فرامرز قریبیان ستاره دهههای قبل سینمای ایران با حضور در تازهترین پروژه سینمایی ابراهیم حاتمیکیا فرصت ویژهای را برای بازگشت به دوران اوج پس از سالها دوری از پرده نقرهای پیدا کرده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، خبر همکاری فرامرز قریبیان با ابراهیم حاتمیکیا در فیلم سینمایی «خروج» یکی از کنجکاویبرانگیزترین اخبار سینمایی روزهای اخیر بود. فیلمی که البته هنوز اطلاعات چندانی درباره جزییات داستانی و حتی ترکیب کامل بازیگرانش در دست نیست اما به هرحال، حاتمیکیا بعد از گذشت ۲ سال تصمیم به ساخت فیلم دیگری گرفته و اینبار برای یکی از نقشهای اصلی خود دست روی یکی از بازیگران محبوب سینمای ایران در سالهای بعد از انقلاب گذاشته است؛ فرامرز قریبیان که تا به امروز در آثار و گونههای مختلف سینمایی نقشآفرینی کرده و توانسته است نقشهای خاطرهانگیزی را در سینمای ایران به جای بگذارد.
«خروج» حالا اولین همکاری ابراهیم حاتمیکیا و فرامرز قریبیان است؛ کارگردان و بازیگری که به راحتی میتوان آنها را جزو سینماگران «امضادار» سینمای ایران قرار داد و همین، خبر همکاری آنها را تبدیل به یک اتفاق ویژه کرده است.
درباره حاتمیکیا و بیستمین فیلم کارنامهاش گفتنیها کم نیست و احتمالاً در ماههای باقیمانده تا جشنواره سیوهشتم فیلم فجر (موعد احتمالی رونمایی از فیلم خروج) درباره او بیشتر خواهیم شنید، اما این گزارش مروری است مختصر بر کارنامه مردی که روزگاری ستارهای بیرقیب بر پرده نقرهای سینما بود و حالا بیش از یکدهه است که از روزهای اوجش فاصله گرفته است؛ فرامرز قریبیان. بازیگری که حالا و در سالهای پایانی دهه ۹۰ بهنظر میرسد سودای احیای خاطرات روزهای اوجش در دهههای ۶۰ و ۷۰ را در سر میپروراند.
قهرمانی که در دنیای کیمیایی متولد شد
آستانه مسیری که فرامرز قریبیان را به سمت جایگاه امروزش در سینمای ایران رهنمون کرد، عجین با نام مسعود کیمیایی است. فیلمسازی که بالغ بر ۵ دهه حضور تأثیرگذار در سینمای ایران، او را هم در زمره «امضادار» های این میدان قرار داده است. قریبیان با حضور در آثار مسعود کیمیایی چه قبل و چه بعد از انقلاب نشان داد که به خوبی از پس بازی در نقشهای اجتماعی و سیاسی بر میآید.
از جمله همکاریهای این بازیگر با مسعود کیمیایی میتوان به آثاری همچون «گوزنها»، «خاک»، «تجارت» و «ردپای گرگ» اشاره کرد و حضور در نقشهای محوری همین آثار بود که آرامآرام قریبیان را به شمایلی از قهرمانان همواره آرمانگرا در دنیای فیلمسازی کیمیایی تبدیل کرد.
مسعود کیمیایی درباره این بازیگر گفته است: «من و فرامرز قریبیان رفقای قدیمی هستیم و به نظر من بهترین بازیگری است که با او کار کردهام و تمام زوایای حسی او را میشناسم و معتقدم که وی از چهرههای ماندگار سینمای ایران است.» همین باور هم پشتوانه سالها همکاری مستمر و همراه با همافزایی این کارگردان و بازیگر در این سالها بوده است.
مردی که به «خوب بودن» قانع نبود
قریبیان هرچند در سالهای ابتدایی ورودش به دنیای سینما، با تکیه بر پشتوانه «رفاقت» فعالیتهایش را در چارچوب فکری و هنری مسعود کیمیایی متمرکز کرده بود اما از جایی بهبعد تن به بلندپروازیها خود داد و بخت خود را در میدان ایفای نقشهای متنوعتر به آزمون گذاشت. در راستای همین بلندپروازی هم ایفاگر نقشهایی ماندگار از «جنگ اطهر» و «سفیر» گرفته تا «ترن» و «کانیمانگا» شد؛ نیمه دوم دهه شصت اینگونه تبدیل به عرصه عرض اندام قریبیان در قامت بازیگر شاخص سینمای حماسی آن سالها شد.
دهه هفتاد اما با «دو نفر و نصفی» آغاز شد؛ فیلمی متفاوت در کارنامه زندهیاد یدالله صمدی که فرصت ایفای نقش در یک کمدی متفاوت با همراهی علیرضا خمسه ستاره سینمای کمدی آن سالها را نصیب قریبیان کرد. در این مقطع قریبیان ایستاده در مرز ۵۰ سالگی فصل تازهای را در کارنامهاش رقم زد و تلاش کرد حضور در نقشهای خاصتر را هم تجربه کند.
او هرچند همواره حلقه اتصال خود را با تولیدات حماسی اعم از فیلمهای دفاع مقدسی و فیلمهای مبتنیبر مبارزه با فساد، قطع نکرد اما تجربههای تازهای از جنس سینمای اجتماعی را هم به سیاق نخستین سالهای ورودش به سینما، در دستور کار خود قرار داد؛ «شریک زندگی»، «اشک و لبخند»، «مرد بارانی» و فیلمهای دیگری از این جنس در همین حال و هوا در کارنامه قریبیان ثبت شد.
سرآمد این تجربهها در میانه دهه هفتاد اما بیتردید «میخواهم زنده بمانم» به کارگردانی ایرج قادری بود؛ فیلمی اقتباس شده از یک پرونده جنجالی و داغ که توانست مخاطبان زیادی را به سینما بکشاند و همزمان با تحسین منتقدان، گیشه را هم فتح کند.
بلندپروازیها ادامه دارد...
دهه هشتاد و آستانه ۶۰ سالگی برای قریبیان بازهم فرصت تجربهای تازه بود؛ نقشآفرینی مقابل دوربین یک فیلمساز فیلماولی که شاید آن روز کسی نمیدانست تنها یک دهه بعد قرار است پرافتخارترین سینماگر ایرانی در عرصه جهانی لقب بگیرد. «رقص در غبار» علاوهبر یک نقش خاص در کارنامه قریبیان، نام اصغر فرهادی را هم به فهرست همکاریهای او با فیلمسازان معتبر سینمای ایران افزود.
تجربه همکاری قریبیان با اصغر فرهادی اما یک سال بعد در «شهر زیبا» به اوج رسید؛ فیلمی که هنوز هم یکی از اصلیترین برگبرندههایش نقشآفرینی بینقص فرامرز قریبیان در نقش ولی دمی بهظاهر سنگدل است که بهواسطه تعصباتش تن به گذشت و رضایت نمیدهد.
نقشآفرینی قریبیان در «شهر زیبا» نه فقط تحسین منتقدان و مخاطبان داخلی را برانگیخت که فرصتی برای درخشش جهانی این بازیگر هم فراهم آورد و چند جایزه معتبر بینالمللی را به ویترین افتخاراتش ضمیمه کرد.
با وجود آغاز پرافتخار و در اوج دهه ۸۰ برای قریبیان اما از میانه همین دهه آرامآرام دوران فاصله گرفتن او از اوج نیز گویی آغاز میشود. قریبیان، همچنان با وسواس دست به انتخاب میزند و تبدیل به بازیگری گزیدهکار و به تبع کمکار میشود اما حفظ کیفیت گویی مشروط که افت کمیت بود و همین زمینهساز فراموشی آقای بازیگر در میانه دهه ششم زندگیاش بود.
فرصت آزمون و خطا در مقام کارگردان
بلندپروازیهای قریبیان در سینما از همان ابتدا محدود به عرصه بازیگری نبود؛ قریبیان اولین تجربه کارگردانی خود را در سال ۱۳۶۵ با فیلم «جدال در تاسوکی» ثبت کرد و بعد از آن با آثاری چون «قانون» و «چشمهایش» آن را ادامه داد. آغاز دهه نود اما فرصتی بود تا قریبیان جدیتر از همیشه پشت دوربین قرار بگیرد و براساس فیلمنامهای از پسر خود (سام قریبیان) یکی از ژانرهای مورد علاقهاش را در مقام بازیگر و کارگردان تجربه کند؛ «گناهکاران» در همین فضا ساخته شد و طیفی از منتقدان را هم با خود همراه کرد.
فرامرز قریبیان تا امروز توانسته است ۳ سیمرغ بلورین بازیگری از جشنواره فیلم فجر برای بازی در آثاری چون «ترن» و «بندر مه آلود» هر دو به کارگردانی امیر قوی دل و «مرد بارانی» به کارگردانی ابوالحسن داوودی شکار کند و در کارگردانی هم مهمترین تجربهاش «گناهکاران» محسوب میشود. با این کارنامه اما دهه ۹۰ برای قریبیان دهه کمکاری و تاحدودی فاصله گرفتن از سینما بوده است. دههای که حالا با یک اتفاق میتواند بار دیگر این بازیگر کهنهکار را به روزهای اوج خود بازگرداند.
قریبیان طی سالهای گذشته نسبت به دهههای ۶۰ تا ۸۰ بسیار کم کار شده و طی ۸ سال گذشته تنها ۲ فیلم سینمایی «گناهکاران» به کارگردانی خودش و «چهارشنبه خون به پا میشود» به کارگردانی حماسه پارسا با حضور او روی پرده رفته است.«بهشت گمشده» هم با بازی او هنوز اکران نشده است..
حالا او قرار است برای اولینبار همکاری با کارگردانی را تجربه کند، که «بازی» در فیلمهایش نقشی کلیدی دارد. ابراهیم حاتمیکیا در مقام کارگردان، بازیگران بسیاری را به نقطه اوج توانمندی و درخشش خود رسانده و باید دید فرامرز قریبیان در مقابل دوربین او آیا میتواند درخششی مانند دهه ۶۰ و ۷۰ را یادآوری کند؟ یافتن پاسخ برای همین یک سوال، دلیل کافی برای انتظار و کنجکاوی نسبت به فیلم «خروج» در جشنواره سیوهشتم فیلم فجر، نیست؟