مشاور رئیس بنیاد ملی نخبگان در یادداشتی آورده است: هاله‌ای از زلزله‌خیزی ما را فرا گرفته که همواره آبستن خراب‌کننده‌ترین لرزش‌هاست. با این حال همچنان ما سر پا ایستاده‌ایم و همچنان پنجه در پنجه طبیعت، می‌سازیم و پیش می‎رویم.


به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، متن کامل یادداشت پرویز کرمی مشاور رئیس بنیاد ملی نخبگان و دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم فناوری و اقتصاد دانش بنیان معاونت علمی بدین شرح است: 


طبق آمار، ایران یکی از زلزله
خیزترین کشورهای جهان با گسل‌های فراوانی است که حدود 90 درصد مساحت آن را می‌پوشاند. این آمار را موسسات بین‌المللی داده‌اند و قابل تایید است. آن 10 درصد باقیمانده هم مربوط می‌شود به جاهایی که هیچ جنبنده‌ای و روینده‌ای یافت می‌نشود؛ یعنی بخش‌های مرکزی دشت کویر و کویر لوت. به قول مولانا: «هر که صحرایی بود ایمن بود از زلزله». طبق نقش‌های تاریخی که همین مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران خودمان از زمین‌لرزه‌های چهار سده پیش از میلاد مسیح تا سال دوهزار میلادی تهیه کرده است، هاله‌ای از زلزله‌خیزی ما را فرا گرفته که همواره آبستن خراب‌کننده‌ترین لرزش‌هاست. با این حال همچنان ما سر پا ایستادهایم و همچنان پنجه در پنجه طبیعت، می‌سازیم و میرویم جلو.

مثلا منارجنبان ما در استان اصفهان نشانه بلوغ علمی و فناوری ایرانیان در مبارزه با زلزله و بلایای طبیعی است. البته در چنان شرایطی زلزله یک «بلا» نیست، که نعمت است. سبب سازندگی شده است و سربلندی. سالهای سال ژاپنی‌ها که کلا با زلزله‌های شدید خویشاوند شده‌اند، روی رمز و راز این مناره‌های حیرت‌آور و افتخارآمیز کار کردند و با دستکاری اندک در سازمان آن، مدتی از کار انداختندش. اما خدا را شکر، دوباره جنبدگی‌هایش به راه افتاد و همچنان از پس صدها سال سربلندانه میلرزد.

پس اینکه می‌گویند تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها، یک شعار نبوده است. پیشینیان ما سیل‌های ویرانگر و خانه‌خراب‌کن را هم با علم کردن سدهای غول‌پیکر رام کردند. از طوفان‌ها و بوران‌ها، آسیابانی و آبادانی به راه انداختند. همه اینها با خلاقیت و علم و عمل همراه شده است. پس شعار اگر با عمل همراه شود، چه بسا که خوب و راهگشا باشد تا اینکه ملال و بی‌تفاوتی به همراه داشته باشد.

همه میدانیم که جلوی زلزله را نمی‌شود گرفت و البته نباید هم بگیریم، چرا که اقتضای طبیعت همین لرزیدن و جابه‌جایی است. اگر این لرزش‌ها نباشد، آب دریاها میگندد؛ سبزینگی از زمین محو میشود و کار زندگی تمام! باز همه میدانیم که زلزله‌های بسیاری در راه است و باید بدانیم که همینطور نباید دست روی دست بگذاریم و به نظاره خرابه‌های آینده بنشینیم و با همدردی و همیاری فقط زخمها را التیام ببخشیم. همدلی و همدردی خوب است، اما بهترش آن است که نگذاریم زلزله غصه به جان ما بریزد و خاطری را بیازارد. این خواسته شدنی ست. تجربه کشورهای بسیار زلزله‌خیز همچون ژاپن، این را به ما ثابت کرده است. تاریخ و پیشینه‌مان هم همین را میگوید.

حالا که فصل شکفتن گلهای زیستبوم نوآوری و کارآفرینی کمکم از راه میرسد، حالا که اقتصاد دانش‌بنیان پا در کفشهای دوندگی و جهندگی گذاشته است؛ با تکیه بر گذشته و نگاهی به تجربه دیگران میتوانیم استارت‌آپهای سرشاری در این زمینه راه‌اندازی کنیم که زلزله و لرزش را به جان اوضاع بیندازد و از اینرو به آنرو کند و همه‌چیز بسامان‌تر شود.

یک اتفاق خیلی خوبی هم که در این میان افتاده، حضور تاثیرگذار و چشمگیر نهادهای مردمی و سمنها در کنار سازمانهای امدادی مثل هلال احمر و اینبار به ویژه نهادهای نظامی و انتظامی است. معمولا ارتش و سپاه منشأ بسیاری از نوآوری‌ها و خلاقیت‌ها هستند. سپاه و ارتش ما در کارزار ایجاد امنیت ملی و دفاع از مرزها، خلاقیتها و نوآوریها و کارهای زیادی کردهاند و دستشان از دانستهها و بایستهها پر است. دانشگاههای ما هم اوضاع خوبی به لحاظ تئوری و نظریه پردازی دارند. حالا اینها را اضافه کنید به بهره گیری از فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی. بنابراین از لحاظ توانمندی در مقابله با بلایای طبیعی خیالمان میتواند راحتتر باشد.

به شخصه از نزدیک مصائب و مشکلات مناطق زلزله زده را از نزدیک لمس کرده ام. در قضیه زلزله رودبار در سال 1369 و بم که در سال  1382 رخ داد و جانهای پاک بسیاری از این خطه گرفت، حضور داشتم و در بازدید از این مناطق، دردها و گرفتاریهای هموطنان بمی را با پوست و استخوانم لمس کردم. تنها راه رفع نگرانیها و کم کردن آسیبهای جدی زلزله های فردا، پیشگیری های فناورانه امروز است. فناوری علاوه بر آنکه زندگی را راحتتر و امنتر میکند، هزینه ها را نیز کاهش میدهد. بنابراین پیشگیری در عرصه مقابله با زلزله و آسیبهای طبیعی همواره از هزینهها نیز خواهد کاست. همچنین مدیریت قبل از بحران با سردمداری علم و فناوری به خوبی و درستی انجام خواهد گرفت و آنگاه دیگر نیازی نخواهد بود که با وقوع بحران، توانمندیهای بالایمان را در مقابل رنجهای بیشمار هموطنانمان به منصه ظهور برسانیم.

اکنون ما بیش از سه هزار شرکت دانش بنیان در حوزه های مختلف داریم و هزاران استارت آپ. هر کدام کارهای بزرگی از دستشان برمی آید. کاشکی همین همدلیهایی که امروز در مقابل زلزله زدگان مشخص خرج میکنیم، برای مصیبت زدگان ناشناس فردا به کار بندیم. حالا بهترین کار حفظ همین همدلی هاست. شرکتهای دانش بنیان و فناور و استارت آپها باید وارد میدان شوند و با کمک فناوری پنجه در پنجه بلایای طبیعی بیندازند. این کار هم نیاز است و هم نان دارد. لحظه ها را می باید که غنیمت شماریم. وقت تنگ است. با شکل گیری شرکتهای دانش بنیان و استارت آپهای پیشگیرنده و ضد بحران دل همه مردم شاد خواهد شد. البته هزینه های بسیار کمتری هم خواهیم پرداخت و این بازی دو سر برد خواهد بود. شبکه های اجتماعی نیز با بهره مندی از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات بهراحتی می توانند این فرهنگ را گسترش دهند و همه را نسبت به فردا مسئول و هوشیار کنند. هر آنچه پندهای گفتنی بود، گفته شده است؛ به قول شیخ اجل، سعدی شیراز: «گر جهان زلزله گیرد غم ویرانی نیست/ یک نصیحت ز سر صدق جهانی ارزد». اکنون وقت عمل است. سربلند باشید.