یک خوشنویس با استفاده از دیالوگ‌های سینمایی نوعی تازه از خطاطی را تجربه کرده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، سپیده مبرهن؛ استاد خوشنویسی و علاقه‌مند جدی سینماست. او چند سال است با نوشتن دیالوگ‌های سینمایی به شیوه نستعلیق، شکسته نستعلیق و سیاه مشق راهی تازه را در این هنر اصیل شروع کرده است. نمایشگاه تازه او شامل 18 تابلو از دیالوگ‌های پرویز پرستویی در فیلم‌های «آژانس شیشه‌ای»، ««دوئل»، «بید مجنون»، «مارمولک» از 20 تا 26 آبان ماه در فرهنگسرای شفق برگزار می‌شود.


کاری که شما در حوزه خوشنویسی انجام داده‌اید کار خلاقانه‌ای است که پیوندی تازه میان هنر اصیل موسیقی که یک هنر ایرانی و سنتی است با هنر مدرن و غربی سینما ایجاد کرده، ایده این نوع خطاطی از کجا آمد؟

سپیده مبرهن: من به سینما علاقمندم، سال‌هاست که فیلم‌های ایرانی را دنبال می‌کنم و از 9 سالگی در زمینه خطاطی به طور تخصصی آموزش دیده‌ام. این دو علاقه همزمان در من رشد کرد. چند سال پیش احساس کردم می شود در خطاطی راهی تازه را رفت، تا این هنر را به زندگی مردم نزدیک تر کند.



در تابلوهای خطاطی معمولا از اشعار شاعران بزرگ ایرانی یا آیات قرآن استفاده می‌شود. به نظرتان دیالوگ‌های فیلم های سینمایی برای هنر اصیل و فاخر خوشنویسی سبک نبودند؟

من نقدی نسبت به کار استادان بزرگ این رشته ندارم ولی حس شخصی ام این بود که سینما به واسطه این که هنری مردمی و جذاب است، می تواند زیبایی هنر خوشنویسی را مضاعف کند. در ضمن پیامی که در بعضی از آثار سینمایی وجود دارد، به واسطه خط و خوشنویسی دیده می شود و در قالبی دیگر دوباره به چشم می‌آید. نوشتن آیات قرآن و اشعار شاعران مهم ایران توسط خوشنویسان بزرگ ایرانی، کاری زیبا و پسندیده است. اما می‌شود راههای تازه‌ای را در این حوزه تجربه کرد و به شیوه‌های خلاقانه اندیشید.

گفتید به سینما علاقه‌مندید آثار چه سینماگرانی را بیشتر دنبال کرده‌اید؟

آثار علی حاتمی و مسعود کیمیایی را دوست دارم. فیلم‌های خسرو شکیبایی و پرویز پرستویی را هم همین طور. در انتخاب دیالوگ‌ها به سراغ آثاری از سینماگرانی رفتم که کار و شیوه هنری‌شان برای خودم هم مطلوب بود و البته اقبال عمومی به این آثار بسیار زیاد است.

به طور مشخص سینمای حاتمی و کیمیایی دیالوگ‌های شاعرانه و جملات قصار فراوان دارد.

بله. به ویژه درباره آقای کیمیایی بسیاری از دیالوگ‌ها به زندگی مردم وارد شده، پس از سال‌ها در ذهن مانده، چند نسل با این دیالوگ ها زندگی کرده‌اند. اقبال عمومی به آثار ایشان بسیار زیاد است و بسیاری از ما دیالوگ‌های فیلم های ایشان را در ذهن داریم.

آقای کیمیایی به نمایشگاه شما آمدند، واکنش ایشان چه بود؟

خیلی تشویق کردند و راضی بودند. آقای کیمیایی ساعت‌ها در نمایشگاه حضور داشتند و نظرشان درباره دیالوگ‌ها و کل این پروژه را عنوان کردند. به نظر ایشان هم چنین پروژه‌ای خلاقانه و جذاب بود.

از میان تابلوها هدیه‌ای هم به آقای کیمیایی دادید؟

بله. یک تابلو از دیالوگ‌های فیلم اعتراض. آن مونولوگ دوست داشتنی و به یادماندنی مرحوم مهدی فتحی که در ذهن بسیاری از ما مانده: «... سلامتی باغبونی که زمستون رو بیشتر از بهار دوست داره...»

از میان تابلوها اثری فروش رفته؟

بله، البته هدف من از نوشتن دیالوگ‌ها فروش و کسب درآمد نبوده. بیشتر به دنبال این بودم که هنر خوشنویسی به مردم بیشتر معرفی شود و نسل تازه با این هنر ارتباط بگیرند. نتیجه این نمایشگاهها و صحبت با مراجعان و مخاطبان هم نشان داده خوشبختانه به بخشی از این هدف رسیده‌ایم.

واکنش اساتید خوشنویسی به این کار شما چه بوده؟

به عنوان مثال استاد آقای مجتبی سبزه که از بزرگان خوشنویسی هستند استقبال کردند، اما دوستانی هم بودند که این شیوه را دوست نداشتند و نظرشان را اعلام کردند. بعضی اساتید گفتند ترجیحشان این است که خوشنویسی با شعر و آیات قرآن عجیبن باشد، اما اعتراضی هم به این شیوه نداشتند.

هنر خوشنویسی چقدر بستر ابداع با هنرهای مدرن و امروزی را می‌دهد؟

در مسیری که این هنر تا به حال طی کرده، استادان بزرگ ابداع ها و نوآوری های فراوانی داشته اند. خط های معلی و کرشمه، خطوط جدیدی در تاریخ خوشنویسی هستند. استادان و خوشنویسان این روزها از المان‌های کولاژی یا نقاشیخط در آثارشان استفاده می‌کنند. اما هنرهایی مثل سینما و تئاتر رابطه زیادی با خوشنویسی نداشته‌اند. سینما هنری بصری و شنیداری و ترکیبی از همه هنرها است، در این تابلوها من سعی کردم بخشی از این پیوند و ترکیب را به نمایش بگذارم. قطعا راههای دیگری هم هست که باید آزموده شود.

برای هر نمایشگاه چقدر زمان صرف می‌کنید؟

من تقریبا هر سال یک نمایشگاه دارم و 12 ماه درگیر این پروژه هستم. برای نوشتن دیالوگ‌های سینمایی نمی‌شود هر فیلمی را انتخاب کرد، بعضی دیالوگ‌ها محاوره‌ای هستند و بعضی مناسب تابلو نیستند، باید فیلم‌های زیادی را ببینم و از میان آنها دیالوگ‌های زیبا، بامعنا و مناسب‌ترین ها را انتخاب کنم و در نهایت مرحله نگارش شروع می‌شود.

به نمایشگاه بعدی فکر کرده‌اید؟

هنوز نه (می‌خندد) انتخاب پروژه بعدی کمی دشوار شده. همان طور که گفتم باید دیالوگ‌های مناسب، زیبا، عمیق و جذاب پیدا بشود و این کار ساده‌ای نیست.