هادی اسلامی می‌گوید این سینما است که جلوه‌های بصری را رشد می‌دهد و یا سرکوب می‌کند.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، هادی اسلامی یکی از متخصصین جلوه‌های ویژه بصری سینمای ایران است که آثاری چون «23  نفر»،«به وقت شام»،«ویلایی‌ها»،«نهنگ عنبر2» و ... را در کارنامه خود دارد و تاکنون سه بار سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را برای فیلم‌های «بادیگارد»،«چ» و«سلام بر فرشتگان» از آن خود کرده است. یکی از آثاری که در تولید آن اسلامی حضور جدی دارد، سریال «اسپینجر» به کارگردانی علیرضا کریم‌زاده است که از ابتدای نگارش همراه این تیم بوده است تا بتوانند آنچه را که در ذهن دارند به واقعیت تبدیل کنند.

اسلامی درباره این سریال و عملکرد گروه جلوه‌های ویژه بصری این سریال که به شدت به آن وابسته است گفت: سریال فانتزی «اسپینجر» این روزها در مرحله فیلمبرداری است. ما پیش تولید جلوه‌های ویژه بصری را آغاز کرده و در حال حاضردر مرحله اجرایی آن قرار داریم و تهران 1500 را طراحی کردیم؛ مسئله جدی در کارهای فانتزی این است که ما تصویر درستی از این کارها نداریم به همین دلیل نیازمند حضور افرادی هستیم که طراحی کانسپت کنند و طراحی مفهومی انجام دهند. در این شرایط کار برای تولید راحت‌تر می‌شود.

او ادامه داد: حوزه کاری برای دانش آموختگان نقاشی، طراحی، گرافیک در این فضا بسیار پاسخگوست و می‌توانند وارد این فضا شده و به راحتی کار کنند. در حالی که ما متاسفانه نیروی کارامدی در حوزه مفهومی کانسپت نداریم و بیشتر از حضور افرادی که دستی در نقاشی یا طراحی دارند بهره می‌بریم. اگر این مبحث به شکل تخصصی پیش برود قطعا فضای کانسپت ما بهتر خواهد شد.

در این شرایط اجرای فضا نیز جذاب‌تر خواهد بود. از انجایی که این سریال به 100 سال آینده مربوط است ما  تصور کردیم اگر منوریل تهران راه اندازی می‌شد چه اتفاقی می‌افتاد واز کجاها رد می‌شد. ما برای حفظ و نگهداری مکان‌های تاریخی شهرمان مانند  برج آزادی یا شمس العماره چه می‌کردیم. فکر کردیم برای نگهداری آنها طراحی خاصی داشته باشیم، با این نگاه که اتوبوس‌ها و خدمات اجتماعی در 100 سال آینده چگونه خواهد بود. بنابراین ما سعی کردیم براساس بضاعتی که موجود است کار را پیش ببریم. این نکته بسیار مهمی است که بضاعتی در حوزه تخیل داریم و یکسری خطوط قرمز که باید ببینیم در چه ساختارهایی می‌توان از آن‌ها استفاده کرد و ساخت. در حال حاضر ساختمان‌ها، منوریل، اتوبوس‌ها و سیستم حمل و نقل شهری را ساختیم و در یکسری حوزه‌ها نیز ورود نکردیم و سعی کردیم اصلا در این زمینه صحبت نکنیم مانند ماشین‌هایی که در صدسال آینده خواهیم داشت. یا به این فکر کردیم که آیا خانه‌ها از بین رفته و خانه‌های جدید آمده و معماری متفاوتی داریم یا نه. بنابراین به شکل کلی نگاه کردیم که شهرمان یکسری آسمان خراش به آن اضافه شده است و نمادهای شهری مانند تئاترشهر، باغ ملی، برج آزادی و ... را همچنان حفظ کرده‌ایم.

این متخصص جلوه‌های ویژه در پاسخ به این سوال که فکر می‌کنید جای خالی جلوه‌های ویژه را چقدر می‌توانیم در فیلم‌ها و سریال‌ها پر کنیم و چقدر دانش انجام این کار وجود دارد، توضیح داد: شما وقتی به دکتر می‌روید هیچ‌وقت به دکتر نمی‌گویید فلان دارو را بدهد چون علم آن را ندارید. در حوزه سینما، کارگردان‌هایی هستند که مثلاً به حوزه فیلمبرداری یا گریم اشراف ندارند، اما وقتی به طرح‌شان و مدیر فیلمبرداری‌شان اعتماد می‌کنند از آن فرد کمک می‌گیرند. ما یک جریان گذار از سینمای سنتی به سینمای دیجیتال داریم ولی من خودم می‌گویم سینمای ما دیجیتال نشده و فقط دوربین یا تدوین ما دیجیتال شده است.

سینمای دیجیتال یک مفهوم دارد و این مفهوم، یک گستره دارد که در یک سری از ژانرها جواب می‌دهد چون آنجا کارکرد دارد. یعنی شما نمی‌توانید فیلم تخیلی بسازید ولی کانسپت نداشته باشید. یا در مورد یک سری اکشن‌ها با تمام سرگروه‌ها بحث و جلسه نداشته باشید. این‌طور نیست که سر صحنه بروید و بگویید که ببینیم حس بازیگر چیست. بازیگر از یک خانه صد ساله یک جور حس می‌گیرد و وقتی جلوی پرده کروماکی می‌رود حسش یک جور دیگر است. ما بازیگرمان را در مورد تخیلی که می‌خواهیم انجام بدهیم چگونه می‌توانیم راهنمایی کنیم؟ چگونه می‌توانیم به او توضیح دهیم؟ این‌ها زنجیرهای مفقوده سینمای دیجیتال است. ما در ایران سال‌های سال است که جایزه جلوه‌های بصری را به عنوان یک سیمرغ مستقل داریم و دوستان در این زمینه مشغول کار هستند.

حتی زمان‌هایی که جایزه گرفتیم رقبای خارجی نیزداشتیم. مثلاً جلوه‌های بصری فیلم «روز رستاخیز» که نامزد سیمرغ شد کار یک هنرمند انگلیسی بود. این یعنی از نظر علمی، دانش لازم برای جلوه‌های ویژه وجود دارد ولی وقتی شما به این قضیه رجوع نمی‌کنید این علم پویا نمی‌شود. مثل نظام مهندسی می‌ماند. شما برای هر ساختمانی می‌گویید مهندس ناظر لازم است اما برای هر فیلمی نمی‌گویید متخصص جلوه‌های بصری لازم است. می‌گویید جلوه‌های بصری ندارد. مگر می‌شود یک فیلم جلوه‌های بصری نداشته باشد؟ پس تخیل کجاست؟ پس تولیدش کجاست؟ یک نگاهی وجود دارد که وقتی بازار فضای جلوه‌های بصری را می‌طلبد، جلوه‌های بصری رشد می‌کند و بزرگ می‌شود.

او در ادامه درباره فراهم بودن بستر فعالیت متخصصین این امر نیز گفت: بسیاری از دوستانی که گرافیک یا انیمیشن می‌خوانند، در اینستاگرام و سایر شبکه‌های مجازی کار می‌کنند درحالی که  باید سطحش در حد سینما یا تلویزیون بالا برود. پس این بستر وجود دارد ولی مراجعه کننده‌اش کم است. حالا این مراجعه‌کننده خودش چند مشکل دارد. یا نمی‌داند، یا فکر می‌کند هزینه‌اش زیاد است و یا هر چیز دیگر. واقعاً ساخت یک دکور هزینه بیشتری می‌برد یا اینکه ما بخواهیم آن را با جلوه‌های ویژه بسازیم. اگر قصه‌های ما به سمتی نمی‌رود که از جلوه‌های ویژه استفاده شود دیگر مشکل ما نیست. وقتی قصه‌ها آپارتمانی است و ما شاهد روایت‌های انسانی در حوزه‌های خیلی کوچک هستیم دیگر کاری نمی‌شود کرد. به همین خاطر فکر می‌کنم این سینما است که جلوه‌های بصری را رشد می‌دهد و یا سرکوب می‌کند. ما در فیلم‌های گذشته‌مان به شدت در این حوزه فعال بودیم. در فیلم طنز «اجاره نشین‌ها» انفجار داشتیم و یک ساختمان خراب کردیم. یعنی سینمای کمدی و طنزمان شامل یک سری اتفاقات بزرگ بود.

سوال‌ من این است که فیلم‌های جدید ما چقدر به سمت این قضیه رفته است؟ ما مدام داریم کار را ساده می‌کنیم تا تولیدش راحت‌تر و ارزان‌تر باشد و پول بیشتری به بازیگر بدهیم. این یعنی سینمای ما از قله‌ای که در آن بوده در حال سقوط است و مدام نازل‌تر می‌شود. ما سینمای کودک با کلی اتفاقات عجیب و غریب داشتیم ولی الآن سینمای کودک ما زنده نیست. ما حتی سینمای ترس داشتیم. ما "شب بیست و نهم" را ساخته بودیم. سینمای اکشن و سینمای دفاع مقدس ما  پر از اتفاق بود. اما امروز سینمای دفاع مقدس پایین آمده است و چون پایین آمده و پشت سنگری شده، چیزی را نمی‌بیند.