پل ژوزف شریدر فیلمنامه نویس، کارگردان و منتقد آمریکایی در نشستی رسانه ای درباره سینمای ایران و ساخت فیلم در هالیوود صحبت کرد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، نشست خبری پل ژوزف شریدر فیلمنامه نویس، کارگردان و منتقد آمریکایی با حضور وی و امیر اسفندیاری معاون امور بین الملل جشنواره جهانی فیلم فجر صبح امروز چهارشنبه ۴ اردیبهشت ماه حاشیه برگزاری سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.

امیر اسفندیاری در ابتدای این نشست گفت: شریدر کار خود را با نقد شروع کرد و بعد فیلمنامه های مطرحی نوشت و در نهایت آثاری را نیز کارگردانی کرد.

شریدر در ادامه این نشست درباره قیاس این جشنواره با دیگر جشنواره های بین المللی افزود: چند جشنواره مانند تورنتو و نیویورک هستند که می توان این جشنواره را با آنها مقایسه کرد اما گستردگی این جشنواره و استقبال از آن برای من بسیار جالب بود.

وی درباره پایان بندی فیلم «راننده تاکسی» که نگارش آن را برعهده داشته است، توضیح داد: در زمان ساخت فیلم به دنبال حالت فانتزی در پایان بندی نبودیم اما بعد از ۱۰ سال این نظریه مطرح شد که برای من جالب بود. حتی آخرین فیلم من نیز پایان بازی دارد چون ایجاد ایهام در مخاطب برای من جذاب است.

شریدر درباره میزان شناخت خود از سینمای ایران و مقایسه آن با سینمای خاورمیانه یادآور شد: در ۱۵ سال گذشته سه نهضت ملی سینمای ایران، رومانی و آرژانتین ایجاد شد که هرکدام جایگاه خود را دارند و در هر جشنواره ای این انتظار می رود که آثار ایرانی در آن وجود داشته باشد.

وی افزود: برای بیشتر ما در غرب سینمای ایران با کیارستمی و بعدتر اصغر فرهادی معرفی شد. حتی یکی از دوستان من در حال نگارش فیلمنامه ای درباره سینمای ایران است و از من خواست تا فیلم های ایرانی را ببینم.

این کارگردان و نویسنده درباره نگارش «آخرین وسوسه مسیح» که یک اثر ضد مذهبی است در حالی که خود او فردی کاملاً مذهبی است، توضیح داد: نکته جالب این فیلم در این است که فیلمنامه نوشته شده از زاویه دید ۳ نگاه مذهبی شکل گرفته و نگاه فرهنگ های مختلف نیز در فیلمنامه جمع شده است. به نظر من باید بین انواع سینمای دینی تفاوت قائل شویم. اولین نوع از سینمای دینی فیلم های پروپاگاندای مذهبی هستند که بسیار هم خسته کننده اند، دومین نوع فیلم هایی که حس مذهبی را برانگیخته می کنند و نوع سوم نیز آثاری هستند که درگیری روانشناختی یک مرد با مذهب را در ذهنش به تصویر می کشند. درباره سینما نیز باید بگویم هرچه دراین ۱۰۰ سال یاد گرفته ایم در آینده به درد ما نمی خورد چرا که با تغییرات بسیاری مواجه هستیم که قابل پیش‌بینی نیست.

شریدر متذکر شد: ما در یک مقطع گذار همیشگی به سر می بریم، ایده فرهنگ هالیوود نیز دیگر جذابیت ندارد و تا زمانی که فیلمی را شروع می کنیم ب
بازار امریکا دیگر مهم نیست و برای چینی ها فیلم می سازیم مثل انتقام جویان که دیروز در چین اکران شد فروش بسیار خوبی داشت. فیلم ها در گذشته منحصر به کلاس خاصی از کارگردانان بود که هر کسی در آن راه پیدا نمی کرد اما امروز هرکسی می تواند فیلم بسازد. خبر خوب این است که همه می توانند فیلم بسازند و خبر بد این است که دیگر نمی توان از این راه امرار معاش کرد.

وی تصریح کرد: ایران ۲ نوع سینما دارد. اولین نوع آن برای بازار داخلی و دیگری برای بازار جهانی ساخته می شود که البته من فیلم های داخلی را ندیده ام به عنوان مثال من فیلم هایی را که درباره جنگ ایران و عراق ساخته شده اند، ندیده ام. شما ۲ دسته فیلم دارید به همین دلیل ۲ جشنواره داخلی و جهانی برگزار می کنید. کیارستمی و فرهادی فیلمسازان سیاسی نیستند. در ایران می تواند فیلم های سیاسی جذابی ساخت شود اما فکر می کنم که ساخت آن سخت است.

وی درباره ساخت فیلمی درباره امام خمینی (ره) گفت: برای من جالب نیست که فیلمی درباره سران ایران مانند امام خمینی (ره) بسازم.الان دورانی است که نمی توان خیلی به آمریکایی بودن افتخار کرد. من در جنگ ویتنام به آمریکایی بودن خود افتخار می کردم اما الان اصلاً به آمریکایی بودن خودم افتخار نمی کنم

شریدر ادامه داد: در محلی که در نیویورک زندگی می کنم سال گذشته یک جشنواره یک هفته ای از فیلم ایرانی داشتیم که نشان می دهد ایران راه نفوذ خود را به هالیوود پیدا کرده است. زمانی که شما از یک منتقد به فیلمساز تبدیل می شوید دیگر نمی توانید منتقد باشید. فیلمسازان به لطف کسانی که با آنها همکاری می کنند کارشان را انجام می دهند به همین دلیل نقد برای یک کارگردان بسیار سخت است.

وی درباره سانسور در آمریکا توضیح داد: سانسور مقوله حساسی است در حالی که علاوه بر سانسور رسمس، سانسور بازاری و خودسانسوری نیز وجود دارد اما بدترین سانسور این است که یک عده در یک اتاق تصمیم هایی می گیرید که شما دلیل آن را نمی دانید. سانسور در دنیا در حال افزایش است و تنها منحصر به شما نیست. در آمریکا نیز همین اتفاق رخ می دهد و زمانی که کلیسا و حکومت دچار مشکل می شوند این نوع از سانسورها ایجاد می شود.

وی درباره اسکار بیان کرد: احترام زیادی برای اسکار قائل نیستم چرا که شایسته سالاری در آن مطرح نیست و اگر امسال جایزه می گرفتم، نمی دانستم باید چگونه جایزه خود را از دست کسانی که احترامی برایشان قایل نیستم، دریافت کنم.

وی درباره حضور فیلم های مستقل در اسکار اظهار کرد: در بازار سینمای غرب ۱۰ فیلم مستقل دیده می شود که از بین ۱۵ هزار فیلم دیده شده اند پس احتمال موفقیت یک فیلم مستقل بدون حمایت تبلیغاتی امکان پذیر نیست. جمعیت رای دهندگان در اسکار تغییر کرده است که نتیجه آن این شد که فیلمبردار یک فیلم آلمانی نامزد دریافت جایزه شد.

وی درباره تحریم های آمریکا علیه ایران عنوان کرد: الان دورانی است که نمی توان خیلی به آمریکایی بودن افتخار کرد. من در جنگ ویتنام به آمریکایی بودن خود افتخار می کردم اما الان اصلاً به آمریکایی بودن خودم افتخار نمی کنم. ما دولتی داریم که خواهان تغییر رژیم ایران است که بیشتر از آن به دنبال دسترسی به منابع نفتی شماست و می خواهد شما جور دیگری باشید. تاثیر هنرمندان در این روند نسبت به تاثیر حکومت ها اندک است و ما باید هر کاری از دستمان بر می آید، انجام دهیم اما این وضعیت عذاب آور است.

این کارگردان درباره جشنواره جهانی فیلم فجر بیان کرد: چندان ساز و کار برگزاری این جشنواره را نمی دانم اما هر رویداد هنری که به دولت وابسته باشد محدودیت دارد.

شریدر درباره فیلم های جنگی گفت: ما فیلم ضد جنگ به معنای واقعی نداریم چون هر تصویری از جنگ آن را باشکوه نشان می دهد. نمی دانم با دیدن آثار جنگی تا چه اندازه می توانیم از جنگ متنفر باشیم.

شریدر در پایان درباره جنبش #me too یادآور شد: این اتفاق و موج مانند یک پاندول است که باید نتیجه آن را دید اما سوءاستفاده از زنان از آغاز خلقت وجود داشته است و این جریان تازه، اتفاق خوبی است که امیدوارم جریان ساز شود. قبل از اینکه به ایران بیایم در فیس بوکم یک پست گذاشتم و نوشتم که دارم به ایران می‌آییم. می خواستم هر روز مطلبی درباره تجربه حضورم در ایران منتشر کنم، ولی متوجه شدم نظرم هر روز در حال تغییر است بنابراین تصمیم گرفتم وقتی بازمی گردم نظراتم را درباره این سفر بنویسم.