در حال حاضر روند مهاجرتهای بینالمللی در جهان رو به افزایش است و در حال تبدیل شدن به یک ویژگی مهم در دنیای جهانی شده و به هم پیوسته است. آنچه به عنوان سهم بینالمللی مهاجران در ادبیات بینالمللی به کار میرود، تعداد افرادی است که در کشوری به غیر از کشورهایی که در آن متولد شدهاند، زندگی میکنند که شامل پناهندگان نیز میشود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، دادههای مورد استفاده برای برآورد سهم بینالمللی مهاجران در یک زمان خاص، عمدتاً از آمار سرشماری جمعیت کشورها بهدست میآید. برای تخمین این سهم، همگنترین داده در دسترس، داده های مربوط به جمعیت افرادی که در کشوری اقامت دارند اما متولد خارج هستند می باشد. منظور افرادی است که در یک کشور اقامت دارند اما در کشور دیگری متولد شده اند هنگامی که اطلاعات مربوط به جمعیت متولد خارجی در دسترس نیست، از داده های مربوط به جمعیت خارجی - یعنی افرادی که تابعیت آنها غیر از کشوری است که در آن ساکن هستند- به عنوان تخمین استفاده می شود.
در این میان مهاجرتهایی که در سن کار 15 تا 64 سال با منظور دستیابی به رفاه بیشتر، دستمزد بالاتر و فرصت های شغلی بهتر انجام می شوند در زمره مهاجرتهای کاری یا اقتصادی قرار میگیرند. آمار این دست مهاجرت ها ارتباط تنگاتنگی با آمارهای رسمی نیروی کار و جابهجایی آن در جهان دارد و مطالعه مهاجرتهای کاری رابطه تنگاتنگی با مطالعه بازار کار بین المللی و خصوصیات نیروی کار دارد.
جابهجاییهای دانشجویان بینالمللی
منابع اصلی رشد اقتصادی با گذشت زمان دستخوش تغییراتی شده است. در حالی که رشد، در درجه اول به زمین در جوامع کشاورزی و سرمایه فیزیکی در اقتصادهای صنعتی بستگی دارد، اما در اقتصاد دان شبنیان، سرمایه انسانی به عنوان اصلی ترین عامل رشد در اقتصاد کشورها عدم وجود آن، مانع بزرگی برای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی است. پتانسیل رشد اقتصاد دان شبنیان تا حد زیادی به ظرفیت تولید و جذب دانش بستگی دارد.
در بسیاری از کشورها، بخش های دانشبنیان به موتورهای رشد تبدیل شدهاند. در حقیقت، بهرهوری و نرخ رشد اقتصادها با عملکرد بخشهای دانشبنیان گره خورده است. در این میان، بخش آموزش عالی نقش مهمی را در تسهیل تولید و توزیع دانش برای تولید کالاهای دانشبنیان ایفا میکند. بنابراین با توجه به اهمیت دانش در توسعه، برای ترغیب به رشد، گسترش آموزش عالی به یک امر ضروری تبدیل شده است.
در دنیای مدرن، بینالمللی شدن آموزش عالی بهویژه با پیشرفت در حمل و نقل و ارتباطات، گسترش تجارت بینالملل و با استفاده از ارتباطات و فناوریهای نوین تسهیل شده است. تحرک کارکنان و دانشجویان، در بسیاری از موارد با حمایت دولت ها، آژانسهای خیریه و ارگان هایی مانند اتحادیه اروپا بطور چشمگیری گسترش یافتهاند.
با حمایتهای دولتی و نهادی، محققان به مدلهای جدیدی از همکاریها و شبکههای بینالمللی وارد شدهاند. اخیراً، روندهای متمایز به سمت اشکال جدید بینالمللی شدن آموزش عالی وجود دارد که بیشتر ناشی از افزایش رقابت بینالمللی در بازارهای جهانی و انواع بلوکهای تجاری منطقهای است. دولتها به این نتیجه رسیدهاند که رقابت برای نیروی کار بینالمللی به عنوان یکی از عوامل اصلی رشد اقتصادی محسوب می شود. به نوبه خود، این امر موجب بینالمللی شدن برنامههای درسی دانشگاه، تلاش برای آمادهسازی دانشجویان برای بازارهای کار داخلی و بینالمللی و اجرای راهکارهایی برای دستیابی به قابلیت به رسمیت شناخته شدن بیشتر در مدارک حرفه ای شده است.
بینالمللی شدن آموزش عالی، مزایای روشنی از جمله ایجاد درک و دیدگاههای جدید در دانشجویان و کارکنان درگیر در مبادلات، تأثیر فرهنگی و اجتماعی دانشجویان خارجی در جوامع محلی و تقویت انگیزهها برای همکاریهای بینالمللی را به ارمغان آورده است.
کشورهای نوظهور در بازار جذب دانشجویان
کشورهای کانادا و روسیه در دو دهه اخیر توانستهاند عملکرد خود را در جذب دانشجویان بینالمللی به سرعت بهبود بخشند و به جایگاهی معادل جایگاه کشورهای سنتی دانشجو پذیر دست یابند. کشور روسیه برای نفوذ در کشورهایی که سابقاً عضو اتحادیه جماهیر شوروی بوده اند و کانادا برای مقابله با پیر جمعیتی و پر کردن شکاف نیروی کار ماهر، به جذب دانشجویان بینالمللی میپردازند. کشورهای مذکور با اعمال سیاستهای اثربخشی در راستای تسهیل فرآیند جذب دانشجویان بینالمللی، توانستهاند سهم بازار خود را به سرعت افزایش دهند.
ایران در جمع کشورهای در حال گذار
ایران یک کشور دانشجو فرست و دانشجو پذیر است. طی سال های 2003 تا 2018 ، تعداد دانشجویان بینالمللی در ایران افزایش یافته است و از حدود هزار و 400 نفر به حدود 21 هزار نفر رسیده است. از طرف دیگر، تعداد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور نیز طی همین سالها افزایش یافته است و از تراز 19 هزار نفر در سال 2003 به تراز 53 هزار نفر در سال 2017 رسیده است.
بدین ترتیب تعداد دانشجویان بینالمللی در ایران در یک روند منظم و به صورت صعودی افزایش یافته است؛ اما تعداد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور طی همین سالها علیرغم اینکه روندی افزایشی داشته است، در سال های اخیر ثابت شده و در تراز 52 هزار نفر باقی مانده است. کشور ایران از کشورهای سنتی دانشجوفرست است و در سال 2011 ، دوازدهمین کشور اعزام کننده دانشجو در دنیا بوده است، اما این رتبه در سال 2017 تنزل یافته است و به جایگاه 20 رسیده است. این در حالی است که وضعیت کشور ما از لحاظ دانشجو پذیری نیز بهبود یافته و از رتبه 57 دانشجو پذیری در سال 2012 صعود کرده و در سال 2016 رتبه 42 را در این زمینه کسب کرده است.
مهم ترین کشورهای دانشجو فرست به ایران، کشورهای آسیایی هستند. در سال 2018 ، کشور افغانستان با اعزام حدود 14 هزار دانشجو به ایران، مهم ترین کشور دانشجوفرست به ایران بوده است. در همان سال، کشور عراق با ارسال بالغ بر 3 هزار و پانصد دانشجوی بین المللی، رتبه دوم را در دانشجوفرستی به ایران داشته است و در نهایت کشور لبنان با ارسال حدود هزار دانشجوی بینالمللی، رتبه سوم دانشجوفرستی به این کشور را داشته است. پس از این سه کشور، کشورهای سوریه، چین و پاکستان به ترتیب در رده های دیگر دانشجوفرستی به ایران قرار میگیرند. جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس خودف رویکرد جذب دانشجویان بینالمللی را سرلوحه کار خود قرار داد و با تأسیس دانشگاه بینالمللی اسلامی ایران در سال 1983 که بعدها به دانشگاه بین المللی امام خمینی تغییر نام یافت، وظیفه جذب دانشجویان بین المللی را در سال 1994 به این دانشگاه واگذار کرد تا با تشکیل دبیرخانه مرکزی به پذیرش دانشجویان خارجی اقدام کند.
در طول دست کم دو دهه گذشته، در اسناد بالادستی ضرورت توجه به نقش و اهمیت فعالیتها و برنامههای بینالمللی دانشگاهها در پیشبرد اهداف توسعهای کشور، تصریح شده است. در برخی از این اسناد، توجه به راهبردهای بینالمللی توسعه آموزش عالی به صورت پراکنده به چشم میخورد. پراکنده بودن به این معناست که بینالمللی شدن برخی خدمات و کارکردهای بینالمللی آموزش عالی در اسناد بالادستی کشور مورد تأکید بوده است، اما این تأکیدها از منطق و رویکرد مشخصی پیروی نمیکنند. در قانون اساسی، سند چشمانداز، نقشه جامع علمی کشور و برنامه پنجم و ششم توسعه، بینالمللی شدن آموزش عالی مورد تأکید قرار گرفته است. طبق هدف و سیاستگذاری صورت گرفته در قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه، تعداد دانشجویان بینالمللی در ایران تا سال 1400 باید به 75 هزار نفر افزایش یابد. با این وجود تا به امروز که تنها یک سال تا موعد مقرر باقی مانده است، دستیابی به 28 درصد از این هدف محقق شده است.
علاوه بر این، طرح همکاری با متخصصان و دانشمندان ایرانی غیرمقیم، به منظور انتقال دانش، تجربه و ایدههای فناورانه به کشور و همچنین ایجاد ارتباط مؤثر دانشمندان و متخصصان ایرانی غیرمقیم با همتایان داخلی و مراکز علمی و فناوری منتخب توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و بنیاد ملی نخبگان طراحی شده و از اسفند سال 1394 به صورت رسمی آغاز شده است. از جمله مهمترین دستاوردهای این طرح میتوان به ارائه تسهیلات به بیش از هزار و 400 نفر از فارغالتحصیلان بازگشتی اشاره کرد.
بنابراین اهتمام به بینالمللی شدن آموزش عالی از طریق جذب دانشجویان خارجی و تسهیل بازگشت دانشجویان ایرانی خارج از کشور، در اسناد بالادستی مورد توجه قرار گرفته است، اما بینالمللی شدن آموزش عالی در ایران از بعد عملی پیشرفت چندانی نداشته است. با توجه به اینکه ضرورت بکارگیری رویکرد چرخش نخبگان در ایران مشخص شده است، اگر پیاده سازی سیاست های هدفگذاری شده در کشور به درستی صورت گیرد، امکان گذار ایران از یک کشور بازنده به یک کشور برنامهمحور وجود دارد.