مشاور معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری در یادداشتی آورده است: گفتن از ضرورت هنر، حرف تکراری باشد. اما می بینیم که همچنان این مقوله، جایگاهش را به خوبی نیافته است و ما همچنان مجبوریم که جشنواره و سمینار و نشست تخصصی و کارگاه آموزشی و غیره برگزاری کنیم و این ضرورت آشنا و جاافتاده را مجددا یادآوی کنیم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری،متن کامل یادداشت پرویز کرمی مشاور رئیس بنیاد ملی نخبگان و دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم فناوری واقتصاد دانش بنیان معاونت علمی بدین شرح است:
تصور
کنید که اهرام مصر، کاخ های تخت جمشید، معبد دلفی آتن، میدان نقش جهان،
برج ساعت بیگ بن لندن و خیلی جاهای باارزش دیگر، بدون نگاه هنرمندانه ساخته
می شدند؛ ماندگار می شدند؟ تصورش اصلا جذاب نیست.
بسیاری از بناها و سازه ها و اشیاء ماندگار و ارزشمند باستانی و تاریخی دنیا، با کمک خلاقیت و فناوری های روز و درخشان آدمیان ساخته و پرداخته شده و با کمک هنر و هنرمندان، در جاده ماندگاری پا گذاشته اند. شاید در روزگار حاضر، گفتن از ضرورت هنر، حرف تکراری باشد. اما می بینیم که همچنان این مقوله، جایگاهش را به خوبی نیافته است و ما همچنان مجبوریم که جشنواره و سمینار و نشست تخصصی و کارگاه آموزشی و غیره برگزاری کنیم و این ضرورت آشنا و جاافتاده را مجددا یادآوی کنیم. مشکل چیست؟ من فکر می کنم که در کشور ما هنوز نتوانسته ایم راه ارتباطی دائم و موثری بین بخش فناوری، صنعت و هنر ایجاد کنیم. هنوز بخش فناوری و صنعت ضرورت نگاه هنرمندانه و فرهنگسازی را با پوست و استخوان لمس نکرده. هنوز بخش هنر و فرهنگ ما، دغدغه ها و فضای اندیشگانی اش را به سمت حمایت از فناوری و صنعت کشور سوق نداده است. شاید یکی از علت ها این باشد که ساز و کار اقتصادی و تفکر تجارتی و بازرگانی، همچنان بر فضای دو طیف حاکم است. البته در همه دنیا این رابطه وجود دارد اما در جایی که رونق و پیشرفت صنعتی همچنان گرفتار و اما و اگرهاست، نگاه سودآورانه از آن داشتن، زودهنگام و غیرمنطقی است.
در دل تاریخ، آنچه بناها و اشیاء و وسایل را ماندگار کرده، یک طرف اش «سفارش» بوده است. مشکل دیگر امروز ما هم از این موضوع نشأت می گیرد. هر دو طرف ماجرا یعنی صنعت و هنر، همچنان با مولفه «سفارش» نگاهی دور از اصل ماجرا دارند. بخش صنعت فقط و فقط به دنبال افزایش سود و سرمایه اش است و از سفارشگیرنده، سریع ترین زمان را خواهان است، بخش هنر هم، کار سفارشی انجام دادن را مغایر خواسته ها و آرمان هایش می پندارد و اگر هم کار را قبول می کند فقط و فقط برای گذران امور است و بس.
بر همین اساس است که هنوزاهنوز، با سرمایه
گذاری های فراوان و حمایت های بسیار دولتی و حکومتی از رویدادهای مختلف
برای فرهنگسازی و ایجاد فضای مناسب برای طیف های مختلف جامعه، اما همچنان
حرف ها همان است و اعمال نیز همان. باز هم مجبوریم از ضرورت مقوله هنر در
پیشرفت اهداف اقتصادی و تجاری بگوییم و سرپا ماندن کار هنر را در حضور بخش
صنعت، فناوری و تجارت ارزیابی کنیم. با این حال هر سال همین حرف ها تکرار
می شود و تازگی اش را انگار از دست نمی دهد!
جشنواره فیلم و عکس فناوری و صنعتی «فردا»، البته حرف را تمام کرده است و
پا در وادی عمل گذاشته. یعنی میدانی را ایجاد کرده تا فناور و صنعتگر و
هنرمند دور یک میز بنشینند و فارغ از خرده فرهنگ های دست و پاگیر و اندیشه
های منسوخ و نادرست، حرف حساب بزنند و از خروجی اش هم بتوانند اثری قابل
دفاع ارائه کنند.
نکته مهمی که در اینجا باید به آن اشاره شود، تاکید این رویداد بر موضوع «علم» و «فناوری» است که هر آنکس که دستی بر آتش این روزهای مناسبات کشور دارد را سرذوق و شوق می آورد. حال آدم خوب می شود وقتی می بیند یک اتفاقی بر اساس ضرورت زمان و بحبوحه ایام، به درستی رخ می دهد. واقعا موضوع «فناوری» باید امروز، همه چیز ما باشد. قاتق نان مان باشد و سوژه شب نشینی هایمان. بچه های ما باید از پدران و پدربزرگان و مادران و مادربزرگان شان، قصه هایی را بشنفتند که «فناوری» را به خوبی توضیح دهد. باید همه بدانند که ما هر چه در تاریخ داشته ایم و امروز به آن افتخار می کنیم، از «علم» و «فناوری» است و اگر می خواهیم امروز همچنان سری در میان سرها داشته باشیم، باز هم باید «علم» و «فناوری» را در همه شئون زندگی مان جاری کنیم.