صنایع دستی از یکسو بر اقتصاد کشور تاثیرگذار است و میتواند موجب رشد صادرات غیرنفتی کشور شود و زمینه اشتغال را فراهم کند و از سوی دیگر بستری است برای معرفی فرهنگ و هنر ایران در داخل و خارج کشور.
،به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، دهم ژوئن برابر با بیستم خرداد به عنوان روز جهانی صنایع دستی نامگذاری شده است. بهمن نامور مطلق، معاون سابق صنایع دستی و هنرهای سنتی، سال گذشته به مناسبت چنین روزی گفته بود: «جایگاه حقیقی صنایع دستی ایران در سطح بینالمللی بسیار بیش از وضعیت امروزی آن است. به عبارت دیگر صنایع دستی ایران تا جایگاه بایسته جهانی فاصله زیادی دارد؛ البته اقداماتی در خور این حوزه نیز صورت گرفته و زمینههایی کم و بیش فراهم شده است. بنابراین در وضعیت کنونی هنوز میان استعدادهای بالقوه و وضعیت بالفعل صنایع دستی در عرصه بینالمللی شکاف قابل توجهی وجود دارد.»
هنری مورد اقبال عموم
صنایع دستی در کشور ما از آن دست حوزههایی است که پس از گذر سالها و قرنها همچنان پتانسیل رشد دارد. در سالهای اخیر شاهد بودهایم که بسیاری از جوانان از رشتههای پزشکی و مهندسی فاصله گرفته و سراغ رشتههای هنری از جمله صنایع دستی رفتهاند. از طرف دیگر بسیاری از افراد به «چیدمان خانه ایرانی» روی آوردهاند و ترجیح میدهند در دکور خانهشان از صنایع دستی ایرانی و بومی استفاده و فضایی سنتی ایجاد کنند. این قبیل تغییرات نشان میدهد ایران از ظرفیتهای هنری و بومی بالایی برخوردار است و خواهان بسیار دارد و محصولات برآمده از این صنعت همچنان مورد اقبال عموم مردم است.
صنایع دستی از یکسو بر اقتصاد کشور تاثیرگذار است و میتواند موجب رشد صادرات غیرنفتی کشور شود و زمینه اشتغال را فراهم کند و از سوی دیگر بستری است برای معرفی فرهنگ و هنر ایران در داخل و خارج کشور.
با این تفاسیر واضح است که چرا باید نگاه جامع و برنامهریزی منسجمی برای تولید و معرفی محصولات این حوزه داشت. سالهاست در مناسبتهای مختلف از جمله روز جهانی صنایع دستی، هنگام برپایی نمایشگاهها و در همایشهای مربوط به صنایع دستی، از اهمیت این حوزه گفته میشود و جملههایی رد و بدل میشود مبنی بر اینکه در برنامهریزیهای کلان کشور باید به صنایع دستی توجه ویژهای داشت اما فعالان این حوزه معتقدند در عمل آن اتفاقی که باید، هنوز به وقوع نپیوسته است.
در این اوضاع و احوال اما همه به حرف زدن بسنده نکردهاند؛ در چند سال اخیر تعدادی از جوانان متخصص در رشته فناوری اطلاعات - برنامهنویسی وب، برنامهنویسی اندروید، هوش مصنوعی، تجارت الکترونیک و... - و کارشناسان بازاریابی و علاقهمند به صنایع دستی کمر همت بستند و استارتآپهایی در این زمینه راه انداختند. در ادامه میخواهیم هدف این استارتآپها، نحوه فعالیتشان و چالشهایی که بر سر راهشان است، به طور مختصر بررسی کنیم.
استارتآپها واسطهها را حذف میکنند
نظام توزیع در کشور ما با معضلات متعددی روبهرو است و این مشکلات تنها مربوط به حوزه صنایع دستی نیست. توزیع کالا و خدمات از جمله بخشهای مهم در اقتصاد کشورهاست که از یک طرف کالاها و خدمات را در اختیار مصرفکنندگان و از طرف دیگر اطلاعات و نقدینگی را به بخشهای تولیدی (داخل یا خارج از کشور) ارائه میدهد. به طوری که بخش توزیع کالا و خدمات را میتوان به عنوان موتور رشد بخشهای تولیدی اقتصاد در نظر گرفت. اما نظام توزیع کالا و خدمات در کشورهای کمتر توسعهیافته و بهخصوص در ایران به شکلی است که نهتنها توزیع کالاها و خدمات با کمترین هزینه و زمان صورت نمیگیرد، بلکه این نظام تمایل زیادی برای استفاده از ابزار و روشهای نوین توزیع کالا و خدمات ندارد، بنابراین انگیزه تولید را هم کاهش میدهد.
در حوزه صنایع دستی یکی از مهمترین مشکلات هنرمندان - بهخصوص هنرمندان روستایی که دسترسی به بازار هدف ندارند - ورود واسطهها به بازار فروش است و از آنجایی که روستاییان برای تامین معاش خانواده مجبور به فروش محصول با نازلترین قیمت میشوند، سود اصلی به دست واسطهها میافتد. قاعدتا اگر بازارهای هدف به مراکز تولید وصل شوند، بخش مهمی از سود در قسمت تولید و فرآوری قرار میگیرد و دست واسطهها از بازار کوتاه میشود. هدف از غرفه دادن به تولیدکنندهها در شهرهای بزرگ و برگزاری نمایشگاه نیز دقیقا همین است. اما سوال این است که آیا همه زنان و دختران روستا برای شرکت در این نمایشگاهها از سوی خانواده حمایت میشوند؟ آیا همهشان از پس همان اندکهزینه حضور چند روزهشان در شهری دیگر برمیآیند؟ و از طرفی، چقدر احتمال دارد در آن بازه زمانی مشخص و کوتاه برخی مصرفکنندگان واقعی بتوانند در محل حضور پیدا کنند؟ در واقع هر فعالیت تجاری که وابسته به حضور فیزیکی افراد است، در سودآوری نیز با محدودیتهایی مواجه میشود.
هرچند این نکته را هم باید در نظر گرفت که رسالت این نمایشگاهها تنها فروش محصولات نیست، در واقع برگزاری آنها کمک میکند تولیدکنندگان رشتههای مختلف صنایع دستی با یکدیگر آشنا شوند، بازار هدف را بشناسند و اسپانسر جذب کنند. با همه اینها، محدودیتهای موجود در این نوع از بازاریابی برخی از متخصصان را به فکر انداخت راهی بیابند تا واسطههای توزیع را حذف کنند، سود واقعی را به تولیدکننده برسانند و محصولات را با قیمت واقعی به دست مصرفکننده بدهند و از طرفی محدودیت زمان و مکان را از سر راه بردارند. حاصل کار راهانداری اپلیکیشنهایی است که کاربران شامل «تولیدکننده» و «مصرفکننده» در آن پروفایل شخصیشان را میسازند و میتوانند به طور مستقیم با هم در ارتباط باشند.
دسترسی آسان مطابق با ذوق خریدار
جدا از حذف واسطه این استارتآپها دو سود قابل توجه دیگر نیز دارند.
یک؛ از بین رفتن محدوده و مرزبندی جغرافیایی و بزرگ شدن بازار: فرض کنیم شما علاقهمند به صنایع دستی اصفهان هستید و به دلایلی نمیتوانید به این استان سفر کنید، این اپلیکیشنها به شما کمک میکنند محصول دلخواهتان را از سراسر ایران با کمترین قیمت خریداری کنید. از طرف دیگر، اگر شما تولیدکننده صنایع دستی در روستایی کوچک و دورافتاده هستید و همین باعث شده نتوانید به بازار هدف نزدیک شوید، با قرار دادن محصولاتتان در این اپلیکیشنها میتوانید خریداران را بیابید. در واقع هم تولیدکننده و هم خریدار به بازار بزرگتری دسترسی دارند.
دو؛ فراهم شدن امکان بررسی سلیقه و ذائقه مشتری و تولید بر اساس آن: وقتی بازار بزرگ میشود، بهتبع تعداد خریداران هم افزایش مییابد. در نتیجه به طور دقیقتری میتوان سلیقه مشتری را بررسی کرد و با توجه به ذائقه او محصولات را طراحی و تولید کرد. آگاهی از سلیقه مشتری و سفارشیسازی هم به سود تولیدکننده است و هم خریدار.
جدا از مواردی که گفته شد، برخی از این اپلیکیشنها به تولید محتوای تالیفی و تصویری و ویدئویی در حوزه «چیدمان خانه ایرانی» نیز پرداختهاند. در واقع شما هنگام خریداری یک محصول، در صورت تمایل میتوانید در زمینه نحوه استفاده از آن راهنمایی دریافت کنید؛ به عنوان مثال اینکه محصول خریداریشده در کنار چه رنگها و محصولات دیگری و در چه فضایی بیشتر نما دارد، نحوه مراقبت از آن به چه صورت است و چطور میشود به بیشتر شدن طول عمر آن کمک کرد و...
علاوه بر این، برخی از آنها فضایی را فراهم کردهاند تا علاقهمندان به حوزه صنایع دستی بتوانند به صورت مجازی در رشته مورد نظر خود آموزشهای اولیه را دریافت کنند و در صورت تمایل برای شرکت در کلاسهای حضوری در شهر خود راهنمایی میشوند.
آشنایی با استارتآپهای حوزه صنایع دستی
اگر همین حالا عبارت «اپلیکیشنهای خرید و فروش صنایع دستی» را گوگل کنید، با لیستی از آنها مواجه خواهید شد و اگر کمی دیگر به جستوجویتان ادامه دهید، متوجه خواهید شد که اغلب این وبسایتها و اپلیکیشنها در باره زمانی نزدیک به هم راهاندازی شدهاند و روزبهروز هم به تعدادشان اضافه میشود؛ به این وبسایتها و اپلیکیشنها، صفحات اینستاگرامی را هم اضافه کنید که در حال معرفی و فروش محصولات صنایع دستی هستند و بخش قابل توجهی از بازار فروش را به خود اختصاص دادهاند. با این حال بنیانگذاران این استارتآپها اغلب از افزایش رقبا خشنودند؛ چرا که معتقدند هر کسی به این حوزه وارد شود، به بزرگ شدن بازار کمک میکند. البته برخی از افراد که سود کوتاهمدت را به سود بلندمدت ترجیح میدهند، چالشهایی را در عرضه خدمات برای سایرین به وجود میآورند و دید مصرفکننده و خریدار را به خرید اینترنتی خراب میکنند. به عنوان مثال وقتی شما کالایی را سفارش میدهید و در نهایت کالایی را دریافت میکنید که هیچ شباهتی به تصویر ثبتشدهاش در فروشگاه آنلاین ندارد یا مثلا وقتی محصولات با قیمت کارشناسی نشده عرضه شوند، قطعا در نگاهتان به خرید اینترنتی تاثیرگذار است و موارد اینچنینی میتواند سبب بدبینی مخاطبان به فروشگاههای آنلاین شود اما در نگاه کلان این مسائل هم جزوی از روند حرکت به سوی افزایش کسبوکارهای نوین است و به نظر میرسد فضای رقابتی ایجادشده به نفع همه باشد؛ هم تولیدکننده، هم خریدار و هم صاحبان کسبوکارهای اینترنتی.
چالشهایی که بر سر راه هست
استارتآپها فارغ از اینکه در چه حوزهای فعالیت میکنند، در ایران با مشکلات متعددی دست به گریبان هستند. بستر اینترنت در ایران با معضلات مختلفی از جمله سرعت محدود، حجمی بودن، پهنای باند و... روبهرو است و همین موارد در حوزه فروش آنلاین مشکلاتی به وجود میآورد که اغلب برای همه استارتآپها مشترک است. از آنجا که زیرساختهای لازم برای چنین فعالیتهایی فراهم نشده، استارتآپهای فروش آنلاین در حوزه پرداخت، حملونقل و ارسال داخلی، ارسال و پرداختهای بینالمللی به مشکل برمیخورند.
جدا از این معضل مشترک، در حوزه صنایع دستی باید به این نکته نیز توجه داشت که خطر تکراری شدن بسیار محتمل و نزدیک است! اگر استارتآپهای صنایع دستی تنها خود را محدود به خرید و فروش محصولات کنند، چیزی نمیگذرد که آنها هم تبدیل به دلالان اینترنتی این حوزه میشوند. فعالیتها و خدمات جانبی همچون دورههای آموزشی مجازی، کمک به حذف واسطه در تهیه مواد اولیه، قرار دادن ایدههای خلاقانه در اختیار تولیدکننده و... میتواند به بقای آنها کمک کند.
یکی دیگر از چالشهای پیش رو، عدم حمایت کافی از سوی دولت است. هرچند برخی از این استارتآپها ترجیح میدهند فاصلهشان را با دولت حفظ کنند، چون معتقدند سیستم دولتی نهتنها کمکی نمیکند، بلکه گاهی چوب لای چرخشان میگذارد و وقتی برای دریافت کمک سراغ ارگانهای دولتی میروند، با مجوزها و آزمونها و شرایطی روبهرو میشوند که عملا کار متوقف میشود و سرعت روند آن به طرز محسوسی کاهش مییابد.
حال که تمامی مسئولین امر به مشکلات مربوط به حوزه صنایع دستی واقفند و بارها درباره آن حرف زدهاند و دنبال راهی برای حذف دلالان و واسطهگری بودهاند، خوب است حالا که راه حل پیدا شده، از جوانان متخصصی که در کسبوکار اینترنتی مربوط به این حوزه فعالند، حمایت کنند تا نابسامانیها و شرایط سخت باعث نشود در میانه راه متوقف شوند.