شکریه
گفت: محقق و متخصصی که در کشور میماند و با تمام وجود، آنچه را دارد در
راه تعالی کشور، رفع نیازهای مردم و بهبود زندگی جامعه بکار میبندد در خور
الگوشدن است. هرگز نمیتوان جایگاه و خدمات علمی افرادی مانند شهید
علیمحمدی و یا شهید شهریاری و دیگر محققان جامعه علمی کشور را نادیده
گرفت. این افراد نه تنها به لحاظ علمی و تخصص که به لحاظ تعهد نیز در
بالاترین درجات ممکن قرار داشتند.
پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، برای
برداشت برنج مرغوب برنامهریزی یکساله نیاز است، برای برداشت ثمر از درخت
برنامهریزی ده ساله و برای تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد برنامهریزی
صد ساله. این نگاه بهترین توصیف از ضرورت و نحوه برنامهریزی در حوزه
نیرویانسانی است. این بخش کوتاهی است از گفتوگو محمودمهرداد شکریه؛
برگزیده جایزه علامه طباطبایی با پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان. در
ادامه مشروح این مصاحبه را میخوانید: *از نگاه بسیاری از کارشناسان،
مقالهمحوری یکی از آسیبهای جدی است که امروزه جامعه علمی کشور را تهدید
میکند در حالیکه در عرصه بینالملل مقاله معیاری از رشد و جایگاه علمی هر
کشور است. مقاله به خودیخود یک معضل نیست بلکه جزء
لاینفک تحقیق و پژوهش علمی است. هر فعالیت تحقیقاتی در مراکز علمی به
نتایجی منجر میشود که میتوان گزیده آنها را در قالب یک مقاله منتشر کرد.
مقاله در واقع یک استاندارد جهانی است. بنابراین صرف چاپ مقاله اصلاً معضل
نیست. مشکل اصلی عدم پاسخگویی مناسب به «چرایی» تحقیق و پژوهش است. محقق
میتواند در زمینههای مختلفی فعالیت کند. برخی افراد با توجه به نیازهای
جامعهبومی تحقیق میکنند و در تلاش هستند بخشی از مشکلات جامعه خود را رفع
کنند، برخی در علوم بنیادین که طبیعتاً نتیجه کار آن به زودی به جامعه
بازنمیگردد و برخی نیز در موضوعات بینالمللی فعالیت میکنند. *محقق چگونه باید به این «چرایی» برسد؟ فرد در هر زمینهای که تحقیق کند ارزشمند و
قابل تقدیر است اما در شرایط کنونی و باتوجه به محدودیتهای موجود در کشور
باید «الاهم فیالاهم» کند. به عبارت دیگر محقق باید تمرکز و توان خود را
بیش از هر موضوعی روی رفع نیازها و چالشهای موجود در جامعه خود متمرکز
کند. فرد نباید شتابزده و برای رسیدن به ارتقاء به سمت مقاله حرکت کند.
بعضاً شنیده میشود در فلان رشته یا بهمان زمینه تحقیقاتی جایگاه اول و یا
دوم دنیا را کسب کردهایم. سوال مطرح میشود: آیا زندگی جامعه با این
جایگاه بهبود پیدا کرده است؟ آیا دردی از جامعه درمان شده است؟ آیا معضل و
چالشی در صنعت حل شده است؟ البته در برخی موارد مقاله کاملاً عملیاتی است
اما زمینه لازم برای بروز و تجلی آن در جامعه وجود ندارد. *تحقیق و پژوهش حتی اگر نیاز کشور را در حوزه خاصی رفع کند، مادامی که به مقاله تبدیل نشود در ارزشگذاریها نقش ندارد. آییننامهها و مقررات موجود مانند
آییننامه ارتقاء اعضای هیأتعلمی، یکی از مشکلات این حوزه است. بسیاری از
تحقیقات و پژوهشهای دانشگاهیان نیازهای کشور را حل میکند اما در ارتقاء
افراد نقشی ندارد. سیاستگذاریها باید به نحوی باشد که برای این افراد هم
امتیاز ویژه در نظر گرفته شود تا هم انگیزه آنان افزایش یابد و هم جامعه
علمی به ین سمتوسو کشیده شود. در برخی موارد نیز منابع مالی به درستی
تقسیم نمیشود. برخی مراکز در کشور فعال هستند که هم به لحاظ امکانات
فیزیکی و هم تجهیزات آزمایشگاهی در سطح قابل قبولی قرار دارند. این مراکز
دستاوردهای خوبی در علوم بنیادین دارند اما باید چنین شرایطی برای محققان
دیگر رشتهها خاصه مهندسی نیز فراهم شود. *ارتباط با جامعه که عمدتاً در قالب ارتباط با صنعت مطرح میشود تا چه اندازه میتواند گرهگشا باشد؟ ارتباط صنعت و دانشگاه از سوی هر دو طرف
مورد انتقاد است. دانشگاه باید نیازهای صنعت را بداند تا بتواند طرح تعریف و
آنها را درمان کند. البته در حال حاضر ارتباط خوبی بین اساتید و صنایع بر
قرار است و بسیاری از نیازها و چالشهای صنایع توسط اساتید دانشگاهی حل و
رفع میشود و حتی در برخی موارد نتیجه تحقیقات و پژوهشها در قالب مقاله به
چاپ میرسد. به همین دلیل کملطفی است اگر وضعیت را در مرز هشدار توصیف
کنیم. با این حال این ارتباط به صورت سیستماتیک بین دانشگاه و صنعت وجود
ندارد. دانشگاه برای حرکت به این سمت نیازمند تغییر زیرساخت است. در ذیل هر
دانشگاه میتوان گروههایی را برای شناسایی و آسیبشناسی چالشهای صنعت
تشکیل داد. پزشک مادامی که درد را نداند نمیتوان درمان کند. پس نیازسنجی
اولین گام در جهت بهبود ارتباط صنعت و دانشگاه است. گام دیگر تغییر زیرساخت
اداری دانشگاه است. در حال حاضر بدنه دانشگاه آمادگی برقراری ارتباط جدی
با صنعت را ندارد. پس از آن دانشگاه میتواند به عنوان نهادی متشکل از
نیروی انسانیمتخصص وارد عمل شود تا با استفاده از توان خود در همه
زمینهها چالش مدنظر را مرتفع کند. *با تمام این اوصاف بسیاری از
صاحبان صنایع معتقدند دانشگاه نمیتواند چالشهای صنعت در مقیاسهای بزرگ
را رفع کند. در واقع نوعی تردید به دلیل ناآگاهی نسبت به توان دانشگاهیان
در آنان وجود دارد. متاسفانه دانشگاه در ارائه تواناییهای خود کمکاری کرده است.
عدماطلاع صاحبان صنعت از قدرت و پتانسیل دانشگاه از مهمترین دلایل دوری
آنان از جامعه علمی است. از سوی دیگر صنعت کشور بر مبنای خرید ماشینآلات
شکل گرفته است و نه بر پایه دانش. به همین دلیل به برقراری ارتباط با
دانشگاه، حتی حس نیاز نمیکند. چنین صنعتی برای هرچه نیاز دارد چشم به خرید
و واردات دارد و نهایتاً پس از مدتی از ورطه تولید به مونتاژ میافتد. *با این شرایط پساتحریم نه تنها یک فرصت نیست بلکه تهدیدی جدی است! نه تحریم صرفاً تهدید بود و نه پساتحریم
صرفاً فرصت. تهدید و یا فرصت بودن به نحوه مدیریت شرایط وابسته است. در
همان دوران تحریم، فرصتهای بسیار کمنظیری به وجود آمد. به عنوان نمونه
قطع امید نهادها و دستگاههای داخلی به واردات کالا از کشورهای پیشرفته سبب
شد نگاه سیاستگذاران به سمت ظرفیتها و پتانسیل بومی معطوف شود. پس مدتی
همین تغییر نگرش موجب حصول دانشفنی و در نهایت رشد فناوری در بسیاری از
زمینهها شد. از سوی دیگر عدمارتباط با دنیای بیرون محدودیتی انکارناپذیر
بود. در دوره جدید نیز گرچه فضای برقراری ارتباط و رقابت با کشورهای
پیشرفته حاصل شده است و به راحتی میتوان در فضای تعاملات بینالمللی
فعالیت کرد اما باید دانست اگر دستپاچه و شتابزده عمل شود، کشور به بازار
مصرف کالای خارجی تبدیل خواهد شد و شرکتهای دانشبنیان داخلی زیر هجوم
شرکتها و برندهای بزرگ بینالمللی از عرصه خارج میشوند. *در این بین نقش دولت چیست؟ اقتصاد کشور دولتی است و دیگر بخشها
مانند واگن به لوکوموتیو دولت متصل هستند. اگر دولت متوقف شوند آنها نیز از
حرکت بازمیمانند. شرکتهای دانشبنیان در ایران غالباً نوپا هستند به
همین دلیل در شرایط پساتحریم نیازمند حمایت و پشتیبانی دولت هستند. از سوی
دیگر ورود بخش خصوصی به حوزه اقتصاد از راه ایجاد و گسترش شرکت دانشبنیان،
میتواند رونقبخش اقتصاد کشور در این دوره باشد به شرطی که دراین بین
دولت از تصدیگری و بنگاهداری پرهیز کند. هرچند درصد تولید این شرکتها در
حال حاضر بسیار اندک و ناچیز است اما نباید فراموش کرد، دانشبنیان در
ایران مفهومی نوپا است. *مشکل اصلی در عدمتوفیق کالای دانشبنیان ایرانی در بازار رقابت، پایینبودن سطح کیفی در مقایسه با نمونههای مشابه خارجی است. این ادعا همیشه مصداق ندارد اما باید
پذیرفت کشور از لحاظ فناوری جایگاه خوبی ندارد و طبیعی است که کیفیت
محصولات ما در سطح پایینتری قرار داشته باشد. بسیاری از برندهای
بینالمللی سابقهای صدساله دارند و یک شرکت نوپا نمیتوان با آنها رقابت
کند. در این شرایط دو راه اصلی وجود دارد: یا مانند کشورهای حاشیه
خلیجفارس با فروش نفتخام کشور را اداره کنیم و یا به سمت تولید دانشفنی و
ارتقاء فناوری و در نهایت کاهش فاصله با کشورهای پیشرفته حرکت کنیم. در
این بین استفاده از تجربیات کشورهای دیگر بسیار مفید است اما نمیتوان بدون
بومیسازی الگو مناسبی برای پیشرفت ارائه داد. *ایجاد شرکتهای دانشبنیان نمونه
بارزی از کارآفرینی علمی است. باتوجه به تعداد بالای دانشجویان کشور و
عدمظرفیت دولت برای پذیرش و استخدام افراد، این اقدام تا چه میزان
میتواند به اشتغال مفید قشر تحصیلکرده کمک کند. در شرایطی که دولت ظرفیت پذیرش این تعداد
دانشآموخته را ندارد، راهی جز کارآفرینی وجود ندارد. دانشگاه به وظیفه خود
که همان تربیت نیروی انسانی متخصص است به خوبی عمل کرده است و اغراق نیست
اگر بگوییم همه دنیا حسرت داشتن دانشجوی ایرانی را در دل دارند. برای
اشتغال این افراد باید مسیر به سمت کارآفرینی که بهترین مصداق آن شرکتهای
دانشبنیان هستند تغییر کند و دانشگاه به سمت نسل سوم روانه شود. از سوی
دیگر باید متوجه بود این شرکتها برای ادامه حیات به مشتری نیازمند هستند.
در کشور به دلیل دولتی بودن بدنه اقتصاد، دولت بزرگترین مشتری محسوب
میشود. حمایت دولت از کالاها و محصولات شرکتهای دانشبنیان هم سبب رونق
تولید و ارتقاء فناوری میشود و به اشتغالزایی کمک میکند. *متاسفانه بسیاری از دانشجویان در
شرایطی دانشآموخته میشوند که کوچکترین ذهنیتی نسبت به فضای کسبوکار حتی
در رشته تخصصی خود ندارند و با دنیایی از ابهام وارد بازارکار میشوند.
این معضل را چگونه میتوان از بین برد؟ استاد نقش مهمی در کارآفرینشدن دانشجویان
دارد. اگر استاد و تیم تحقیقاتی او در حوزههای اولویتدار و عملیاتی و در
جهت رفع نیازهای جامعه فعالیت کنند، قطعاً دانشجو در مسیر درست هدایت
میشود و به خوبی با نیازها و چالشهای جامعه آشنا میشود و میتواند در
صورت فراهم بودن بستر مناسب بخوبی ایفای نقش کند. بخش دیگر آموزشهای
دانشگاهی است که به اصلاح نیازمندند. متاسفانه در هیچ رده سنی و در هیچ
مقطع تحصیلی افراد به تحقیق کاربردی و خلاقیت دعوت نمیشوند. فرد از
دانشگاه فارغالتحصیل میشود اما کوچکترین آشنایی با واژه «نوآوری» ندارد.
این یک نقص بزرگ است. *حضور الگوی مناسب برای حرکت در
هر مسیری، امری اجتناب ناپذیر است. علم نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست.
عملکرد کشور در این حوزه را چگونه ارزیابی میکنید؟ در الگوسازی از بزرگان علمی کشور عملکرد
خوبی صورت نگرفته است. بسیاری از محققان و اساتید بزرگ و تاثیرگذار کشور در
گوشه آزمایشگاه و دفتر کار خود مشغول فعالیت هستند بدون اینکه کسی آنان را
بشناسد چه برسد به تقدیر و تجلیل از آنان؛ این در حالیست که اگر دانشمند
ایرانی غیرمقیم به دستاوردی برسد مورد ستایش همه قرار میگیرد و مسئولان
برای ارسال پیام تبریک با هم رقابت میکنند! تقدیر از چنین شخصی اقدام
بسیار خوبی است اما نباید به جوان آدرس غلط داد. محقق و متخصصی که در کشور
میماند و با تمام وجود، آنچه را دارد در راه تعالی کشور، رفع نیازهای مردم
و بهبود زندگی جامعه بکار میبندد در خور الگوشدن است. هرگز نمیتوان
جایگاه و خدمات علمی افرادی مانند شهید علیمحمدی و یا شهید شهریاری و دیگر
محققان جامعه علمی کشور را نادیده گرفت. این افراد نه تنها به لحاظ علمی و
تخصص که به لحاظ تعهد نیز در بالاترین درجات ممکن قرار داشتند. متاسفانه
رسانهها از جمله تلویزیون نیز در این حوزه کمکار هستند. به عنوان نمونه
خبر انتخاب برگزیدگان جایزه علامه طباطبایی به عنوان مهمترین خبر برای
جامعه علمی 4.5 میلیوننفره کشور تنها به صورت زیرنویس اطلاعرسانی میشود.
آن هم بدون اینکه به نام و یا جایگاه علمی و یا رشته افراد منتخب اشاره
شود. این ضعفی بزرگ در حوزه فرهنگی است. *شما در دوره چهارم جایزه علامه طباطبایی موفق به کسب این جایزه شدید. سطح علمی چنین جایزهای را چگونه ارزیابی میکنید؟ نامگذاری جایزه علمی به نام فیلسوفی ادیب،
محققی گرانقدر و بزرگترین مفسر تاریخ اسلام؛ علامه طباطبایی به خودیخود
زینتبخش این جایزه است اما نباید از ضرورت برندسازی غافل شد. برند جایزه
علمی علامه طباطبایی باید نهادینه شود تا هم جامعه نقش و جایگاه ویژه افراد
برگزیده این جایزه را بداند و هم جوان دانشجو راه خود را بدرستی انتخاب
کند. **** نگاهی به برخی افتخارات دکتر محمودمهرداد شکریه/ · پژوهشگر برتر، دانشگاه علم و صنعت ایران، 1387 · پژوهشگر برتر، دانشگاه علم و صنعت ایران، 1386 · استاد نمونه کشور، 1386 · استاد برتر دانشگاه علم و صنعت ایران، 1386 · لوح تقدیر داور برتر، انجمن هوا فضای ایران، 1385 · رتبه سوم پژوهش های توسعه ای، جشنواره بین المللی خوارزمی، 1385 · لوح تقدیر، معاونت آموزش، تحقیقات و توسعه فناوری ساصد، 1385 · لوح تقدیر داور برتر، انجمن مهندسان مکانیک، 1385 · جایزه مقاله برتر در سمینار باشگاه پژوهشگران جوان، 1384 · جایزه مقاله برتر در کنفرانس بین المللی مهندسی ساخت و تولید، 1384 · جایزه عالی نسب با عنوان تز برتر کارشناسی، انجمن مهندسان مکانیک، 1384 · لوح تقدیر انجام پروژه طراحی و ساخت اتاق کامپوزیتی هلیکوپتر کبرا، فرماندهی هوانیروز، 1384 · لوح تقدیر در سمینار بین المللی علوم و تکنولوژی پلیمر، انجمن پلیمر ایران، 1384 · دریافت لوح تقدیر از شرکت پشتیبانی و نوسازی هلیکوپترهای ایران (پنها)، 1382 · لوح تقدیر از انجمن کامپوزیت ایران، 1382 · جایزه عالی نسب با عنوان تز برتر کارشناسی ارشد، انجمن مهندسان مکانیک، 1381 · اخذ رتبه مقاله برگزیده در سمینار
بررسی توانمندی های داخلی در زمینه طراحی، ساخت، نصب، حفاظت و نگهداری
دکلهای رادیویی و تلویزیونی، 1378 · پایه گذاری موسسه کامپوزیت ایران، 1378 · محقق نمونه دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه علم و صنعت ایران، 1378 اختراعات ثبت شده: