مدیران بنیاد رودکی با گذشت هشت ماه از خداحافظی فریدون شهبازیان از مدیریت هنری و رهبری دائم ارکستر ملی ایران، هنوز گزینه ثابتی را برای جایگزینی این هنرمند پیشکسوت معرفی نکردهاند.
ه گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، مجموعه ارکستر ملی ایران یکی از دو ارکستر دولتی زیرمجموعه بنیاد فرهنگی هنری رودکی است که طی سالهای گذشته در ابتدا با نام «ارکستر موسیقی ملی ایران» به رهبری دائم و مدیریت هنری فرهاد فخرالدینی و پس از کنارهگیری وی در فروردین سال ۹۵، با تغییر عنوان به «ارکستر ملی ایران» به رهبری دائم و مدیریت هنری فریدون شهبازیان به کار خود ادامه داد.
اما حضور شهبازیان در این مجموعه نیز ۲ سال بیشتر به طول نینجامید و او نیز در اسفند ماه سال ۹۷ از ارکستر جدا شد. فعالیتهای این مجموعه پرفراز و نشیب موسیقی کشورمان که تحت نظارت مالی کامل دولت، آثاری را پیش روی مخاطبان قرار داده است، در کنار فعالیتهای ارکستر سمفونیک تهران به رهبری دائم و مدیریت هنری شهرداد روحانی همواره یکی از بحثانگیزترین و پرچالشترین مباحثی بوده که در صدر اخبار حوزه موسیقی قرار داشته است.
اما شرایط این روزهای یکی از این دو ارکستر دولتی تحت نظارت بنیاد فرهنگی هنری رودکی، به گونهای است که با گذشت ۹ ماه از خداحافظی فریدون شهبازیان به عنوان مدیر هنری و رهبر دائم که آن هم با اما و اگرهای فراوانی رو به رو بود، هنوز رهبر و مدیرهنری ثابتی به عنوان جایگزین شهبازیان انتخاب نشده و این مجموعه با حضور رهبران مهمان به کار ادامه میدهد؛ اتفاق قابل تاملی که هرچند ظاهرا در برنامهریزیهای مرتبط با حوزه برگزاری کنسرتها و اجراهای زنده تاثیر چندانی نداشته، اما میتواند در درازمدت آسیبهایی را به فضای مدیریتی آن وارد کند.
به هر حال نگاه اجمالی به تاریخ رسانهای «کنارهگیریها و استعفاهای مهم هنرمندان از ارکسترهای دولتی» که در گزارش کوتاه پیش رو مرور میکنیم، نشان از وجود یک فضای پر فراز و نشیب دارد که میتواند در دوره جدید مدیریت بنیاد فرهنگی هنری رودکی با احتساب تجربههای، گذشته مورد توجه قرار گیرد.
«ارکستر سمفونیک ملی ایران»؛ ایدهای که ناکام ماند
وقتی علی رهبری از آهنگسازان و رهبران ارکستر کشورمان که سابقه بینالمللی خوبی در عرصه رهبری ارکستر داشت در اسفند ۱۳۹۳ به عنوان مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران منصوب شد، شرایط مدیریت و نحوه فعالیت این مجموعه دولتی که تا قبل از آن کج دار و مریز به حیات خود ادامه میداد نیز وارد فاز تازهای شد و او با تکیه بر سوابق آکادمیک و مدیریتی که در عرصه اداره مجموعههای موسیقایی داشت، شکل و شمایل تقریبا منظمی را در ارکستر سمفونیک تهران ایجاد کرد.
شرایطی که با وجود کیفیت مناسب و قابل قبول اجراها و رپرتوارهای انتخابی، ارکستر سمفونیک تهران را تبدیل به مجموعه شناسنامهداری کرد که علیرغم تمام اشکالات و انتقاداتی که توسط رسانهها و هنرمندان به آن وارد بود، توانست مخاطبان را نیز همراه خود کند. اگرچه این نظم و انضباط دیری نپایید و جای خود را به حاشیههای متعدد داد به طوری که در اسفند ماه ۱۳۹۴ با استعفای علی رهبری از سمت مدیریت هنری این مجموعه تا زمان ورود شهرداد روحانی، وقفهای در فعالیتها اتفاق افتاد؛ وقفهای که چندان مناسبت یک مجموعه دولتی قانونمند در حوزه موسیقی نبود.
به نظر میآید شرایط یک ارکستر تحت حمایت دولت که دربرگیرنده یک پیشینه تاریخی و فرهنگی مهمی در جریان فعالیتهای موسیقایی کشور است باید با یک مدیریت منسجم و کارآمد در حوزههای اجرایی و هنری نسبت به برنامه ریزی برای فعالیتهای آتی قدم بگذارداما یکی از ایدههای علی رهبری در زمان مدیریت هنری ارکستر سمفونیک که آن هم با سروصدای زیادی همراه بود طرح موضوع ادغام «ارکستر سمفونیک تهران» با «ارکستر موسیقی ملی ایران» با عنوان جدید «ارکستر سمفونیک ملی ایران» در اردیبهشت سال ۹۴ بود که با واکنشهای مثبت و منفی زیادی نیز مواجه شد. ایدهای که در همان ابتدا تقریبا در حد و اندازه یک طرح باقی ماند و فضا به گونهای هدایت شد که ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر موسیقی ملی ایران همچنان جداگانه به فعالیت ادامه دادند.
علی رهبری روز ۵ اردیبهشت ماه سال ۹۴ بود که طی گفتگویی نسبت به دلایل خود برای طرح ادغام عنوان کرد: «من اصرار کردم که کلمه تهران را از ارکستر سمفونیک بردارند، تا شهرستانها فکر نکنند سهمی از ارکستر سمفونیک ندارند. این ملی بودن هم که به آن اضافه شده، ربطی به موسیقی ملی ندارد، بلکه به معنی ملیت ماست. البته حدود دو هفتهای میشود که ما درباره ارکستر ملی جلسه برگزار کردهایم. عدهای میگفتند ساختار ارکستر سمفونیک مانند ارکستر ملی است و عدهای هم میگفتند که بین این دو تفاوت وجود دارد. در نهایت فهرستی برای من آوردند و گفتند اینها نوازندگان ارکستر ملی هستند. من پس از بررسی متوجه شدم بیشتر این بچهها همان نوازندگان ارکستر سمفونیکاند و این ایده به سر من آمد که اصلاً چه لزومی دارد این دو ارکستر را از هم جدا کنیم[...] ما از این پس ارکستری خواهیم داشت با تعداد زیادتر، حقوق بیشتر و ساعت کاری متفاوت که با یک نظم کاری قابل توجه فعالیت میکند. من یک برنامه ششماهه برای ارکستر سمفونیک منتشر کردم و حالا به این برنامه، چهار تا پنج کنسرت ملی هم اضافه میشود و مسوولیتش با من است که کیفیت این کنسرتها عالی باشد. امروز هم با چند رهبر ارکستر جلسه داریم تا در اینباره بیشتر مشورت کنیم.»
«ارکستر موسیقی ملی ایران» ؛ ورود دوباره استاد بزرگ
پس از کش و قوسها فراوانی که از سالهای ۷۷ تا ۸۸ در بدنه ارکستر موسیقی ملی ایران با حضور و سپس استعفای استاد فرهاد فخرالدینی شکل گرفت. این مجموعه دولتی از دسترس حاشیهها دور نبوده است. ارکستر موسیقی ملی در تیرماه سال ۱۳۸۸ از سوی دفتر موسیقی وزارت ارشاد به بنیاد رودکی واگذار شد و فرهاد فخرالدینی پیرامون حواشی ارکستر ملی و ادامه همکاری خود با این ارکستر پس از بیان اینکه دیگر تمایلی به ادامه همکاری با ارکستر ملی و رهبری این مجموعه ندارد، از رهبری این ارکستر کنارهگیری کرد.
حتی بین سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ نیز ارکستر به رهبری بردیا کیارس منحل شد و در خردادماه سال ۱۳۹۴ بود که با برگزاری یک کنسرت در حضور مدیران رده یک سیاسی و فرهنگی سکان هدایت این ارکسترتحت حمایت دولت مجددا به فرهاد فخرالدینی سپرده شده و این مجموعه که پرداختن به حاشیههای ریز و درشت آن طی این سالها نیازمند گزارش رسانهای جداگانهای است؛ فعالیت خود را وارد فاز تازهای کرد.
اگرچه پس از حضور فرهاد فخرالدینی در سمت مدیریت هنری و رهبری ثابت ارکسترملی و حضور توأمان علی رهبری در ارکستر سمفونیک تهران، حاشیههای این دو ارکستر دولتی را به دلیل بیان برخی از اظهار نظرها در نوسان قرار داده بود اما این مجموعه کوشید تا با بهره مندی از تجربیات ارزشمند فرهاد فخرالدینی کنسرتهایی را پیش روی مخاطب قرار دهد که توانسته بود رضایت نسبی مخاطبان دوستدار موسیقی ایرانی را فراهم کند.
خداحافظی فرهاد فخرالدینی با ارکستر موسیقی ملی در بهار ۹۵
فرهاد فخرالدینی اما در روزهای آغازین سال ۹۵ بود که از سمت خود به عنوان رهبر ارکستر موسیقی ملی ایران استعفا کرد. استعفا یا کنارهگیری که با اظهارات کریم قربانی یکی از نوازندگان باسابقه ارکسترهای دولتی و غیردولتی موجب بیان گلایههایی شد که پیش از آن نیز بارها و بارها توسط علی رهبری در ارکستر سمفونیک تهران و تعدادی دیگر از هنرمندان در رسانههای مختلف انعکاس یافت و به نوعی آغازگر فصل تازهای از حاشیهها بود که بخشی از آنها عیان شد و بخشی دیگر با اعمال برخی سیاستها از نظرها پنهان ماند.
کریم قربانی در یک گفتگوی رسانهای پس از استعفای فخرالدینی که پذیرش آن تا تابستان ۹۵ به طول انجامید اظهار کرد: «آقای فخرالدینی در نوروز ۹۵ اعلام کردند که دیگر با ارکستر ملی ایران همکاری نمیکنند. اما بنیاد رودکی اصرار داشتند تا دوباره ایشان را برگردانند. آقای مرادخانی (معاون امور هنری وزیر ارشاد) هم نوروز به دیدار ایشان رفتند و وعدههایی دادند که مشکلات ارکستر حل خواهد شد. ارکستر سال گذشته مشکلات عدیدهای داشت که آقای فخرالدینی میخواست این مشکلات برطرف شود. مجددا امسال صحبتهایی شد و چندین جلسه هم گذاشتند بازهم قولهای مساعدی به ایشان داده شد ولی خب متاسفانه اتفاق خاصی نیفتاد. چندی پیش هم آقای فحرالدینی به بنیاد اعلام کردند که با توجه به شرایط موجود و با توجه یه این که مدتها ارکستر ملی فعالیتی نداشته، تمایلی به همکاری ندارند و اعلام انصراف کردند. اینکه بنیاد چه تصمیمی دارد برای ارکستر ملی گرفته و میخواهد با چه کسی کار کند هنوز مشخص نیست و ما هم اطلاعی نداریم.
از ورود تا کنارهگیری فریدون شهبازیان با کلیدواژه «ارکستر ملی ایران»
پس از استعفای گلایهآمیز استاد فخرالدینی از سمت رهبری دائم «ارکستر موسیقی ملی ایران» که از گزند حاشیهها نیز به دور نماند، تقریبا در اوایل مهر ماه سال ۱۳۹۵ بود که فریدون شهبازیان از استادان و هنرمندان صاحب نام و شناخته شده موسیقی ایرانی به عنوان مدیرهنری و رهبر ثابت ارکستر از علی اکبر صفیپور مدیرعامل وقت بنیاد فرهنگی هنری رودکی حکم گرفت. حکمی که شهبازیان در آن تاکید داشت که به جای عنوان «ارکستر موسیقی ملی ایران» از کلید واژه جدیدی با عنوان «ارکستر ملی ایران» استفاده شود.
پس از انتخاب فریدون شهبازیان به عنوان مدیر هنری و رهبر دائم ارکستر ملی ایران کنسرتهای این مجموعه نیز به صورت مستمر با حضور خوانندگان و رهبران مهمان در تهران، شهرستان و چند رویداد بینالمللی نیز برگزار میشد. شرایطی که تا آغاز سال ۹۸ نیز ادامه پیدا کرد و در نهایت منجر به این شد که این هنرمند پیشکسوت موسیقی کشورمان هم از سمت خود به دلایلی که تا امروز هم مشخص نیست، کنارهگیری کند.
البته علیاکبر صفیپور مدیرعامل وقت بنیاد فرهنگی هنری رودکی طی گفتگویی که روز ۲۹ اردیبهشت ماه سال جاری با خبرنگار مهر داشت درباره دلایل کناره گیری شهبازیان بیان کرد: «موضوع خداحافظی استاد شهبازیان از ارکستر ملی ایران به عنوان رهبر دائم اسفند ماه سال گذشته (۱۳۹۷) با در نظر گرفتن قانون منع حضور بازنشستگان در مشاغل دائمی صورت پذیرفت. چرا که استاد شهبازیان از هنرمندان بازنشسته سازمان صدا و سیما هستند و به دلیل اینکه شغل رهبری ارکستر در بنیاد رودکی شغل دائم بوده و بخش حقوق و دستمزدهای این حوزه از بودجههای دولتی صرف میشود، بنابراین ما نمیتوانستیم در خدمت ایشان به عنوان رهبر دائم باشیم. به همین جهت استاد شهبازیان از آغاز سال جاری به عنوان مشاور بخش موسیقی کنار ما هستند. حتی در برخی از کنسرتهای شهرستان ارکستر ملی نیز به عنوان رهبر مهمان حضور پیدا کردند که برای ما باعث افتخار بود.»
ارکستری که هنوز مدیر هنری و رهبر ثابت ندارد
اگر چه از آغاز سال ۹۸ تا کنون و پس از کناره گیری فریدون شهبازیان و حضور مهدی افضلی به جای علی اکبر صفیپور در سمت مدیر عامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی، «ارکستر ملی ایران» با حضور هنرمندانی چون نادر مشایخی، سهراب کاشف، نصیر حیدریان، نادر مرتضیپور به فعالیت خود ادامه داده و خللی هم در برنامههای تعیین شده به وجود نیامده است.
البته صفیپور در همین گفتگو بود که درباره نحوه انتخاب رهبر دائم ارکستر ملی ایران و ادامه فعالیتهای این مجموعه تا زمان معرفی گزینه جدید توضیح داد: طبق برنامهریزیهایی که از آغاز سال جدید صورت گرفت ما تا انتخاب گزینه جدید رهبری دائم ارکستر ملی، برای اجراهای ماهانه ارکستر یک رهبر مهمان در نظر گرفتهایم که تا امروز نیز این فرآیند اتفاق افتاده است. اما به هر صورت در تدارک هستیم تا هرچه زودتر نسبت به انتخاب رهبر جدید این مجموعه اقدامات لازم صورت گیرد.
به هر حال به نظر میآید شرایط حاکم بر یک ارکستر تحت حمایت دولت که دربرگیرنده پیشینه تاریخی و فرهنگی مهمی در جریان فعالیتهای موسیقایی کشور است، نیاز به یک مدیریت منسجم دارد. شرایطی که قطعا با مشکلات اقتصادی این ماههای کشور و کمبود بودجه، ضرورت فعالیت پررنگتر ارکسترهای دولتی را وارد چالشهای فراوانی کرده است که مدیریت هنری و مدیریت اجرایی در مسیر رفع آن حرف اول را میزند.