مراسم یادبود زنده یاد منوچهر نوذری با حضور اهالی رادیو برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، مراسم بزرگداشت و یادبود زنده یاد منوچهر نوذری طنزپرداز، دوبلور، مجری و بازیگر امروز یکشنبه ۱۱ آذر با حضور اهالی رادیو در محل ساختمان شهدای رادیو برگزار شد.
منوچهر اسماعیلی دوبلور پیشکسوت در این مراسم عنوان کرد: همه ویژگی های منوچهر نوذری خاطره است چراکه ما بیش از ۵۰ سال در دوبله با هم کار کردیم.
وی با اشاره به اینکه یکی دو بار این افتخار را داشته که به طور مستقیم در رادیو با منوچهر نوذری کار کند، گفت: من از سال ۴۴ با او همکار بودم زمانی که او به عنوان گوینده تراز اول، مدیر دوبلاژ و طناز برای نقش هایی مثل جک لمون فعالیت کرد.
این دوبلور عنوان کرد: من در آخرین سال های حضورش با او در یک برنامه رادیویی به اسم «سرزمین نور» همکاری داشتم که وسط برنامه دیدم اشک از چشمانش جاری شده است و فهمیدم او فقط طناز نبود بلکه دلبر بود. من نمی دانم به ایرج عزیز درباره پدرش که یک ایران او را دوست داشتند چه بگویم؛ پدر عزیزی که او از دست داد و داغش به دل همه ماند.
ایرج نوذری فرزند منوچهر نوذری نیز در این مراسم با خواندن شعری از پدرش یاد کرد که مصرعی از آن اینگونه بود «چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی».
وی در ادامه گفت: چگونه در جایگاهی قرار بگیرم که روزی پدرم در آن مستقر بود و چگونه سخنی بگویم که زمانی پدرم این سخنان را بیان کرد.
این بازیگر تلویزیون با اشاره به زمان حضور محمدعلی ابطحی در صداوسیما عنوان کرد: من یک روحانی خوب می شناسم و او حجت الاسلام محمدعلی ابطحی است. پدر موسیقی را به رادیو آورد چون آقای ابطحی موسیقی را به خوبی می شناخت.
ایرج نوذری اضافه کرد: آقای اسماعیلی به نکته ای اشاره کرد که پدر فقط طناز نبود و من هم اینجا می خواهم بگویم پدر مردم را در زمانی خنداند که جنگ بود و کسی به راحتی نمی خندید.
وی در پایان سخنانش بیان کرد: ما در دنیایی زندگی می کنیم که نامروتی بیداد می کند و به قول شادروان فریدون مشیری «خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت».
در بخشی از این مراسم از زنده یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد نیز یاد شد و به احترام وی سکوت کردند.
در ادامه پریچهر بهروان گوینده پیشکسوت عنوان کرد: لزوما کسی که همیشه به ظاهر می خندد خودش شادترین و مسرورترین نیست. نوذری یگانه ای بود که فقط یک همکار نبود و با همه دوستان روابط نزدیک خانوادگی داشت. نوذری برای من مثل یک برادر بزرگتر و راهنمای خوب بود.
وی اضافه کرد: من بیشترین شادی ها و خنده های زندگی ام را در کنار منوچهر نوذری داشتم و سعادتی است که امروز هم در این مراسم حضور دارم.
بهروان با ذکر خاطره ای از نوذری گفت: من در جوانی با قسط پرایدی خریدم که توسط فرزند یکی از دوستانم دچار تصادف شد. من خیلی برای آن ماشین اشک ریختم ولی نوذری به من گفت این اشک ها را نگه دار زیرا در زندگی مسایلی پیش می آید که بیشتر به این اشک ها نیاز داری، برای این آهن پاره ها گریه نکن.
این گزارش به روز می شود...