امروزه تحقیق علمی پیرامون ادبیات عامه در دانشگاهها و مراکز علمی در ایران بهعنوان یکی از مصداقهای کار علمی از طرف همگان پذیرفته شده و حتی مجلاتی اختصاصی و رشتهای خاص نیز در این زمینه وجود دارد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، یکی از دانش های مهم در زمینه مردمشناسی و فرهنگ عامه، تحقیق در ادبیات عامه است. فرهنگ عامه تا حدودی به این موضوع میپردازد که سبک زندگی مردم کوچه و بازار توجه به چیست و ادبیات عامه هم به آن ادبیاتی میپردازد که برای مردم عوام خلق میشود. شاید سابقه اینکه تحقیق در ادبیات عامه در جهان بهعنوان علمی خاص در جهان مورد توجه باشد، به چند قرن هم نرسد و این علم البته در ایران بسیار جوانتر است و درنهایت به پس از مشروطه برمیگردد. اولین کسانی که در ایران به این وجه از دانش توجه کردند، کسانی چون صادق هدایت، جمالزاده، علامه دهخدا و غلامرضا رشید یاسمی بودند.
صادق هدایت با جمع آوری مجموعه اوسانه و تحلیل های اندکی که بر آن داشت، بهعنوان یکی از شخصیتهای مهم در ادبیات عامه شناخته میشود. دهخدا نیز با گردآوری مجموعه بسیار ارزشمند «امثال و حکم» یکی از موثرترین گامها را در آرشیوبندی مجموعه ای از مثل های فارسی برداشته است. جمالزاده نیز با داستانها و برخی مقالات و نوشته هایش رویکردی ویژه را در شناخت و معرفی ادبیات عامه به مردم ایران داشته است. رشید یاسمی نیز در فرهنگستان زبان و ادب فارسی بخشی را به بررسی مطالبی در حوزه ادبیات عامه اختصاص داد. بعدها مرحوم انجوی شیرازی یکی از مهمترین کسانی بود که به جمعآوری مثلها و داستانهای عامه پرداخت و کتابهایی درباره وجوه مختلف فرهنگ عامه نگاشت.
کار بزرگ احمد شاملو با نام «کوچه» نیز از کارهای مهمی است که در حوزه ادبیات عامه مورد توجه است. هر چند که تاکنون مجلدات اندکی از این کتاب منتشر شده است. یکی از چهرههای مهم دیگر نیز در حوزه ادبیات عامه دکتر محمدجعفر محجوب است که درباره بسیاری از این داستانهای عامه که در گذشته مکتوب شده بودند، تحقیقات ویژهای داشته و حتی برخی را نیز تصحیح کردهاند. دکتر محجوب نخستین کسی است که پای چنین تحقیقاتی را بهطور رسمی به دانشگاهها کشاند و حتی قولی منسوب به استاد فروزانفر هست که به ایشان گفتهاند: شما فضلی گمشده را به دانشگاه تهران اهدا کردهاید.
امروزه تحقیق علمی پیرامون ادبیات عامه در دانشگاهها و مراکز علمی در ایران بهعنوان یکی از مصداقهای کار علمی از طرف همگان پذیرفته شده و حتی مجلاتی اختصاصی و رشتهای خاص نیز در این زمینه وجود دارد.
یکی از کارهای مهمی که در زمینه تحقیقات ادبیات عامه مورد نظر است، انعکاس نگرشهای مربوط به زندگی عوام در کتابهای ادبی، اعم از شعر و نثر است. ردیابی زندگی عوام شاید در آثار فاخری همچون قصیده و نثرهای فنی و غزلیات فاخر عرفانی و عاشقانه شاید اندکی دشوار باشد، اما در داستانها و منظومهها و قطعات ادبی به مقدار بسیاری میتوان به این موارد پی برد. در داستانهای عرفانی عطار و مولوی نیز به زندگی عوام اشارات بسیاری شده است.
برخی از آثار ادبی نیز بهطور اختصاصی در حوزه ادبیات عامه آفریده شدهاند. کتابهایی منثور همچون داستانهای حمزه، اسکندرنامه ها، امیرارسلان نامدار، قصه حسین کرد شبستری، رستمنامهها و منظومههای عامیانهای همچون شهریارنامه، برزونامه، سامنامه، فلکنازنامه و قصه شیرین حیدربیک و ماهسمنبر از این قبیل آثار است. این آثار و آثار بسیاری دیگر مانند اینها، ویژگیهای خاصی دارند که آنها را از آثار فاخر ادبی متمایز میکند، ازجمله میتوان به این ویژگیها اشاره کرد: پیرنگ ضعیف داستانها، روابط ضعیف علّی و معلولی در داستانها، تکرار داستانهای ملالآور، تاکید بر ارزشهای مردمی، اغلاط رایج املایی و دستوری و... یکی از دلایل ضعف این آثار نیز این است که مخاطب این داستانها غالبا مردم بیسواد بودهاند و سرایندگان و پردازندگان این آثار نیز سواد کمی داشتهاند.
یکی از داستان های بسیار مهمی که در زمره ادبیات عامه مطرح است، داستان «سمک عیار» است. داستان «سمک عیار» نوشته فرامرز بن خداداد بن عبدالله الکاتب الارجّانی (حدود قرن ششم یا هفتم) است. آقای دکتر پرویز خانلری (1298-1369) این کتاب را در پنج جلد تصحیح و منتشر کردهاند. بر اساس گفته دکتر خانلری احتمالا این داستان منتشرشده از «سمک عیار»، بخشی از داستان اصلی است و به احتمال قوی مجلدات دیگر آن یا از بین رفته یا هنوز یافت نشده است. جلد سوم این اثر هم مفقود بوده و دکتر عباس زریاب خویی نسخهای از متن ترکی آن را به دست آورد و رضا سیدحسینی هم آن را به فارسی ترجمه کرد و استاد خانلری هم این بخش را به جای همان بخش گمشده «سمک عیار» قرار داد.
داستان «سمک عیار» به گفته بسیاری از پژوهشگران یکی از داستانهایی است که مملو از نگرشهای عامیانه است و از منابع غنی در حوزه ادبیات عامه به حساب میآید؛ چراکه بسیاری از باورهای مردم عوام را درباره نبردهای شاهان و پهلوانان و نگاه مردم به شهرهای قدیمی در خود منعکس کرده است. اینک به برخی از این نگرشهای عامیانه در «سمک عیار» اشاراتی مختصر میشود.
1. تصور از شهرها و کشورها: یکی از موارد مهم در «سمک عیار» تصوری بسیار سطحی است که از شهرها و کشورهای جهان در این اثر وجود دارد و این تصور بههیچوجه با جغرافیای کهن و جغرافیای امروز سازگار نیست. در آثاری همچون شاهنامه یا خمسه نظامی زمانی که سخن از شهر یا کشوری میشود، شاید این سازگاری با شهرها و کشورهای جهان متناسب با پهنه جغرافیای امروز منطبق نباشد، اما لااقل با جغرافیای زمان این شاعران تا حدودی تناسب دارد. اما در «سمک عیار» مطلقا چنین تناسبی نیست. در این کتاب ماچین شهری کوچک است که خیلی راحت به آن رفتوآمد میشود. چین سرزمینی کوچک است که تعدادی پهلوان میتوانند آن را تصرف کنند. دوازدهدره و دیگر شهرها و کشورها هر کدام بهگونهای توصیف میشوند که گویی کل داستان در چند روستا اتفاق میافتد.
2. نامهای عجیب و غریب: یکی از ویژگیهای بسیاری از داستانهای عامه این است که در این آثار با نامهایی عجیب مواجهیم که در هیچ منبع مکتوبی قبل و حتی بعد از این آثار وجود ندارند. در «سمک عیار» نیز این نامها فراواناند و گاهی این تعدد نام، خواننده را آزار میدهد. نامهایی مانند غور کوهی، شغال پیلزور، ابرسیاه، طرمشه، غاطوش، مقوقر، ادخان، نیا سنجانی و...
3. نبود روابط علی و معلولی: در این داستان پهلوانان خیلی راحت به سپاه دشمن میروند و سردار سپاه یا پادشاهی را دستگیر و بر دوش خود حمل میکنند. افراد ضعیف گاهی قویترین پهلوانان را میکشند و شخصیتهای داستان بهراحتی دشمنان خود را گول میزنند و آنان هم زود فریب میخورند.
4. تکرارهای ملالآور: در داستان «سمک عیار» به واسطه یک داستان بسیار مفصل با صحنههای تکراری فراوانی مواجهیم. برای نمونه فقط خود سمک عیار دفعات بسیار زیادی به سپاه دشمن میرود و یک نفر را در حال خواب یا استراحت دستگیر میکند و به سپاه خود میآورد. بارها و بارها پهلوانان با هم مبارزه میکنند و نوع مبارزاتشان هم در بسیاری از موارد دقیقا شبیه به هم است.
5. انعکاس آیینهای عیاری: یکی از ویژگیهای مهم داستان «سمک عیار» انعکاس آیینهای عیاری در این اثر است. آیین عیاری در اصل مربوط به عوام است و حتی در بسیاری از کتابهای دیگر هم اگر ردی از این آیین باشد، باید آن را با فرهنگ عوام مرتبط دانست. در «سمک عیار» نیز بسیاری از عقاید و کردارهای عیاران انعکاس یافته است که به این موارد میتوان اشاره کرد: استفاده از داروی بیهوشی، کمنداندازی، جوانمردی، وفای به عهد، حفظ ناموس، تغییر چهره و لباس و....
منبع: ماهنامه سرآمد