اکبر نبوی؛ روزنامه‌نگار و منتقد سینما، در مطلبی که در کانال تلگرامی خود منتشر کرده، به بیان برخی اتفاقات، حواشی و ناگفته‎ها پیرامون تولید و پخش مجموعه تلویزیونی «سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی پرداخته است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری،
متن این یادداشت به شرح ذیل است:

پاییز سال هشتاد و نه خورشیدی از سوی یکی از مدیران سیما از بنده خواسته شد تا بخش (فاز) نخست سریال سرزمین کهن (به کارگردانی دوست عزیزم آقای کمال تبریزی) را ببینم و اگر نکته ای به نظرم می رسد بگویم. سریال حدودا هجده قسمت بود. بدون موسیقی، صداگذاری و بدون جلوه های بصری. اما تدوین آن به پایان رسیده بود. من سریال را دوبار در دفترم و با دقت دیدم و نظراتم را طی نامه ای در تاریخ ششم دی ماه هشتاد و نه اعلام کردم. آنچه می خوانید مهمترین بخش های همان نامه است. و متاسفانه علیرغم موافقت اولیه با انجام اصلاحات، با حذف سوال انگیز من از فرآیند اصلاح اشکالات، نامه ام نیز به کناری نهاده شد و سرانجام سریال با همان مشکلات جدی پخش شد و پس از پخش سه یا چهار قسمت، با اعتراض سنگین و خشم آلود هموطنان بختیاری روبرو شد (دقیقا همان چیزی که من پیش بینی می کردم و یکی از بند های نامه ام به آن اختصاص دارد) و پخش آن متوقف گردید و تا هنوز سرنوشت اش روشن نیست.

شاید در یک فرصت مقتضی ( اگر دل و دماغ داشته باشم) به شکل تفصیلی در این باره سخن بگویم.

جناب آقای ... 
با سلام و احترام
ششم دی ماه هزار و سیصد و هشتاد و نه
پیرو درخواست شما برای دیدن سریال « سرزمین کهن » به کارگردانی آقای کمال تبریزی، نکاتی که به نظرم می رسد تقدیم می کنم.

الف ـ کارگردانی آقای تبریزی نسبت به سریال شهریار بهتر و منسجم تر است.

ب ـ فیلمنامه نسبت به مقطعی که آن را روایت می کند، مخدوش و دارای نگاهی تحریف گرا و بویژه نسبت به جریانات مذهبی آن روزگار بغض آلود و تقریبا کینه ورزانه است. چند نمونه برای اثبات این مدعا کافی است: 1- هیچ نشریه و روزنامه ای که بازتاب دهنده ی افکار نیروهای مذهبی باشد در سریال وجود ندارد. هر چه هست یا بازتاب دهنده ی اندیشه حزب توده است یا نیروهای ملی. 2- هر ناآگاه و بیسوادی می داند که اگر اقدام فدائیان اسلام مبنی بر ترور رزم آرا نبود احتمال ملی شدن نفت به شدت کمرنگ می شد و انگلستان و نیروهای وابسته ی داخلی اش در برابر این اقدام ملی ایستادگی می کردند. ترور رزم آرا کمر مخالفان داخلی و خارجی نهضت ملی شدن نفت را شکست. با این وجود، سریال از کنار حادثه ای به این بزرگی با خونسردی و بی تفاوتی شگفت انگیزی عبور می کند. خدا می داند که اگر این کار توسط نیروهایی دیگر انجام شده بود نویسنده آن را به چه حماسه ای تبدیل می کرد.3- نماینده تفکرات مذهبی در سریال استاد حسین کاشیکار است و نماینده ی نیروهای ملی دکتر حکیم السلطنه. اولی فردی بیسواد و عصبی و پرخاشگر است و حس علاقه در مخاطب برنمی انگیزد و دومی فردی با سواد، خدمتگزار مردم، فهیم، اهل خطر، و دوست داشتنی است.4 ـ اصرار شگفت انگیز سریال برای گفتن فدائیان به جای فدائیان اسلام یکی دیگر از رفتارهای عجیب است. 5 ـ در هیچ کدام از تظاهرات مردم، جز یک بار، هیچ عکسی از آیت الله کاشانی دیده نمی شود.

ج ـ ...

د ـ سریال به شدت علیه امنیت ملی است. در تاریخ معاصر ایران یکی از اقوامی که هیچ مشکل امنیتی برای کشور نداشته و هیچ قدرت خارجی نتوانسته از آنها علیه منافع کشور سواستفاده کند، قوم بختیاری است. با این حال نویسنده سریال، پلیدترین شخصیتهای خود را از این قوم برگزیده و با اصرار تمام در کل سریال بر بختیاری بودن آنها تاکید دارد. و این خانواده از آغاز تا انجام سریال حضوری ویرانگر و ضد ملی دارند. ( از آن قاضی زشت کردار و نامردِ دادگستری که کارگردان گویش شیرازی به آن داده، یا آن افسر آذری زبان که مزدور خانواده ی بختیاری است در می گذرم.)

ه ـ برآیند سریال به مخاطب می گوید که کل جریان ملی شدن نفت یک بچه بازی و روزنامه بازی ابلهانه بوده است و دست آخر هم چند روسپی و جاهل و کلاه مخملی، طومار آن را درهم پیچیده اند.

وـ سازندگان سریال چشم خود را بر تمام برنامه ریزی ها و دسیسه های آمریکا و انگلستان برای انجام کودتا علیه نهضت مردم و دولت مصدق، بسته است. و من تردید ندارم که در این امر آگاهی و قصدی « این زمانی » وجود دارد.

در مجموع به نظر من این سریال را نمی توان پخش کرد. چرا که فارغ از نکته هایی که اشاره کردم، هیچ نگاه کاوشگر و عمیقی به آن روزگار و حوادث اصلی آن ندارد. و چنانچه قرار باشد که از آن استفاده شود، حتما باید محتوای آن تغییر کند و سکانسهای بسیاری از آن حذف و سکانسهای مهم و خطیری به آن اضافه شود. که البته معلوم نیست قابل استفاده باشد یا خیر.

اکبر نبوی