مدیر عامل یک شرکت دانش‌بنیان معتقد است، وقتی محصول دانش‌بنیانی با کیفیت بالا تولید می‌شود، آن محصول دیگر فقط متعلق به تولیدکننده نیست، مالک آن دولت و ملت است چراکه تولید این محصول دانش‌بنیان به معنای ایجاد ارزش افزوده بالا برای همه است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، درباره لزوم حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان و مزایایی که این شرکت‌ها می‌توانند برای اقتصاد ملی به ارمغان بیاورند، جلسه، سخنرانی، نشست و... کم برگزار نشده است. حاصل همه این تلاش‌ها هم کم نبوده است اما هنوز که هنوز است، مدیران شرکت‌های دانش‌بنیان از ساختارهای اقتصادی داخلی گله‌مندند و اگر معافیت‌های مالیاتی را فاکتور بگیریم، در بقیه زمینه‌ها چندان حمایت احساس نمی‌کنند؛ حمایت‌هایی که می‌توانند تولیدات و خدمات این شرکت‌ها را که عصاره مفهوم «ساخت ایران» هستند راهی خانه‌ها، صنایع و بازارهای ایرانی کنند. این‌که چرا هنوز شرکت‌های دانش‌بنیان نتوانسته‌اند آن‌گونه که انتظار می‌رود به صف تولیدکنندگان داخلی بپیوندند یا به قول دکتر ستاری سهم مناسبی را از GDP کشور از آن خود کنند و مزایای چنین امر مبارکی برای اقتصاد ایران، از زبان مدیران این شرکت‌ها راهگشاتر از هر نوع آسیب‌شناسی دیگر است. با همین پرسش که پاشنه آشیل شرکت‌های دانش‌بنیان دقیقا کجاست و آن‌ها با چه معضلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند، با سه نفر از مدیرعاملان شرکت‌های دانش‌بنیان موفق به گفت‌وگو نشستیم.

چاش‌های پیش‌روی شرکت‌های دانش‌بنیان

امیراسماعیل ثقفی‌نیا مدیرعامل شرکت «درسا دارو» است؛ شرکتی که درآمد آن حدود 12 میلیارد تومان در سال تخمین زده می‌شود و تعداد کل کارمندانش حدود 20 نفر است. این شرکت از سال 1378 کار خود را شروع کرده و در سال 93 توانسته است به جمع شرکت‌های دانش‌بنیان ایران بپیوندد.

مدیرعامل این شرکت درباره ماهیت و مزایای اقتصادی - اجتماعی شرکت‌های دانش‌بنیان می‌گوید: شرکت‌های دانش‌بنیان دارای 4 ویژگی منحصر به فرد در مقایسه با شرکت‌های عادی هستند. اول آن‌که در سال‌های اخیر ما با تولید انبوه نخبگان مواجه بوده‌ایم که در تاریخ بشریت بی‌سابقه بوده است و اگر به نیازهای این قشر پاسخی داده نشود، مشکلات عدیده‌ای دامنگیر جامعه می‌شود. شرکت‌های دانش‌بنیان پاسخی برای این قشر بزرگ هستند. دوم آن‌که متخصصان علم دارند اما مهارت ندارند و شرکت‌های دانش‌بنیان، علاوه بر جذب این نخبگان، به آن‌ها به صورت درون‌زا مهارت می‌آموزند. سومین نکته این است که شرکت‌های دانش‌بنیان ارزش افزوده خیلی بالا تولید می‌کنند و با این ارزش افزوده، تولید ناخالص ملی را بسیار تغییر می‌دهند. چهارمین کاری که شرکت‌های دانش‌بنیان انجام می‌دهند این است که معمولا خلأ‌های بزرگ کشور را برطرف و کالاهای حیاتی مانند دارو و غیره را تامین می‌کنند که اگر این کالاها در داخل تولید نشوند و واردات آن‌ها نیز قطع شود، کشور با یک بحران اساسی مواجه می‌شود.

ثفی‌نیا درباره چالش‌های اساسی پیش روی شرکت‌های دانش‌بنیان تصریح می‌کند: به نظر من، مهم‌ترین مشکل شرکت‌های دانش‌بنیان که کمتر به آن پرداخته شده است و می‌تواند این شرکت‌ها را در آینده هلاک کند، تامین اجتماعی و ماده 38 قانون آن است. با توجه به این‌که شرکت‌ها ساختارهای خود را بر اساس قوانین تامین اجتماعی تنظیم نکرده‌اند و از آن‌ها بی‌اطلاع هستند، بعد از چند سال ناگهان بخش عمده‌ای از سرمایه خود را به خاطر شفاف نبودن این سیستم از دست می‌دهند. تامین اجتماعی هیچ‌گاه به شرکت‌ها پاسخگو نیست و به آن‌ها حساب پس نمی‌دهد. قوانین و مقررات تامین اجتماعی بسیار پیچیده‌اند و اگر کسی از آن‌ها شکایتی داشته باشد، نمی‌تواند به نهاد دیگری رجوع کند و خودشان مرجع رسیدگی به شکایت از خودشان هستند که این امر بسیار غیرمنطقی است.

وی در ادامه می‌گوید: بعد از تامین اجتماعی که 70 درصد سهم در ایجاد مشکل برای شرکت‌های دانش‌بنیان را دارد، اداره دارایی و مالیات 30 درصد مابقی مشکل را برای شرکت‌های دانش‌بنیان ایجاد می‌کند. شرکت‌های دانش‌بنیان باید از ابتدای راه حواسشان به این دو نهاد باشد و سیستم‌های مالی خود را از ابتدا قوی و سیستماتیک طراحی کنند تا در آینده دچار ورشکستگی نشوند. مساله بازار از دیگر چالش‌های شرکت‌های دانش‌بنیان است. افرادی که شرکت‌های دانش‌بنیان را اداره می‌کنند افراد نخبه جامعه هستند اما نگاهشان به بازار یک نگاه انتزاعی است. نظام بازار ایران را اتریشی‌ها در سال 1286 و واردات‌محور طراحی کرده‌اند. شرکت‌های دانش‌بنیان باید متوجه باشند وقتی مشتری آن‌ها دولت است، بسیاری بنا به دلایل متعددی ترجیح می‌دهند به جای خرید تولیدات داخلی، کالاها را از خارج وارد کند.

ثقی‌نیا درباره راه‌حل رفع این مشکلات می‌گوید: شاید تنها کسانی که بتوانند این مشکلات را حل کنند خود شرکت‌های دانش‌بنیان جوان باشند چون شرکت‌های باسابقه و با توان مالی بالا می‌توانند از افراد باتجربه مشورت بگیرند، سیستم را در صورت لزوم بخرند و در مواقعی این عدم شفافیت به نفع شرکت‌های بزرگ است. باید ماده 38 قانون تامین اجتماعی کاملا توصیف شود تا کارشناسان تامین اجتماعی آن را تفسیر به رای نکنند و تامین اجتماعی جزوات راهنما به شرکت‌ها ارائه دهد. به نظر من، کسی که این ماده را وارد قانون کرده است، یک دشمنی آشکار با ایران داشته است و باید آن را اصلاح کرد. بنابراین در این زمینه‌ها باید به شرکت‌های دانش‌بنیان آموزش‌های لازم داده شود.

وی درباره نحوه حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان تاکید می‌کند: دولت باید بپذیرد وقتی محصول دانش‌بنیانی تولید می‌شود، آن محصول دیگر فقط به منِ تولیدکننده متعلق نیست و مالک آن دولت و ملت است. بنابراین دولت باید تا وقتی که آن محصول بتواند پر و بال بگیرد، از آن حمایت و آن را رهگیری کند تا وارد بازار فروش شود چون محصول دانش‌بنیان به معنای ایجاد ارزش افزوده خیلی بالا برای همه است.

ثقی‌نیا با انتقاد از روند واردات کالاهای خارجی به ایران اشاره می‌کند: متاسفانه گروه‌هایی در ایران وجود دارند که اجازه تنفس به شرکت‌هایی نظیر ما نمی‌دهند. آن‌ها برای نفع شخصی خود کالاها را از خارج وارد می‌کنند و می‌فروشند. سیستم نیز به گونه‌ای طراحی شده است که ما نمی‌توانیم محصولات خود را در داخل بفروشیم یا آن‌ها را به‌راحتی صادر کنیم.

نیازمند حمایت صادراتی هستیم

مجتبی نوایی مدیرعامل شرکت صنعتی «خزر الکتریک» است. این شرکت در سال 1363 در آمل تاسیس شده و تعداد کارمندان آن حدود 40 نفر است. درآمد سالانه این شرکت نیز چیزی حدود 20 میلیارد تومان در سال تخمین زده می‌شود.

نوایی درباره مشکل مشترک شرکت‌های دانش‌بنیان می‌گوید: باور نداشتن مسئولین مملکتی در سازمان‌ها و وزارتخانه‌های ذی‌ربط مثل بهداشت و درمان، جهاد کشاورزی، محیط زیست و... به شرکت‌های دانش‌بنیان یکی از مشکلات مشترک همه این شرکت‌هاست. یکی دیگر از مشکلات ما، منافع برخی افراد از واردات کالاهای مشابه وارداتی و بازدید آن‌ها از کارخانه‌های کشورهای خارجی است. مشکل بعدی نیز نبود حمایت صادراتی از شرکت‌های توانمند دانش‌بنیان است.

مدیرعامل شرکت صنعتی خزر الکتریک درباره راهکارهای رفع این مشکلات می‌گوید: حمایت واقعی از صادرات، واقعی کردن نرخ ارز و جلوگیری از دامپینگ شرکت‌های چینی سه راهکار اساسی برای برطرف کردن مشکلات شرکت‌های دانش‌بنیان است. وی درباره دامپینگ شرکت‌های چینی می‌افزاید: چون تیراژ تولید آن‌ها به دلیل حضور در کشوری با جمعیت یک میلیارد و سیصد میلیون نفری و صادرات انبوه به 190 کشور دنیا بسیار زیاد است، قیمت تمام شده آن‌ها در مقابل کشوری در محاصره تحریم بسیار کمتر است و این امر باید به نحوی مدیریت شود.

نوایی درباره لزوم حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان تصریح می‌کند: در جامعه‌ای که نوآور، مخترع، کارآفرین و استاد دانشگاه در مقابل قشر جواهرفروش، بنگاهدار، واردکننده و قاچاقچی سرافکنده و شکست‌خورده باشد، نوجوانان و جوانان جامعه دیگر به دنبال کسب علم و فکر سازندگی نیستند و نه‌تنها ناجی کشور نخواهند شد بلکه برای آن‌ها نیز الگویی غلط شکل خواهد گرفت. نتیجه این تغییر باور، تولید ملی پایین و واردات با حجم انبوه خواهد بود که می‌تواند کشور را با ورشکستی مواجه کند.

وی درباره چگونگی حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان از طرف مردم و دولت می‌گوید: اولویت در خرید محصولات دانش‌بنیان تایید شده و دارای استاندارد و حتی ممنوعیت خرید کالای مشابه یکی از کارهایی است که می‌توان انجام داد. دومین کار، حمایت از صادرات محصولات دانش‌بنیان در حد کشورهای رقیب است نه این‌که مانند گذشته قول جایزه صادراتی داده شود ولی بعدا به آن عمل نشود. همچنین، حمایت تمام و کمال صدا و سیما، فرهنگسازی در جامعه و گنجاندن مزایای فعالیت علمی - پژوهشی و دانش‌بنیان در کتاب‌های درسی از کارهای فرهنگی است که می‌تواند به این عرصه کمک کند.

نوایی وجود کالاهای قاچاق ارزان‌قیمت، واردات کالا با ال‌سی درازمدت و وام‌های خارجی کم‌بهره را مهم‌ترین مشکلات بر سر راه تجاری‌سازی محصولات دانش‌بنیان داخلی ارزیابی و تاکید می‌کند: محصولات دانش‌بنیان در کشور صدمه دیده است. شرکت‌های دانش‌بنیان با تحریم ناجوانمردانه همانند نهالی در زمین بایر شده‌اند و بدون حمایت خشک خواهند شد ولی در صورت حمایت و آبیاری مناسب به درختی تنومند تبدیل خواهند شد که می‌توانند میوه دهند و به کشور کمک کنند.

وی در انتها می‌گوید: بسیاری از وعده‌های مسئولین در حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان در حد شعار باقی مانده است. مثلا خزر الکتریک و 25 شرکت دیگر در ردیف فعالان مجاز گمرک معرفی و مشمول برخی امتیازها شده‌اند. ولی اداره گمرکات دائم طفره می‌رود که در پورتال گمرک چنین امکانی را قرار نداده‌اند.

حمایت دولت صرفا پول دادن نیست

فرزاد رحمانی مدیرعامل شرکت «چارگون» است. این شرکت نزدیک به 300 نفر کارمند دارد و فعالیت اصلی آن در زمینه تولید نرم‌افزارهای سازمانی است. این شرکت 18 سال است که فعالیت می‌کند و حدود یک سال پیش به جمع شرکت‌های دانش‌بنیان پیوسته است.

مدیرعامل شرکت دانش‌بنیان چارگون درباره مشکلات سد راه تجاری شدن محصولات شرکت‌های دانش‌بنیان می‌گوید: شرکت‌های دانش‌بنیان بر اساس سیر بلوغی که در حال طی کردن آن هستند، مشکلات متفاوتی دارند. شرکت‌های نوپا و استارت‌آپ‌ها بیشتر خود را با چالش‌های سرمایه و نقدینگی مواجه می‌بینند ولی آن‌ها بیشتر با مشکل شرکت‌داری و تجاری‌سازی مواجهند. اگر به این شرکت‌ها توجه کنید، متوجه می‌شوید که بسیاری از آنان، پس مدتی کوتاه، با یکدیگر دچار مشکل می‌شوند و نمی‌توانند مدیریت شرکتشان را انجام دهند. خیلی وقت‌ها این مشکلات باعث می‌شود تمرکز شرکت به سمت مسائل حاشیه‌ای برود. اما در شرکت‌های بالغ - شبیه به ما که حدود 18 سال است در زمینه نرم‌افزار کار می‌کنیم - بزرگ‌ترین چالش این است که نرم‌افزار بهای واقعی خود را ندارد. در واقع، قانون ساده کپی‌رایت - که قوانین بالادستی آن موجود است - در عمل رعایت نمی‌شود و این مساله باعث عدم دریافت بهای واقعی نرم‌افزار از سوی شرکت‌های نظیر ما می‌شود. از طرف دیگر، با توجه به این‌که شرکت‌های دولتی مهم‌ترین مشتری شرکت‌های نظیر ما هستند، نحوه برگزاری مناقصات و انتخاب نرم‌افزارشان به گونه‌ای است که حیات شرکت‌های تولیدکننده نرم‌افزار را با مشکل مواجه می‌کند. در این وضعیت، تنها نام شرکت‌های تولیدکننده نرم‌افزار باقی مانده است و فقط چند شرکت به طور واقعی در حال تولید نرم‌افزار هستند.

رحمانی درباره نحوه کمک مردم به شرکت‌های دانش‌بنیان تاکید می‌کند: بهترین کمک مردم به شرکت‌های دانش‌بنیان تولیدکننده نرم‌افزار این است که به‌خوبی این شرکت‌ها را رصد و به آن‌ها اطمینان کنند و از محصولات و خدماتشان بهره ببرند. این نگاه که کالایی برند خارجی باشد و ما فکر کنیم چون خارجی است لزوما کیفیت بالایی نیز دارد، اشتباه است. متاسفانه استفاده از برندهای خارجی به یک فرهنگ تبدیل شده است. این فرهنگ اشتباه در همه عرصه‌ها رایج شده است. برای مثال، صنعت مبلمان‌سازی داخلی که زمانی افتخار ایران در دنیا بوده، به محل جولان کالاهای خارجی تبدیل شده است.

وی درباره حمایت‌های دولتی نیز می‌گوید: دولت فعلی یک جهش فوق‌العاده در جهت شناسایی و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان داشته است اما سمت و سو دادن به این مقوله، کار یک روز و دو روز و یا یک دولت نیست. این امر لازم است که استمرار داشته باشد. چیزی که از دولت انتظار می‌رود، این است که در فرایندهای ممیزی فرق دانش‌بنیان و غیردانش‌بنیان را به‌درستی تشخیص دهد و شرکتی که حقش است، دانش‌بنیان تلقی شود و از حمایت‌ها استفاده کند. البته نقدی به این قضیه ندارم اما به صورت محدود مشاهده می‌شود شرکت‌هایی که خیلی دانش‌بنیان نیستند، با پیگیری زیاد، توانسته‌اند حداکثر استفاده از مزایای این شرکت‌ها را داشته باشند. حمایت دولت صرفا پول دادن نیست و اگر دولت بتواند به شرکت‌ها کمک کند که راه خودشان را پیدا کنند و سود بیشتری در بازارهای داخلی و خارجی به دست آورند، اتفاق بهتری است. بنابراین بهترین کمک دولت این است به‌درستی شرکت‌های دانش‌بنیان را شناسایی و به شرکت‌های دانش‌بنیان واقعی بیشتر کمک کند.

رحمانی درباره فرایند شرکت دانش‌بنیان شدن خاطرنشان می‌کند: زمانی که ما در فرایند عضویت در گروه شرکت‌های دانش‌بنیان قرار گرفتیم، پیوستن کاملمان به این گروه 6 ماه طول کشید. این فرایند شاید زمان‌بر باشد اما به نظر من نباید دقت را فدای سرعت کرد بنابراین نقدی به این موضوع ندارم. البته برای شرکت دانش‌بنیان شدن بارها نهادهای مربوط مدارک یکسانی را از ما طلب می‌کردند و شاید بهتر بود که یک پروفایل از هر شرکت تهیه می‌شد تا کارگزاران به آن پروفایل مراجعه می‌کردند و نیاز نبود ما دائما یک مدرک را به صندوق پژوهش، معاونت و... ارائه دهیم.

وی ضمن مثبت شمردن حمایت دولت از شرکت‌های دانش‌بنیان اذعان می‌کند: کارگزارانی که از سوی معاونت برای بررسی درخواست‌ها کارها را انجام می‌دادند افراد بسیار دقیق و بامسئولیتی بودند. آن‌ها فارغ‌التحصیل دانشگاه صنعتی شریف و خودشان نیز انسان‌های شریفی بودند و از این حیث ما خیلی خوشحال بودیم. حتی این کارگزاران به ما ایده‌هایی برای ثبت اختراع ارائه دادند که در کار ما بسیار راهگشا بود.

منبع: ماهنامه دانش بنیان