حضور و تأثیر برخی برندها آنقدر آشکار است که در فروشگاه‌ها هنوز پس از سال‌ها مشتریان برای خرید از نام آن برند برای کالاهای مشابه استفاده می‌کنند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری، حضور و تأثیر برخی برندها آنقدر آشکار است که در فروشگاه‌ها هنوز پس از سال‌ها مشتریان برای خرید از نام آن برند برای کالاهای مشابه استفاده می‌کنند. برای خرید مایع ظرفشویی "ریکا" ‌می‌خواهند، هر مایع سفیدکننده را "وایتکس" ‌می‌نامند، به هر کیک چندلایه‌ای "تی‌تاپ" ‌می‌گویند و "پفک" طلب ‌می‌کنند حتی اگر از کارخانه "چی‌توز" باشد!

از دیگر کاربردهای خطابی رایج برندها می‌توان از "ماتیک" برای رژ لب، "سامسونت" برای کیف اداری، "اسمارتیز" برای دراژه شکلاتی،‌ "دلستر" برای آبجوی بدون الکل، "اسکاچ" برای بافته ظرفشویی، "زیراکس" برای دستگاه کپی و "کلمن" برای ظروف دردار یا شیردار آب نام برد.

به این فهرست می‌توان این عناوین را هم افزود: "لیپتون" برای چای کیسه‌ای، "پیف‌پاف" برای اسپری حشره‌کش، "ساندیس" برای آب‌میوه‌های صنعتی، "پاستیل" برای شیرینی ژلاتینی، "پاریزین" برای جوراب نخی زنانه، "دایجستیو" یا "ساقه طلایی" برای بیسکویت سبوس‌دار، "آلاسکا" برای بستنی چوبی یخی، "یخمک" برای بستنی یخی، "کیم" برای بستنی چوبی شیری با روکش شکلاتی، "اتود" برای مداد نوکی، "نسکافه" برای قهوه فوری، "لی" یا "لی‌وایز" برای شلوار جین و "گالینا بلانکا" برای عصاره گوشت.

به نظر این ها همه به این دلیل که محصول جدید و یا شاید ناشناخته‌ای رو به مشتری معرفی کردند و برای آن محصول، واژه‌ای از قبل در ادبیات مشتری وجود نداشت، تبدیل به نام آن کالا شدند.