دانشگاه‌های آمریکا روی پول‌های سرازیرشده از ایران حساب کرده بودند و تحولات ایران تمام محاسبات را به هم زد و آن‌ها را تا چند سال در شوک فرو برد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، امسال برای اولین بار در تاریخ، تعداد دانشجویان خارجی محصل در دانشگاه‌های ایالات متحده به رقم شگفت‌انگیز یک میلیون نفر رسید. این رقم نسبت به سال گذشته هفت درصد رشد داشته است. اما از این رشد، یعنی از تمامی دانشجویانی که در سال اخیر در دانشگاه‌های آمریکا ثبت نام کرده‌اند، چهل و شش درصد آن‌ها تنها از دو کشور چین یا هند بوده‌اند. بدین ترتیب طبق آماری که موسسه آموزش بین‌المللی آمریکا منتشر کرده‌است، چین، هند، عربستان سعودی و کرهٔ جنوبی چهار کشور بزرگ صادرکنندهٔ دانشجو به آمریکا هستند و طبعا بیشترین سود در این معامله به جیب دانشگاه‌های آمریکا می‌رسد. چین به تنهایی ۳۳۰هزار دانشجوی جدید به آمریکا فرستاده است که غالبا توسط دولت چین یا خود دانشجویان تأمین مالی می‌شوند. چینی‌ها ۳۰ درصد از کل دانشجویان خارجی آمریکا را تشکیل می‌دهند. سوال این‌جاست که آیا آمریکایی‌ها این حجم از دانشجویان چینی را باید فرصت قلمداد کنند یا تهدید؟

کارین فیشر یکی از روزنامه‌نگاران حوزهٔ آموزش_عالی پاسخ جالبی به این پرسش ارائه می‌کند. او وضعیت فعلی چین را با وضعیتی که ایران در دههٔ هفتاد میلادی داشت قیاس می‌کند و می‌گوید باید از وقایع ۳۶ سال پیش درس بگیریم. اتکای فعلی آمریکا به چین همانند خوش‌خیالی آمریکا از حجم انبوه دانشجویان ایرانی‌ای بود که آن زمان وارد دانشگاه‌های آمریکا می‌شدند و صنعت آموزش عالی این کشور را رونق داده بودند. او می‌نویسد: «وقتی در نوامبر ۱۹۷۹ چندین دانشجوی ایرانی در تهران سفارت آمریکا را اشغال کردند و ۵۰ نفر را ۴۴۴ روز به گروگان گرفتند،...

دو قاره آن طرف‌تر گروه دیگری از دانشجویان ایرانی پیامد واقعی این حادثه را احساس کردند.» در آن روزگار، ایرانی‌ها بزرگترین گروه دانشجویان خارجی شاغل به تحصیل در آمریکا بودند. به طوری که از هر ۵ دانشجوی خارجی یک نفر ایرانی بود. در دههٔ ۱۳۵۰ خورشیدی با ازدیاد درآمدهای نفتی و شکل‌گیری یک طبقهٔ متوسط متمول در ایران، تقاضای خانوارها برای ثبت‌نام جوانان‌شان برای ورود به دانشگاه رفته رفته افزایش یافت. طبعا ظرفیت دانشگاه‌های داخلی برای پذیرش این حجم از تقاضا کافی نبود و رفته‌رفته روابط خوب دولت‌های ایران و آمریکا به صنعت آموزش عالی نیز تسری پیدا کرد. کلیف شوگرن یکی از مدیران دانشگاهی بود که در آن سال‌ها به دعوت دولت به ایران سفر کرد تا کارگاهی دربارهٔ شیوه‌های اخذ پذیرش از دانشگاه‌های آمریکایی برای ایرانی‌ها برگزار کند. او می‌گوید وضع آن سال‌ها شبیه وضع فعلی چین بود.

اما در پی حوادث انقلاب ۵۷ همه چیز زیر و رو شد. کارتر ۵ میلیارد دلار دارایی ایران در آمریکا را بلوکه کرد و بانک‌ها از مبادله با ایران منع شدند. بر سر ۵۱هزار دانشجوی ایرانی در آمریکا چه بلایی آمد؟ یا باید منابع مالی برای درخواست اقامت در آمریکا فراهم می‌کردند (که هر کسی از پس آن برنمی‌آمد) یا باید برمی‌گشتند. در آن سال، همانطور که در نمودار زیر می‌بینید، تعداد دانشجویان ایرانی به ناگهان تا ۷۰ درصد افت کرد و این بیش از همه به ضرر دانشگاه‌های آمریکا تمام شد.

دانشگاه‌های آمریکا روی پول‌های سرازیرشده از ایران حساب کرده بودند و تحولات ایران تمام محاسبات را به هم زد و آن‌ها را تا چند سال در شوک فرو برد. این وضعیت ممکن است به سادگی با چندبرابر شدت برای رابطهٔ فعلی چین در آمریکا رخ دهد. وضعیت ناپایدار جهانی، کاهش رشد اقتصادی چین و البته پیروزی غافلگیرانهٔ ترامپ همگی آیندهٔ مبهمی برای آموزش عالی آمریکا ترسیم می‌کنند. یکی از پژوهشگران مطالعات آموزش عالی با طعنه گفته بود «اصلا بعید نیست یک روز در روزنامه بخوانیم که چینی‌ها برای فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های داخلی‌شان اولویت استخدام قائل شده‌اند». حتی همین سیاست ساده هم می‌تواند حجم پول چینی واریزی به آمریکا را کاهش دهد.

عطاالله حشمتی؛ گروه سیاستگذاری علم و فناوری؛ پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف