع بیان داشته‌اند. استیون ‌هاوکینگ، یکی از مشهورترین دانشمندان امروز دنیا، درباره هوش مصنوعی در «ایندیپندنت» می‌نویسد: «می‌توان تصور کرد چنین فناوری زمانی بر بازارهای سرمایه، پژوهشگران، مدیران و رهبران غلبه کند و اسلحه‌هایی بسازد که ما از آن‌ها سر درنمی‌آوریم. در کوتاه زمان، اثرات هوش مصنوعی بستگی به کسانی دارد که آن را کنترل می‌کنند اما در بازه زمانی طولانی به این وابسته است که آیا اصلا قابل کنترل خواهد بود؟» الون ماسک، میلیاردر و مدیرعامل شرکت «تسلا»، هم نگرانی‌هایی درباره از کنترل خارج شدن هوش مصنوعی دارد و حدود 10 میلیون دلار برای مطالعاتی که این پدیده را بی‌خطر و امن کند، اختصاص داده است. بیل گیتس هم در مورد هوش مصنوعی اظهارنظر کرده است. او می‌گوید: «در حال حاضر کامپیوترها خیلی کارها را برای ما انجام می‌دهند اما ابرهوشمند نیستند. اما در آینده رایانه‌های ابرهوشمند خواهیم داشت و من متوجه نمی‌شوم چرا کسی نگران این موضوع نیست؟» شرکت «مایکروسافت» همچنان مشغول مطالعه و پژوهش روی هوش مصنوعی است. شرکت «اپل» هم درباره هوش مصنوعی با احتیاط سخن می‌گوید. اپل هم خود پروژه‌های تحقیقاتی ویژه‌ای را به هوش مصنوعی اختصاص داده است.

کامپیوترهای کنونی چقدر هوشمند هستند؟

اگر راستش را بخواهید، بیشتر غول‌های دنیای دیجیتال سخت مشغول فعالیتند تا ماشین‌هایی هوشمندتر بسازند. «گوگل» و «سیری» تعدادی از فناوری‌های پیچیده مانند فراوری زبان طبیعی (درک آنچه صداهای ما می‌گوید) و تشخیص متن (آنچه کلمات ما معنی می‌دهند) را با هم تلفیق کرده‌اند. فیسبوک هم در حال تجربه هوش مصنوعی است‌؛ با ساختن روباتی به نام «ام» که به کاربران امکان می‌دهد تنها با صحبت کردن با او کارهای مختلفی انجام دهند، مثلا بلیت هواپیما رزرو کنند در حالی که انگار در حال صحبت با کارمند فروش یکی از خطوط هوایی هستند! دلیل ظهور این فناوری‌ها افزایش قدرت محاسبه و پردازش، ذخیره‌سازی داده و شبکه‌های نورونی (دقیقا مشابه آنچه در سلول‌های عصبی ما در مغز اتفاق می‌افتد) است. این مورد آخر یکی از مهره‌های کلیدی تکنولوژیک برای رسیدن به «یکتایی» است؛ یعنی کامپیوتر‌ها یاد می‌گیرند چگونه شما به آن‌ها یاد می‌دهید تا بهتر شوند. یکی از قدم‌های نوین و بزرگ به تازگی توسط گوگل برداشته شده است؛ زمانی که پروژه هوش مصنوعی «آلفاگو» (AlphaGo) توانست بهترین حریفان انسانی را در بازی شطرنج شکست دهد (تعداد حرکات موجود در بازی آلفاگو از تعداد اتم‌های دنیا بیشتر است).

نظر متخصصان

باز به پرسش اساسی برمی‌گردیم: آیا باید نگران باشیم؟ احتمالا خیر. نام‌هایی که در بالا به آن‌ها اشاره شد، هیچ‌کدام متخصص هوش مصنوعی نیستند و اگر از استادان امر بپرسید، احتمالا پاسخی متفاوت‌ دریافت می‌کنید. مارک بیشاپ، استاد پردازش شناختی در دانشگاه گلداسمیت، مانند الون ماسک، اعتقاد ندارد که هوش مصنوعی در آینده‌ای نه‌چندان دور از کنترل خارج می‌شود. پروفسور بیشاپ از خطرات بالقوه هوش مصنوعی آگاه است، به‌ویژه اتومبیل‌های جنگی بدون نیاز به راننده و پهپادهایی که بر نه اساس نظر انسانی که بر مبنای الگوریتم شلیک می‌کنند. نگرانی او بیشتر معطوف به درگرفتن نوعی مسابقه ماشین‌های روباتی جنگی است. اما در خصوص غلبه هوش مصنوعی بر دنیا، او مثبت‌اندیش‌تر است. کریستن داوتن‌هان، استاد هوش مصنوعی، هم زیاد مطمئن نیست که ما به سمت آخرالزمانی که دستپخت هوش مصنوعی باشد، پیش می‌رویم.

او اعتقاد دارد پیشرفت‌ها در زمینه هوش مصنوعی در زمینه‌های مختلف و مجزاست؛ یعنی آنچه به سیری قدرت پردازش می‌بخشد، نمی‌تواند ماشه یک اسلحه را بکشد در حالی که مغز ما انسان‌ها قادر به انجام هر دو است! دقیقا همین نکته نشان‌دهنده محدودیت هوش کامپیوترهاست و اگر چیزی برای یادگیری رایانه محدودیت ایجاد کند، آن‌گاه یکتایی ایجاد نمی‌شود. حتی کامپیوترهایی که یاد می‌گیرند و خود را با شرایط مختلف سازگار می‌کنند در درون مرزهایی که برنامه‌نویس برایشان مشخص کرده است، محدود خواهند ماند. شاید تهدید اصلی ما انسان‌ها هستیم؛ کسانی که از هوش مصنوعی به صورتی غیرمسئولانه استفاده می‌کنند. فناوری یک راهکار است و این به عهده انسان‌هاست که چگونه از آن استفاده کنند.

چالشهای ناممکن

پروفسور داوتن‌هان یک محدودیت دیگر را هم برای هوش مصنوعی در نابودی بشر و جایگزینی خود با ما آدم‌ها بر‌می‌شمرد: امکان برهمکنش و معاشرت اجتماعی. آدمی موجودی اجتماعی است و دائما در حال معاشرت. درک روابط اجتماعی برای ماشین‌ها بسیار عجیب و ناممکن خواهد بود. پس اگر هوش مصنوعی قرار است جایگزین موجودات دوپای هوشمند شود، علاوه بر تبحر در جمع و تفریق آن هم با سرعت نور، باید در مهارت‌های دیگری هم استاد شود.

برهمکنش با کامپیوتر‌ها و روبات‌ها همواره از روابط آدمی الهام گرفته شده و یک دلیل قوی پشت این امر است: بر اساس مطالعات در گوشه و کنار دنیا، می‌دانیم که انسان‌ها تمایل دارند با سیستم‌های دیجیتالی از جمله روبات‌ها و کامپیوترها به صورتی انسانی و اجتماعی تعامل کنند. به بیان دیگر، ما انتظار داریم روبات‌ها بیشتر شبیه ما باشند به همین علت روی توانایی تشخیص حرکات بسیار مطالعه شده است. اما فناوری در این مورد هنوز ابتدایی است. ما هنوز سیستمی نداریم که به‌نرمی و مانند یک انسان در محیط‌های پرسر و صدا درباره یک موضوع دلخواه بحث کند.

یک مشکل پایه‌ای‌تر هم وجود دارد؛ بحث‌های فلسفی که از باور ما به هوش مصنوعی می‌کاهد. سه چیز وجود دارد که کامپیوترها نمی‌توانند انجام دهند؛ خودآگاهی، توانایی اکتساب شناخت و درک دنیا آن‌گونه که انسان‌ها دارند و بینشی خلاق. پس اگر یک روبات بتواند در یک مسابقه تلویزیونی پرسش و پاسخ برنده شود، همان‌طور که کامپیوتر واتسون متعلق به شرکت «آی‌بی‌ام» در سال 2011 برنده شد، ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم کامپیوترها سمفونی بنویسند یا یک نمایش را کارگردانی کنند. به صورت خلاصه، همیشه فضایی بین آنچه انسان و کامپیوتر می‌توانند انجام دهند، وجود خواهد داشت. به علت وجود این نقص‌ها، یک سیستم پردازش مانند روبات هیچ وقت تمام رفتار‌های انسانی را درک نمی‌کند و تقریبا همیشه به برنامه‌نویس و دستورهای او وابسته خواهد بود. در نتیجه نمی‌تواند از دستورهای او هم سرپیچی و با قصد قبلی، برخلاف نظر رئیس برنامه‌نویسش، عمل کند.

آیا باید نگران باشیم؟

بر اساس آنچه کامپیوتر‌ها انجام می‌دهند، جایگزینی ما با آن‌ها در مواردی در حال شروع است مثل ماشین‌های بی‌نیاز از راننده، پاسخ به سوالات به وسیله اپ‌های توصیه‌کننده پزشکی و حقوقی و... اما این سطحی از هوشمندی نیست که باعث نگرانی ما شود و بر اساس نظرات متخصصین، نیازی نیست آن‌قدرها نگران کامپیوترها باشیم. اگرچه هوشمندی کامپیوترها و شبکه‌های نورونی آن‌ها روز به روز ارتقا می‌یابد اما هنوز محدودیت‌هایی پایه‌ای در اکتساب یکتایی برای رایانه‌ها وجود دارد که البته خبر خوبی برای ماست. آنچه اهمیت دارد، مسئولیت انسانی است. سوءاستفاده از هوش روباتیک توسط خود ما آدم‌ها - و نه یک الگوریتم دیجیتالی - می‌تواند خسارت‌های زیاد و جبران‌ناپذیری ایجاد کند. پس به نظر می‌آید احتمال نابودی بشریت به دست خودش بسیار بیشتر از انقراض توسط یک ابرکامپیوتر ابرهوشمند خواهد بود.

منبع: ماهنامه دانش بنیان