در میان چهرههای خبرساز سیما در سالی که گذشت علی فروغی مدیر جوان شبکه سه و عادل فردوسیپور مجری جنجالی برنامه «نود» پرحاشیهترین کارنامه را داشتهاند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، انتخاب چهرههای شاخص و خبرساز از میان فعالان حوزه تلویزیون، کار چندان سختی نبود؛ رسانه ملی در سالهای اخیر، بیش از متن تولیدات، بهواسطه حاشیههایش در کانون توجه قرار داشته و این بهمعنای پررنگ بودن نقش حاشیهسازان است. البته کم هم نبوده و نیستند برنامهها و برنامهسازانی که به جهت رویکرد محتوایی و تأثیرگذاری محل توجه بودهاند.
تلویزیون سال ۹۷ را هم در مجموع با فراز و نشیبهای بسیار پشت سر گذاشت؛ سالی که هم تغییر و تحولات مدیریتی سیما در آن زیر ذرهبین رسانهها قرار گرفت و هم ویترین تولیدات سیما مخاطبان بسیاری را به سمت خود فراخواند.
از همین منظر تلاش کردهایم از میان گزینههای متعددی که پیش رو داشتیم، پنج چهره «شاخصتر» را انتخاب و بهمرور احوالات آنها و تحولاتی که تجربه کرده و یا رقم زدهاند، بپردازیم.
علی فروغی؛ جوانگرایی با چاشنی چالش
در سالی که تصویب و ابلاغ قانون منع بهکارگیری بازنشستگان و لزوم وداع دستگاههای اجرایی با مدیران مسن و بازنشسته، تبدیل به دغدغه و چالش بخش قابلتوجهی از سازمانها و نهادهای دولتی شد، انتصاب هر نیروی جوان و تازهنفس، پتانسیل لازم برای قرار گرفتن در کانون توجه رسانهها و افکار عمومی را داشت. بهخصوص اگر این انتصاب مربوط به سکانداری یکی از کلیدیترین و مؤثرترین شبکههای تلویزیونی میبود.
همزمانی وداع علیاصغر پورمحمدی بهعنوان یکی از چهرههای باسابقه و کارکشته تلویزیون از شبکه سه هم میتوانست بهاندازه کافی عاملی ضریبدهنده برای واکنشها نسبت به انتصاب یک مدیر جوان برای مدیریت شبکه جوانان در تلویزیون باشد.
اردیبهشت ماه ۹۷ علی فروغی در چنین اتمسفری حکم انتصابش را برای مدیریت یکی از شبکههای حساس و پرمخاطب تلویزیون دریافت کرد تا یکی از پربسامدترین و پرواکنشترین تغییرات مدیریتی تلویزیون در سالهای اخیر رقم بخورد.
فروغی دانشآموخته دانشگاه امام صادق (ع) و رئیس مرکز بسیج رسانه ملی بود و به گواه نزدیکانی که سابقه همکاری با او را در فضاهای دانشجویی و تولید برنامههای رادیویی و تلویزیونی داشتند، پتانسیل لازم برای سکانداری یک شبکه را داشت اما به همین اندازه که ورودش به شبکه سه با استقبال طیفی از همراهان و آشنایان سابق مواجه شد، گروه دیگری را با استدلال گمنامی و نداشتن رزومه رسانهای معین به تکاپوی اعتراض، نقد، گلایه و حتی «تخریب» انداخت.
چالشبرانگیزترین اقدام فروغی برنامههای پرزرقوبرقی است که به کنداکتور شبکه افزوده است؛ از «برندهباش» با حضور محمدرضا گلزار در مقام مجری تا «عصر جدید» و به چالش کشیدن بخشی از خطوط قرمز مفروض در رسانه ملی عبور از خان واکنشهای اولیه به انتصاب اما سرآغازی بود برای چالشهای پیش روی علی فروغی؛ مدیری که انگیزه منتقدان و مخالفانش برای مچگیری و حتی سنگاندازی پیش پایش چیزی کم از انگیزه خودش برای تأثیرگذاری و رقم زدن اتفاقات تازه در شبکه سه، نداشت.
پس از گذشت نزدیک به ۱۱ ماه از تکیه فروغی بر مسند مدیریت شبکه سه، حالا کارنامهای پروپیمان برای قضاوت پیش روی ما است؛ فروغی به اذعان موافقان و مخالفانش، حتماً مدیری خنثی و بیتأثیر نبوده و نیست و در مدت حضورش در این پست، تمام تلاشش را کرده تا در حداقل زمان و در کوتاهمدت، بیشترین تحول را رقم بزند؛ چه در ترکیب برنامههای شاخص و چه در راستای تحقق شعارهایی از جنس شفافیت و پاسخگویی.
حضور علی فروغی در برنامه زنده «حالا خورشید» بهمنظور پاسخ به شبهات و حواشی را میتوان نقطه اوج این رویکرد دانست. رویکردی که پیشتر و در ماجرای حاشیهسازی برای احسان علیخانی و برنامه «ماهعسل» هم شاهدش بودیم و تأثیرگذارترین موردش هم در ماجرای حضور محسن رضایی در برنامه «حالا خورشید» و گفتههای صریح سردار سلیمانی در همین برنامه رقم خورد.
فارغ از این رویکرد اما چالشبرانگیزترین اقدام فروغی برنامههای پرزرقوبرقی است که به کنداکتور شبکه افزوده است؛ از «برندهباش» با حضور محمدرضا گلزار در مقام مجری تا «عصر جدید» و به چالش کشیدن بخشی از خطوط قرمز مفروض در رسانه ملی.
رونمایی از این برندهای تازه، زمینهساز برخی شبهات درباره نسبت فروغی با برندهای سابق شبکه سه هم شد که در رأس آن میتوان به حواشی بهوجود آمده پیرامون برنامه «نود» اشاره کرد؛ حاشیههایی که البته در روزهای اخیر صورتی جدیتر پیدا کرده و با حذف ویژهبرنامه نوروزی «نود» از کنداکتور شب گذشته شبکه سه، وارد فاز تازهای شده است.
در مجموع و به نسبت مسیری که برای ساماندهی ایدهآل یک شبکه تلویزیونی تأثیرگذار میتوان متصور بود، علی فروغی هنوز در آغاز راه است و باید دید با چالشهایی که احتمالاً در آغاز سال ۹۸ همچنان با آنها مواجه خواهد بود، چگونه پنجه در پنجه خواهد افکند و در آینده چه میراثی از دوران مدیریت خود برجای خواهد گذاشت.
عادل فردوسیپور؛ خرده حاشیههای خانوادگی
همانطور که اشاره شد، یکی از چالشبرانگیزترین و پرحاشیهترین برنامههای شبکه سه سیما در سال ۹۷ هم بهمانند اکثر سالهای قبل، برنامه پرمخاطب «نود» با اجرای عادل فردوسیپور بود. برنامهای که با فاصله نسبت به رقبا، یکی از پرسابقهترین و طولانیمدتترین برنامههای ورزشی سیما محسوب میشود.
بهواسطه همین سابقه طولانی حضور روی آنتن هم احتمالاً عادل فردوسیپور فراتر از یک «مجری» در مواردی فرصت نقشآفرینی بهدست آورد. اتفاقاً همین خروج گاه به گاه از چارچوب معمول و مرسوم اجرای یک برنامه ورزشی برای برخی هواداران او طعم ساختارشکنی و جسارت پیدا کرد و مورد تحسین قرار گرفت و طیف دیگری از مخاطبان رسانه ملی را تبدیل به منتقدان سرسخت او کرد؛ منتقدانی که این جنس نقشآفرینی عادل را نوعی عدم تعادل در قدرت گرفتن یک چهره تلویزیونی قلمداد کرده و حتی او را متهم به سوءاستفاده از این موقعیت کردند.
فارغ از تمام این مباحث اما نمیتوان کتمان کرد که عادل فردوسیپور در سال ۹۷ هم مانند بسیاری سالهای قبل از چهرههای خبرساز تلویزیون بوده است، بهخصوص که این خبرسازی در آستانه برگزاری جشنواره تلویزیونی «جامجم» و جریان رسانهای بهوجود آمده پیرامون رقابت مجازی میان برنامه «نود» و «برندهباش» اوج پیدا کرد و تبدیل به بهانهای شد تا او بهرغم توفیق در کسب دو جایزه اصلی این رویداد، روی سن با زبان کنایه صحبت از «سختترین سال» حضورش در تلویزیون را به میان بکشد.
خبر پیشنهاد قائممقامی شبکه ورزش سیما همزمان با اظهارنظر ضدونقیض درباره آینده حضور عادل در مقام مجری و تهیهکننده برنامه «نود» در روزهای اخیر اما فصل تازهای را در حاشیههای بهوجود آمده پیرامون این مجری سیما رقم زده است. حاشیههایی که به قاعده مرسوم سالهای اخیر در فضای مجازی، زمینهساز شکلگیری یک دو قطبی کاذب شده و معلوم نیست تبعاتش دامنگیر چه کسانی خواهد شد.
آیا فردوسیپور در سال آینده باید منتظر شرایطی کاملاً متفاوت نسبت به سالهای حضورش در رسانه ملی باشد؟ او خود را «فرزند رسانه ملی» خوانده است، آیا حاشیهها او را به سمت خداحافظی و جدایی از «خانواده» سوق خواهد داد؟
رامبد جوان؛ مشغلههای آقای خندوانه
چند سالی میشود که تبدیل به چهره ثابت مرور کارنامه سالانه تلویزیون شده است؛ کارگردان، مجری و برنامهساز موفقی که حالا نامش با برند «خندوانه» عجین است و توفیق و عدم توفیق یکی تأثیر مستقیم بر قضاوت درباره کارنامه دیگری دارد.
سال ۹۷ در حالی به پایان رسیده است که «خندوانه» نهفقط یکی از برنامههای پرمخاطب سیما در طول سال بود که بهعنوان یکی از برگ برندههای نوروزی سیما هم حساب ویژهای روی آن باز شده است. همین شرایط هم سبب میشود که رامبد جوان در فهرست چهرههای شاخص تلویزیون در سال ۹۷ جای بگیرد.
جوان البته در سالی که تجربه تهیهکنندگی سینما را هم به فهرست فعالیتهای هنری خود افزود، با حاشیههایی هم مواجه بود؛ از اکران فیلم سینمایی تازهاش «قانون مورفی» و واکنش منتقدان به آن گرفته که پاسخ متقابل و تا حدودی تندوتیز جوان را به همراه داشت، تا دعوت حاشیهساز از مهمانی که سرانجام به عذرخواهی او در فضای مجازی انجامید.
رامبد جوان ورای از این موقعیتها و حواشی به نظر میرسد در شرف تصمیمگیری برای ادامه مسیر است؛ او خود به سنت هرساله در آستانه فصل در حال پخش «خندوانه» خبر از خداحافظی و اتمام این برنامه داده و همزمان مدیران سیما تأکید دارند که تغییری قرار نیست در روند تولید این برنامه موفق رخ دهد.
«خندوانه» در همین ایام نوروز ۹۸ قرار است یکی از اصلیترین برنامههای تلویزیون برای جذب مخاطبان باشد و تجربه ثابت کرده جوان این فرصت طلایی را از دست نمیدهد، اما باید دید او در قبال حواشی سالی که سپری شد و شرایط زندگی خصوصی و پدر شدنش در سال آینده، چه نقشه راهی را برای حفظ برند «خندوانه» ترسیم میکند؛ ماندن یا خداحافظی؟
عزیزالله حمیدنژاد؛ معجزه قصهگویی
برنامههای ترکیبی و غیرنمایشی تلویزیون هر اندازه هم که خبرساز باشند و جنجالی بازهم نمیتوانند جای سریالها را در کنداکتور شبکههای مختلف سیما بگیرند. هرچند جریان سریالسازی در سیما در سالهای اخیر به چنان رکودی دچار شده بود که اخیراً معاون سیما نیز در نشستی خبری به آن اذعان کرد، در سال ۹۷ بودند مجموعههایی که آبروداری کرده و خاطره دورهمنشینی مخاطبان برای دنبال کردن سرنوشت کاراکترهای یک سریال ایرانی را احیا کردند.
«بانوی عمارت» یکی از همین تولیدات بود که توانست بار دیگر معجزه قصهگویی را اثبات کرد. سریالی با داستانی سرراست و روان که مخاطبان بسیاری را پای تلویزیون نشاند.
عزیزالله حمیدنژاد نویسنده و کارگردان «بانوی عمارت» از همین منظر یکی از چهرههای شاخص تلویزیون در سال گذشته محسوب میشود. کارگردان باسابقهای که در هرچند سینما خاطرات خوشی همچون «هور در آتش» و «اشک سرما» را به ثبت رسانده و در قاب تلویزیون هم کارگردانی قسمتهایی از «چرخ فلک» را تجربه کرده بود، با «بانوی عمارت» جهشی در کارنامه خود نیز رقم زد.
حمیدنژاد در آستانه ۶۰ سالگی حالا قصد دارد دست به انتخابی مهم بزند؛ ساخت دنباله «بانوی عمارت» چالشی است که باید دید حمیدنژاد چگونه از آن عبور خواهد کرد و آیا تجربه گرانقدر فصل نخست این مجموعه اندوختهای کافی برای تکرار این توفیق خواهد بود؟
محمد سرافراز؛ از سکوت تا فریاد!
بهسختی میتوان تحولات ریزودرشت تلویزیون در سال گذشته را فهرست کرد و پایان سکوت رسانهای یکی از جنجالیترین چهرههای چند سال اخیر صداوسیما را از قلم انداخت؛ محمد سرافراز رئیس سابق رسانه ملی که کوتاهترین زمان سکانداری سازمان صداوسیما را به نام خود ثبت کرده و پس از جدایی پرحرفوحدیثش از این سازمان تن به گفتگو با هیچ رسانهای نداده بود.
همین شرایط هم گفتگوی محمد سرافراز با روزنامه «شرق» در روزهای پایانی سال ۹۷ را تبدیل به یک اتفاق ویژه کرد؛ مصاحبهای که نهفقط نفس شکلگیری آنکه محتوا و اظهارات طرح شده در آن هم واجد جذابیتهای رسانهای بسیاری بود.
سرافراز پس از مدتها سکوت روایتی متفاوت از روزهای منتهی به جداییاش از سازمان صداوسیما ارائه کرد و تلاش کرد این جدایی را ناخواسته و حاصل فشار و پروندهسازی برخی گروهها در داخل و خارج از صداوسیما تصویر کند.
این اما جنجالیترین بخش اظهارات سرافراز نبود چه اینکه چند روز پس از گفتههای عزتالله ضرغامی رئیس اسبق سازمان صداوسیما مبنیبر تکذیب ادعاهای مطرح شده درباره خروج آرشیو مستندهای سازمان در دوران مدیریت او، حالا ادعاهایی تازه در این زمینه طرح میشد؛ سرافراز در این اظهارات مدعی خروج و حتی «فروش» آرشیو سازمان به شبکههای خارج از کشور در دوره مدیران پیش و پس از خود شد که در نوع خود ادعایی قابلپیگیری و غیرمنتظره بود.
فارغ از صحتوسقم اظهارات مطرح شده از سوی سرافراز اما اتفاق مبارکی که در قالب این گفتگو رقم خورد، فتح بابی برای طرح بیواسطه ابهامات درباره کارنامه یک مدیر ارشد در رسانه ملی است، اتفاقی که میتواند دیگر مدیران قبل و بعد از سرافراز را هم پای میز گفتگوهای رسانهای فرابخواند تا شاید بخشی از ابهامات درباره دورههای مختلف مدیریت رسانه ملی در فضایی شفاف و صریح طرح و به پاسخهای بیواسطه و بهتبع راهبری منتهی شود؛ معجزه گفتگو را نباید در رفع این قبیل ابهامات دست کم گرفت.