محمد فرهادی در حوزه علم و فناوری و نخبگی چهره ای کم نظیر است. اگر نخبگان را در کشور جمهوری اسلامی ایران در فهرستی جای دهند، قطعا دکتر فرهادی در آن فهرست برای خود جایگاهی دارد. او علاوه بر اینکه یک دوره وزارت بهداشت و دو دوره وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را بر عهده داشته، هرگز از نوآوری در حوزه های تخصصی اش غافل نمانده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری،محمد فرهادی مبدع و موسس مرکز کاشت حلزون گوش در ایران است و خلاصه از هر دری که به جهان علم و فناوری و آکادمی در کشورمان وارد شوید، محمد فرهادی را نشسته بر کرسی در آن می بینید. پس گفت و گوی «دانش بنیان» با او تنها گفت و گو با یک مقام اجرایی نیست، بلکه گفت و گو با مردی است که علم و فناوری را می شناسد، با آنها زندگی می کند و قلبش برایشان می تپد.
آقای فرهادی به عنوان یکی از سرآمدان حوزه علم و فناوری و با توجه به اظهار لطفی که به مجله «دانش بنیان» کردید، می خواهیم بدانیم که از نظر شما «
» چقدر توانسته به سمت اهداف عالی که تعریف کرده است نزدیک شود؟
ویژگی مجله «دانش بنیان» این است که علاوه بر ظاهر مناسب و متمایزی که دارد، توانسته آنچنان که متناسب نامش است، از فناوری های روز هم به خوبی استفاده کند تا بتواند در این مجله به ظاهر کوچک محتوای بسیاری را بگنجاند. مثلا آن طور که من دیدم در کنار بسیاری از مطالب بارکدخوان دو بعدی قرار دارد که به وسیله آنها می توان تصاویر، فیلم ها و گزارش هایی را در حوزه های مختلف فناوری دید. همینطور به بیان بسیاری از مطالب و آمار و ارقام در حوزه علم و فناوری می پردازد که روزآمد و برای مخاطبان خاص و عام خودش کاربردی هست. همچنین چهره های منتخب کارآفرینان و دستاوردهای فناوری و نوآوری در داخل و خارج کشور را معرفی می کند. خلاء چنین مجله ای در حوزه علم و فناوری احساس می شد که می توان گفت مجله «دانش بنیان» این خلاء را به خوبی پر کرده است و در هدف خودش که فرهنگ سازی اقتصاد دانش بنیان و ترویج گفتمان علم و فناوری است، توفیق یافته است.
آقای دکتر! مقام معظم رهبری در دیدار با هیئت دولت به نکته ای اشاره فرمودند و آن این است که موضوع دانش بنیان باید در جامعه تبدیل به یک گفتمان شود. مهمترین چالشی که متوجه این شرکت هاست موضوع وجود و ایجاد بازار مناسب برای ارائه محصولاتشان هست و در حقیقت باید برای اینها بازارسازی کرد. آیا این برداشت ما از نظر شما درست است؟ وزارت علوم برای رفع این مشکل چه کرده است و چه برنامه ای دارد؟
این نکته بسیار مهمی است. زمانی دانشگاه های ما در کشور دانشگاه های آموزش محور بود و کار دانشگاه صرفا اشاعه علم و تربیت نیروی انسانی متخصص بود؛ این شیوه مربوط به نسل اول دانشگاه های ماست. در نسل دوم تکیه بر آموزش و پژوهش بود، یعنی از دهه 90 میلادی به بعد در کنار آموزش بحث های پژوهشی هم پررنگ شد و تحصیلات تکمیلی عمدتا توسعه پیدا کرد. اما آنچه الان و در دانشگاه های نسل سوم مطرح است، دانشگاه های کارآفرین و ماموریت گراست که هدف توسعه و تاکید دقیق و برنامه ریزی های ماست.
یکی از اهدافی که شما در جلسه رای اعتماد مجلس مطرح کردید هم این بود که به دنبال دانشگاه های نسل سوم هستید.
بله، در مسیری که ما در همین راستا طی کردیم، دانشگاه ها در حوزه آموزشی و پژوهشی پیشرفت کردند، تحصیلات تکمیلی گسترش پیدا کرد و همانطور که میدانید بر این نکته تاکید شده که دانشجوهای این دوره ها در انتخاب پروژه شان باید مشکلی از کشور را حل کنند و تاکید شده است که باید دستاوردی داشته باشند و پروژه شان باید کاربردی باشد و بتوان در سطح دانشگاهی با آن کار کرد. البته ما در مباحث مرز دانشی و تحقیقات بنیادی نیز کار می کنیم، زیرا اگر تحقیقات بنیادی نباشد به بحث های کاربردی هم نمی انجامد و ما این دو حوزه را در کنار هم با نسبت حدودا 75 تا 80 درصد کاربردی و 20 تا 25 درصد بنیادی داریم. خوشبختانه از یکی، دو دهه قبل مراکز رشد و پارک های علم و فناوری به وجود آمدند و رشد کردند. هر چند در همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، شورای انقلاب وقت، اساسنامه سازمان پژوهش های علمی و صنعتی را تصویب کرد که چیز شبیه CNRS فرانسه بود (مرکز ملی و تحقیقاتی علمی فرانسه است) و سازمان پژوهش علمی و صنعتی ما از آنجا الگوبرداری شده بود. این سازمان چند شعبه در چند استان کشور و شهرستان ها داشت که بعدها این شعب، هسته اصلی پارک های علمی و فناوری را تشکیل دادند. دنیا هم به این سمت رفت که تحقیقات و دستاوردها و نوآوری هایی که در دانشگاه ها انجام می شود، در مراکز رشد و توسط بخش خصوصی و با کارآیی بالاتر پخته شود و به نمونه برسد و در پارکها و هسته های فناوری و شرکت های دانش بنیان شکل بگیرد و عملی شود. خوشبختانه تعداد پارک های علمی و فناوری ما رو به توسعه است.
الان به طور متوسط در هر استان یک پارک داریم. بعضی از پارکها تازه به وجود آمده اند و بعضیها دو دهه عمر دارند، اما کیفیت این پارکها با هم یکی نیست. برای اینکه وزارت علوم کیفیت این پارکها را بالا بیاورد و ارتقا بدهد باید شاخصها و استانداردهایی را مشخص و تعریف کند. برای این مسئله چه برنامهای دارید؟ چرا برای ارتقای این پارکها کاری صورت نمیگیرد و استانداری گذاشته نمی شود؟ به طور مثال عرض میکنم؛ ما وارد یک پارک که میشویم میبینیم فقط چهار دیوار است و وارد یک پارک دیگر میشویم، سرشار از شرکتهای دانش بنیان، مراکز رشد و آمد و شدهای بین المللی است.
تعداد پارکهای علم و فناوری در سال 90، 31 پارک بوده است. برخی از پارکهای نسل اول همان واحدهایی از سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی بودند که تبدیل شده اند به پارک و زیرساختها و پشتوانهای داشتند و خودشان درست شده اند. الان 39 پارک فناوری داریم که عمدتا جامع هستند و بعضی هاشان در سطح استانی مطرح هستند. بعضی از پارکهای علم و فناوری وابسته به دانشگاههاست و نوع دیگر از پارکهای تخصصی است که تازه دارند شکل میگیرند.
علاوه بر اینها به غیر از شهرداری تهران که متقاضی راه اندازی یک پارک علم و فناوری است و برایش زمین و فضا دارد، در بخش خصوصی هم متقاضیان زیادی برای احداث پارک علم و فناوری وجود دارند که برای پاسخگویی به این نیاز در حال تدوین آییننامه هستیم و بر این باوریم که بسیار خوب است بخش خصوصی در این حوزه سرمایه گذاری کند. چراکه بعد از رسیدن به مرحله تولید، تجاری سازی محصولات دانش بنیان توسط آنها بهتر صورت خواهد گرفت.
جالب است که تعداد شرکتهای دانش بنیان در داخل پارکها 946 تاست و البته شاید کمی هم بیشتر شده باشد، درصورتیکه در سال 2012 میلادی در پارک علم و فناوری هیچ شرکت دانش بنیانی نداشتیم و در 2014، 728 شرکت دانشبنیان داشتیم و همچنان این تعداد رو به افزایش است، زیرا معاونت علمی و فناوری حمایت میکند و تا سقف 2650 شرکت دانش بنیان هم هستند که بیرون از پارکها فعالیت میکنند و البته حضور 4400 شرکت و موسسه فناور در پارکها و مراکز رشد قطعی شده است. اینها هم به مرور ارتقا پیدا میکنند و رشد میکنند و تبدیل به شرکت دانش بنیان میشوند. بعد هم به تولید میرسند و مسیر خودشان را طی میکنند.
اخیراً طی کار مشترکی که با معاونت علمی داشتید مراکز نوآوری و فناوری را نیز در دانشگاهها احداث و شروع کردیم که کار قابل توجهی است.
بله، تعداد مراکز کارآفرینی و نوآوری نیز که اشاره کردید در تعدادی از دانشگاهها شروع به کار کردهاند، رو به افزایش است و ما مجموعا در سال 2015، 112 مرکز کارآفرینی و نوآوری داشتیم؛ این یعنی رشد 600 درصدی در دانشگاه و مراکز آموزشی و تحقیقاتی. تجاری سازی هم خودش یک علم و تخصص است، یعنی در کنار شرکت دانش بنیان که بحثهای علمی و فنی و تولیدی را پیش میبرد، باید یک ساختاری دیده شود که کار مارکتینگ و بازاریابی و صادرات را انجام دهد. میتوان گفت متخصصان حوزه بازاریابی کمتر به شرکتهای دانشبنیان وصل شدهاند، اما شرکتهای دانشبنیانی که توانسته اند مارکتینگ را در کنار کار تولید خود شکل دهند، بیشتر در بازار موفق شدهاند و حتی محصولاتشان را صادر کردهاند. در طول سه سالی که از آغاز به کار دولت تدبیر و امید میگذرد، صادرات شرکتهای دانش بنیان حدود 120 میلیون دلار بوده است. البته این شروع کار است و این رقم باید خیلی بیشتر از اینها باشد. نیاز دیگر شرکتهای دانش بنیان بعد از شکل گیری واحدهای مارکتینگ در کنارشان، سرمایه و اعتبارات است و ضوابط و مقررات تسهیل کننده. خیلی از این ضوابط و مقررات تسهیل کننده در حال تدوین و تصویب هستند. شرکتهای دانش بنیان به بعضی از معافیتها هم نیازمندند، مثل معافیت از مالیات که همانطور که میدانید مصوب شده است. چهارمین نکته هم این است که باید دولت مقرراتی وضع کند که خرید محصولات دانشبنیانی تولید شده توسط شرکتهای داخلی، از خارج از کشور ممنوع شود. خوشبختانه این را نیز دولت تصویب کرده است. برای مثال سازمان پژوهش علمی و صنعتی به تازگی نسل چهارم ماشین همودیالیز را در قالب یک شرکت دانش بنیان تولید کرده است و تمام استانداردهای مورد تایید وزارتخانه متخصصین نفرولوژی و... را نیز دریافت کرده است و توانستهاند بیست عدد را هم به بیمارستانهای خوب ما چه خصوصی، چه دولتی و چه آموزشی بدهند. ولی ما به این محصول خیلی نیاز داریم و باید از این شرکتها حمایت شود و به آنها سفارش داده شود. حضور در نمایشگاهها و برگزاری نمایشگاههای فن بازار چه در داخل و چه در خارج از کشور میتواند به تولید و فروش مناسب و بیشتر این محصولات دانش بنیان کمک کند. به عنوان کار مشترک دیگر، میتوان به نمایشگاه تجهیزات آزمایشگاهی ساخت داخل اشاره کرد که وزارت علوم طی سه سال گذشته با هدف حمایت از محصولات ساخت ایران، بیش از 160 میلیارد تومان تجهیزات آزمایشگاهی ساخت داخل خریداری کرده است.
یکی از مسائل اساسی در اقتصاد دانش بنیان ایجاد بازار برای شرکتهای دانشبنیان است و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری همواره معتقد به ممنوعیت واردات محصولاتی است که توان ساخت آنها در داخل کشور وجود دارد. تحقق اقتصاد دانش بنیان، بهعنوان مؤلفه اصلی اقتصاد مقاومتی یکی از برنامه های اصلی دولت است که یک طبیعت فرابخشی دارد که محور تعاملات وزارت علوم و معاونت علمی و فناوری در دولت تدبیر و امید بوده است. خوشبختانه با همکاری و تعامل بسیار نزدیک و تقسیم کار مناسب، امروز کارگروه تشخیص صلاحیت شرکتهای دانش بنیان توانسته است صلاحیت بیش از 2 هزار و 600 شرکت دانش بنیان را احراز کند. دانشگاهها و پارکهای علم و فناوری تابعه وزارت عتف در این مورد همکاری نزدیکی با معاونت علمی و فناوری داشته اند و معاونت علمی هم براساس تقسیم کار یاد شده با حفظ چابکی خود بدون ورود به بحثهای ساختاری و مدیریتی حدود 48 میلیارد تومان از دانشگاهها و پارکهای علم و فناوری و مراکز نوآوری و شرکتهای مستقر در آنها حمایت کرده است.
وزارت علوم به صورت جدی در خرید محصولات ایرانی ورود کرده و به صورت فعال در این رابطه اقدام کرده است که طی سه تفاهمنامه در سه سال اخیر با همکاری و حمایت معاونت علمی و فناوری برای اولینبار باعث خرید بیش از 160 میلیارد تومان تجهیزات آزمایشگاهی ساخت داخل توسط مراکز تابعه وزارت عتف شده است که این اقدام میتواند الگویی برای سایر دستگاه های اجرایی کشور باشد.
آقای دکتر من میخواهم سوالم را از زاویه دیگری مطرح کنم. بیایید برگردیم به شخص شما، آقای دکتر فرهادی که چهره ماندگار، نخبه و برگزیده جایزه علامه طباطبایی است و یک مرکز کاشت حلزون گوش را با ابتکار و خلاقیت و همت خودش ایجاد کرده است. به این آقای دکتر فرهادی چطور میشود کمک کرد که هم در بازار داخلی به طور کامل بتواند کارهایش را عرضه کند و به فروش برساند و هم به او کمک شود تا ارتقا پیدا کند و به بازارهای خارجی راه پیدا کند و موفق شود؟ آیا در وزارت علوم جایی هست که فکر، تدوین، برنامه ریزی و عمل کند و با وضع قوانین مثبت یا حذف قوانین دست و پاگیر که باقیمانده از گذشته بوده و دوره آن منسوخ شده، این مشکلات را حل کند؟
افراد فناور و نوآور که میروند موسسه ای میزنند و شرکتی بنا میکنند به حمایتهای اداری و معنوی و حمایتی و اجرایی نیاز دارند. نیاز به گروهی دارند که پا به پای اینها بروند برای حل مشکلاتشان، پیدا کردن بازار برای آنها و صادرات محصولاتشان و حتی مسائل مالی و قیمت گذاری و... اینها یک علم و تخصص است و نیاز به متخصص دارد. من با پرفسوری روسی صحبت میکردم. ایشان درباره علم جدیدی در زمینه ایمونولوژی میگفت که مثل ژنوم میتواند وضعیت ایمنی و سیستم دفاعی بدن انسانها را پیشبینی کند و با این روش بگوید که فرد به سمت بیماریهایی مثل سرطان و... میرود یا نه. خب کسی که آن علم را داشته، در کنارش افرادی بوده اند که در تولید این کیتهای تشخیصی و بعد در بازاریابی و فروش آنها به او کمک کردهاند. او میگفت من درباره پروسه تولید و بازاریابی و فروش آن چیزی نمیدانم و درست میگفت. یعنی میخواهم بگویم شیوه درست این است. در اینجا هم ما باید چنین ساختاری داشته باشیم. وجود چنین ساختارهایی به قوانین و مقررات برمیگردد. بخشی از آن همین بحثهای حمایتها و تدوین ضوابط مقررارت است که مربوط به وزارت علوم و تحقیقات یا معاونت علمی میشود و بخش دیگر نیازمند حمایتها و سیاستگذاریهای فراتر است که به دولت و نظام برمیگردد. در حال حاضر که درباره پارکهای علم و فناوری و حمایت از آنها صحبت میکنیم، اعتباراتشان حدود دو درصد بودجه کل آموزش عالی است. یعنی از ابتدا بودجه کمی در نظر گرفته شده و واقعا باید اضافه بشود. امیدواریم امسال با توجه به جدول چهارده که در بودجه دیده شده، این امر تحقق یابد و بتوانیم بعضی زیر ساختهای آنها را تقویت کنیم. باید سهم اعتبارات و تحقیق و فناوری را به 5/2 تا 3 درصدی که مقام معظم رهبری فرموند، برسانیم. این روند از سال جاری با رقم 1/1 درصد آغاز شده است.
اقدام مناسب و خوبی در ابلاغیه اخیر شما مبنی بر حضور اعضای هیئت علمی در شرکتهای دانشبنیان شد. لکن هنوز آنگونه که می بایست شاخص حضور در شرکت دانش بنیان با مقاله نویسی برابری نمیکند یعنی هنوز شیوه نامه اجرایی ندارد.
براساس ضوابط و مقررات جدیدی که تدوین کردهایم، ارتقای مرتبه اساتید صرفا منوط به داشتن مقاله علمی نیست. شیوه نامه جدیدی تدوین شده که در آن ترکیب هیئت ممیزها براساس ممیزیهای جدید صورت گرفته است.
در این شیوه نامه جدید حضور فناوران و مسئولان پارکها را پیش بینی کرده ایم و از همه مهمتر اینکه اساتید لازم است بخشی از وقت موظف شان را در شرکتهای دانش بنیان و پارکها بگذرانند. این شیوهنامه به تازگی ابلاغ شده و عملیاتی هم میشود. مطابق این شیوه نامه حتی خود دانشگاه و اساتید میتوانند شرکت دانش بنیان تاسیس کنند. همچنین این کار را میتوانند اساتید با دانشجویانشان یا دانشجو و دانشگاه با هم انجام دهند. به این ترتیب بخش عمده مشکلاتشان حل میشود.
علاوه بر این ما از پیشنهادهایی که پارکها برای حل مشکلاتشان ارائه بدهند، استقبال میکنیم. کما اینکه تاکنون پیشنهادهایی دادهاند که در شیوهنامه جدید گنجانده خواهد شد.
وقتی پای صحبت برخی دانشجویان کارشنای ارشد و دکتری و اساتید مینشینیم، ایرادی که به سیستم وزارت علوم وارد میدانند این است که دانشگاهها بیشتر دانشکدهداری میکنند. به این معنی که ارتباطشان با بیرون قطع است؛ چه دانشگاههایی که صنعتی هستند و چه دانشگاههای حوزه علوم انسانی. نظر شما در اینباره چیست؟
خوب این مسئله میتواند به دو علت باشد. اول اینکه در گذشته دانشگاهها محیط آموزشی محض بودند و فقط مسائل آموزشی و پژوهشی در آنها مطرح بود. دوم اینکه محتوای درسی و آموزش در گذشته یعنی در دانشگاههای نسل اول و دوم، طوری برنامهریزی و طراحی شده بودند که کاملا کلاس محور بودند. الان با بازنگری که در این دوره شروع کردیم، حدود 600 رشته - عمدتا در رشته های کاربردی فنی مهندسی، علوم پایه و کشاورزی - بازنگری شدند و این کار باعث شده بیشتر به صورت عملی کار کنند یعنی دوره های کارآموزی، کارورزی، پروژه و... داشته باشند. بهترین مثالش هم دانشگاه امیرکبیر است که در زمینه خودرو و موتور به همین شیوه کار میکند. دانشجویان این دانشگاه به مراکز علوم تحقیقاتی میروند و روی موتور و خودرو و نحوه ساخته شدنشان کار میکنند و عملیات را از نزدیک میبینند یا در دانشگاه صنعتی سهند تبریز که دانشجویان رشته مهندسی و فنی آن باید به کارخانجات بروند، کار کنند و آموزش ببیند. ضمنا همه اینها به دانشگاهها ابلاغ شده و قراردادهایی هم بین دانشگاهها و صنعت بسته شده است. به عنوان مثال مابین 9 دانشگاه با وزارت نفت قراردادی بسته شده و 20 میدان نفتی در اختیارشان گذاشته شده است که بتوانند ضریب ازدیاد و برداشت را بالا ببرند. همچنین بین 12 دانشگاه و پژوهشگاه با شرکت بینالمللی نفت، گاز و پتروشیمی قراردادی بسته شده که براساس آن دانشگاهها میتوانند در صنایع پاییندستی محصولاتی را داشته باشند. مضاف بر اینها دانشگاهها با وزارت صنعت و معدن پروژههای بسیاری دارند و تفاهمنامه همکاری بینشان منعقد شده است که از مفاد آن، گذراندن دورههای پسادکترا در صنعت داخل کشور است. این بسیار پیشرفت خوبی است که هم کار پژوهشی و تحقیقی در آن هست و هم دستاورد و فناوری دارد. بازنگری در حوزه علوم انسانی هم در حال انجام است. البته نسبت به حوزه فنی و مهندسی با تاخیر به فضای کاربردی وارد خواهند شد. 1200 پروژه مشترک پژوهشی و فناوری را با وزارت دفاع داریم و برای خط علوم انسانی، شورای توسعه تحقیقات علوم انسانی و هنر را برای کاربردی کردن علوم انسانی راه اندازی کرده ایم تا این علوم را کاربردی کنند.
در نظام ارزیابی یا رتبهبندی شما، عملکرد دانشگاه در این خصوص چقدر دخیل است؟ اینکه مثلا دانشگاه تمایل نداشته باشد یا تنبلی کند از اینکه به سمت ارتباط با صنعت رفته یا به سوی کسب درآمد از فروش تکنولوژی نزدیک شود. چه الزامی یا استانداردی برای دانشگاه وجود دارد؟
اولا سیستم نظارت و ارزیابی را گذاشته ایم تا دانشگاهها را رصد و ارزیابی کنند و برنامهای دارند که باید آن را اجرا کنند. نظام جامع نظارت و سنجش و ارزیابی را هم داریم مستقر میکنیم و اینها باید امتیاز بیاورند و رتبهبندی شوند. یعنی این نظارت و ارزیابی در رتبه بندی دانشگاهها نقش دارد. ما برای اولینبار به طور جدی نظام رتبهبندی دانشگاهها را که از سالها پیش قرار بود ایجاد شود، در کشور شکل دادهایم. به این شکل که دانشگاهها را در هر منطقه، منطقه بندی و بعد سطحبندی کردیم. به این ترتیب دانشگاهها در منطقه خودشان در سطوح 1، 2، 3 و 4 سطحبندی شدهاند و دانشگاه در سطح 4 بسیار کم داشتیم. این از برنامه های ما در حوزه اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانشبنیان است که بنابر آن 5 دانشگاه ما باید به سطح بینالمللی برسند و مطرح شوند. این موضوع در حال وقوع است. در دادن این امتیازات، اعتبارات و اختیارات و ارتقایشان نقش دارد. مثلا برای اینکه ارتقا پیدا کنند باید پروژههایی داشته باشند که مشکلی از مشکلات کشور را حل کند. در این صورت امتیاز آن دانشگاه ، 5/1 برابر میشود یعنی 50 درصد افزایش امتیاز خواهد داشت.
با این سیاستهای هدایتی و حمایتی که وزارتخانه و معاونت علمی و فناوری دارند، برای شما این نگرانی را ایجاد نمیکند که ناخواسته تصدیگری هم بکنید و حضور دولت در این حوزه پررنگتر از آن چیزی شود که باید؟
فکر میکنم در شروع کار، ناگزیر از تصدیگری دولتی بودیم، ولی در ادامه مسیر باید این کارها به بخش خصوصی واگذار شود. در توسعه دانشگاههای غیردولتی و غیرانتفاعی هم نکته همین بود. این دانشگاهها باید بتوانند توسعه پیدا کنند. البته باکیفیت و باقابلیت، چون آنها هم ارزیابی و رتبه بندی میشوند. از سال گذشته برای اولین بار رنکینگ موسسات غیردولتی و غیرانتفاعی را هم داشتیم و همین سبب شد که بعضیهاشان تا سطح دانشگاه ارتقا پیدا کنند، چون امکانات بسیار خوبی داشتند عنوان دانشگاه را گرفتند. مثل دانشگاه خاتم که دانشگاه جامعی هست و بهترین های کنکور را برمی دارد و برای آینده هم بورسیه میکند. تاکید میکنم که تا جایی ناچار از تصدیگری هستیم برای اینکه این مراکز حمایت شوند و راه بیفتند.
ولی الان زمزمه هایی مطرح میشود که در عمل روزبهروز حضور وزارت علوم و معاونت علمی پررنگتر میشود یا بعضا اعلام میکنند که مسئله دانشبنیان از آنجا که مورد تاکید مقامات عالیرتبه نظام است، کمکم تبدیل شود به یک امر تبلیغاتی و حتی شاید زینت المجالس بشود. در این خصوص چه نظری دارید؟
اینها که میفرمایید به این دلیل که ابتدای کار ترویج تعامل و فرهنگسازی نیاز دارد. در عین حال برای اینکه بحث دانش بنیان، به قول شما زینت المجالس نشود، باید مراقبت کنیم، اما در کنار این، اینکه دانشگاهها شرکتهای دانش بنیان بزنند و اساتید هم خودشان در آن سهم داشته باشند و بخشی از زمان کاری موظفیشان را در شرکتهای دانش بنیان سپری کنند، تاثیر مهمی در جلوگیری از روندی که شما میگویید دارد. این موضوع همین امسال تصویب شد. همچنین آییننامه ارتقا که بازنگری شد و خیلی هم سرو صدا کرد و رفت شورای عالی انقلاب فرهنگی و بعد تکمیل شد، باعث میشود که در پروسه ارتقا، دیگر حق وتوی مقاله وجود نداشته باشد. تازه اگر کار مشترک کنند و نوآوری و تولید و پتنت داشته باشند، شرکت بزنند و... امتیازهای بالا و معافیتهای مالیاتی و حمایتهایی در پی دارد که افراد را به انجام کار عملی تشویق و از شعارزدگی و زینت المجالسی دورشان میکند. به نظر من مشکلی که در این حوزه وجود دارد و باعث میشود، آنطور که توقع داریم پیش نروند، ضغیف بودن بنیه مالی اینهاست. نمیشود هم به اینها وام بلاعوض داد، بلکه باید تسهیلات ارائه کرد. بخشی از این ضعف هم به علت وضعیت اقتصادی کشور است. البته امسال صادرات ما از واردات پیشی گرفته، ولی واقعیت این است که اگر شرایط اقتصادی در سه سال گذشته و از زمان روی کار آمدن دولت تدبیر و امید بهتر بود، پیشرفتهای بهتر و بیشتری هم حاصل میشد. الان حتی دانشگاهها به ما بدهکارند، بودجه پروژههای عمرانی به ما داده نشده و حتی بودجه تعمیر و تجهیزاتی که هر سال تابستان به ما میدادند، ندادهاند. درست است که سند اوراق خزانه را به ما دادهاند، ولی این اوراق حالا حالاها پول نمیشود.
من فکر میکنم که همه این مسائل باید با عمل مطرح شوند و گرفتن امکانات را پیگیری کنیم. البته همانطور که گفتم در قالب تسهیلات، نه وامهای بلاعوض تا همه بتوانند خود را بالا بکشند و در رقابتها جای خود را پیدا کنند. ارتقا یابند و رتبه هایشان مشخص شود، امکان مقایسه بین محصول داخلی و خارجی فراهم شود و بعد ترغیب و تشویق شوند. از آن طرف هم باید نظارت وجود داشته باشد و اجبار بر اینکه محصول داخلی خریداری شود. مثلا در همین نمایشگاه تجهیزات آزمایشگاهی در مجموع سه سال، 166 مییارد تومان خرید کردهاند که 40 درصد آن را معاونت و 60 درصد آن را وزارت علوم پرداخت کرده است.
جهت گیریهای ما در ساختارهای علم، تحقیق و فناوری باید به سمت و سویی باشد که این وجوه پررنگ شوند و حوزه های ستادی ما را در بخش پژوهش و فناوری تقویت کنند.