به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، صبح امروز دوشنبه ۲۹ آذرماه مراسم تشییع پیکر زندهیاد جعفر والی با حضور خانواده و هنرمندان تئاتر برگزار شد. در ابتدای این مراسم که اجرای آن بر عهده اصغر همت هنرمند و مدیرعامل خانه تئاتر بود، جمشید مشایخی به ایراد سخنانی کوتاه پرداخت و گفت: از سال ۱۳۳۶ که اداره هنرهای دراماتیک تأسیس شد، جعفر والی به اداره آمد و بعد برای حضور در نمایش «اتللو» به کارگردانی اسکویی از اداره رفت و بعد از پایان اجرا، به اداره بازگشت. در گروهبندی هایی که در اداره هنرهای دراماتیک شکل گرفت من با والی همگروه شدم و در حدود ۲۰ نمایش که والی کارگردانی کرد به عنوان بازیگر حضور داشتم.
این بازیگر باسابقه سینما، تئاتر و تلویزیون در واکنش به این سخن که «آقای والی نمایش در گوش سالمم زمزمه کن را با حضور استاد انتظامی و استاد مشایخی به صحنه برده بود»، تصریح کرد: اینقدر دروغ نگوییم و الکی از هم تعریف نکنیم. در آن نمایش من و آقای ولی الله شیراندامی بازی می کردیم و فرد دیگری در آن بازی نمی کرد.
وی ادامه داد: چرا تا وقتی کسی زنده هست قدرش را نمیدانیم و زمان مرگاش که فرا میرسد از او یاد میکنیم.
سپس پیامی صوتی از سوی عباس جوانمرد و نصرت پرتوی به مناسبت درگذشت جعفر والی پخش شد که این پیام به شکل یک نمایشنامه با اجرای این زوج هنرمند و پیشکسوت تئاتر ارائه شده بود.
در ادامه مراسم تشییع پیکر زندهیاد جعفر والی، علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز با بیان اینکه جعفر والی دوست عزیز و مهربانی بود که هر وقت خدمتاش می رسیدیم از او میآموختیم، گفت: آقای صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز تمایل داشت در این مراسم حضور پیدا کند که این امر میسر نشد و به خانواده آقای والی تسلیت گفت.
وی افزود: آقای والی از بزرگان سپهر تئاتر ایران بود. ما در زمان حیات کمتر به حال هم میپردازیم ولی امیدوارم در زمان حضور از هم یاد کنیم و دلمان برای هم بتپد.
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: خوشحالم که با همه محدودیتهایی که وجود دارد، تئاتر ما در وضعیت خوبی است و امیدوارم بهتر شود.
مرادخانی یادآور شد: آقای والی ذوق داشت که می خواهد نمایش «در گوش سالمم زمزمه کن» را اجرا کند. انشاءالله این کار ادامه خواهد داشت و به صحنه خواهد رفت. هنرمند هر چقدر عمر کند و کار کند، باز هم کم است.
در بخش دیگری از این مراسم، یادداشت محمدعلی کشاورز توسط اصغر همت قرائت و پیام صوتی فخری خوروش پخش شد. خوروش در بخشی از این پیام چنین گفت: هنرمند هیچوقت نمیمیرد و همیشه زنده است. باورم نمیشود که این اتفاق افتاده است. امیدوارم نفر بعدی من باشم تا اینکه شاهد رفتن فرد دیگری باشم.
ایرج راد دیگر سخنران این مراسم بود. وی یادآور شد: آقای جعفر والی ۶۵ سال از عمر خود را صرف خدمت به هنر و فرهنگ مملکت کرد و تا آخرین نفسهایش برای هنر این مملکت بیحاشیه کار کرد. خیلیها تبلیغات، حاشیه و بهرخ کشیدن دارند ولی استاد والی بدون حاشیه کار کرد. بخواهیم یا نخواهیم، نام والی یکی از افتخارات هنر این مملکت خواهد بود. والی با وجود اینکه بیمار بود از تئاتر میگفت.
وی اظهار کرد: خوشحالم در آخرین روزهای زندگی ایشان در کنارش بودم و به همراه هرمز هدایت در نمایش «در گوش سالمم زمزمه کن» به کارگردانی استاد والی تمرین میکردیم. افتخار میکنم که بتوانم ادامه این تمرین را داشته باشیم و کار به نتیجه و اجرا برسد. استاد والی زنده است و هست و روح او همچنان خدمتگزار فرهنگ و هنر ایران خواهد بود.
سپس یادداشت علیاکبر ساعدی برادر غلامحسین ساعدی به مناسبت درگذشت زندهیاد جعفر والی خوانده شد.
اکبر زنجانپور نیز در بخش دیگری از مراسم تشییع پیکر زندهیاد جعفر والی، یادآور شد: شخصیت هر انسانی در نگاه اوست. جعفر والی نگاه مهربان و عمیقی داشت و آدم را جذب میکرد. اولین کار حرفهای من در تئاتر، بازی در نمایش «بامها و زیربامها» به کارگردانی آقای والی بود. یکی از کارهای درخشانی هم که آقای والی کارگردانی و بازی کرد و من هم در خدمتاش بودم، نمایش «شنل» بود که این نمایش را در تمام ایران به صحنه بردیم.
وی تأکید کرد: حالم خیلی بد است زیرا که عزیزترینام را از دست دادم و حتما باید به من تسلیت بگویید.
سعید پورصمیمی نیز در ادامه به ایراد سخنانی کوتاه پرداخت و گفت: مهمترین خصوصیت جعفر والی بیحاشیهگی اش بود. بدون حاشیه و جنجال کار خود را میکرد. بدون شک جعفر والی از تأثیرگذاترین دهه ۴۰ بر نسل جوانی است که امروز پرچمدار تئاتر ایران است. با دیدن محمود دولتآبادی به سالهایی رفتم که در آن «چوب به دستهای ورزیل» اجرا شده بود.
وی یادآور شد: در سالهایی که تئاتر ایران در غربت به سر میبرد و مهجور بود، نسلی آمد تا چراغ تئاتر را از نو روشن کند و پیشگام باشد. والی در آن سالها خوش درخشید و تأثیر گذاشت.
یدالله صمدی کارگردان فیلم «مردی که زیاد میدانست» دیگر سخنران این مراسم بود که به ذکر خاطرات خود از زندهیاد خسرو شکیبایی و زندهیاد جعفر والی در فیلم «دادشاه» و سپس تجربه همکاری با زندهیاد والی در فیلم «مردی که زیاد میدانست» پرداخت. وی تأکید کرد: کلمه مشترک همه با در خصوص استاد والی، بیحاشیه بودن ایشان است. از ایشان یاد بگیریم.
اصغر همت در ادامه مراسم با اشاره به اینکه علی نصیریان به دلیل فیلمبرداری نتوانست در تالار وحدت و مراسم حضور پیدا کند، گفت: آقای نصیریان پیغام داد که باید در این مراسم میبودم ولی به دلیل اینکه جلوی دوربین هستم، نتوانستم بیایم.
محمود دولتآبادی نیز در مراسم تشییع پیکر زندهیاد جعفر والی یادداشتی را قرائت کرد. وی پیش از قرائت این یادداشت، اظهار کرد: هیچ کس درباره فترتی که والی و هنرمندان دیگر دچارش شدند، حرفی نزد و من هم حرفی نمیزنم.
وی در پایان یادداشت خود که پیرامون تئاتر و شرایط آن در دهه ۴۰ و ۵۰ و وضعیت این روزهای آن و همچنین شخصیت و نگاه جعفر والی بود، چنین گفت: درگذشت تو را به خانواده، فرزندان، جویندگان تئاتر و خودم، تسلیت میگویم.
آخرین سخنران مراسم تشییع زندهیاد جعفر والی نیز، ناهید طباطبایی بود که به نمایندگی از خانواده والی یادداشتی را بیانگر خاطراتی شیرین از زندهیاد والی بود، قرائت کرد.
در پایان با حضور حجتالاسلام دعایی نماز بر پیکر زندهیاد جعفر والی اقامه شد.
سپس با حضور دیگر هنرمندان حاضر در این مراسم همچون هادی مرزبان، رضا بابک، منیژه محامدی، هرمز هدایت، هوشنگ قوانلو، محسن حسینی، مسعود دلخواه و مهدی شفیعی مدیرکل هنرهای نمایشی و همچنین علی اکبر صفیپور مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی، پیکر زندهیاد جعفر والی به سوی قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) تشییع شد.