سورنا ستاری؛ معاون علمی و فناوری رئیس جمهور و رئیس بنیاد ملی نخبگان در یادداشتی آورده است: سال 1368 بود زمانی که پدر تصمیم گرفت که اولین هواپیمای نظامی مافوق صوت ایران را بسازد. گاندی یک مثال جالب دارد، ابتدا شما را نادیده می‌گیرند، بعد به شما می‌خندند، سپس به شما حمله می‌کنند و بعد شما پیروز می‌شوید. این داستان مشابه در هر موفقیتی است. در ارتباط با ساخت جنگنده هم به همین شکل بود. ابتدا مانند امروز موضوع را نادیده گرفتند، بعد مسخره کردند و سپس شروع به مبارزه و ضربه زدن برای توقف کار کردند. اما آذرخش به سرانجام رسید قبل از اینکه پدر به شهادت برسد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، متن کامل این یادداشت بدین شرح است: سال 1368 بود زمانی که پدر تصمیم گرفت که اولین هواپیمای نظامی مافوق صوت ایران را بسازد. گاندی یک مثال جالب دارد، ابتدا شما را نادیده می‌گیرند، بعد به شما می‌خندند، سپس به شما حمله می‌کنند و بعد شما پیروز می‌شوید. این داستان مشابه در هر موفقیتی است. در ارتباط با ساخت جنگنده هم به همین شکل بود. ابتدا مانند امروز موضوع را نادیده گرفتند، بعد مسخره کردند و سپس شروع به مبارزه و ضربه زدن برای توقف کار کردند. اما آذرخش به سرانجام رسید قبل از اینکه پدر به شهادت برسد.

مدل توسعه هواپیمای آذرخش، F-5 بود. حال چرا F-5، این هوایپما عملکرد فوق العاده ای در جنگ داشت. قطعاً بهترین خلبانان و مهندسین پرواز این هواپیما ایرانیها بودند. رکوردهای فوق العاده پروازی این هواپیما در جنگ باعث انتخاب آن بود. این هواپیما در عملیات Close Air Support یا پشتیبانی نزدیک هوایی، چه در جنگهای نزدیک هوایی و چه در عملیات زمینی فوق العاده بود. ما با این هواپیما حتی توانسته بودیم میگهای 25 عراقی را که خلبانان F-14 ما تنها چند فروند از آنها را توانسته بودند ساقط کنند، سرنگون کنیم. در عملیات زمینی در برد کوتاه خلبانان پایگاه دزفول و تبریز حماسه های فراوانی را درست کرده بودند. مثلاً شهید اردستانی در یک روز 6 سورتی پرواز عملیات بمباران دشمن را انجام داده بود و این رکوردها توسط خلبانان بسیاری تکرار شده بود. علاوه بر این مهندسین پرواز فوق العاده ای در نیروی هوایی بر روی این هواپیما کار می‌کردند. ساخت هر قطعه این هواپیما در داخل باعث عملیاتی کردن بسیاری از هواپیماهای زمینگیر نیروی هوایی میشد.

در کنار بدنه بسیار زیبا و قابلیت مانور فوق العاده که در جنگهای نزدیک و تمرینهای هوایی حتی هواپیماهای تامکت ما را با مشکل مواجه می‌ساخت، این هواپیما مشکلات زیادی هم داشت. از جمله سیستم رادار، اویونیک و سیستم سلاح بسیار ابتدایی که تنها موشک هوا به هوای این هواپیما موشکهای حرارتی سایدویندر قدیمی بود. در واقع کامپیوتری در این هواپیما وجود نداشت. عملاً هواپیمای پرواز شب نبود و رادار ضعیف آن مشکلات زیادی را ایجاد میکرد. صندلی پرتاب این هواپیما باعث کشته شدن بسیاری از خلبانان خوب ما شده بود. پس باید به طور کامل این سیستم‌ها به روز می‌شدند.

کار ساخت ده‌ها هزار قطعه این هواپیما از سال 1368 آغاز شد. من از ابتدا در این پروژه درگیر شدم در حالی که دانشجوی کارشناسی دانشگاه شریف بودم. اما وضعیت سال 68 با حالا خیلی فرق می‌کرد. تازه دو، سه سالی بود که رشته کارشناسی هوا فضا در دانشگاه‌های معتبر راه‌اندازی شده بود و ما شدیداً مشکل نیروی انسانی متخصص داشتیم. تعداد معدودی استاد در این زمینه کار می‌کردند. صنعت قطعه‌سازی ما پیشرفته نبود و هیچ آشنایی با استانداردهای بالای هوایی نداشت. روش‌های ساخت پیچیده و آلیاژهای خاص که در داخل کشور تولید نمی‌شدند و مشکلات تحریم‌ها همگی بر روی پروژه تأثیر داشتند.

اما هیچ چیزی بالاتر از نوآوری در دنیا وجود ندارد. به منظور حل موضوع یک مدرسه خلبانی آزمایشی یا Test Pilot در جنب کارخانجات اوج که هواپیما را می‌ساختند ایجاد شد. ریاست این مدرسه به عهده مرحوم تیمسار صادقپور بود. او چهره شناخته شده‌ای برای آمریکایی‌ها بود. او اولین خلبان تاریخ بود که پرواز 1000 ساعت، 2000 ساعت و 3000 ساعت هواپیمای F-5 را در آمریکا به ثبت رسانده بود، بهترین معلم خلبان F-5 در کنار بهترین خلبانان تاریخ F-5 که تازه از جنگ عراق آزاد شده بودند. برنامه این بود که هر ماژول از قطعات که ساخته می شد، بر روی یک هواپیمای سالم نصب می‌شود، توسط خلبانان مورد تست عملی و در شرایط عملیاتی و سخت‌ترین مانورها قرار می‌گرفت. پس از تست عملی قطعات مجدداً باز می‌شدند و مورد ارزیابی‌های جدی قرار می‌گرفتند. از جمله تست‌های مکانیکی، X-RAY و غیره ....

آری بدین شکل بود که آذرخش شکل گرفت و تا پیش از شهادت پدر چند فروند عملیاتی شد. علاوه بر آن قطعات ساخته شده بسیاری از پرنده‌های نیروی هوایی را عملیاتی کرد. کارخانه‌ای هم برای ساخت موتور هواپیما تجهیز شد.

اما آنچه از آذرخش باقی ماند چیز دیگری بود. او به ما اعتماد به نفس کار کردن بر روی ساخت هواپیمای مافوق صوت را داد. او دانشی ایجاد کرد و نیروی انسانی تربیت کرد که به این باور رسیده بودند که هر هواپیمایی را می‌توانند بسازند. صنعت هوایی ما مدیون تفکر آذرخش است.

این پروژه تاکنون صدها خروجی داشته است که "کوثر" تنها یکی از خروجی‌های آن است. اینکه امروز ما یک هواپیمای نظامی را از سر تا دم به طور کامل می‌سازیم، یک دستاورد بزرگ است. اما از آن مهم‌تر این است که ما امروز یک هواپیما را از سر تا دم طراحی می‌کنیم. در این هواپیمای جدید سیستم ناوبری، سیستم کنترل آتش، سیستم کامپیوتر هواپیما و اویونیک کاملاً با طراحی بومی است و تقریباً مطابق با هواپیماهای نسل چهارم است، موتور هواپیما به طور کامل در داخل تولید می‌شود، صندلی پرتاب قدیمی با یک صندلی پرتاب کاملاً به روز و با دقت بالا که بیش از دو هزار قطعه پیچیده دارد، تعویض شده و قابلیت مانوردهی بهبود داده شده است. کاری که همین الان در آمریکا بر روی هواپیمای F-15 ، F-16 و F-18 انجام می‌شود. آری جنگ به ما یاد داد که مدل‌های بومی خود را برای دفاع هوایی داشته باشیم.

آمریکایی‌ها هیچگاه فکر نمی‌کردند که ما از هواپیمای تامکت به عنوان آواکس‌های هوایی بهره ببریم و نیروی هوایی ما هشت سال در برابر نیروی هوایی عراق ایستادگی کند. نیروی هوایی عراق در طول جنگ 4 نسل هواپیما را عوض کرد. ابتدا با میگ های 19، 21 و سوخو 17 و هواپیماهای توپولف در جنگ شرکت کردند و در انتهای جنگ پیشرفته‌ترین هواپیماهای میگ- 29، سوخو- 24، میراژ F1 را در اختیار داشتند. اما چیزی که نداشتند نوآوری و ابتکار بود که این مهم در هنگام سختی خود نمایی می‌کند. تاریخ هیچگاه دفاع هوایی جزیره خارک را فراموش نمی‌کند. دژ مستحکم خارک در زیر گوش عراق تا روز پایانی جنگ نفت صادر می‌کرد و در اطراف این جزیره لاشه ده‌ها فروند هواپیما و هلکوپتر عراقی وجود دارد. تاریخ هیچگاه حماسه خلبانان پایگاه دزفول را در ابتدای جنگ فراموش نمی‌کند که در نبود نیروی زمینی چگونه با مـسلسل هـواپیمای F-5 سربازان عراقی را می‌زدند و تا لحظه آخر برای حفظ این پایگاه شهید دادند.

آری "کوثر" تنها یکی از یادگاران آذرخش است. یک مدل بومی برای یک هواپیمای دفاع هوایی که بسیاری از ضعف‌های دفاع هوایی ما را می‌پوشاند. حال ما نه تنها هواپیمای دفاع هوایی خود را می‌سازیم، بلکه هرچه هواپیما داریم را به تکنولوژی و سلاح روز مجهز می‌کنیم. دستاورد این پروژه ده‌ها شرکت دانش‌بنیان با هزاران نفر جوان متخصص است که دانش تولید این محصولات را دارند. بیش از 85% قطعات این هواپیما در شرکت‌های دانش‌بنیان تولید می‌گردد و این شرکت‌ها هر روز طرح‌های جدیدی را برای توسعه محصولات ارائه می‌دهند. امروز مدیریت دفاع کشور به این نتیجه رسیده است که خودش نباید چیزی را تولید کند. بلکه باید پروژه‌ها را راهبری نماید و بگذارد که این جوانان در این شرکت‌ها ، نوآوری و ابتکار خود را نشان دهند و باعث خلق محصولات تازه شوند.

و در پایان، داستان هر موفقیتی این است. ابتدا شما را نادیده می‌گیرند، بعد به شما می‌خندند، سپس به شما حمله می‌کنند و پس از آن شما پیروز می‌شوید.

این موفقیت را به امیر حاتمی و کلیه مدیران این پروژه ارزشمند و خصوصاً کلیه شرکت های دانش بنیان درگیر در این پروژه تبریک گفته و امیدوارم شاهد موفقیت های بیش از پیش کشور در این زمینه باشیم .