استارتاپ ها دارای شخصیتی حقوقی و تجاری هستند و صدالبته آنکه میتوانند تاجر محسوب شده و خطر ورشکستگی همیشه در کمین آنها است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، ورشکستگی به حالتی گفته میشود که در آن تاجر امکان انجام تعهدات مالی خود را نداشته باشد، تاجر طبق ماده ۱ قانون تجارت «کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجاری قرار دهد و چون معاملات تجارتی عرفاً خریدوفروش بهقصد انتفاع است بنابراین کلیه اشخاصی که مبادرت به خریدوفروش یا اجاره اموال منقول مینمایند تاجر شناخته میشوند.». ازآنجاکه طبق ماده ۵۸۸ قانون تجارت اشخاص حقوقی نیز میتوانند دارای حقوق و مسئولیتهایی که قانون برای افراد وضع کرده باشند، بنابراین شرکتهای تجارتی هم تاجر تلقی میشوند. بنا بر تعریف قانون مدنی، شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیء واحد به نحو اشاعه، از دیگر سو بنا بر مفهومی که از قانون تجارت استنباط میشود، شرکت، قراردادی است که بر اساس آن اعضا یا شرکا سود حاصل از سرمایه را تقسیم میکنند.
بنا بر مطالبی که ذکر شد متوجه میشویم استارتاپ ها نیز دارای شخصیتی حقوقی و تجاری هستند و صدالبته آنکه میتوانند تاجر محسوب شده و خطر ورشکستگی همیشه در کمین آنها است. موضوعی که کموبیش گریبان بسیاری از استارتاپ ها و کسبوکارهای نو پا را گرفته و بسیاری از آنان را نابود ساخته است. استارتاپ هایی که با شور و شوق و ایدههای بکر و ناب شکل میگیرند اما به علت ضعف در سطوح مختلف لاجرم مجبور به اعلام ورشکستگی میگردند.
قبل از آنکه توضیح دهیم که چگونه ورشکست شویم! بهناچار باید انواع ورشکستگی از منظر قانونی را توضیح دهیم:
ورشکستگی عادی
برابر مواد ۴۱۲ و ۴۱۳ قانون تجارت ایران کسی ورشکسته عادی محسوب میشود که تاجر یا شرکت تجارتی بوده و از پرداخت وجوهی که بر عهده دارد متوقف گردد و ظرف ۳ روز از تاریخ وقفه که در ادای قروض یا سایر تعهدات نقدی او حاصلشده باشد توقف خود را به دفتر دادگاه عمومی محل اقامت خود اظهار نموده و صورتحساب دارائی و کلیه دفاتر تجارتی خود را به دفتر دادگاه مزبور تسلیم نماید. صورتحساب موصوف باید مورخ بوده و به امضا تاجر رسیده و تعداد و تقویم کلیه اموال منقول و غیرمنقول تاجر متوقف بهطور مشروح صورت کلیه قروض و مطالبات و نیز صورت نفع و ضرر و صورت مخارج شخصی در آن مندرج گردد. بنابراین اگر تاجر یا شرکت تجارتی بدهکار ظرف مهلت مقرر توقف از تأدیه دیون خود را به دادگاه صلاحیتدار به انضمام مدارک موردنظر اعلام کرد ورشکستگی عادی محسوب میشود.
ورشکستگی به تقصیر
-
موارد چهارگانه الزامی صدور حکم ورشکستگی به تقصیر(ماده ۵۴۱ ق. ت).
- مخارج شخصی یا مخارج افراد تحت تکفل تاجر در ایام عادی به نسبت عایدی او فوقالعاده شود.
- تاجر مبالغ زیادی از سرمایه خود را صرف معاملاتی کند که در عرف تجارتی موهوم بوده و یا سودآوری معاملات مذکور منوط بهاتفاق محض باشد.
- تاجر بهمنظور به تأخیر انداختن ورشکستگی خود خریدی گرانتر یا فروشی ارزانتر از قیمت روز کند و برای به دست آوردن وجه نقد به روش دور از صرفه متوسل شود مثل استقراض یا صدور برات سازشی و غیره.
- تاجر پس از تاریخ توقف از ادای دیون و قروضی که بر عهده دارد یکی از طلبکاران خود را بر سایرین ترجیح داده و طلب او را بپردازد.
-
موارد سهگانه اختیاری صدور حکم ورشکستگی به تقصیر(ماده ۵۴۲ ق. ت.)
- تاجر بهحساب دیگری و بدون آنکه عوضی دریافت نماید تعهداتی کرده باشد که نظر به وضعیت مالی او انجام تعهدات مزبور فوقالعاده باشد.
- عملیات تجارتی او متوقفشده و مطابق ماده ۴۱۳ قانون تجارت رفتار نکرده باشد.
- تاجر دفاتر نداشته یا دفاتر او ناقص یا بی ترتیب بوده یا در صورت دارائی وضعیت واقعی خود را اعم از قروض و مطالبات بهطور صریح معین نکند مشروط بر آنکه مورد اخیرالذکر تقلبی نکرده باشد.
- تعقیب جزائی و مجازات تاجر ورشکسته به تقصیر تعقیب تاجر ورشکسته به تقصیر بنا به تقاضای هر یک از طلبکاران یا دادستان و یا مدیر تصفیه پس از تصویب اکثریت بستانکاران به عمل میآید (مواد ۵۴۴ و ۵۴۷ ق. ت.) اگر تعقیب تاجر ورشکسته به تقصیر از طرف دادستان بهعملآمده باشد هزینه دادرسی آن بههیچوجه به عهده هیئت طلبکاران نیست. اگر مدیر تصفیه ورشکسته به تقصیر را به نام بستانکاران تعقیب نماید در صورت برائت ورشکسته موصوف هزینه تعقیب به عهده بستانکاران میباشد و چنانچه تعقیب از طرف یکی از طلبکاران بهعملآمده باشد و ورشکسته برائت حاصل نماید هزینه دادرسی به عهده طلبکار است اما در صورت محکومیت ورشکسته مزبور هزینه دادرسی به عهده دولت خواهد بود.
مجازات تاجر ورشکسته به تقصیر از ۶ ماه تا ۲ سال حبس میباشد (ماده ۶۷۱ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)).
ورشکستگی به تقلب
مطابق ماده ۵۴۹ ق. ت. اگر تاجر دفاتر تجارتی خود را از روی عمد و سوءنیت مفقود نماید یا قسمتی از دارائی خود را مخفی کند و یا به طریق مواضعه و معاملات صوری آن را از بین ببرد و بالاخره اگر بهوسیله اسناد یا بهوسیله صورت دارائی و قروض بهطور تقلب به میزانی که درواقع مدیون نیست خود را مدیون قلمداد نماید ورشکسته به تقلب محسوب میشود. تعقیب جزائی و مجازات تاجر ورشکسته به تقلب تعقیب جزائی تاجر ورشکسته به تقلب همانند تعقب جزائی ورشکسته به تقصیر میباشد و مجازات کسانی که بهعنوان ورشکسته به تقلب محکوم میشوند از ۱ تا ۵ سال حبس میباشد (ماده ۶۷۰ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)).
حال که با انواع ورشکستگی آشنا شدیم نوبت به آن میرسد که بیان کنیم چگونه ورشکست شویم!
هرچند خطر ورشکستگی همواره تجار را تهدید میکند اما این خطر بیشتر کسبوکارهای جوان و کارآفرینان را به علت مجموعه دلایلی که ذکر آن خواهد رفت مورد آسیب قرار خواهد داد. استارتاپ ها به علت ماهیت و نوع ساختارهای حقوقی و مالی خود بسیار آسیبپذیرند و ممکن است بهسرعت مسیر ورشکستگی را طی نمایند. ازجمله دلایلی که میتوان جهت ورشکستگی عنوان نمود عبارت است از:
- نبود و یا کمبود سرمایه کافی:
عدم پیشبینی هزینهها، سرمایهگذاری نامناسب و گاه نبود سرمایه مالی موجب خواهد شد که استارتاپ شما همواره با خطر ورشکستگی روبرو باشد. هرچند که میتوان با اسلوب و اصولی و با تمسک به اقدامات ریاضتی این امر را به تأخیر و یا از این خطر عبور نمود اما همواره باید توجه داشت که تا قبل از راهاندازی استارتاپ خود حداقل هزینهها را پیشبینی نمایید.
- جریان ضعیف نقدینگی:
بسیاری معتقدند در استارتاپ ها آن چیزی که بهواقع و در عالم محسوسات دارای ارزش است نقدینگی است، هرچند ایدهها نیز دارای ارزشهای مالی مخصوص به خود هستند اما آنچه میتواند کسبوکار شمارا تا مدتی بیمه نماید، نقدینگی است، لذا جریان ضعیف نقدینگی موجب خواهد شد تا هزینههای انجام پذیرفته در برخی از موارد به هدر رود و این خود زنگ خطری برای ورشکسته شدن است.
- بیبرنامگی، بیهدفی، نبود استراتژی و چشمانداز:
از مهمترین موارد در ورشکسته شدن نبود برنامه و یا هدفگذاری به صورت متحرک است این امر معمولاً با نبود استراتژی مناسب همراه است و ترسیم چشماندازهای خیالی و واهی، مجموعه شمارا کمک میکند تا بهسرعت ورشکست گردد، نبود برنامهریزی مناسب و چرخش در هدف که به آن نرمش ناموزون هم میگویند باعث خواهد شد تا از هدف اولیه ایده ارائهشده دور و خود را در انبوهی از ایدههای بیارزش و ناکارآمد ببینید.
- نادیده گرفتن رقبا:
بیتردید هر ایده و کسبوکاری مخصوصاً در حیطه استارتاپ ها با رقیبانی مواجه است، اگر هم رقیبی نباشد بهسرعت رقیب ایجاد خواهد شد، بیتفاوتی به رقبا، عدم تعامل سازنده و لابیگری با آنها باعث میگردد از اهداف، استراتژی و چشمانداز آنها بیخبر بمانید و یا اطلاعات کافی و سازندهای در این خصوص کسب ننمایید، این امر باعث میشود تا مأموریت شما برای رسیدن به بازار و هدف ناکام مانده و ورشکست گردید.
- عدم شناخت بازار:
شناخت بازار و سپس بازار سازی و بازاریابی از ارکان مهم موفقیت در یک کسبوکار به شمار میآید، استارتاپ ها زمانی موفق خواهند بود که بتوانند نیازی را در بازار شناسایی و یا ایجاد نمایند و سپس برای آن بازار سازی و بعد بازاریابی نمایند اگر در این مقولات با ضعف روبرو باشید رقبا گوی سبقت را از شما خواهند ربود و شما نیز بهمرور راه ورشکستگی را طی خواهید کرد.
- سخت بودن:
نرمش قهرمانانه، انعطافپذیری مناسب و سخت نبودن در مواجه با مشکلات و معضلات شاهکلید موفقیت است، اگر دارای سختی و عدم انعطافپذیری در این امور هستید، بدون تردید ساختاری شکننده پیدا خواهید نمود، این امر باعث خواهد شد تا با کوچکترین ضربه همچون جامی بلورین به هزاران تکه تبدیل شوید، انشقاق در عملکرد و شکنندگی، خود یکی از امور مهم برای ورشکسته شدن است.
- مهره چینی:
راز موفقیت پیدرپی در تمامی امور پیشبینی حرکت بعدی بعد از موفقیت است، مهره چینی و برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت و بلند مدت برای چیدن مهرهها در بازار امری اساسی و لازم است، درصورتیکه نتوانید قدم بعدی و حرکت بعدی خود را از قبل پیشبینی کنید با ضربه از سوی بازار مواجه خواهید شد، چه بسیار استارتاپ هایی که بسیار موفق بودند اما به علت عدم پیشبینی قدم بعدی بعد از موفقیت، شکست را تجربه نمودند.
- آرمانگرایی:
همه ما دوست داریم کارهایمان بدون عیب و نقص باشد اما بهراستی تنها کسی که دارای این توانایی است خداست، وسواس بیشازحد برای ارائه محصولی کامل در تمام ابعاد و زوایا کاری بیفایده است و منجر به آن خواهد شد که یا محصول شما هرگز به بازار ارائه نگردد و یا زمانی ارائه گردد که دیگر فایدهای ندارد، ارائه یک محصول قابلقبول و دارای پتانسیل بهبود بخشی، یکی از بهترین راههای تسخیر بازار است در غیر این صورت شما بهزودی ورشکست خواهید شد.
- مدیر و کارکنان نامتناسب:
وجود یک مدیر عالی با کارمندانی بیبازده و یا کارمندانی متخصص اما مدیری ضعیف خطر اضمحلال شرکتها را دوچندان مینماید، لازم نیست رئیس و کارمندان همه عالی باشند، مهم تناسب در ساختار سازی است، چهبسا مدیرانی که خود را عالی میدانند و از این بابت از پتانسیل کارمندان بهخوبی استفاده نمینمایند و یا کارمندانی عالی که رئیس خود را در حد و حدود ریاست نمیدانند، این امر سبب خواهد شد تا بهزودی کارکرد سازمان و استارتاپ روندی نزولی به خود بگیرد و در آخر با ورشکستگی مواجه گردد.
- عدم خودکنترلی:
ممکن است شما با ایدههای فراوانی مواجه باشید، کسبوکار خود را گسترش دهید و حتی درامد خود را نیز افزایش دهید اما عدم کنترل ایده اولیه و یا عدم تصحیح آن و یا وجود کارکردهای فراوان بدون وجود یک هدف تضمینشده باعث خواهد شد تا پس از موفقیتهای پیدرپی به علت عدم همگرایی محصولات و کالاها در یک خط موازی راه سقوط طی گردد و النهایه ورشکست گردید.